🔸️تهدید کرده بودند...
صبح پنجشنبه بود که اسم محمدجواد افتاد روی صفحه موبایلم. صدایش درنمیآمد. محمدجواد و محسن را سالها بود که میشناختم. پرسیدم چی شده جواد؟
_محسن، داداشم، دیشب توی پایگاه روبهروی مسجدالمحمود خانه اصفهان بوده، از پشت اومدند و همه رو بستند به رگبار، یه تیر از کمر خورده به قلبش و یکی هم به سرش. رسوندنش بیمارستان کاشانی برای احیا، اما فایده نداشت.
میگفت با یک کلاش آمدند و همه را ریختند روی زمین. نزدیک ده نفر مجروح شدند و دوسه نفر شهید. برای این سه روز مغازهدارها را تهدید کرده بودند. با قمه و قداره آمده بودند سروقتشان که اگر نبندید فردا مغازهتان جلوی چشمتان میسوزد. محسن و بچههای بسیج هم رفته بودند گشتزنی و مراقبت؛ همینطور با یونیفرم بسیج، بیاسلحه.
👤راوی: محمدامیر کمالینژاد، متولد1363، خدمات فنی تایپ و تکثیر
✍نگارش: فائزه درهگزنی
♦️عکس حجله شهید محسن حمیدی در محل شهادتش در فلکه نگهبانی خانهاصفهان.
#شهید_محسن_حمیدی
#شروع_درگیری
#شروع_اغتشاش
#تشییع
#خبر_شهادت
@rasta_isf_1401