کانال رسمی شهید رسول خلیلی
#خاطرات 🆔 @Rasoulkhalili
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
🔻 #خاطرات
پیکر رسول را، به دلیل مساعد نبودن شرایط منطقه، با تاخیر به تهران آوردند.
دوشنبه شهید شد، چهارشنبه پیکر برگشت و پنج شنبه هم تشییع و در آرامگاه ابدی اش به خاک سپرده شد.
من و دوستان صمیمی رسول، از نیمه های شب جلوی معراج شهدا منتظر بودیم.
حدود ساعت 10 صبح بود که پیکر رسید.
اول من رفتم بالای سر رسول و پیکرش را شناسایی کردم، البته #قابل_شناسایی_بود، فقط سمت راست صورتش کمی سوخته بود...
بعد از من هم، صابر، پسر خاله ام رفت بالا سرش؛ که برای رسول هم رفیق بود و هم برادر...
🔺نقل از برادر #شهید_رسول_خلیلی
#پنج_روز_تا_آسمانی_شدنت
🆔 @Rasoulkhalili
🔸بسم رب الشهدا و الصدیقین🔸
شیفته شهید رسول خلیلی بود
همه جوره دنبال شناخت اش بود...
حتی عکسها و مطالبی از شهید رسول خلیلی داشت که کمتر جایی دیده میشد...
میگفت رسول رو چندباری در #هیئت_ریحانه_النبی دیده...
عکسشو میذاشت کنار عکس رسول و میگفت میبینی بهم شباهت داریم؟
عید 94 راهی مشهد شد و از اینکه تحویل سال در کنار رسول نبود حسرت میخورد. اما عاشق امام رضا علیه السلام بود و به قول خودش زندگیشو سپرده بود دست آقا...📿
پیجی برای شهید خلیلی ساخته بود و دلتنگی هاش رو داخلش مینوشت..بعد از مدتی پسووردش رو گم کرد و حسرت میخورد!
کسی نمیدونست روزی میرسه که برای خودش پیج شهادت بسازن😭
مزار رسول که میرفت به دوستاش میگفت روضه خانوم زینب س بذارید، میگفت رو سنگ مزار نوشته:
ای که بر تربت من میگذری روضه بخوان
شبیه او زیست
شبیه او نفس کشید
شبیه او در #حلب سوریه پرپر شد
و شش روز قبل از دومین سالگرد شهادت #شهید_رسول_خلیلی در 20سالگی به دوست شهیدش پیوست...❤️
🔻به مناسبت سالگرد شهادت #شهید_محمدرضا_دهقان
محمدرضا را بی رسول نمی توان شناخت..✋️
و این سلسله عشق ادامه دارد هنوز...
🆔 @Rasoulkhalili
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
« ما غایبان، یا لَیْتَنا کُلْنامَعَک گویانِ همیشه ی تاریخ بودیم »
.
#سنگ_حرم_ابا_عبدالله_الحسین
مُزد شهادتت شد
#هدیه ی الهی
#مبارکت_باشه_برادرم
#الهی_شکر_به_شهادتت
#پنجمین_سالگرد_بهشتی_ات
🆔 @Rasoulkhalili
درمریوان با کومله میجنگید،شهردر محاصره سپاه بود،خانه فرمانده کومله راپیدا کرده بود،هرماه حقوقش رانصف میکرد وبه آنهامیداد
میگفت مرد این خانواده نمیتواندداخل شهر بیاید.به خانوادش خرجی نمیرسد،گناه دارند.
چندماه گذشت وهرماه کارش این بود،کومله هاشرمنده مرام وتسلیمش شدند،دررکابش جنگیدند...
#حاج_احمد_متوسلیان 🕊
🆔 @Rasoulkhalili
🔹امام سجاد عليه السلام:
👌بهترين مردم هر زمان كسانى هستند كه منتظر ظهور حضرت مهدى عليه السلام هستند.
#چهار_روز_تا_آسمانی_شدنت
#نسیم_وصل
🆔 @Rasoulkhalili
#رهبری
🔰 اگر پیام شهدا را بشنویم، دیگر این گرایش به شرق و به غرب و به دشمن و...، از بین ما رخت بر خواهد بست
🔻رهبرانقلاب در دیدار اعضای کنگرهی بزرگداشت شهدای استان قزوین:
🔸 شهدا مایهی رونق حیات معنویاند در کشور. حیات معنوی یعنی روحیه، یعنی احساس هویّت...
🔹 شهدا تا هستند، با تن خودشان دفاع میکنند، وقتی میروند، معنویّتشان، صدایشان تازه بعد از رفتن بلند میشود.
🔸 #نطق_شهدا بعداز شهادت باز میشود.[باید] ما گوشمان سنگین نباشد تا بشنویم این صدا را.
🔹 کاری که شماها میکنید، خانوادهی معظّم شهدا میکنند یا بزرگداشتداران،انجام میدهند، این است که این صدا را به گوش سنگین ماها برسانید....
🔸 و خدای متعال در این صدا هم اثر گذاشته؛وقتی از شهیدی یک چیزی نقل میشود، یک حرف دقیق و متینی نقل میشود، اثر میگذارد بر روی دلها، دلها را منقلب میکند.
🔹 و همین شهدای جوانی که میروند این روزها برای #دفاع_از_حرم یا رفتهاند شهید شدهاند؛سخنانی که راجع به اینها گفته میشود، همهی اینها بیدارکننده است، همهی اینها هشیارکننده است.
🔺 این ضعفهایی که شما مشاهده میکنید در ما، به خاطر این است که این پیام را نمیشنویم؛ اگر این پیام را بشنویم، روحیهها قوی خواهد شد، حرکت، حرکت جدّیای خواهد شد.
🗓۹۷/۸/۱۴
@Khamenei_ir
🆔 @Rasoulkhalili
17.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهدا
📢مراسم عزاداري شب شهادت امام حسن عسكري و پنجمین #سالگردشهادت مدافع حرم شهید رسول خلیلی
🔻پنجشنبه ٢٤ آبان ١٣٩٧
🔺ازساعت ١٩:٣٠ الي ٢٢
◾️مکان: تجریش، مسجدگیاهی
🆔 @Rasoulkhalili
ابوحسنا به من گفت:«برگرد آکادمی،کارهات رو ردیف کن و بیا همراه جلیل برو تهران.یکی از ما باید همراهش باشه و توی مسیر مراقبش باشه»
من قبول کردم و با ابو حسنا خداحافظی کردم. به آکادمی برگشتم، لباس هایم را عوض کردم و شستم. تمام وسایلم را جمع کردم و لیست کارهایی که باید انجام می شد را روی تخته وایت برد کارگاه نوشتم. بچه ها یکی یکی تماس می گرفتند و از حال جلیل باخبر می شدند. بین همه ی کارهایم با خانه تماس گرفتم، با مامان و بابا صحبت کردم و بعد هم به روح الله زنگ زدم، یک سری کارها را باهم هماهنگ کردیم. بعد از تلفن به روح الله با مصطفی برای پاکسازی تل حاصل صحبت کردم و برای کار توجیهش کردم. بعد نماز فرصت کردم به حسین هم زنگ بزنم . با حسین در مورد سختی شرایط کار صحبت کردم. حسین گفت: « نمی آی؟ بیشتر از چهل روز شد؟
- اینجا کار خیلی زیاده، به این شرط میام که باهم برگردیم منطقه». حسین مکث کوچکی کرد و گفت: «باشه ، تو بیا مرخصی، من قول میدم باهم برگردیم».
💥کپی با ذکرصلوات و نام شهید رسول خلیلی جایز است .
📚 #رفیق_مثل_رسول
🆔 @Rasoulkhalili