eitaa logo
🌹روابط عمومی ف.انتظامی کردستان 🌹
459 دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
9.1هزار ویدیو
37 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰نماهنگ فاخر ارسالی از معاونت‌ تبلیغات و روابط عمومی ساعس فراجا 🌹ازشبکه استانی مرکز کردستان 🌹پخش شد.
🔰به مناسبت فرارسیدن 🌹عیدالله الاکبر غدیرخم🌹 مراسم جشنی همراه با محفل انس باقرآن، سخنرانی ،مدیحه سرایی، تجلیل ازکارکنان وبرپایی ایستگاه صلواتی درستاد انتظامی🍀 استان کردستان🍀 برگزارشد.
25.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
می‌نویسم برای آنان که حضورشان در همه جا هست ولی دریغ از یادشان می‌نویسم برای مظلوم مقتدر، آنان که به وقت مشکلات حضورشان در حکم فرشته نجات هست و در روزهای خوشی یاد می‌شود از آنها با اصطلاح مزاحمان همیشگی، آنان که پیکرشان برای امنیت می‌شود سپر تیر و تیزی اشرار و اراذل، به وقت امنیت دلشان می‌شود سیبل تیر نوع افکار و طرز رفتار می‌نویسم برای جان برکفان عرصه نظم و امنیت، آنان که ستاره‌های شب را بر دوش می‌کشند تا دلیل روشنی برای تاریکی شب شهر باشند، همان شهری که با روشنایی آفتاب و بعد از خوابی همراه با آرامش و امنیت در سایه همان مردان امنیت ساز عده‌ای هجمه زخم زبانها برایشان مستفیض کنند تا مُسَکِنی باشد برای آلامشان می‌نویسم برای تقویم بی تعطیل همان کسانی که در همه مناسبت‌ها و تعطیلات در همه فصول و شرایط آب و هوایی، در همه مکانها و زمانها از نقطه صفر مرزی گرفته تا شهرها و روستاها، از ارتفاعات کوهای سر به فلک کشیده تا کف جاده، خیابان و سر چهارراه‌ها توقف و مکث برایشان معنی ندارد، همان عده که در ایام تعطیل و فراغت مردم اینان حجم کارشان چند ده برابر می‌شود تا فراغتی به مشکلی تبدیل نشود همان‌ها که شرمنده بچه دبستانی خود می‌شوند وقتی که بعد تعطیلات عید نوروز معلم موضوع انشا را؛ تعطیلات عید نوروز را چگونه سپری کردید اعلام می‌کند
✍️ 💠 طاقت از دست دادن برادرم را نداشتم که با به مصطفی التماس می‌کردم :«تورو خدا پیداش کنید!» بی‌قراری‌هایم را تمام کرده و تماس‌هایش به جایی نمی‌رسید که به سمت در رفت و من دنبالش دویدم :«کجا میرید؟» 💠 دستش به طرف دستگیره رفت و با لحنی گرفته حال خرابش را نشانم داد :«اینجا موندنم فایده نداره.» مات رفتنش مانده و من دو بار قامت غرق خونش را دیده بودم و دیگر نمی‌خواستم پیکر پَرپَرش را ببینم که قلبم به تپش افتاد. دل مادرش بزرگتر از آن بود که مانع رفتنش شود، اشکش را با چند بار پلک زدن مهار کرد و دل کوچک من بال بال می‌زد :«اگه رسیدن اینجا ما چیکار کنیم؟» 💠 از صدایم تنهایی می‌بارید و خبر رگ غیرتش را بریده بود که از من هم دل برید :«من ، اما یه عمر همسایه سیده زینب بودم، نمی‌تونم اینجا بشینم تا بیفته دست اون کافرا!» در را گشود و دلش پیش اشک‌هایم جا مانده بود که دوباره به سمتم چرخید و نشد حرف دلش را بزند. نگاهش از کنار صورتم تا چشمان صبور مادرش رفت و با همان نگاه نگران سفارش این دختر را کرد :«مامان هر اتفاقی افتاد نذارید کسی بفهمه شیعه‌اس یا !» و می‌ترسید این اشک‌ها پای رفتنش را بلرزاند که دیگر نگاهم نکرد و از خانه خارج شد. 💠 او رفت و دل مادرش متلاشی شده بود که پشت سرش به گریه افتاد و من می‌ترسیدم دیگر نه ابوالفضل نه او را ببینم که از همین فاصله دخیل ضریح (علیهاالسلام) شدم. تلوزیون فقط از نبرد حمص و حلب می‌گفت، ولی از و زینبیه حرفی نمی‌زد و از همین سکوت مطلق حس می‌کردم پایتخت سوریه از آتش ارتش آزاد گُر گرفته که از ترس سقوط داریا تب کردم. 💠 اگر پای به داریا می‌رسید، من با این زن سالخورده در این تنهایی چه می‌کردم و انگار قسمت نبود این ترس تمام شود که صدای تیراندازی هم به تنهایی‌مان اضافه شد. باورمان نمی‌شد به این سرعت به رسیده باشند و مادرش می‌دانست این خانه با تمام خانه‌های شهر تفاوت دارد که در و پنجره‌ها را از داخل قفل کرد. 💠 در این خانه دختری شیعه پنهان شده و امانت پسرش بودم که مرتب دور سرم می‌خواند و یک نفس نجوا می‌کرد :«فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِين.» و من هنوز نمی‌دانستم از ترس چه تهدیدی ابوالفضل حاضر نشد تنها راهی ایرانم کند که دوباره در این خانه پنهانم کرد. حالا نه ابوالفضل بود و نه مصطفی که از ترس اسارت به دست تروریست‌های جانم به لبم رسیده و با اشکم به دامن همه ائمه (علیهم‌السلام) چنگ می‌زدم تا معجزه‌ای شود که درِ خانه به رویمان گشوده شد. 💠 مصطفی برگشته بود، با صورتی که دیگر آرامشی برایش نمانده و چشمانی که از غصه به خون نشسته بود. خیره به من و مادرش از دری که به روی خودمان قفل کرده بودیم، حس کرد تا چه اندازه کردیم که نگاهش در هم شکست و من نفهمیدم خبری ندارد که با پرسش بی‌پاسخم آتشش زدم :«پیداش کردید؟» همچنان صدای تیراندازی شنیده می‌شد و او جوابی برای اینهمه چشم انتظاری‌ام نداشت که با شرمندگی همین تیرها را بهانه کرد :«خروجی شهر درگیری شده بود، برا همین برگشتم.» 💠 این بی‌خبری دیگر داشت جانم را می‌گرفت و ابوالفضل پای رفتنش را سُست کرده بود که لحنش هم مثل نگاهش به زیر افتاد :«اگه براتون اتفاقی می‌افتاد نمی‌تونستم جواب برادرتون رو بدم!» مادرش با دلواپسی پرسید :«وارد داریا شدن؟» پایش پیش نمی‌رفت جلوتر بیاید و دلش پیش مانده بود که همانجا روی زمین نشست و یک کلمه پاسخ داد :«نه هنوز!» 💠 و حکایت به همینجا ختم نمی‌شد که با ناامیدی به قفل در نگاه کرد و صدایش را به سختی شنیدم :«خونه اطراف دمشق رو آتیش می‌زنن تا مجبور شن فرار کنن!» سپس سرش به سمتم چرخید و دیدم قلب نگاهش برایم به تپش افتاده که خودم دست دلش را گرفتم :«نمی‌ذارم کسی بفهمه من شیعه‌ام!» و او حرف دیگری روی دلش سنگینی می‌کرد و همین حرف حالش را زیر و رو کرده بود که کلماتش به هم پیچید :«شما ژنرال رو می‌شناسید؟» 💠 نام او را چند بار از ابوالفضل شنیده و می‌دانستم برای آموزش نیروهای سوری به دمشق آمده که تنها نگاهش کردم و او خبر تلخش را خلاصه کرد :«میگن تو انفجار دمشق شده!» قلبم طوری به قفسه سینه کوبیده شد که دلم از حال رفت. می‌دانستم از فرماندهان است و می‌ترسیدم شهادتش کار نیروهای ایرانی را یکسره کند که به نفس‌نفس افتادم :«بقیه ایرانی‌ها چی؟» و خبر مصطفی فقط همین بود که با ناامیدی سری تکان داد و ساکت شد...
🔴 سرشبکه‌های فروش سوالات کنکور دستگیر شدند رئیس سازمان سنجش آموزش: 🔻 دیشب یک شب فوق‌العاده بود و تا صبح کار کردیم، دستگیری‌های زیادی داشتیم. 🔻 شبکه‌هایی از خراسان، لرستان و خوزستان بودند، در تهران اما موردی نداشتیم. 🔻 دیشب پلیس فتا و پلیس امنیت فوق العاده عمل کردند، امروز هم شیادان تلاش داشتند که مردم را وادار به پرداخت پول‌های هنگفت کنند اما پلیس عالی عمل کرد. 🔻 امروز تقلب انجام نمی‌شود یعنی مرحله بازگشت پاسخ امکان ندارد. محتمل هست که عکس بیرون بیاید اما مطمئن باشید که اتفاق خاصی نمیفتد. https://eitaa.com/ravabetomoomikordestan
25.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢سفیر شهدای یگان ویژه به آرزویش رسید ... 🔹تشییع پیکر پاک و مطهر سفیر شهدای فراجا در یگان ویژه مجید سلیم زاده بر روی دستان مردم غیور و شهید پرور شهرستان چرداول استان ایلام
هرگونه پیام دریافتی حاوی لینک یا فایل هایی با پسوند APK در پیام‌رسان‌های موبایلی با عناوین سهام عدالت، شکایت علیه شما، حکم جلب، یارانه و بسته اینترنتی رایگان ،شارژ رایگان،ممبر رایگان و ... جعلی و دامی از سوی افراد کلاهبردار است، دقت کنید که کلیک بر روی لینک یا نصب این برنامک ها برابر با هک و تخلیه اطلاعات گوشی و خالی شدن حساب شماست. 🇮🇷روابط عمومی ف.انتظامی کردستان https://eitaa.com/ravabetomoomikordestan
مراقب درگاه های فیشینگ و لینک ها و اپلیکشین های مخرب باشید خیلی از مردم را این مدت دیدم که حساب بانکیشون خالی شده و یا اکانت های پیامرسان هاشون هک شده و با اکانتشون از افراد دیگه پول درخواست کردند ؛ خلاصه ب همکاران و دوستانی که از تلفن های ( اندروید ) استفاده می کنند خیلی مراقبت کنند د داخل هر گروهی ، هر برنامه ای رو به هیچ وجه نصب نکنند به اسم های سود سهام عدالت یا شارژ رایگان یا تخفیف و خیلی چیزا دیگه کلاهبرداری میکنند در قالب درگاه یا اپلیکیشن و ... موفق و پیروز باشید
🔴 این عکس در مطب یک دکتر با غیرت نصب شده 🔹️برای امر به معروف و نهی از منکر کافیه فقط خلاق باشی https://eitaa.com/ravabetomoomikordestan
💢 براندازا میگن قراره این الیزابت خانم رو بدیم و حمید نوری رو برگردونیم. 🔹 چه داغی رو دلشون میمونه اگر این اتفاق بیفته
⭕️شارژ يک ميليون تومانی  حکمت کارت به مناسبت عید غدیر  🔻ضمن تبريک دهه امامت و ولايت، به مناسبت عيد سعيد غدير، از سوي سردار فرماندهي محترم کل انتظامي جمهوري اسلامي ايران، حکمت کارت اتکا به ميزان يک ميليون تومان شارژ گرديد.