eitaa logo
کانال رسمی شهید رسول خلیلی
2.2هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
48 فایل
کانال رسمی « ❤️‌‌شهید رسول خلیلی❤️» مدافع حرم حضرت زینب سلام الله متولد:20-9-1365تهران شهادت:27-8/آبان-1392=14محرم آرمیده در بهشت زهرا،قطعه 53-ردیف 87/الف ❌کپی مطالب کانال باذکرمنبع ونام شهیدرسول خلیلی وآی دی کانال جایز است ارتباط: @ShahidRasoulkhalili69
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 3⃣2⃣0⃣8⃣ در هیاهوی روزگار که گمگشته ای بیش نبودم، از میان هاله ای زِ نور، آمدی. دستم را گرفتی و تا آستان حضرت دوست، خودم، روحم و خیالم را بردی. در هوای نفس گیر شهر، اکسیژن کم اورده بودم. گره کوری به دلم بود. گره کور دلم را با لطف و مهربانی ات گشودی و مسیر کوی ارباب را برایم هموار ساختی تا ریه هایم در هوای بین الحرمین مملو از عشق ارباب شود. طعم ناب زیارت ارباب را با یاد و خاطر خودت و دوستانت، به دلم چشاندی. با رسیدن سنگ حرم حضرت سقا زبانم قاصر بود از شکر نعمت وجود خدای مان و حضورت . بعد از زیارت ارباب، غباری از دلتنگی که بر روی دلم می نشیند،اخر هفته زائر مزار بهشتی ات میشوم تا با لمس شیشه ی مزارت و تماشای سنگ حرم حضرت ارباب، مرهمی بردل بی طاقتم باشد. پرِ پرواز نداشتم، پرپروازم شدی. زبان به شکر نعمت نداشتم، یادم دادی. قبل از شهادتت رسالتی داشتی هم خانواده ی نامت، بعد از شهادتت این دریای بی کران رسالتت ادامه دارد تا دستگیرمان باشی بلکه اسیر دنیا و زیبایی هایش نشویم. 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 4⃣2⃣0⃣8⃣ بسم رب الشهدا و الصدیقین چه باید نوشت از دل ... حرف فراوان است،باید وضو گرفت و از شما نوشت؛ای برادر شهیدم و ای رفیق آسمانی من:قدرت قلم تاب شور احساساتم را ندارد،عظمتت به قلم نیاید؛زندگیم بدون نور حضور شما همانند ظلمت شب است*نگاهت آب حیات است*وقتی نگاهم میکنی دنیا با تمام ذرق و برقش در نظرم فانی میشود.ای رفیق شهیدم اگر حضور تو نباشد به خدا قسم زندگیم درد آور است؛در هوای بدون تو چگونه نفس بکشم،چقدر سخت است - هنگامی که شیطان مرا به سمت گناه میکشاند وقتی یاد شما در ذهنم تداعی می‌شود شرم میکنم"هر روز با خود عهد میکنم که اسیر نفس نشوم" برای قلب هایمان که از غبار گناه زنگار گرفته دعا کن. خوشا به حال شما؛شما به ندای هل ناصر من ینصرنی امام زمان خود لبیک گفتید،شما مایه اقتدار و عزت اسلام هستید،ما با تکیه بر خون پاک شما تا جان در بدن داریم علیه دشمنان ائمه و اسلام و مسلمین می جنگیم و تا آخرین قطره خون دست از مبارزه برنمیداریم. ای کاش این افتخار و سعادت روزیم میشد می‌توانستم بر دستان مادرت بوسه زنم؛مادری که طاقت نیاورد به حرم دختر اباعبدالله علیه سلام جسارت شود و مانع رفتن دلبندش برای دفاع شود،مادری که فرزند جوانش را تقدیم امام عصر کرد؛آری باید بوسه زد بر دستان مادران شهدا،به قول شهید نبی لو شما را نباید مدافعان حرم نامید،شما زمینه سازان ظهور یوسف زهرائید،شما را به حق مادر شهیدان حضرت زهرا سلام الله علیه قسم میدهم برایمان دعا کنید که در این آخر الزمان که دین داری سخت است،بر دین خود بمانیم و عاقبت به خیر شویم*کاش میشد غرق شد در عمق نگاهت/کاش میشد شفاعتت قسمت ما/کاش میشد شهادت روزی ما* *اللهم عجل لولیک الفرج* 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 5⃣2⃣0⃣8⃣ میگن جواب میدی دیدم که جواب دادی میگن میشنوی دیدم که میشنوی رسول رسول زمین رسول رسول زمین آقا رسول برادر میشنوی صدام میاد من اینجا زمین گیر شدم😭 چرا صدای من و نمیشنوی چرا جوابم و نمیدی😭 خب جواب بده با معرفت مگه تو برادرم نیستی مگه خودت صدام نکردی مگه خودت نگفتی بیا و بشو خواهرم ، بشم برادرت برام خواهری کن برات برادری میکنم شدم خواهرشهید رسول این و همه میدونن همه میدونن من یه برادر دارم اسمش آقارسولِ پس کو! کجایی! چرا جوابمو نمیدی چرا نمیای برادری کنی مگه من چندتا برادر دارم بیا و نشون بده به همه به من که برادرمی که برادری میکنی برام که پشتمی و تنهام نمیذاری😭😭😭 تو رو به حق مادر سادات جوابم و بده که دارم...... 😭😭😭😭😭😭 . . پ.ن واسه شما آقا رسول : آقا رسول این و اینجا نوشتم به تاریخ نوزدهم رمضان ۱۴۴۰ سحر اولین شب قدر که تا ثبت بشه صدات زدم ازت خواستم که دستم و بگیری که صدام و بشنوی نوشتم برای خودم و همه ی خواهرایی که دوشب بهم میگن هستی و جواب میدی... قطعا من خواهر خوبی نیستم برات اما شما برادر خوبی باش برام و برادری کن در حقم تا منم یاد بگیرم چطور خواهر خوبی باشم و خواهری کنم برات ... من منتظرم برادر ...!! اگر مردی و برادر اگر غیرت داری رو خواهر روسیاهی که خودت صداش کردی ، بیا و کمکش کن دستش و بگیر...😭😭 بسم الله........😔😔 . 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 6⃣2⃣0⃣8⃣ بسم رب الزینب... چشم می دوزم؛ به سبزی و سفیدی سنگ مرمری بر روی مزار مردی سروقامت... مثل هر هفته چشم می دوزم... به جوانی که دوستانش اطرافش را گرفته اند؛ آنها مرا می بینند و من آنها را نه... چشم می دوزم و به گذشته ها سفر میکنم. یادم می آید که او را با محمد رضا دهقان شناختم؛ با جوان سروقامت دیگری که هم رنگ و هم شکل خلیلش شد و بال در بال هم پرواز کردند تا بهشت... از آن روز همان جوان، شد قهرمانِ دیگری در قاب خاطراتم... دلم گواهی می داد که او را قبلا دیده ام... ☆☆☆ رسولِ قصه ما را نباید به آسمان بُرد... رسول هم خاکی بود اما آسمانی شد، چرا که به آنچه می دانست عمل کرد؛ و خدا آنچه را نمی دانست به او آموخت... رسول اکنون به انتظار ما نشسته است... به انتظار هر آن کسی که چشم به راه ظهور مهدی فاطمه است... منتظر ماست تا ببیند چه می کنیم؟! ندای عشق را لبیک می گوییم یا در گرداب غفلت غرق می شویم... محمد حسن جان؛ در شادی وصولت به سیدالشهدا ما را از دعای خودت بی نصیب نگذار... هل من ذاب یذبُّ عن حَرَمِ رَسولِ اللهِ...؟! لبیکِ یا سَیِّدتی یا زینب... 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 7⃣2⃣0⃣8⃣ سلام داداش رسولم خیلی دلم برات تنگ شده برای خنده هات وشوخیات هرموقع ازت کمک خواستم مثل برادر کمکم کردی دلم گرفته حتی یه بارم نتونستم بیام سرمزارت یه وقتا میشینم توی تنهایی فیلماتونگاه میکنم وگریه میکنم ودرددل میکنم باهات تونصف شبا که همه میخوابن من اتفاقی باهات آشناشدم ازعکسی که بچه ها توگروه ازکتابخونت فرستادن شروع شد بعدمستندی که برات ساخته بودن رودانلود کردم ودیدم وگریه کردم یه وقتا وافعا احساس میکنم پیشمی حرفامومیشنوی ودوستم داری همون جور که خواهر نداری منم برادرندارم ولی برام مثه یه داداش ویه رفیق میمونی دوستت دارم رفیق همیشگی❤️ 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 8⃣2⃣0⃣8⃣ ‌ بارها تکه های پازل ذهنم را کنار هم میچیدم! و بارها گشتم به دنبال رمز و راز راه شهادت! و چه میشود که میمیری قبل از آنکه بمیرانندت! و درونم را کنکاشی مدام میکردم! و در تـــــو یافتم که چقدر این راه کوتاه است و دردسترس! نَحْنُ اَقْرَبُ اِلَيْكُمْ مِنْ حَبْلِ الْوَريدِ... و تـــــو چه زیبا و سریع این را دریافتی رفیق... ‌ بعد از مدت‌های دووور دوباره دلم را سمت تو پرواز دادم از جنس احساسات قدیم و حالا دوباره چه حرف‌ها که درونم میجوشد از جنس حرف‌های قدیمی از آن‌هایی که بوی کهنگی‌اش زیر بینی میزدند و ذائقه‌ات را شیرین میکند و حال دلت را خوش میکند که: (رسولی که میبینی کبوتر جلدش شوی،رهایت کنند باز سر از کنار مزارش درمیاوری) و چه خوش شهد، تجربه‌هایی بوده برای این کبوتر جلدت... ‌و بارها با خودم خواندم: ما را چه کبوترانه وفادار کرده است آزاد کرده است و گرفتار کرده است ‌ میدانی؟ مثل ماه در مسیر تاریک این زمانم میتابی و فقط من نیستم که راهم را با تو میابم... چقدر زیباست وقتی که از تو میگویم برای دیگران... دیگرانی که تو جذبشان کردی و من مشتاقانه ساعت‌ها با کلمات توصیفت میکنم... حلالم کن اگر کلمات از تو کوچک‌ترند و من چیزی جز آنها ندارم برایت... و چه ذوقی دارد دلم وقتی نام و نشانت را اینگونه بر زبان می‌آورم برای معرفی‌ات به دیگران ... 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 9⃣2⃣0⃣8⃣ اینجا زمین است،مردم در این کره خاکی بر هر چیزی می غلتند..!!!! اینجا زمین است،مردم غافل اند از آنکه باید مقصدشان رسیدن به بینهایت باشد...!!! واما اینجا زمین است،جایی که خوبها را خدا برای خودش خریداری میکند زیرا که رسم روزگار بر این اساس است..!! من دخترکی بودم که در کوی پر پیچ و خم زندگی گم گشته بود اما تو پیچ و خم را طور دیگری برایش معنا کردی.... من دخترکی بودم که روزهایش جز خستگی چیزی را سپری نمی کرد اما تو خستگی را چیزی جز نداشتن او در زندگی نمی دانستی... من از گمگشته خود با آمدنت پیدا شدم، من از تنهایی خود با آمدنت بهترین بهره را می برم، من با آمدنت چادرم را با عشق به سر میکنم زیرا که میدانم برادران بر روی خواهرانشان غیرت دارند، من با آمدنت منیت را از دست دادم و تازه متولد شدم..... روحم را با جمله ی (زود یا دیر فرقی نمیکند اما چه بهتر که زیبا برویم )پرورش میدهم زیرا که زیبا ترین جمله دنیای این دخترک تازه متولد شده است....... گاهی با خودم فکر میکنم، کاش جایی برای رفتن بود...واین کاش تنها با آمدنم به سوی دیارت فروکش میکند... این دخترک حسش میگوید که پنج شنبه ها در کنار تو کربلایی برپاست و آرزویش غوغای این کربلاست! به تو برادر میگویم واین کلمه تمام زندگی ست... این دخترک میخواهد به داداش رسولش بگوید برایش دعا کند، که طنابش را به زور از دست خدا بیرون نکشد تا در قیامت شرمنده ی روی فاطمه زهرا شود... یاعلی✋🏻 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 0⃣3⃣0⃣8⃣ سلام داداش رسول خوبی...❤❤❤ دلم خیلی تنگ شده... خیلی وقته تو گلوم یه بغضی هست... داداش رسول😭😭😭 کاش الان یه بیسیم بود از اینجا بیسیم میزدیم به تو،داخل بهشت: رسول رسول زمین...❤️ داداش رسول صدامو می شنوی... اینجا خودمو رفیقام زیر گناه له شدیم.. دستمو تو رو خدا بگیر... دوست دارم ایندفعه با تو حرم امام رضا❤(ع)باشم.. صدا می شنوی... حسرت می خورم چرا زودتر نشناختمت...😭😭😭 رفیق شهید من تویی داداشی... داداش رسول❤ شهید مدافع حرم رسول خلیلی❤ 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
باز پنجشنبه و... السلام علیکم یا اولیاء الله.... و باز با گوشه نگاه تو... پُر می‌شوم از «یا لیتنا».. #پنجشنبه_شهدایی 👌شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 1⃣3⃣0⃣8⃣ تقدیم به ساحت مقدس برادر ترین "حَسن" و رفیق ترین "رسول" دنیا هرچه لغت ردیف میکنم ... تو نمی شوی! سنگِ صبورِ تمام ِ لحظه های واماندگی تویی , خلاصه ی تمامِ مهربانی های دنیا ... و من اما , اسیرِ لحظه های تلخِ گناه رهانمیکنی 'می دانم' دستی را که گرفته ای ! تو دوایی ! ... برای این بغض , برای دلتنگی توکه همچو نامت کریمیُ و معنای واقعیِ خلیلی هان که تو الحق " برادری , حسنی , رسولی , رفیقی " (هنئا لک رضوان الله جاودان رسول دنیا ) 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 2⃣3⃣0⃣8⃣ به نام رسول به یاد رسول برای رسول سلام به همون داداشی که عاشق بود به داداشی که لایق بود به داداشی که ارباب دوسش داره نه معمولی بلکه خیلی بیشتر تااین حد که حرمشو باهاش تقسیم کرده داداشی که وقتی دلت میگیره وگره توکارت میفته قبل ازاینکه صداش کنی صدات میکنه. این روزا هیشکی رفاقت بلد نیست اما تو بهترین رفیقی. نه کم میزاری نه اذیت میکنی نه نامردی میکنی هیچی اگه بگم بخاطر خدا گناه نمیکنم شاید اغراق کرده باشم چون اصلا تواون حد و اندازه ها نیستم بزاراینجوری بگم فقط بخاطر اینکه بهترین رفیقم ازم نرنجه سمت گناه نمیرم....وقتاییم که پام میلغزه اولین نفری که دستمو میگیره تویی. اولا برام اقا رسول بودی ولی خودت اجازه دادی بهت بگم داداش انصافاهم حق برادری و ادا کردی برام همه ی اربعینایی که به عشقت قدم برداشتم یه ذره از مهربونیاتو جبران نمیکنه اگه زیر بیرق ارباب موندم من کاره ای نیستم تو نگرم داشتی وگرنه که الان ناکجا اباد بودم. خلاصه کنم داداشی مث همیشه شرمنده م دوست دارم بشم اونی که میخوای اما همش زمین میخورم بازم خودت بلندم میکنی.....دوست دارم اینقد پاک بشم دلت برام تنگ بشه مث من که دلم برات تنگ میشه دوست دارم مث خودت برم پیش ارباب واینقد تحویلم بگیره راستی شب جمعه ها کنار ارباب یه یادی هم ازمن بکن که دوست داره با معرفت. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا اللهم احفظ رفیقی منّی اللهم عجل لولیک الفرج 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 3⃣3⃣0⃣8⃣ ❣اولئک المقربون❣ و باز خداوند در قرآن میفرماید کسانی که السابقون و پیشی گیرندگان بودند نزد خدا از مقربترینها هستند.❣ 🌹ﺳﻼﻡ ﺷﻬﯿﺪِ ﻣﻦ 🌺میدونم ﮐﻪ ﺟﻮﺍﺏ سلاممو میدی ... 🌸میگن رفیق شهید شهیدت میکنه 🌷ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻧﺸﯿﻦِ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻣﻦ 🌼ﻫﻮﺍ ﺗﻮ ﮐﺮﺩﻩ ﺩﻟﻢ ... 🍁ﻻﺯﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺣﺮف هامو ﻃﻮﻻﻧﯽ ﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻨﻮﯾﺴﻢ ﺗﺎ شماﺑﺨﻮنی 🌹ﺳﮑﻮﺕ ﻭ ﭼﻨﺪ ﮐﻠﻤﻪ ﮐﺎفیه ﺑﺮﺍﯼ ﺩلتنگیم 😔 🌴 ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮ ﻣﯿﺪونی ﮐﻪ تو ﺩﻝ ﭘﺮ ﺩﺭﺩﻡ ﭼﻪ ﻣﯿﮕﺬﺭه ... ❤️ﺣﺮﻑ ﻫﺎمو ﺑﺎ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺷﮑﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺎشه ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺁﺭوم... ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎی ﺍﺑﺮﯼ ﺍﻡ ... ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﺩﺭﺩِ ﺩﻝ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭﻡ ... ﻭ میدونی ﮐﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ... ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻫﺎم ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ .... اون ﻟﺤﻈﻪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻫﺴﺘﻢ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ .... ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ .... ﭼﻮﻥ ﻣﯿﺪونم ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ .... ﻫﻤﯿﻦ.... میشه ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩیگه ﺍﺯ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥِ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﻦ ﻋﺒﻮﺭ ﮐﻨﯽ عزیزبرادرم؟ ﺩﻋﺎم ﮐﻦ ﺩﻋﺎمﮐﻦ شما خاطرت پیش خدا خیلی عزیزه داداش خوبم دلم فقط یک نگاه میخواد فقط یک نگاه ... 🌹🍃ناشکر نیستم،خوب میدونم حالا که #۹ماهه از انتخاب کردن من به عنوان خواهر میگذره،تو این مدت نگاهت بهم بوده و هست،دستمو گرفتی،دعام کردی یه کاری برام بکن داداش😔 ☘وقتی دلتنگت میشم معنی دلتنگیو نمیفهمه 😔 من صبورم داداش خوبم ،اما این بغض گران صبر چه میدونه چیه؟؟ اے که مرا خوانده اے راه نشانم بده😔😔 التماس دعا داداش رسولم❤️ 💠به امید روزهای بهتر به امید شهادت💠 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 4⃣3⃣0⃣8⃣ سنجاق دلم یکجا حوالی تو گیر است ... میکِشمش تا با خودم ببرم اما ... افسوس که بیهوده می جنگم... دل است دیگر ... محبت که ببیند ... اهلی میشود ... جَلد میشود .... حال هزار بار هم که این سنجاق را بِکِشی زخمی کنی دل را گوشش را بپیچانی هر چه کنی او اهلی شده ی مرام توست رسول پایین پایت آری همانجا دقیقا همانجا گیر کرده است... 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 5⃣3⃣0⃣8⃣ آقا رسول یادگرفتم که خون اولین رنگ نقاشی ما در بهاربود.پدرم میگفت اگرلاله ای نرویدبهاری نمی آید.من برای آمدن بهارمعرفت،هرروز هزازبار شهیدمیشوم وهزازبار روی مین توبه میروم.رسول جان. تودوستانت لاله هایی هستین که ازجویبارخودسازی آب خوردید نه ازآبراه خودپرستی.میخواهم منم مثل شما ودوستانت جهانی به رنگ مردانگی شمابسازم. 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 6⃣3⃣0⃣8⃣ 🌷جوان ترین شهید مدافع حرم 💠 تقدیم به روح پاک شهید مدافع حرم آقا رسول خلیلی 💫 سبقت گرفتی از ملائک... ✍️ به قلم: استاد غلامی سرای خیلی وقته دلمو گره زدم به چشماتون شماها به من دادین عزت عالم را نشون وقتی اسم شما رو روی لبام جا می دهم مثل اینه که به قلبم موج دریا می دهم جاده پر مسافره چه بهتر از این دلیلی جاریه برلب من اسم رسول خلیلی سن و سالش کمه اما جاده رو می شناسه معلومه پیش خدا سجاده رو می شناسه تاحرم در خطر افتاد وجودش لرزید سوی دریای خطر صاف،شناور گردید تیرها را به جگر دشت نمود از غیرت حیرت افتاد از این غیرت او در حیرت بوی یاس آید اگر از سر قبرش چه عجب کرده بر مادر سادات به خون خفته ادب 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 7⃣3⃣0⃣8⃣ بسم الله الرحمن الرحیم سلام آقا رسول ، یا بهتره بگم داداش رسول😊 با اینکه فقط چند روزیه که با شما آشنا شدم اما انگار چند ساله که شمارو میشناسم 😅 نگاه شما😇لبخند شما ، جوری به دلم نشسته که فکر میکنم جایگاه شما تو قلبم ابدی شده🙈😊 اونقدری که تمام معادلات زندگیم بهم ریخته ، چقد تو غفلت بودم و خودم خبر نداشتم یا بهتره بگم ک خودمو به ندونستن میزدم😔 هرجا که به نفع من بود و راضی بودم سمت خدا و اهل بیت می رفتم ، هرجا ک سخت بود کارم فراموش میکردم....😞 چقدر سخته نوشتن... بگذریم.. این چند روز کارم شده فقط دیدن کلیپ ها و خوندن وصیت نامتون همیشه دلم میخواست یه شهیدی به عنوان رفیق و یار همیشگی داشته باشم که حالا به لطف و مهربونی خدا پیدا کردم ☺ من این رفاقتو با ذره ذره وجودم حس میکنم... ساعت ها میشینم و با عکستون حرف میزنم😌 از همه چی از همه ی زندگیم فقط نمیدونم چرا حرفام تمومی نداره😅 شاید دلیلش اینه ک حضور شمارو کنارم حس میکنم❤ هنوز کسی از این رفاقت جدید و خدایی خبر نداره داداش ولی مادرم متوجه تغییر حال من شده.اما به روم نمیاره...شاید فکر میکنه نیاز دارم به این درد و دل کردن و خلوت کردن 😊 میدونم خیلی خراب کردم😞😞😭زندگیمو خراب کردم...درسته همیشه چادر روی سرم بوده اما از ته قلبم نبوده این حجاب ولی حالا هست ☺😎 افتخار میکنم که یادگار مادرم حضرت زهرا و عمه جانم زینب سرمه☺🙈 چقدر خوبه این حس تازه به وجود اومده که امیدوارم و مطمعنم که این حس همیشه تازه و خوب میمونه... اصلا یه حسی که قابل وصف نیست ، حس خوب بنده ی خدا بودن ، حس نزدیکی به خدا... و من همه ی این اتفاقات خوب این چند روز زندگیمو از محبت و معرفت و رفاقته با شما میدونم❤☺ داداش رسول برام دعا کن ، دعا کن به اون چه که همیشه از خدا میخواستی منم برسم(شهادت)😍 میدونم که لیاقت میخواد و من اول راهم و تازه کار😅 اما ته دلم روشنه که به داد من میرسی داداش😊 خیلی دلم میخواد بیام پیشت داداش رسول ، بیام سر مزارت تا همه ی حرفای دلمو دوباره بهت بگم.....اما روم نمیشه 😔 خجالت میکشم با کوله باری از گناه بیام پیشت 😔😓 کمکم کن داداشم که روزی برسه پیش خدا و شما رو سفید باشم❤ و به همه ی عهد هایی که با شما بستم عمل کنم...انشالله❤🙃 هعی از همینجا به نیابت از شما به اقا علی بن موسی الرضا ، اقا جانم امام رضا سلام میدم داداشم💞 اونقدر گنهکارم که میدونم آقا منو نمیطلبه... منو ببخش شرمندم که نمیتونم خوب بنویسم... همیشه همراهم باش داداش.نکنه یه وقت تنهام بزاری و دوباره تنها بشم... رو رفاقت با شما خیلی حساب کردم داداش رسول خیلی مردی❤ خیلی❤ ما سینه زدیم ، بی صدا باریدند از هرچه که دم زدیم ، انها دیدند ما مدعیان صف اول بودیم ، از اخر مجلس شهدا رو چیدند ❤خدایا عاقبت من رو با شهادت ختم به خیر کن❤ 🌹صل الله علیک یا فاطمه الزهرا 🌹اللهم عجل لولیک الفرج 🌹اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم یاعلی(ع) 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 8⃣3⃣0⃣8⃣ اوضاع و احوالم بدجور بهم ريخته بود ،آشفتگي و پريشوني داشت زندگيمو بهم مي ريخت. نمازم كه تموم شد نشستم سر سجاده از ته قلبم از خدا خواستم حلش كنه ...خواستم حالمو مثل هميشه خوب كنه ...نميدونم چي شد كه يهو گوشيمو باز كردم و رفتم تو گروه راهيان نور دانشگاه .نميدونم دنبال چي بودم كه يهو چشمم خورد به ي پست از شهيد رسول خليلي... رفتم تو كانال همون پست ،عكس شهيد رو مي خواستم باز كنم كه يهو ديدم نوشته...مدافع حرم حضرت زينب ،متولد ١٣٦٥/٩/٢٠ ! يهو دلم پر كشيد...يهو اشكام اومد و بغضم خالي شد واسه شهيدي كه تولدش تولدمه واسه رفيقي كه چشماش داره بهم ميگه صبر كن،سخت نگير ،همه چي درست ميشه...و شد . يهو رفيق شديم يهو دستمو گرفت يهوگره ها باز شد رفيق مثل آقا رسول ... 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 گشوده شود و هرگاه بخوانندت بدان نام براى باز شدن تنگناهاى درهاى زمین باز شود #غروب_جمعه #بخوانیم_سمات_عشق_را #هدیه‌به‌شهدا‌تعجیل‌درامر‌ظهور 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 9⃣3⃣0⃣8⃣ بهشت زهرا هنوز نرفتی داخلش قلبت تند میزنه انگار میخای تندی پیداکنی قبر داداشو ولی هرچی میگردی پیداش نمیکنی خیلی سخته ۱۴صلوات نذر ام البنین میکنی ک زود پیداش شه بازم اونجا دس از اذیتاش برنمیداره یهو چشت میفته ب دوتا پسر جلو تر ک میری نمیخای ببینیشون رو تو میکنی طرف مخالف یهو جامیخوری میبینی عه این ک این ک نوید صفریه وایییی رسولم ک اون طرفشه نکنه اونجایی ک پسرا وایسادن رسول منه دوباره نگا میکنی خودشه خودشه شیطون بلاخره پیداش میکنی صداتو بلند میکنی میگی پیداش کردم رسول پیدا شد شکه شدی نمیفهمی داری چیکار میکنی خود ب خود اشکات میریزن بااینکه میخای مقاومت کنی چشات عکسشو و قبرشو تارمیبینن حالت خیلی خوبه نمیخای جداشی ازش ولی...الا‌ن نزدیک یک ساله ک قلبت بی قرارشه 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 0⃣4⃣0⃣8⃣ شهید یعنی: به خیرگذشت...نزدیک بود بمیرد! "تو" چه میکنی،این میانه ی خون برادرم...؟!برای بیداری ما...؟! آخ ...یادم رفته بود ... شهید بیدارمیکند ... شهید دستت را میگیرد ... شهید بلندت میکند ... شهید ، "شهیدت" میکند ... فکه و اروند یا دمشق وحلب... یا صعده و صنعا...! فرقی نمیکند... شهید ، شهیدت میکند ؛ باورنمیکنی....؟؟؟؟ حالا زل بزن به عکس ....!!! بیدار که بشوی ، جاده خاکی انحرافی رفته را برمیگردی به صراط مستقیم... شهادت میوه ی درختان جاده ی صراط مستقیم است ..! ای که بر تربت من می گذری روضه بخوان نام زینب شنوم, زیر لحد گریه کنم ....... 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 1⃣4⃣0⃣8⃣ به نام خداوند شهيدان به عشق نیم نگاهت ... . رسول صدا زدنت حكايتي ست محمد حسن صدا زدنت حكايتي ديگر . رسول بخوانمت از يك طرف شهيد مدافع حرمي از يك طرف رَسُول هستي (فرستاده) هستي فرستاده ايي كه از سه سال پيش دليل گريه شد ليلاي دل شد شهيد شد خلاصه ....همه چي شد به اعليٰ عليين رسيد روحت طِي الأرض و سماء كرد ... . محمد حسن خواندنت حكايتش مانند همه اسم هاي ديگر است اما فقط يكي از آنها ميشود _ فرمود: بمیرید! پیش از آن‌ که بمیرید! و از تمام ما؛ آنان که بودند؛ ! و آنان که ؛ ! و آنان که ؛ شدند! . دیدید؟! تنها آنان که زنده بودند، زنده شدند ... . چه خوب زنده شدي رسولِ محمد حسن❤️ 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 2⃣4⃣0⃣8⃣ 🌷✨✨🍃✨✨🌷 ✨مزارت جایگاه فرارم از این دنیای پر از واهمه ست. همیشه دلتنگت می‌شوم؛ در روزهای سخت بیشتر... وقتی با تو دردل می‌کنم آرام می‌شوم، عین ابر بهار خنک❣ گاهی که احساس می‌کنم نگاهت کمرنگ شده... قهر می‌کنم، غر می‌زنم، اما چه بردارانه نگاهم می‌کنی و صبورانه پای تک‌تک حرف‌هایم می‌نشینی... بعد هم با آن لبخند پر ز آرامشت آرامم می‌کنی و می‌فهمانیَم که اشتباه کرده‌ام. راستی یکبار دیگر، رویای تو دیدن، به دلم مانده برادر! می‌شود لطفی کنی...!! دیری‌ است که در صف مانده‌ایم! البته اگر هم نیایی ملالی نیست... چرا که آخر الزمان است و من هماره منتظرم آقا جانم یابن الحسن بازگردد... و به دلم برات شده که تو هم همراهش باز‌میگردی. آری شهدا اصحاب آخرالزمانی‌اند... 🌷✨✨🍃✨✨🌷 آقا جانم زودتر بیایید؛ اینجا دلگیر است... ✨عَجِّل لِوَلِیکَ الفَرج بِحَقِّ زینب‌کبری سلام‌الله‌علیها✨ 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 3⃣4⃣0⃣8⃣ بِسْمِ الله الَذی خَلَقَ الرَسول... _چیکار میکنی با زندگیت؟ _میدونی آقا رسول... _به شناسنامه ات نگاه کن! _چی؟ _یه نگاه به تاریخ تولدت بنداز! _78/5/_! _داری20ساله میشی! _درسته... _از رفاقتمون چند سال گذشته؟ _4سال! _یعنی از16 سالگی!تو هرروز بزرگتر میشی و قولت کوچیکتر...همیشه اینقدر بدقولی؟! _نه...آخه... _میدونی رفیق؛از انتظار بدم میاد!از اینکه یه نفر منو منتظر بذاره تا هروقت دلش خواست خوب شه!آماده ای؟! _نمیترسین که دوباره عهدمو بشکنم؟! درست شدن یه آدم که دلش دیگه دل نیست راحت نیستا! _باید اعتراف کنم برای شروع یک رابطه سخت میگیرم؛ولی وقتی دوستی را انتخاب کردم پای این دوستی و رفاقت هستم! _..... _پس بسم الله... _من بدم ولی تو هیچوقت نگاهتو از زندگیم نگیر... 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 4⃣4⃣0⃣8⃣ سلام داداش رسول نمیدونم چه حکمتیه من با شهدا درروزتولدشون اشنامیشنم داداش رسول شما و شهید ابراهیم هادی دوشهیدی هستید درروز جشن تولدتون اشناشدم و شدم خواهرتون داداش رسول دیر شناختمت منوببخش داداش رسول خیلی بامعرفتی .معرفتت ازجنس ابراهیم هادی هاست معرفتت ازجنس همت هاست نمیدونم مدت خیلی کوتاهی است که به معرفت معرفتت رسیدم داداش رسول میشه در حق این خواهرسیدهت برادری کنی مثل داداش ابراهیم هادی برام برادری کنی منو ادم کنی منو زهرایی کنی منو خدایی کنی 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 5⃣4⃣0⃣8⃣ سلام دوست شهیدم من خیلی ازت ممنونم که کمکم میکنی اگه بهم کمک نمیکردی معلوم نبود چی میشه من که نمیشنناختمت مطمعنم خودت اومدی سمتم هروقت اسمتو میشنوم خیلی دلم برات میشکنه نمیدونم من خیلی از شهدای دیگه رو میشناسم نمیدونم چرا تو رو انتخاب کردم ازت میخوام منم جزء زائرانت قرار بدی خیلی دوست دارم بیام سرمزارت دوست شهیدم به خاطر همه چی ازت ممنونم. 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 6⃣4⃣0⃣8⃣ بسم رب الشهدا و الصدیقین برادرم!.......❤️ عزیز برادرم...! میدانم ڪه در آسمانۍ و هر شبـــ مهمان ماه و ستاره هایۍ؛ فقط بہ تو مۍگویم از درد و دلتنگۍهایم ڪه میدانۍ در دل من چہ هاست...! ڪولہ بار دلم را بہ آبۍ آسمان و ابرهاے بارانی ش مۍسپارم ، شاید بہ تو نشان دهند و با نگاه دریایۍ ت دفتر قلبم را باز ڪنی ورق بزنۍ و بند بند آن را بخوانۍ دل تنگــ و غریبم را از غبار غم و افسوس سبڪ تر کنی....! میدانم با تو فاصلہ ها دارم زیاد.... هر بار چشم هایم بہ عکس داخل قابت مۍافتد دلم مۍلرزد ، بغضم مۍشکند لرزه بہ جانم مۍنشیند ڪہ نتوانم پیرو راهت باشم😞 ڪمڪم ڪن تا پاهایم خستگۍ نشناسند و دستهایم سستۍ ها را بفشارند؛ مۍدانم ڪہ مۍخواهۍ چراغ یادت و راهتــ را همیشہ روشن نگاه دارم؛ ڪمڪم ڪن ، راه دراز است و مقصد بلندــــــــ 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 7⃣4⃣0⃣8⃣ بسم رب الحسین سلام رسول جان میخوام باهات حرف بزنم از خودم از اینکه بنده خوبی برای خدا و بنده هاش نبودم ، از اینکه به ظاهر با شهدا بودم ولی رهرو نبودم ، اما دیگه خسته شدم منم میخوام خوب بمیرم مثل خودت زیبا... مگه رسالت تو دستگیری اهل زمین نیست، غیر از اینه؟خودت بگو میای هدایت میکنی دل میبری و خیلی ها هم به شهادت وصل می کنی بذار بگم محمدرضا دهقان چه دردو دلی کرده بود که اون رو به آرزوش رسوندی نوید صفری چطور، منکه نوشته هاشو که برای شما نوشته بود رو دیدم که چطور شما رو به حضرت زهرا(س)قسم داده که عمرش بیهوده هدر نره، مگر غیر از این بود که شما نوید رو به آرزوش رسوندی یا واسطه بودین برای ازدواج با خانمش پس برای من برادری کن باشه، تو که خواهری نداشتی منم می شم خواهرت قبولم می کنی؟؟؟ مگه یه برادر خوب همیشه پشتیبان خواهرش نیست حتی اگه خواهرش مثل خودش نباشه نه ؟ خسته شدم از خودم، منو این بار شرمنده امام زمانم نکن، برادرم باش و برام دعا کن ، دل روسیاه من دیگه تحمل بی توجهی مهدی فاطمه رو نداره، می دونم مسببش خودمم... رسول برادرم دعا کن این حال دل من آن طوری بشه که تو می خوای و منم بشم فدایی مهدی فاطمه باشه... 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 8⃣4⃣0⃣8⃣ خیلی وقت بود برای زیارت شهدا به گلزار شهدای بهشت زهرای تهران می آمدم.تو گپ و گفتایی که با دوستام توی پایگاه بسیجمون داشتیم چند باری اسمتو شنیده بودم . تو اثنای راهی ک برای زیارت مراقد شهدا میرفتم ، سری هم به مزار عجیب ولی روح انگیزت می زدم . فاتحه ای میخوندم و ادامه ی راه. نمیدانم چرا ولی از همان اول برایم عجیب بود ک چرا باید سنگ مزار تو با بقیه شهدا فرق داشته باشه. اون موقع نمیشناختمت و فقط سر یه تعارف الکی با خودم مثلا اینکه " تو اون شهید تو رو میشناسی و نامردیه نری پیشش" یا مثلا "حاتما یه دلیلی داشته ک قبلا اسمشو شنیدی " و ... میومدم پیشتو میدیم جوونای دختر و پسری ک سر مزارت نشستن و روضه ی اسارت و مظلومیت حضرت زینبو گوش میدن و مرواریدای اشکشون برای مظلومیت ارباب و مدافعانش به دامان میریزه... اون موقع بود که با خودم میگفتم ک رسول خلیلی کیه ک انقد پیرو و رفیق پای روضه داره ؟! کسایی ک مطمئنا خیلیاشون بعد شهادت رسول باهاش دوست شدن و با توسل به ارباب و توکل به خدا پای رفاتشون باهاش میمونن. اولین کتابی ک اسمتو توش خوندم کتاب ابووصال بود. شهید محمدرضا دهقان. کسی ک بخاطر شباهت چهرش به تو باهات رفیق شد و آخر این رفاقتو با شهادت ابدی کرد. توی رفاقت با تو ، به این اخلاقت ک میگفتی"باید بگویم با اخلاقی ک دارم،روزهای اول خیلی تمایلی برای آشنا شدنها نشان نمیدادم ؛ اما بهد بیشتر اوقاتم را کنار همین دوستان بودم" حتم پیدا کردم. درسته ک روزای اول باهم سر سنگین بودیم و من تو رو نمیشناختم -میدونم خنده داره- ولی بعدا ک منو شناختی خودت برای رفاقت کمکم کردی و کتابتو سر راهم گذاشتی . درست همون روزی ک مامان برای کلاس اخلاق به پایگاه رفته بود و وقتی برگشت گفت :این کتابو یکی از بچه های بسیج برای نذر فرهنگی داده بهم . خواستی بخونش. و من از سر بیکاری چند برگه را خواندم ولی همین بهانه ای بود برای شناختنت . برای دوباره برگشتنم به دنیای زیبای شهدا اما این تازه اول داستان شروع رفاقتمون بود میدونی! تو انقدر واسم حجت اوردی ک تهش رفیقت شدم. در متنی ، قضیه ی وساطت تو رو برای شهید سجاد زبرجدی-ک دوست و هم باشگاهی پدرم بود-خوندم واین اولین حجتم بود برای شناختنت. دومین حجت وقتی بود ک در متنی از کتابت نوشته بودی ک وقتی از سفر راهیان نور برگشتی ، درباره ی شهید محسن دین شعاری مطالعه ای داشته باشی و این در حالی بود ک دوستی و شناخت من با شهید دین شعاری نیز داستانی مفصل داشته و سومین حجت رسیدن کتابت به دستم بود . از کسی ک نه اسمشو میدونم و نه خودشو میشناسم ولی حتم دارم ک یک فرشته بوده !.... بله برادر ... اینچنین است دنیای من این را برایت نوشتم تا بدانی با اینکه خیلی بد هستم اما هنوز هم میخواهم بیایم. بیایم به راهی که تو رفتی و در آن جاودانه شدی... من را هم ببر به همان آسمانی که در آن ارباب را دیدی و به این دیدار نورانی شدی میدانم که فراموشت نخواهم کرد ، تو نیز از مرا از یاد نبر به این رفاقت ، دستم را بگیر و نام ما را هم پیش مولایمان ببر بخاطر اینکه اخرین صفحه ی کتابتو امروز خوندم ، امروزو برای آعاز رفاقتمون انتخاب میکنم-هرچند که خیلی وقته میشناسیم و میشناسمت- آعاز رفاقتمان در شب میلاد آقایمان اباالحسن موسی الرضا الکاظم را بت تبریک میگم... باشد که در بهشت جاویدان درسایه ی رحمت پروردگارمان و در همنشینی ارباب و مولایمان بار دیگر این رفاقت را جشن بگیریم.... ❤️درد بی درمان شنیدی؟ 💔حال من یعنی همین ...... 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 9⃣4⃣0⃣8⃣ پله های کتاب فروشی را سریع پایین می رفتم عجله داشتم و قصد خرید کتاب اصلا نداشتم، فقط خواستم برگه ای را بگیرم و سریع برگردم اما بی هوا به سمت یکی از قفسه های کتاب کشیده شدم : "رفیق مثل رسول" خیلی خوشم آمد، نمی دانم چرا اما چون تعداد کتاب های نخوانده ام زیاد شده بود و به خودم قول داده بودم کتاب نخرم عقلم به زور توانست دلم را قانع کند. از قرار آن روز دقیقا تولد رسول بود. خانه بودم که متوجه این موضوع شدم حس می کردم خودش خواسته کتابش را بخوانم. حس عجیبی داشتم. برگشتم و کتاب را خریدم و خواندم از همان روز عجیب در دلم جای گرفت. و او نیز رفاقت و برادری را برایم اغاز کرد رفاقتی که رسول انتخابش کرده بود. با آنکه رسول به قول خودش برای شروع یک رابطه سخت می گیرد، ولی وقتی دوستی را انتخاب کرد پای این دوستی و رفاقت می ماند. پس چگونه مرا انتخاب کرد و پی در پی برادرانه هوایم را دارد ، نمی داند کاش هرچه زودتر من هم برایش رفیق واقعی شوم. همان که خودش می گفت رفقایش اختصاصی برای خودش می شوند رفقایی با بِرند رفیقِ رسول .... 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili
🍃 0⃣5⃣0⃣8⃣ خطاب به شهید رسول: چندماه از خوابی که از شما دیدم می گذرد؛ اما هنوز محو تماشای شمایم... خوابی که انگار جواب گریه های دعای ندبه ام بود ... سراسر نور بود که از چهره تان می بارید ...نوری که جور دیگری بود؛ با بقیه ی نورها فرق میکرد...حتی نور آفتاب و ماهتاب ...نوری که از جنس دیگری بود ... از جنس خدا ... کوله باری از غم روی دلم سنگینی میکرد؛ راستش را بخواهید کمی دلم از شما و رفقای شهیدتان گرفته بود و نشانه ای میخواستم ... نشانه ای از اینکه مرا می بینید و رد اشک هایم را دارید که از کدام دریای غم برخاسته و بر کدامین دامان می ریزد ... و چه نشانه ای واضح تر از نور وجود شما ...و کلام خود شما که هنوز توی گوشم می پیچد؛ که مرا می بینید و از حالم باخبرید ... اصلا مگر میشود؟! شما از اشک هایی که از مظلومیت حجاب برمی خیزد و تحت قدم های خانم زینب کبری می ریزد، بی خبر باشید؟!...شمایی که رد فریاد هل من ذاب را در دفاع از حریم خانم زینب یافتید و شوق فدا شدن برای حریم ایشان در دلتان موج می زد ... بازهم نشانه میخواهم شهید رسول...دلم از اینهمه تاریکی خسته است و کمی تنفس میخواهد ... دلم این روزها گرفته شهید!... حجاب، اینجا تنهاتر از همیشه است و الفبای غیرت را دیگر کسی نمی داند ...جای شما این روزها خالی تر از همیشه است... دیریست آشفته ی فریاد هل من ذابم؛ دلم یک پرواز میخواهد از جنس پریدن های شما ... که از خاک حریم خانم زینب کبری شروع شود و انتهایش محوشدن در نور وجود خانم باشد ... 💥مسابقه دلنوشته های آسمانی از جنس 🆔 @Rasoulkhalili