یکی از کارکردهای هیأت، رسانه و اثر گذار بودنه #دودمه سید مهدی میرداماد و موضع‌گیری در باب اهانت اخیر به قرآن 🚩🏴 کودکم را نذر راه حفظ قرآن می‌کنم؛ عهد می‌بندم حسین(ع)، عهد می‌بندم حسین(ع) 🏴🚩خواب دشمن‌های قرآن را پریشان می‌کنم؛ عهد می‌بندم حسین(ع)، عهد می‌بندم حسین(ع) #رسول_زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

#ده_شب #ده_روایت #علی_اصغر_ع که به میدان آمد، کسی انتظارش را نداشت اما همینکه رفت #حجت را بر همه تمام کرد این لشکر حرف بیعت و یزید و ابن مرجانه و ... ندارد این لشکر کر و کور و بی‌غیرت است نمیخواهد ببینید و بفهمد ... کربلا برپاشده که به اینان اثبات شود، شما اهلش نیستید و خدا بهترین‌ها و بهترینش را فدا کرده تا کوفیان آن زمان و آیندگان، بیدار شوند بعد از این آقازاده، دیگر هیچکس توجیهی نداشت و ندارد ... چه خوب است که در اطرافمان دقیق باشیم؛ شاید در کربلا باشیم و علی اصغر ها هم ذبح شوند نشود که کوفی باشیم... #رسول_زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

#ده_شب #ده_روایت پدر، عشق، پسر... درسته که حجت رو علی اصغر(ع) تموم کرد اما جوون داشته باشی و بفرستی که ارباً ارباش کنن، یعنی یقین داری بهترین‌ها در انتظارشه ... روضه نخونیم حرف چیه؟؟!! حرف اینه که دستت توی دست #امامت باشه حالا چه پسر خونیش باشی چه امتی، هرجا که ببردت، خیالت راحته چون تهش عاقبت بخیریه... چه خوبه آدم ولی داشته باشه و خودشو بسپاره به ولیش و چه سخته که #ولی باشی و جوونت رو بفرستی که ... داریم نزدیک میشیم به... الان إنکَسَرَ ظَهرِي... #رسول_زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

قراره در مورد #تشویق‌و‌تنبیه صحبت کنیم حرف توی این زمینه خیلی زیاد یا پیچیده نیست منتها عملیاتی کردن خیلی سخته و حرف داره یعنی گفتنش راحته‌ها! چیکار کردن و چجوری عملیاتی کردن سخته. اینکه بدونیم کی و با چه شرایطی چه کاری کنیم این کلیپ رو ببینید👇

تشویق و تنبیه فوری و معین⛔️ همیشه؟ اغلب؟ گاهی؟ هیچ وقت؟ دنبال راحتی هستیم یا دنبال تربیت و رشد؟؟؟ #رسول_زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

#ده_شب #ده_روایت روایت از عباس(ع) کردن، کار هر زبانی نیست تاخیر در روایت دیشب هم از همین روست ظهر تاسوعاست و در وصف عباس(ع)، چند خطی روضه مکتوب تقدیم می‌گردد. روضه‌ای که درس ادب است در مکتب عباس(ع) چه خوب که با دقت بخوانیم و عزاداری کنیم... #سقای_آب_و_ادب #رسول_زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

#سقای_آب_و_ادب #سید_مهدی_شجاعی حسین(ع) در مقابل پیکر به خون نشسته‌ی ادب، زانو می‌زند. عباس(ع) به دنبال دست‌های خود می‌گردد تا برای برخاستن به رسم #ادب از آنها مدد بگیرد. و وقتی که هیچ ردّی از آن‌ها نمی‌رسد، به پیکر شرحه شرحه خویش باز می‌گردد و با تمام جان خویش از جسم چاک چاک، تمنای برخاستن می‌کند. جسم به تکاپو می‌افتد، آنچنان که از زخم‌ها، خون تازه فوران می‌کند. حسین که این همه بی‌تابی بر پیکر ادب را بر نمی‌تابد، دو دست بر شانه‌های عباس می‌گذارد، سینه بر سینه‌اش می‌ساید و گونه بر گونه‌اش می‌نهد و لب‌هایش را بر پیشانی عمود دیده و زخم خورده عباس می‌‌فشرد و آرام و قرار را لاجرعه به جسم و جان عباس می‌نوشاند. 🏳️عباسم! ستون استوار هستی‌ام! 🚩 شرمسارم از این حال و روز مولایم! کمترین اقتضای ادب ایستادن تمام قد پیش پای شماست 🏳️این پیکر بخون نشسته‌ات استاد ایستادگی است و همه مردان عالم را معلم مردانگی! 🚩جانم فدای چشم‌هایتان چرا گریه می‌کنید؟ 🏳️چه آورده‌اند بر سر تنها ذخیره اخوتم! عباس من! دست‌هایت کو؟! 🚩به شوق دیدار شما دست و پا گم کرده‌ام. 🏳️سرت! چه به روز سرت آمده عباس؟ 🚩سر را چه منزلت پیش پای عشق شما!؟ 🏳️بگذار این تیغ‌ها و تیرها را از تن و بدنت بیرون بکشم. 🚩 این‌ها نشان‌های عشق شماست بر پیکر من. عمری چشم انتظار دریافت این نشان‌ها بوده‌ام 🏳️چشمانت! چه کرده‌اند با چشم‌های تو بی چشم و روترین خلق عالم!؟ 🚩دستاگر می‌داشتم، این دو چشم را زیر پایتان فرش می‌کردم. 🏳️به جای این دو دست دو بال در بهشت خواهی یافت. بهشت زیر بال‌های تو خواهد بود 🚩آن دو بال را هم پیش پای شما پهن خواهم کرد. بهشت من چشم‌های شماست. 🏳️هرگاه که پیش رویم راه می‌رفتی، قلبم می‌شکفت و دلم می‌گفت لاحول ولا قوة الا بالله. 🚩همه عمر زنگار از وجودم می‌زدودم تا شما را دمی به تجلی بنشینم. 🏳️دشمنان که شام گذشته از صلابت حضور تو خواب نداشتند، امشب چه آسوده سر بر بالین می‌گذارند. 🚩نگران کودکان شمایم که امشب، خباثت دشمن، راهزن خواب و آرامششان خواهد شد. 🏳️بعد از پدر دلیرتر از تو ندیدم. 🚩شاگردی‌ام به کمال رسیده است در آستان شما. 🏳️در حیرتم که چگونه این همه کمال در یک بشر به تجلی نشسته است! 🚩خوان احسان شما بی‌نقص بوده است، معلم و مولای من! 🏳️مادر دهر، از تو برادرتر نزاییده است. 🚩برادر چیست!؟ عاشق و مرید بگویید. یک سر موی من از عشق شما خالی نیست. عباس من! 🚩عباسی نمانده است. این جامه از عباس تهی شده است. این تماماً حضور شماست که در جان من و جامه تن، خانه کرده است . هم شاید از این رو بود که مادر مهربانی و صدیقه آسمانی، صدا می‌زد: پسرم! پاره تنم! 🏳️نگران مادرمان ام البنینم که با شنیدن خبر، به کجا خواهد رسید؟! 🚩مطمئنم که از شوق و شعف، سر بر آسمان خواهد سایید، از این شرف که عباسش سر بر آستان حسین(ع) ساییده است. راستی چه بزرگی شما ای حسین(ع) که سراغی از مشک و آب نمی‌گیری!؟ 🏳️در مقابل دریای وجود تو، آب چه محلی از اعراب دارد؟! حیات همه از آب است و تو حیات بخش آبی عباس من! خضر، جرعه نوش چشم‌های توست. 🚩گفتید چشم. از شما دو خواهش دارم. 🏳️جانم فدای خواستنت! بگو عزیز جان و دلم! 🚩خون از چشم‌هایم بسترید تا جمال دل آرایتان را یک بار دیگر ببینم. من بی‌حضور شما آینه بی تصویرم. 🏳️چشم جان برادر! مژه می‌روبم خون از سر و روی زیبایت. با این همه زخم، هنوز ماه بنی‌هاشمی عباس! 🚩گرمی و روشنی اگر دارم از خورشید وجود شماست. من بی‌ نگاه شما تاریکم. 🏳️خدا اکنون در آیینه وجودت به تجلی نشسته است ماه منیرم! 🚩و خواهش دیگر، مولای بی‌مثل و نظیرم! ... #رسول_زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

#سقای_آب_و_ادب #سید_مهدی_شجاعی 🏳️...جانم فدای خواستنت! 🚩مرا به همین حال که هستم، وابگذارید! به سوی خیمه‌ها نبرید! 🏳️چرا عزیز جان و دلم؟ 🚩نمی‌خواهم این جسم بی‌انسجام باری بر دوش خسته و پشت شکسته شما بشود. 🏳️پشت شکسته!؟ تو از کجا با خبر شدی؟ 🚩حتی اگر این کلام کمرشکن را از لب‌های مبارکتان نمی‌شنیدم که: الان انکسر ظهری و قلّت حیلتی، باز هم این انحنا و شکستگی را با عمود خیمه وجودم در می‌یافتم. چنانکه پیش از این، در واگویی‌های رجز گونه‌ام خدا را به صفت جباری‌اش صدا می‌زدم تا شکسته‌بند پشت شما باشد: و ابشری برحمه الجبار و البته بیشتر برای استواری خود استمداد می‌کردم تا در تداعی مصائب پیش رویتان نشکنم 🏳️به حق که معلم بی‌بدیل مواساتی، عباسِ جان و دلم! نگران خستگی‌ام نباش، جان حسین به قربان مهربانیت! منکه تو را بر دوش جسمم نمی‌کشم، بادست‌های روحم حمل می‌کنم. 🚩اگرچه حیا می‌کنم از گفتن این راز، اما هیچ رازی پیش نگاه شما نهفته نیست. من خجالت می‌کشم از چشم‌های سکینه. 🏳️فدای وفایت عباس، سکینه عطشناک دیدار توست نه آب. صدای العطش، صدای الرحیل است، نه درخواست آب. اینکه اینجاست، جسم سکینه است، روحش در آن سوی این مرز، چشم انتظار توست گریه نکن عباس من! تو را به خدا گریه نکن. خون می‌چکد از چشم‌های تو عباس مردانه‌ترین اشک عالم، خونی است که از چشم‌های تو می‌چکد جان حسین فدای مژگان خون فشانت 🚩مرا نه زخم‌های خودم که غم زخم‌های شما می‌کشد جان برادر! حسین جان! ممنونم از شما که مولای من‌اید و از خدا که تاج وجودتان را بر سرم نهاده است. #رسول_زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

ظهر تاسوعا، زمان شهادت #مصطفی_صدرزاده است توی وصیت نامه‌اش چند تا نکته برای رفقایی داره که با هم کار تربیتی میکردن👇 چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش می کنم: ۱- وقتی کار فرهنگی را شروع می کنید با اولین چیزی که باید بجنگیم خودمان هستیم … ۲- وقتی که کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می آید اگر فکر کرده اید که شیطان می گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید ، هرگز… ۳- اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به خانواده شهدا سر بزنید ، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید … ۴- سخنان مقام معظم رهبری را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد. ۵- دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید. ۶- خود سازی دغدغه اصلی شما باشد. سید ابراهیم(مصطفی) صدرزاده #رسول_زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

#ده_شب #ده_روایت روایت متفاوت شب دهم ... میشه امام #حسینی(ع) بود اما #سکولار امام حسین(ع) برای چی قیام کردن؟؟ "احیای دین جدم و امر به معروف و نهی از منکر" داشتم میرفتم هیأت دوتا خانم از توی کوچه خلوت ما رد میشدن که یکیشون روسری نداشت محترمانه تذکر دادم؛ اولش ترسید و دست برد به روسریش؛ بعد که دید خبری نیست و با یک آدم یک‌لاقبا طرفه، اعتنایی نکرد و رفت با ماشین که داشتم میرفتم دو بار دیگه بهشون تذکر دادم به اون بزرگتری که ظاهراً مادرشون بود هم گفتم، ولی اعتنایی نکردن راهمون از هم جدا شد ... برگشتم نگاه کردم دیدم بازم خبری نشد... حالا تذکر داده بودم و کار من تموم بود و باید میرفتم می رسیدم به هیات... اما ... دیدم این بزرگوار ظاهراً عناد داره وگرنه با خواهش از مادرش باید کاری میکرد گفتم برم هیأت و عزاداری! در حالی که از یک منکر و پافشاری به منکر راحت گذشتم!!!! دور زدم و برگشتم این بزرگواران از وسط یک هیأت و درب یک مسجد هم رد شدن و با وجودی که شلوغ بود، هیشکی هیچی نگفت مصمم‌تر شدم ماشین رو پارک کردم و پیاده خودمو رسوندم بهشون دوباره تذکر دادم دیدم بازم اعتنایی نکردن گوشی رو آماده کردم و گفتم اگه روسری نپوشید مجبورم زنگ بزنم به پلیس... اینجا بود که پوشیدن و رفتن ... شاید چند دقیقه دیگه بازم روسری رو دربیاره اما حتما اگه چند نفر دیگه همین رویه رو باهاشون پیش برن، دیگه ترجیح میدن به دردسر نیفتن ... رسول زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

امشب امام حسین(ع) به دشمن رو زدن علمدار رو فرستادن که مهلت بگیره تا فردا ... که #نماز بخونن و #قرآن... امام معصوم توی این شرایط دو سه روزه آب رو بستن چرا آخه؟!!! یعنی چیزی میخواستن به ما بگن؟؟!! #رسول_زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

#کلیپ 🎬 ✘ با امام |  یا  |   بر امام این بحران انتخابی بود که مردم کوفه باهاش روبرو شدن! • حال بد و بهم ریختگی وقت انتخاب، بخاطر یه مسابقه است که در روح ایجاد میشه! مسابقه بین آرزوها و اولویتهای ما، که هر کدوم میخوان برنده انتخابمون باشند. ✘ وقتی این بحران برای مَن پیش اومد؛ چجوری حال بدمو آروم کنم، و درست انتخاب کنم؟ #استاد_شجاعی  #آیت‌الله_حائری_شیرازی @ostad_shojae

"توی زندگی لحظه از این قشنگتر نداشتم به خدا این قدر زیبایی ندیدم..." اَللّهُمَّ ارْزُقْنا .... #مصطفی_صدرزاده رسول زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

الان وقتشه ... 📷 شجاعتِ حسینی 🔺 اثر حسن روح الامین #رسول_زارع👈 عضو شوید

اَعْظَمَ اللّهُ اُجُورَنا وَاُجورَكُمْ بِمُصابِنا، بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلامُ، وَ جَعَلَنا وَ اِيّاكُمْ مِنَ الطّالِبينَ بِثارِهِ، مَعَ وَلِيِّهِ الاِمامِ الْمَهْدِىِّ، مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ ‌#رسول_زارع👈 عضو شوید

#جانِ‌جان #انسان_شناسی_۸۲ یک نکته توی مصیبت سال ۶۱ هجری، خیلی مهمه که نباید فراموش کنیم اباعبدالله و بقیه ائمه رسالتشون این بود که بستر رسیدن به حیات برتر و متعالی رو برای ما فراهم کنن و راهش اجرایی شدن بهترین دستورالعمل بود؛ یعنی احکام الهی؛ یعنی دین. حالا تصور کنید انسانی با اون عظمت، که خودش و خانواده رو در این مصیبت میندازه و این همه بلا و سختی رو به جون میخره، چقدر به حقانیت این دستورالعمل ایمان داره... از خودمون بپرسیم که حقیقتاً ما این دستورالعمل رو دست و پا گیر میبینیم یا رهایی بخش؟؟ عضویت در کانال👈 جانِ جان (آرشیو مطالب) رسول زارع 👇 https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

قابل توجه هنرمندان دغدغه‌مند و خوش ذوق📣 ما برای تقویت تیممون در عرصه تربیت، دنبال یک گرافیست و تدوینگر هستیم: 🎯مسلط به طراحی و تصویرسازی و نرم افزارهای مربوطه👌 🎯مسلط به نرم افزارهای تدوین و تولید محتوای سمعی بصری🎞 🎯دارای روحیه کار تیمی، خلاق، ایده‌پرداز، یادگیرنده و انعطاف‌پذیر💡 خانم/آقا حضوری و نیمه‌حضوری بدون محدودیت سنی ارسال رزومه و نمونه کار به👈🏻@yekmah90🆔 🏫قم، عطاران، نرسیده به چهارراه زینلی، پ۸۹- ☎️۳۲۹۰۹۳۹۱ رسول زارع👈عضو شوید

راستی اگه به طراحی و تدوین علاقه دارید اما تا حالا فرصتش پیش نیومده میتونیدکانال ایوان‌گراف رو دنبال کنید، یاد بگیرید و وارد عرصه تولید بشید یک جمع سه نفره از بچه‌های دغدغه‌مند، تلاش میکنن این بستر رو واسه شما فراهم کنن و در سه حوزه زیر، به صورت مستمر آموزش دارن👇 ◀️ فتوشـــاپ ◀️ پریــمیــــــــــر ◀️ طراحی کاراکتر از اینجا👈 ایوان‌گراف👉 عضو بشید

در باب #تشویق_و_تنبیه #تشویق از ماده‌ الشَّوْق به معنای کشیده شدن نفس آدمی به سوی امری می‌باشد. در لغت به معنای: بر انگیختن، به شوق آوردن، کار کسی را ستودن #تنبیه از مصدر باب تفعیل از ماده‌ النَّبَه به معنی بیدار شدن می‌باشد. در لغت به معنای: آگاه ساختن کسی بر امری، بیدار کردن، هشیار ساختن، واقف گردانیدن به چیزی اینا رو داشته باشید، باهاشون کار داریم .... #رسول_زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

تا حالا به این فکر کردین که #تشویق معین یه جورایی از تنبیه بدتره؟؟؟؟ ❗️میدونید چرا؟؟؟ چون یه چیزی رو مشخص میکنید که دوست داشتنیه و طرف برای رسیدن بهش باید به یک موفقیتی برسه و 👈اولاً همه‌اش توی هول و ولای اون جایزه است و 👈ثانیاً اگه نرسه، دقیقاً یه تنبیه سخت هم واسش اتفاق افتاده! چقدر در مورد #تشویق_و_تنبیه و نحوه استفاده از این ابزار میدونیم؟!!! رسول_زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

حتماً تا حال فکر کردین چی شد که امام حسین(ع) رو در حدود ۵۰ سال بعد از وفات پیامبر، مسلمونا با اون وضع به شهادت رسوندن؟ فقط دلیلش پُرشدن شکم‌های یک عده از حرام بود؟ سکوت و انفعال بقیه مسلمونا نقش محوری نداشت؟ اونا تقصیری به گردنشون نیست؟ اگه صدای جامعه، هم صدای امام‌شون شده بود، بازم کسی این جرأت رو پیدا می‌کرد؟؟؟ تازگی‌ها، همین حوالی عزاداری‌های عاشورا، یک زن، توی شیراز، با تأسی از امامش و برای احیای دینش، امر به معروف لسانی داشته و طرفای مقابل هم با وقاحت تمام ایشون رو #کتک زدن میدونید چرا؟؟؟ چون من و شما اجازه این جسارت رو بهشون دادیم ... بخوایم یا نخوایم قبول کنیم یا نکنیم #مقصریم ... رسول_زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

"بچه‌های مرز یک عادتی دارن قلم کسی که بخواد از مرز رد بشه رو میشکونن" فیلم سینمایی#هناس برشی از زندگی شهید #داریوش_رضایی_نژاد #رسول_زارع👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

در باب #تشویق_و_تنبیه گفتیم که تنبیه به معنای توجه دادن و هشیار کردنه حالا با این وصف، یک نکته خیلی مهم📣 قبل از تنبیه کردن و توجه دادن اولاً باید فرد خاطی بدونه که کاری که انجام داده بوده، خطاست. نه تنها بدونه که قدرت به یادسپاری و به یادآوری هم داشته باشه حالا به نظرتون همه کارهای خطارو بچه‌ها میشناسن و یادشون هم میمونه و مرتکب میشن؟؟؟ #رسول_زارع👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می‌آید نفس هایم گواهی می دهد بوی تو می‌آید شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرده و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرده زمین را غرق در خون خدا کردی خبر داری؟ تو اسرار خدا را بر ملا کردی خبر داری؟ جهان را زیر و رو کرده است گیسوی پریشانت از این عالم چه می خواهی همه عالم به قربانت مرا از فیض رستاخیز چشمانت مکن محروم جهان را جان بده، پلکی بزن، یا حی یا قیوم خبر دارم که سر از دیر نصرانی در آوردی و عیسی را به آیین مسلمانی در آوردی خبر دارم چه راهی را بر اوج نیزه طی کردی از آن وقتی که اسب شوق را مردانه هی کردی تو می رفتی و می‌دیدم که چشمم تیره شد کم کم به صحرایی سراسر از تو خالی خیره شد کم کم تو را تا لحظه ی آخر نگاه من صدا می‌زد چراغی شعله شعله زیر باران دست و پا می‌زد حدود ساعت سه ، جان من می رفت آهسته برای غرق در دریا شدن می رفت آهسته بخوان! آهسته از این جا به بعد ماجرا با من خیالت جمع ای دریای غیرت خیمه‌ها با من تمام راه بر پا داشتم بزم عزا در خود ولی از پا نیفتادم ، شکستم بی‌صدا در خود شکستم بی‌صدا در خود که باید بی تو برگردم قدم خم شد ولیکن خم به ابرویم نیاوردم نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می‌آید نفس هایم گواهی می‌دهد بوی تو می‌آید رسول زارع 👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a

یک داستان کوتاه و داغ با موضوع #تشویق_و_تنبیه فرودگاه مشهد بودیم و عازم تهران دقت که میکردم، تقریبا همه روسری روی سرشون بود و میرفتن واسه گرفتن کارت پرواز و ادامه مسیر برای سوار هواپیما شدن فقط یک نفر روسریش رو دور گردنش انداخته بود که با یک تذکر ساده مامور هواپیمایی، پوشید اما تهران که خواستیم پیاده بشیم اوضاع کاملاً متفاوت بود میدونید چرا؟؟ چون تا قبلش از ترس اینکه سوارشون نکنن و از پرواز بمونن، همراهی میکردن ولی زور و ترس جاموندن که تموم شد، دیگه خودشونو سانسور نکردن البته فضای راحتی و ولنگاری تهران هم بی‌تاثیر نبود، اما اصل ماجرا، تموم شدن موقعیت محرومیت و #تنبیه احتمالی بود. #رسول_زارع👇 📌https://eitaa.com/joinchat/2661613756Ce607fcad7a