واحد تاریخ شفاهی حسینیه هنر اصفهان برگزار میکند:
کارگاه مصاحبه تاریخ شفاهی از زیر صفر
با ارائه استاد اسماعیل هاشمآبادی
چهارشنبه ۲۴خرداد، ساعت ۹
رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
@rasta_isf_1401
🚩 انجمن ادبی کلمات
🌿 بانوان آیینی و حماسیسرای اصفهان
با حضور زوج شاعر اصفهانی، استاد مهدی جهاندار و سرکار خانم سپهکار
🌸 سهشنبه ۲۳ خرداد ساعت ۱۷
☘حسینیه هنر اصفهان
✅رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
https://eitaa.com/kalemaat
@rasta_isf_1401
واحد تاریخ شفاهی حسینیه هنر اصفهان برگزار میکند:
ششمین نشست بانوان محقق تاریخ شفاهی دفاتر راه
با موضوع
دنیایی که زنان روایت میکنند
جهانی که زنان را روایت میکند
سه شنبه ۳۰ خرداد، ساعت ۱۵
رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
@rasta_isf_1401
📢 دوره تابستانه مجازی تحقیق در تاریخ شفاهی شهید مدافع امنیت محمد قنبری
🔆 زیر نظر دفترمطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
🔹 برگزاری بیش از ۱۲ کلاس کارگاهی آنلاین در ۵ منزل
🔸ارائه بیش از بیست ویدئوی آموزشی
🔹شیوهنامهها، جزوات، کتابها و اقلام آموزشی
🎙 انجام مصاحبه توسط هنرآموزان و نقد و بررسی توسط اساتید راهنما
🔴 *اساتید دوره از کارشناسان تاریخ شفاهی سطح کشور:*
آقایان
علیرضا اشرفینسب
سیدحامد ترابی
سیدمهدی باغسنگانی
اسماعیل هاشمآبادی
محمدرضا جعفرینسب
رضا حاتمیوفا
و...
💰 هزینه دوره ۳۰۰ هزار تومان
⏱ هر هفته دو جلسه آنلاین
🔅 *محیط برگزاری کلاسها در سامانه اسکایروم و بدون نیاز به نصب نرمافزار*
📆 شروع دوره: شنبه 3 تیرماه
نحوه ثبتنام:
📤 ارسال پیام به شماره: ۰۹۱۵۴۵۲۳۶۲۰
📌 آیدی پیامرسان ایتا و بله
@sadeqsharif
حسینیه هنر
رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
🎯@hhonar_ir
🎯@rasta_isf_1401
خیرالنسای تلویزیونی
جمعه، برای فروش کتابهای راهیار، رفتیم محل برگزاری نمازجمعه رهنان (در نزدیکی اصفهان)
فروش خیلی خوبی داشتیم. با اینکه بار اول بود ولی استقبال خیلی خوب بود. خانم مسنی آمده بود و سراغ کتاب خیرالنسا و گندمک را می گرفت.
میخواست برای نوهاش بخرد.
عکس کتاب را توی تلویزیون دیده بود؛ در برنامه سیدخندان.
*تقه: خیرالنسا، یک پیرزن صدخروی است که شهرتش به سبب حضور در عرصه پشتیبانی جنگ است.
راوی: زهرا مطلبی
#بازخورد_مخاطبان
#حسینیه_هنر_اصفهان
#سمانه_آتیه_دوست
#خیرالنسا
#پشتیبانی_جنگ
رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
@rasta_isf_1401
سهشنبههای سفید تاریخ شفاهی
قسمت اول: زندگی آسِکی
_ کُلاش لبه دارِس، موهاش که پیدا نیس.
_ وا، چه حرفیه آباجی! گِل و گردنش که پیداس.
پارچهای را روی قالیچههای ایوان پهن کرده بودند. زنهای همسایه دورتادورش نشسته بودند. پسته میشکستند برای گزهای آقای کرمانی. توی روزهای خانهنشینی، شده بود دلمشغولیشان. کلاه پوشیدن دختر حسینبقال هم شده بود نقل مجلسشان. یکی از خوشگلیاش میگفت و آن یکی از بیحیاییاش. دیگری هم به دختر حق میداد که چارهاش چه بوده وقتی قدغن کردند با چادر چاقچور برود سر کار. خانمآغا با سینی چای از مطبخ آمد بیرون. پارچة چادری را که از پارچهفروش دورهگرد خریده بود، از زیر سینی درآورد و گذاشت وسط.
_ دیروز از جودِ، اینا اِستِدم.
یکی از زنها پرسید: «آ چیچی دادی جاش؟»
خانمآغا همانطور که چای را تعارف میکرد، گفت: «سماقپالون مسی.»
پارچه را دستبهدست کردند و این بار جودهای پارچهفروش شد نقل مجلسشان. همانهایی که از خانهنشینی زنها توی سالهای بیحجابی استفاده میکردند و بساطشان را از محلهای به محلهای میبردند. صدای کلون زنانه، خانمآغا را کشید طرف در حیاط. در را باز کرد. خواهرش، یکباره خودش را انداخت توی خانه. نفسنفسزنان دوید تا سر حوض. روبندهاش را بالا زد و آبی زد به دست و رویش.
رنگ و رویش مثل سفیداب شده بود و زبانش بند آمده بود. زنها همه دورش جمع شدند. یکی برایش آبقند هممیزد و آن یکی شانههایش را میمالید. نفسش که راست شد تعریف کرد پاسبانها سوار بر اسب افتاده بودند دنبالش. بازاریها سر راهشان را گرفته بودند و او هم توانسته بود فرار کند. زن همسایه دست راستی برای اینکه دلداریاش بدهد، گفت: «چند روز پیش مریم، زن مشرضا را، دری حموم چادر از سرش کشیدنا. بندهخدا از خجالت بِچِشا گذاشتس رو سرشا رفتِس.»
زنی که سن و سالش بیشتر از بقیه بود شروع کرد به گریه و نفرین شاه. با گوشة چارقد اشکهایش را پاک کرد و گفت: «الهی شاه خیر نبینِد. اِز اولی محرم داغی یه روضه امام حسین به دلم موندهس.»
خانمآغا از کنار خواهرش بلند شد و رفت طرف پیرزن.
_ سحری بیا اینجا بریم خونه بنکدار روضه.
_ نصفه شبی روضه گرفتهس؟ آ اِز دستی اینا چطوری بریم؟
_ ها بیبی. قبل از اذون صبح باس بریم. آسِکی اِز رو پشتیبوما.
برداشتی آزاد از مصاحبه با بتول علاقهمندان، ساکن اصفهان، محله دربکوشک
✍ به قلم زهرا عاشوری
#حسینیه_هنر_اصفهان
#ننگ_سالی
#خانه_تاب
رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
@rasta_isf_1401
🌸سفارش ویژه عیدانه برای هدیه به کودکان و نوجوانان
☘به مناسبت اعیاد قربان و غدیر
🌟فروش مجموعه دوجلدی "آزاده در سرزمین رویان"
✅جلد اول: آبگینه به مهمانی میرود
✅جلد دوم: آزاده کارآگاه میشود
📆از اول تا ۲۰تیرماه
🎯برای سفارش به شماره 9130307937 در ایتا و بله پیام دهید.
💢برای سفارشهای بیشتر از ۴جلد، ارسال رایگان است.
🍃رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
#حسینیه_هنر_اصفهان
#تاریخ_شفاهی_پیشرفت
@rasta_isf_1401
میز کتاب، مصلای رهنان
نگاهم به کتابهای روی میز بود که منظم در کنار هم چیدهشده بودند.
سعی کردم ذهن مخاطب را پیشخوانی کنم. کتابهای پرفروش را گذاشتم در میانهی حلقههایی از کتابهای جدیدتر.فکر کردم اینطور بیشتر به چشم میآیند. اما مواجههام با آدمها به پیشبینیهایم رنگ دیگری داد.
بیشتر، دختربچهها همراه مادرشان برای خرید کتاب میآیند.دو پسربچه هفتهشت ساله از انتهای سالن نزدیک شدند. فکر میکردم مقصدشان جای دیگری است. کمی که گذشت دیدم هر دو محو کتابهای روی میز هستند.
با چشم دنبال مادرشان گشتم.کسی همراهشان نبود.پس فرضیهی فروش کتاب به آن دو، منتفی بود.یکی از آنها گفت زیر تختش در خانه، پر از کتابهای جورواجور است.از کتاب اول سمت خودش شروع کرد و همهی کتابهای روی میز را دانه به دانه بررسی کرد.میگفت آمده تصاویرشان را ببیند.فکر میکرد تنها با مرور تصاویر، کتاب را کامل میفهمد.پرسید این کارش مشکلی ندارد؟
دیگری اما دنبال قصه میگشت.از ابتدای زمان حضورش تا انتها که چندان کوتاه هم نبود، یک کتاب مشخص را انتخاب کرده بود و سعی داشت با زحمت نوشتههای اولین صفحهاش را بخواند و بفهمد.
با هردو حرف زدم. اولی بعد از بررسیهای موشکافانهاش کتاب " قهرمان به شکل خودم" را شایستهی کسب مقام نخست تصویرگری معرفی کرد.جدا شدن از کتابها برایش سادهتر بود. دومی از شروع داستان " مردی که زبان کبوترها را میدانست" خوشش آمده بود.رفتنی، نگاهی به پشتسر داشت.
✍ فاطمه املایی
💠رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
💠 انتشارات راهیار؛ ناشر فرهنگ، اندیشه و تجربه انقلاب اسلامی
✅ @Raheyarpub
✅@rasta_isf_1401
🌱سهشنبههای سفید تاریخ شفاهی
🎯قسمت دوم: آستینبهدهان
کوچهمان معروف بود به کوچة داروغه. خانة دو تا از آژانها توی کوچهمان بود. زنهای محل تا قلیخان یا بهرامی را میدیدند که از خانه آمد بیرون؛ سیخ میشدند و میچپیدند توی خانه.
آن روز ولی به گمانم ننه از سر ناچاری چادرچاقچور کرد و زنبیل بهدست راه افتاد. پر چادرش را گرفتم و دنبالش رفتم برای خرید، سمت چهارسوق کوچک. با همان سن و سال کم، خبرش را شِنُفته بودم که حجاب را زفت کردهاند و روضهخوانی هم غدغن شده، ندیده بودم ولی. همین که رسیدیم به دکان بقالی، یکهو پاسبانی از لای تختههای در مغازه آمد بیرون. تختههای در، الوارهایی با ضخامت کم بود که به صورت کرکرهای از وسط به کنار مغازه باز و بسته میشد. پاسبان، چادر ننه را گرفت و زدش زمین. چند تا لگد هم کوبید توی پک و پهلویش. من هاجوواج فقط نگاه میکردم. حتی نمیتوانستم جیغ بکشم. فقط آستین پیراهنم را با دندان گرفته بودم و بهتزده نگاه میکردم. همین که دستهای ننه از چادر رها شد، پاسبان چادر را زیر چکمههایش تکهپاره کرد. ننه پیراهن بلندش را کشید روی سرش و همانجا از حال رفت. اهل محل میشناختند که دختر اوساسماعیل آهنگر است. زنی زیر بغلش را گرفت. کمی که به هوش آمد؛ سلانهسلانه بردمش خانه. چندین سال مریض بود. تا صدای بلند میشنید؛ جیغ میزد و غش میکرد.
💢بر اساس مصاحبه با مهدی باباگلی، متولد 1315، اصفهان
✍بهقلم: ملیحه خانی
#حسینیه_هنر_اصفهان
#خانه_تاب
#ننگ_سالی
🌟رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
@rasta_isf_1401
🌈تابستان رنگارنگ با طعم کتابخوانی
📚کتاببازی خلاق ویژه دختران ورودی دوم و سوم دبستان👧
💠هشت جلسه، شروع از ۱۷ تیرماه
⏰شنبهها ساعت ۱۰:۳۰ تا ۱۱:۳۰
🏠مکان: حسینیه هنر اصفهان
برای ثبتنام به شماره ۰۹۱۳۰۳۰۷۹۳۷ پیام دهید.
💢مهلت ثبتنام: ۱۵ تیر۱۴۰۲💢
🌱رستا، روایت سرای تاریخ شفاهی اصفهان
@rasta_isf_1401
تابستانی به شیرینی هندوانه 🍉با کلاس کتابخوانی📗
کتابخوانی📚 همراه با تجربه نوشتن✍
ویژه دختران ورودی چهارم و پنجم و ششم 👧
💠هشت جلسه، شروع از ۱۷ تیرماه
🕰 شنبهها ساعت ۹ تا ۱۰
🏡 مکان: حسینیه هنر اصفهان
برای ثبتنام به شماره ۰۹۱۳۰۳۰۷۹۳۷ پیام دهید
💢مهلت ثبتنام: ۱۵ تیر ۱۴۰۲💢
☘رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
@rasta_isf_1401
نویسندگی از صفر، خلاقیت از صد
نویسندگی خلاق را با اساتید نویسنده جوان تجربه کنید.
ویژه دختران ورودی نهم تا یازدهم
💠هشت جلسه، شروع از ۲۰ تیرماه
🕰 سهشنبهها ساعت ۹ تا ۱۰:۳۰
🏡 مکان: حسینیه هنر اصفهان
برای ثبتنام به شماره ۰۹۱۳۰۳۰۷۹۳۷ پیام دهید
💢مهلت ثبتنام: ۱۵ تیر ۱۴۰۲💢
☘رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
@rasta_isf_1401