#بلاغت_کاربردی
#۱۵
💥بسم الله الرحمن الرحیم🔅إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۵۵ سوره مائده پرداخته شده است.
↪️ 2⃣ نکات و اشارات بلاغی:
❓سوال ۱: در ادبیات عرب درباره «إنّما» اختلاف است که آیا افاده حصر میکند یا خیر؟
🔹جواب: جمهور قائلند كه «إنّما» ازادوات قصر است و إفادهی حصر میكند، ولی در مقابل گروهی اندک هم منكر اين معنی شدهاند: از جمله ابوحيّان، بعضیها اين قول را به فخر رازی هم نسبت دادهاند، ولی اين نسبت جای تأمّل است، چون ايشان در کتاب بلاغی «نهاية الايجاز في دراية الإعجاز»(«الباب الخامس»، از ص ۳۵۲ تا ص ۳۷۴ ، چاپ دار العلم للملايين») تصريح كرده كه «إنّما» افادهی تخصيص میكند، و همچنين در موارد عديدهای از تفسيرش ـ كه بعضي از آنها قبل از اين آيه، و بعض ديگر بعد از اين آيه است ـ تصريح كرده به اينكه «إنّما» مفيد حصر است در جزء پنجم از تفسيرش ص ۵ دربارة (إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ) دارد كه: «(المسألة الثانية) دلّت الآية علی أنّ الشّيطان لايأمر إلّا بالقبائح، لأنه تعالی ذكره بكلمة (إنّما) و هي للحصر.»
و همچنين در جزء دوازدهم ص ۱۷۹ دربارة (قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ) دارد كه: «و ثانيها: قوله (قل إنّما هو إله واحدٌ) و كلمة «إنّما» تفيد الحصر»: پس ايشان قبول دارد كه «إنّما» ادات قصر است، و افاده حصر و تخصيص میكند، ولی در آية شريفة: (إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ) گفته كه: «و لا نسلّم أنّ كلمة «إنّما» للحصر.
ولی اين به این معنی نیست كه «إنّما» ادات قصر نيست، و هيچ جا افاده حصر نمیكند، بلكه از آن جایی كه تعبير قصری گاهی برخلاف اصل برای غرض ديگری هم به كار برده میشود. مانند قول شاعر:
🔸و ما المرء إلّا كالهلال وضوئه
🔸يوافی تمام الشّهر ثمّ يغيب
🔹كه در اين بيت «نفی و استثناء» كه بالاتفاق تعبير قصری است. براي تمكين و تقرير معني درذهن سامع به كاربرده شده، نه براي افاده حصر.
🔹و همچنين در قول شاعر ديگر:
🔸و ما المرء إلّا الأصغران لسانه
🔸و معقوله و الجسم خلق مصوّر
🔹كه تعبير قصری برای مبالغة بكار برده شد، نه برای قصر واقعی.
🔹فخر رازی هم در اين آيهی شريفه میخواهد بگويد كه «إنّما» در اين آيه برای حصر نيست، نه اينكه «إنّما» ادات قصر نيست و در هيچ مورد افادهی حصر نمیكند. و علّت اين إدّعاء هم اين است كه اگر قبول كند در اين آيه «إنّما» برای قصر است، بايد ملتزم شود به خلافت بلافصل حضرت أمير المومنين(علیه السلام) و آن هم با مذهبش نمیسازد. لذا آيه را توجيه میكند، تا اينكه با مذهبش منافاتی نداشته باشد. «فتأمّل»
🔻پس اجمالاً در «إنّما» دو قول است:
🔸۱. إفادهی حصر نمیكند؛ ( قول غير مشهور )
🔸۲. افاده حصر میكند؛ ( قول جمهور)
🔹و حقّ هم با قول جمهور است، و دليل آن هم در كتب بلاغی آمده است. بنابراين در آيهی شريفه «وليّكم» مقصور است، و «الله» و «رسوله» و «الذين ...» مقصور عليهاند. چون در «إنّما» مقصور عليه آن چيزی است كه در آخر آن جملهای قرار میگيرد كه مدخول «إنّما» است، پس در نتيجه ولايت امري منحصر شد در سه كس: ۱. خداوند ۲. رسول خدا(ص) ۳. علی بن ابي طالب (علیه السلام).
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#سخن_بزرگان
✔️ آیت الله العظمی مظاهری در مراسم افتتاح سال تحصیلی جدید حوزه علمیه اصفهان
💥 ارزندهترین و بهترین کارها تحصیل علم دینی است.
💥 تقاضا دارم بر تسلط بر ادبیات عربی طلاب جدید پافشاری کنید.
💥 درس بدون مباحثه چون مال بی تجارت و بدون سود است
💥 طلاب باید در مقابل شبهات قوی، آرام و با تسلط پاسخگو باشند.
🔻ما طلبهها باید سه مرحله را طی کنیم و اگر این مراحل تام نباشد کار ما ناقص است:
1⃣ مرحله اول ادبیات است که باید در سالهای ابتدای طلبگی به جایی برسیم که عبارات عربی را بی غلط بخوانیم.
🔹تسلط بر ادبیات عرب کار لازمی برای طلاب است؛ چرا که فقه ما منطبق بر ادبیات عربی است واین تسلط بر عربی برای یک طلبه هرچه بیشتر بهتر بوده.
🔹متاسفانه تسلط بر ادبیات عربی در سالهای اخیر افت کرده است و حوزه علمیه اصفهان که در گذشته در ادبیات عرب سرآمد بوده، باید جبران این خسارت را بکند؛ من از معاون آموزشی حوزه علمیه اصفهان تقاضا دارم روی آموزش تسلط طلبهها بر ادبیات عرب پافشاری داشته باشند.
2⃣ مرحله دوم که لازم طلاب به آن توجه داشته باشند، مرحله سطح یعنی روخوانی است؛ کار ما متوقف بر فقه واصول است و باید چند سالی روخوانی این فقه واصول را داشته باشیم و این امر از تسلط بر ادبیات عرب مشکلتر است و وقتی میخواهیم وارد مرحله سوم بشویم باید آشنا به فقه امام صادق(علیه السلام) باشیم.
🔹هیچگاه نگوییم این کار مشکل است، نقل میشود که شهید اول که محکوم به اعدام بوده، در زندان اصل لمعه را نگاشته است، همچنین شهید دوم که در مضیقه شدید بود در آن حالت شرح لمعه را نگاشته است که یک دوره فقه عالی است و مرحوم شیخ انصاری در حالی که چشمهایش بیماری تراخوم داشت بدون کمک، توانستند رسائل و مکاسب را بنویسند، این رسائل و مکاسب دو کتاب گرانقدر هستند.
3⃣ مرحله سومی که طلاب باید بگذارند، درس خارج فقه و اصول است که کار بسیار مشکلی است، چرا که
🔸اولاً استاد باید تخصصی در فقه و اصول داشته باشد؛
🔸و ثانیا طلبه درس خارج باید پیش مطالعه داشته باشد.
🔹در درس خارج:
🔸طلبه باید حرف بزند، چرا که حرف خوب باعث رونق درس خارج میشود،
🔸دوم اینکه طلبه باید درس خارج حوزه را ضبط در حافظه کند،
🔸سوم اینکه طلبه مطالعه دقیقی بر روی درس استاد داشته باشد
🔸و چهارم اینکه مستمرا مباحثه کند، درس بدون مباحثه چون مال بی تجارت و بدون سود است؛ بدانید جزوه نوشتن کار بسیار مهمی است که اتفاقا افت پیدا کرده است.
🔹نباید به اصل کار اکتفا کنید، در ضمن این برنامه درسی که اشاره شد:
🔸نخست باید با قرآن سروکار داشته باشید و تدبر در قرآن کنید. با آنکه چند صد تفسیر قرآن نوشته شده است، ولی قرآن هنوز بکر است،
🔸دوم اینکه در زمینه اعتقادات و خاصه در عرصه امامت فعالیت جدی کنید.
🔹طلاب باید در مقابل دشمن و شبههها قوی باشند وآرام و با تسلط به شبهات پاسخ دهند، همچنین بر احکام و رساله مراجع تقلید تسلط داشته باشند و جواب مسائل را خوب بدهند.
🔹باید بدانیم همه ما صفات رذیله داریم که این صفات رذیله انسان را به بی راهه میکشاند، پس طلاب باید در چهارمین گام برروی اخلاق کار کنند.
🔹تسلط بر احکام، اعتقادات، اخلاق و قرآن کریم کارجنبی است که لازم است طلاب در کنار کار اصلی خود که خوب درس خواندن است، انجام دهند.
🔹اگر می خواهید کلامتان موثر و عمرتان مفید باشد، فقط و فقط تقوا داشته باشید. تقوا و پرهیز از گناه برای همه خوب است برای طلبه بیشتر خوب است.
🔺 خبرگزاری حوزه
👉 @raveshsonnati
#روش_تدریس
#برنامه_ریزی_برای_فرایند_تدریس
↪️🔻تعیین هدفهای آموزشی و تهیه درس
↪️🔻انواع طرح درس
↪️🔻طرح درس روزانه
↪️🔻اجزای طرح درس روزانه
🔹در طرح درس روزانه، که برای یک جلسه درسی نوشته میشود، باید نکات زیر را به ترتیب مشخص کرد:
🔸۱. عنوان درس و نشانی آن: یعنی جایگاه این درس نسبت به درسهای پیشین، به گونهای که رابطه موضوعی آن با درسهای گذشته مشخص شود. برای مثال روانشناسی عمومی> روانشناسی شخصیت> عوامل مؤثر> محیط؛
🔸۲. تعيين هدفهای درس: نخستین و شاید مهمترین جزء طرح درس، تعیین انواع هدفهای آموزشی است که در واقع همان یادگیریهایی است که در یک جلسه باید تحقق یابد. در ابتدا نیز هدف کلی درس، که جهتگیری اصلی و روح درس را نشان میدهد، باید تعیین شود. محوریترین جملهای که نشان دهنده خلاصه درس است، در اینجا باید نوشته شود؛
🔸٣. سپس فهرست ریز و شفاف هدفهای جزئی، در سه جنبه شناختی، عاطفی و روانی - حرکتی تعیین میشود. برای هرچه کاملتر شدن یادگیری هدفهای درس، باید تا آنجا که شرایط کلاس اجازه میدهد. این اهداف در سطوح بالاتر شناختی، عاطفی و روانی - حرکتی تعیين شود. البته ممکن است برخی از دروس، فاقد هدفهای روانی - حرکتی باشند؛
🔸۴. تعیین آمادگیهای لازم برای ورود به کلاس و این درس خاص: این آمادگیهای پیشین را حداقلهای ورودی یا رفتارهای ورودی مینامند و منظور از آنها پیش نیازهای لازم، اعم از شناختی، عاطفی، و روانی - حرکتی، برای یادگیری این درس است؛
🔸۵. تعيين شیوه احراز این آمادگیها: در اینجا باید چگونگی آزمودن این آمادگیها مشخص شود تا معلم بتواند میزان آمادگی شاگردان را تشخیص دهد. این ارزشیابی را که پیش از آغاز درس جدید انجام میشود، ارزشیابی تشخیصی مینامند؛
🔸۶. تعیین روش تدریس و مراحل تفصیلی اجرای آن: در این بخش باید مشخص شود که درس با چه روشی قرار است تدریس شود و اجرای این روش را با چه سؤال، یا بیان چه نکتهای باید آغاز کرد، چه فنونی باید به کار رود و چه مراحلی باید طی شود، همچنین فعالیتهایی که خود معلم و فعالیتهایی که شاگردان باید انجام دهند. این قسمت از طرح درس غالبا بیشترین حجم را اشغال میکند و شاید نیاز به تأمل بیشتری نیز داشته باشد؛
🔸۷. تعيين مدت زمان لازم برای هر هدف جزئی: این کار معلم را در مدیریت زمان و تسلط بر اجرای درست تدریس کمک می کند؛
🔸۸. مشخص کردن فضا، ابزارها و رسانههای لازم برای تدریس هر هدف: این کار مستلزم آشنایی کافی معلم با تکنولوژی آموزشی و کاربرد هریک از ابزارها در جای مناسب خود است؛
🔸۹. تعيين جملاتی که باید روی تخته نوشته، یا روی پرده نمایش داده شود و نکاتی که معلم باید بر آنها تأكید کند؛
🔸۱۰. مشخص کردن شیوه کسب اطمینان از اینکه دانش آموزان در حال یادگیری هستند و تغییرات لازم در آنها در حال تکوین است (تعیین چگونگی ارزشیابی میانی یا تکوینی)؛
🔸۱۱. تعيين امتحان مناسب برای این درس که در پایان باید گرفته شود تا میزان یادگیری به دست آید؛ (تعیین شیوه ارزشیابی پایانی)
🔸۱۲. مشخص کردن تمرینها و فعالیتهایی که شاگردان پس از درس باید انجام دهند؛
🔸۱۳. تعيين منابعی که برای کسب اطلاعات بیشتر باید به آنان معرفی شود.
📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص۱۹۶- ۱۹۸.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#بلاغت_کاربردی
#۱۶
💥بسم الله الرحمن الرحیم🔅إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۵۵ سوره مائده پرداخته شده است.
↪️ 2⃣ نکات و اشارات بلاغی:
❓سوال: در تركيب: «إنّما وليّكم الله ...» گفته شد: «وليّكم» مبتداست «الله» خبرش، بعضی گفتهاند: عكس آن هم جائز است، يعنی «وليّكم» خبر مقدّم باشد «الله» مبتدأ مؤخّر، آیا ترکیب دوم هم صحیح است؟
🔹جواب: به نظر میرسد که صحت این ترکیب از ناحيهی معنی و بلاغت مورد تأمّل باشد، زمخشری هم در كشّاف تركيب اوّل را مطرح كرده، و دوّمی برايش قابل قبول نبوده است. أبو حيّان در البحر المحيط به زمخشری اعتراض كرده: كه چرا دومی را نپذيرفته با اينكه دومی هم جائز است و اشكال نحوی ندارد. ولی بايد گفت: درست است كه ابوحيّان نحوی قوی است، ولی قوی بودن در نحو تنها كافی نيست، بلكه در بسیاری از موارد درست تطبيق كردن قواعد نحوی متوقّف بر تأمّل در معنی، و عمل كردن به مقتضای بلاغت است.
🔹ابن هشام در اوّل باب پنجم مغنی میگوید: ابوحيّان از من پرسيد كه فلان كلمه در فلان بيت عطف بر چيست؟ گفتم اول بايد بفهمم اين كلمه به چه معنی است، بعد بگويم عطف بر چيست. نگاه كرديم، ديديم آن كلمه به فلان معنی است، فوراً جوابش را دادم، و گفتم عطف است بر فلان چيز، ابوحيّان اين را عظيم شمرد، و از آن خيلی خوشش آمد.
🔹حال در اين آيه هم بايد ديد معنی چيست، و مقتضای آن تركيب چيست يعنی خداوند از چه چيزی میخواهد خبر دهد، و به مقتضای آن، تركيب آيه چه خواهد بود؛ آيا خداوند میخواهد از ولیّ خبر دهد كه چه كسانیاند، و يا اينكه از خدا و رسول(صلی الله علیه و آله) و امير المومنين(علیه السلام) میخواهد خبر دهد كه اينها ولّی هستند.
🔸در فرض اول كلام به نوعی تركيب میشود، و در فرض دوم نوعی ديگر، برای روشن شدن مطلب مثالی ذکر میکنیم:🔻
❓فرض کنید زيد عالم قريهای است، و مخاطب، هم زيد را میشناسد، و هم میداند كه آن قريه عالمی دارد، ولی اين را نمیداند كه زيد همان عالم قريه است، و عالم قريه هم همان زيد است، و متكلم هم میخواهد از اين دو (زيد و عالم القرية) كلامی تشكيل دهد، و به مخاطب القاء كند، آيا بايد «زيد» را مبتداء، و «عالم القريه» را خبر قرار دهد و يا عكس، و يا اينكه مخيّر است بين آن دو و فرقی نمیكند؟
🔹در این حالت متکلم بايد ببيند كه مخاطب چه چيزی را نمیداند، و میخواهد آن را بداند؛
🔸يک مرتبه اين است كه مخاطب زيد را میشناسد، نمیداند كه او چه كاره است (نمیداند كه او عالم آن قريه است) و طالب اين است كه اين را بداند. در اين فرض متكلم بايد «زيد» را به عنوان مبتدا لحاظ كند، و عالم القريه را خبر آن قرار دهد، كه از زيد خبر داده باشد كه چه كاره است.
🔸مرتبه ديگر اين است كه مخاطب، كه میداند آن قريه عالمی دارد، ولی عالم آن چه كسی است، اين را نمیداند، و طالب اين است كه اين را بداند. در اين فرض متكلم بايد «عالم القرية» را به عنوان مبتدا لحاظ كند، و «زيد» را خبر آن قرار دهد، كه از «عالم القرية» خبر داده باشد كه او چه كسی است.
🔹پس بنابراين دو مقام هست، و هر مقامی مقتضای خاصّ خودش را دارد.
❓اکنون ببينم در آيه شريفه قضيّه از چه قرار است؟
🔹آيا مقام اين است كه مخاطبين خدا و رسول(صلی الله علیه و آله) و امير المؤمنين(علیه السلام) را میشناسند، ولی نمیدانند كه اينها ولی هستند يا نه؟ و طالب اين هستند كه اين را بدانند،
🔸در اين فرض بايد «وليّكم» در آيهی شريفه خبر مقدم باشد، و مسند و «الله ...» مبتدأ مؤخّر، و مسند اليه.
🔹و يا اينكه مقام اين است كه وجود ولّی برای مخاطبين مفروغ عنه است، و مسلّم (چون در تمام دورانها، و در تمام مناطق مختلف، كه مردم زندگی میكردند و میكنند، برايشان رئيس و بزرگي و پيشوائی انتخاب میشود ـ دنيا كه جنگل نيست ـ و اين يک امر طبيعی است) ولی مخاطبين نمیدانند كه آن ولّی چه كسی است، و طالب اين هستند كه او را بشناسند،
🔸در اين فرض بايد «وليّكم» مبتدا باشد و مسند اليه، و «الله ...» خبر آن باشد و مسند، و عكس آن صحيح نيست🔻
🔺و از آن جائی كه به طور قطع و يقين، مقام مقام ثانی است نه أوّل، پس حتماً «وليّكم، مبتدا است» و «الله ...» خبر.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#بلاغت_کاربردی
#۱۷
💥بسم الله الرحمن الرحیم🔅إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۵۵ سوره مائده پرداخته شده است.
↪️ 2⃣ نکات و اشارات بلاغی:
❓سوال: آيا در اين آيه شريفه، قصر «وليّكم» بر اين سه، قصر حقيقی است، و يا قصر اضافی؟ و بر فرض اضافی بودن هم آيا اِفراد است، يا قلب و يا تعيين؟
🔹جواب: مقدمه:🔻
🔸قصر حقيقی: عبارت است از «تخصيص شئٍ بشيءٍ بالنسبة الی جميع ما سواه.» يعنی منحصر كردن چيزی در چيز ديگر، نسبت به جميع ما سوای آن چیز دیگر، مانند لا اله الا الله که در این مثال الوهیت نسبت به جمیع ماسوی الله منحصر در «الله» شده، يعنی از جميع ما سوی الله نفی شده، و فقط برای الله اثبات شده است.
🔸قصر اضافی: عبارت است از «تخصيص شيءٍ بشيءٍ بالنسبه الی بعض ما سواه». يعنی منحصر كردن چيزی در چيز ديگر نسبت به بعض ما سوای آن چيز ديگر، مانند: «ما شاعر إلّا زيد» در صورتی كه متكلّم خواسته باشد شاعريّت را نسبت به عمرو منحصر در زيد كند، نه نسبت به جميع ما سوای زيد، يعني نمیخواهد بگويد كه غير از زيد شاعر ديگری وجود ندارد، بلكه میخواهد بگويد كه: در بين اين دو نفر شاعريّت منحصر در زيد است، و منافاتی ندارد كه اشخاص ديگری غير اين دو نفر هم شاعر باشند.
🔹قصر اضافي هم بر سه قسم است: ۱ـ افراد، ۲ـ قلب، ۳ـ تعيين.
🔸توضيح: اگر مخاطب معتقد باشد كه: مقصور عليه با آن بعض در مقصور شريك اند، (مثلاً در مثال مذكور، معتقد باشد كه هم زيد شاعر است و هم عمرو) در اين صورت اين قصر اضافی قصر افراد خواهد بود.
🔸و اگر معتقد باشد كه مقصور مال آن بعض است، نه مال اين مقصور عليه (مثلاً در آن مثال مذكور، معتقد باشد كه شاعريّت مال عمرو است، نه مال زيد)، در اين صورت اين قصر اضافی، قصر قلب خواهد بود.
🔸و اگر میداند كه مقصور برای يكی از اين دو است ـ مقصور عليه و آن بعض ـ ولی نمیداند كه برای كداميک است، (مثلاً در مثال مذكور، میداند كه شاعريّت بریي يكی از دو نفر است ـ زيد و يا عمرو ـ ولی برای كداميک است، آنرا نمیداند) در اين صورت اين قصر اضافی، قصر تعيين خواهد بود.
🔹 پس از این مقدمه، بیان جواب اینست:🔻
🔹بعيد نيست كه قصر در اين آيه شريفه قصر حقيقی باشد نه إضافی يعنی ولايت نسبت به جميع ماسوای اين سه كس منحصر در اين سه شده باشد، (و فرقی هم نمیكند كه مخاطبين توجه دارند، كه ولی دارند، ولی نمیدانند كه ولیّشان چه كسی است، و يا اينكه توجّهی به اين معنی ندارند، در هر دو فرض اين قصر حقيقی خواهد بود.)
🔹ولی در بعضی از تفاسير اين قصر حمل بر افراد شده، و بعد قلب بودن آن هم به وجهی مطرح شده و احتمال داده شده است، ولی تصوير اين دو در مقام بعيد به نظر میرسد، چون در قصر افراد بايد مخاطبين معتقد باشند، كه هم «الله و رسول و الذين آمنوا» ولّی هستند، و هم غير اينها، و خداوند بفرمايد: نه خير، فقط اين سه ولیّاند، نه غير اينها. و در قصر قلب هم بايد مخاطبين معتقد باشند، كه ولیّ غير اينها هستند نه اينها، و خداوند بفرماييد: نه خير، قضيّه عكس است، اينها ولی هستند نه غير اينها، فتأمّل.
🔹در هر صورت باز حمل بر تعيين مناسبتر است تا آن دو، يعنی بگوييم مخاطبين میدانستند كه ولیّ دارند، ولی نمیدانستند كه وليّشان چه كسی است، و خداوند با اين تعبير قصری: «إنما وليّكم الله و رسوله و الذّين آمنوا ...» ولیّ آنها را مشخص میكند.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
هدایت شده از روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#سخن_معصوم
💥به این عقیده شهادت میدهم
✔️ حضرت امام هادی "علیهالسلام" در زیارت روز عید غدیر:
🔹 «أَشْهَدُ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الشَّاكَّ فِيكَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِينِ وَ أَنَّ الْعَادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عَانِدٌ [عَادِلٌ] عَنِ الدِّينِ الْقَوِيمِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِينَ وَ أَكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَدِيرِ»
🔸 اى امير مؤمنان! شهادت میدهم آنکه در ولایتت شک کند به رسول امين ايمان نياورده است، و روىگردان از ولايت تو به ولايت دیگران، از دين قویم رویگردان شده، همان دين ميانهاى كه پروردگار جهانيان براى ما پسنديده و آن را در روز غدير با ولايت تو كامل نموده است.
📚 بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۶۱.
👉@raveshsonnati
#بلاغت_کاربردی
#۱۸
💥بسم الله الرحمن الرحیم🔅إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۵۵ سوره مائده پرداخته شده است.
↪️ 2⃣ نکات و اشارات بلاغی:
❓سوال: چرا در آيه شريفه برای افاده قصر طريق «إنّما» انتخاب شد، نه طريق ديگر مثلاً «نفی و استثناء؟
🔹جواب: به جهت دو نكته:
🔸۱. دلالت كند بر اينكه ولايت آنها امريست واضح و جای جهل و انكار نيست؛ چون اصل در «إنّما» اين است كه حكم در كلام، جای جهل و انكار نباشد، اگر جهلی هست بیجاست، اگر انكاری هست بیجاست، بخلاف نفی و استثناء، كه اصل در مجهول بودن حكم و جای إنكار بودن آن است.
🔸۲. افاده كند تأكيد حكم را، يعنی ولايت آنها حتمی و مسلّم است.
❓سوال: چرا «ولیّ» به صيغه مفرد آمده با اينكه ولیّ تعدّد دارد: ۱ـ الله، ۲ـ رسول، ۳ـ الذّين آمنوا ... .
🔹جواب: دو جهت میتواند داشته باشد:
🔸۱. از آن جاییكه مراد از «ولیّ» معنای جنسی آن است، يعنی خداوند جنس ولی را منحصر در اين سه میكند، بايد هم به صيغهی مفرد بيايد، چون اسم جنسی كه مراد از آن خود جنس باشد قابل تثنيه و جمع نيست، چون جنس يكی بيشتر نيست (بلی اگر مراد از اسم جنس، خود جنس نباشد. بلكه فرد مراد باشد، در اين صورت به اعتبار تعدد فرد، میشود تثنيه و يا جمع بيايد.)
🔸۲. اشعار داشته باشد كه ولايت خداوند بالاصاله است، و ولايت رسول و ألذّين آمنوا ... بالتبع، (چون وقتي كه «ولیّ» به صيغهی مفرد بيايد به معنی جنسی، بعد از آن «الله» ذكر شود، كه معنايش اين است: ولايت برای خداوند است بعد «رسول و الذين آمنوا » هم ضميمه شود، كه معنايش اين است: ولايت برای اينها هم هست، اين سازگاری بسيار خوبی دارد با اصلی بودن ولايت برای خداوند، و تبعی بودن آن برای رسول و الذين آمنوا، ولی اگر «ولیّ» به صيغه جمع بيايد ( إنّما أولياءكم الله و رسوله و الذّين آمنوا) از اوّل دلالت دارد كه ولیّ متعدد است، و كوچکترين اشعاری در آن نيست به اينكه ولايت خداوند بالأصاله است، و ولايت (رسول و الذين آمنوا) تبعی.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#ویژه
✔️ میرداماد الحسینی اعلی الله درجته
🔹ای پدر عترت و زوج بتول
🔹حلقه کش علم تو گوش عقول
🔹ای تو درِ خطّهی اقلیم دین
🔹مسجد الاقصای جهان یقین
🔹صورت عقل آیت تنویر تو
🔹عالم معنی همه تفسیر تو
🔹با نبی از مرتبه توأم تویی
🔹میر لوا صاحب توسم تویی
🔹راه حق و هادی هر گمرهی
🔹ما ظلماتیم و تو نور اللهی
🔹صورت میزان الهی تویی
🔹معنی قرآن الهی تویی
🔹مصحف هستی ز تو تفسیر یافت
🔹دعوی ملت ز تو تحریر یافت
🔹داده به درگاه تو افلاک باج
🔹دست تو از ابر گرفته خراج
🔹نعت جلال تو برون از حساب
🔹اسم تو من عنده علم الکتاب
🔹خاتم دین نقش نگینش تویی
🔹پیر خرد نور جبینش تویی
🔹طاق خلافت ز تو پر نور شد
🔹بیت هدایت ز تو معمور شد
🔹آنکه گذشت از تو و غیری گزید
🔹نور بداد ابله و ظلمت خرید
🔹وانکه بشب بر دگری دیده دوخت
🔹خاک سیه بستد و گوهر فروخت
📚 دیوان مشرق الأنوار، میرداماد
مشخصات این نسخه را در فنخا، ج۲۹، ص۵۵۵ ببینید. دیوان حاضر ظاهرا چندین بار قبل و بعد از انقلاب چاپ شده است.
🔺از کانال کلام مکتب وحی و عقل
👉 @raveshsonnati
#سخن_معصوم
#سخن_بزرگان
✔️ استاد معظم علی مومنی حفظه الله
📜اَلْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً📜
امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم،و اسلامرا برای شما ”به عنوان” دین پسندیدم.
┈••••ه✾ 🌺 ✾ه•••••••┈┈┈
‼️تذکر فوق العاده مهم‼️
🌺 ضمن عرض سلام و تبریک بزرگترین عید الهی و عالم هستی و روز اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت خدای متعال به سبب نصب پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم حضرت علی علیه السلام را به خلافت و جانشینی بلا فصل خودش.🌺
✍🏻 از همه عزیزان عاجزانه درخواست دارم که این نوشتار را خیلی خیلی با حوصله و دقت و تفکّر و تدبّر بخوانند تا خودشان قضاوت کنند که چرا این اندازه دستورات و اعمال و وظایف و آداب فردی و جمعی برای روز عید غدیر و اجر و ثواب بر عمل کنندگان وارد شده است که برای هیچ روز و شبی از سال وارد نشده است حتی در ماه مبارک رمضان و شب قدر؛ لذا باید دقت کنیم که چرا این همه سستی و قصور و تقصیر در رابطه با تبلیغ و ترویج عید غدیر از ما سرزده است !
✍🏻 در اثر فراموشی غدیر خم بود که آن جنایت و مصیبتهای فوق تصور بر حضرت فاطمه زهرا "سلام الله علیها" وارد شد و خلافت بلافصل علی"علیه السلام" غصب و حادثه دلخراش و جانکاه کربلا اتفاق افتاد و بشریت تا ظهور مهدی موعود "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در بدبختی به سر میبرد و خواهد برد.
✍🏻 لذا باید چندین برابر ایام فاطمیه و دهه محرم برای معرفی غدیر خم سرمایه گذاری کرد از قبیل خواندن خطبه پیامبر اکرم "صلّی الله علیه وآله وسلّم" در غدیر خم و بیان فلسفه امامت و ولایت و خلافت امیرالمومنین "علیه السلام" و تشکیل مجالس جشن و شادی و تشویق مومنین به روزه گرفتن و اطعام روزهداران بیشتر از ماه مبارک رمضان و پرچم و بنر زدن در کوچهها و خیابانها بیشتر از نیمه شعبان و برپایی ایستگاههای صلواتی و پخش پوسترها و آذینبندی و چراغانی خیابانها و کوچه و بازار و امثال اینها تا بلکه کمی بتوانیم رضایت خداوند متعال و معصومین "علیهم السلام" مخصوصا رضایت و توجهات امام زمان "علیه السلام" را جلب کنیم.
✍🏻 حقیقت و عظمت و شرافت و اهمیت بعضی از وقایع را از اعمال و فضایلی که گفته شده است تا حدودی می توان شناخت؛ از جملهی آنها عید غدیر خم است که فضیلت و شرافت و عظمتش فوق تصور است؛ مرحوم سید ابن طاووس "قدس سره" در اقبال الاعمال حدود ۱۰۰ صفحه راجع به فضیلت و اعمال عید غدیر مطرح کرده است و هکذا در "المراقبات" عالم ربانی و فقیه صمدانی مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی مطالب بسیار ارزشمندی را راجع به غدیر خم بیان فرموده است؛ ما خلاصه و گزیدهای از آن ها را عرض میکنیم تا معلوم شود که روح اسلام، ولایت و امامت آن حضرت است.
👇 🌸 👇 🌸👇 🌸👇
🔅۱- روز عید غدیر خم، بزرگترین عید اسلامی و نسبتش به عید فطر و عید قربان و روز جمعه مانند ماه به ستارگان است.
🔅۲- روزهای مخصوصی هستند که روزه گرفتن در آنها معادل هفتاد سال است ولی روزه گرفتن در روز غدیرخم برابر با عمر دنیا است؛ یعنی اگر کسی از اول آفرینش دنیا تا پایان آن خدا را عبادت کند، روزها را روزه باشد و شبها را برای عبادت به پا خیزد به پاداش روزهٔ این روز نمیرسد؛ و روزهاش معادل صد حج و صد عمره است و روایات وارده در ثواب روزه روز غدیرخم شگفت انگیز و بهتآور است.
🔅۳- روز قبولی اعمال و مستجاب شدن دعاهاست و در این روز گناه ۶۰ سال، از مرد و زن مؤمن آمرزیده میشود.
🔅۴- روز جشن و شادی واقعی و تبسم و زینت کردن است؛ به طوری که اگر مومنی خودش را بیاراید خداوند همه خطاهای او را میآمرزد و توسط فرشتگان تا سال آینده، اعمال نیک فراوان برای او مینویسند و درجات او را بالا میبرند به طوری که اگر بمیرد شهید است و اگر زنده بماند خوشبخت به حساب میآید.
🔅۵- صله رحم و هدیه دادن و خوشحال نمودن دیگران، ثواب فوق العاده دارد؛ برای مثال اگر کسی در این روز، مومنی را اطعام دهد مانند آن است که همه پیامبران و صدیقان را روزی داده باشد و یک درهم انفاق کردن معادل ۲۰۰ درهم و در بعضی از روایات برابر با هزار و صد هزار درهم در روزهای دیگر است؛مخصوصاً افطار دادن به مومن روزهدار در عید غدیر، همانند افطار دادن به صد هزار پیغمبر صدیق و شهید میباشد.
🔻ادامه در فرسته بعد 🔻
↪️ ↪️ ↪️
🔅۶- اگر کسی به دیدار مومنی برود خداوند در قبر او ۷۰ نور وارد میکند و قبر او را توسعه میدهد و در هر روز ۷۰ هزار فرشته در قبر به دیدار او آمده و به او بشارت بهشت را میدهند.
🔅۷- خداوند از آتش آزاد میکند دو برابر آنچه که در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر آزاد کرده است. (دقت فرمایید برتریت عید غدیر را بر فضیلت ماه مبارک رمضان که بهت آور و شگفت انگیز است).
🔅۸- اگر مردم، فضیلت این روز را حقیقتاً میشناختند به راستی ملائکه روزی ده بار دست در دست آنها میگذاشتند.
🔅۹- تمامی عالم از ملک و ملکوت، حتی در بهشت، فرشتگان و پرندگان به جشن و شادی میپردازند.
🔅۱۰- خداوند این روز را برای هر پیغمبری عید قرار داده است و انتصاب اوصیاء پیامبران در این روز بوده و اسم این روز در آسمان «عهد معهود» یعنی روز پیمان گرفته شده و در زمین «میثاق مأخود و جمع مشهود» یعنی میثاق گرفته شده و گروه حاضر میباشد. و در عالم، چنین روزی در فضیلت آفریده نشده است.
🔅۱۱- غلبهٔ حضرت موسی بر ساحران در این روز بوده و در این روز آتش بر حضرت ابراهیم علیه السلام سرد و سلامت شده است.
🔅۱۲- روز بستن پیمان برادری دینی (عقد اخوت).
🔅۱۳- تبری و بیزاری جستن از ظالمین و غاصبین حق اول مظلوم عالم علی بن ابیطالب علیه السلام.
🔅۱۴- تبریک و تهنیت گفتن به یکدیگر.
🔅۱۵- صدقه دادن و کمک نمودن به فقرا و نیازمندان.
🔅۱۶- توسعه نفقه بر اهل و عیال.
🔅۱۷- انجام دادن اعمال و نمازها و دعاهایی که وارد شده (به اقبال و مراقبات و مفاتیح الجنان مراجعه شود.)
🔅۱۸- زیارت حضرت علی "علیه السلام" مخصوصا زیارت امین الله و بالأخص زیارت غدیریه که از حضرت امام هادی علیه السلام نقل شده و به اندازهای ارزشمند است که حدود ۳۰۰ فضیلت و منقبت برای آن حضرت مطرح شده و متاسفانه ناشناخته مانده و ای کاش مثل زیارت جامعه کبیره مشهور میشد.
🔅۱۹- صلوات فرستادن.
🔅۲۰- قضای حاجت مومنان.
👈 همهٔ اینها برای معرفت و شناخت آن حضرت و تبعیت از روش آن ولی خدا در تمامی ابعاد زندگی است. 👉 عمده مسئلت از ساحت قدوسی و محضر ربوبی، این است که توفیق عنایت فرماید تا به این اعمال عمل نماییم ان شاءالله تعالی. التماس دعا
👉 @Fatemiyeh_aleyasin
👉 @raveshsonnati
زیارت غدیریه.pdf
1.07M
#ویژه
💥 زیارت غدیریه از حضرت امام هادی علیه السلام
🔹همراه با:
🔸ترجمه گویا
🔸حواشی مفید
🔸شماره گذاری فرازها
🔸صفحهآرایی چشم نواز
🔹تقدیم به همه محبان و موالیان مولی امیرالمومنین علیه السلام
🔺تدوین از استاد روح الله راسل
👉 @raveshsonnati
رسالة_طرق_حديث_من_كنت_مولاه_فعلي_مولاه.pdf
562.5K
#معرفی_مولف_و_کتاب
💥طرق حدیث من کنت مولاه
✔️ شمس الدین ذهبی.
🔹اين كتاب، رسالهاى كوتاه از شمس الدين ذهبى عالم سنى قرن هشتم هجرى است كه در آن ۱۲۵ طريق و سلسله سند در باره حديث غدير و بخش اصلى آن جمله من كنت مولاه فعلى مولاه گزارش كرده است.
🔹اين رساله را مرحوم سيد عبد العزيز طباطبايى، نسخه شناس و محقق معاصر احياء و تصحيح كرده است.
🔹ذهبى در مقدمه چند سطرى اين رساله مىگويد حديث من كنت مولاه متواتر است و قطعاً مىتوان گفت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آن را بيان فرموده است. عده بسيارى آن را از طرق صحيح و حسن و ضعيف نقل كردهاند كه اين طرق را من بيان مىكنم.
🔹ذهبى به ترتيب از ابوبكر، عمر، على عليه السلام، طلحه، سعد بن ابى وقاص و ديگر صحابه اين حديث را گزارش كرده كه تنها از حضرت على عليه السلام ۴۴ سند آورده است.
🔹مؤلف در مواردى از اين اسناد عبارت «صح عنه» و در مواردى «لم يصح» آورده كه نشان دهنده اظهار نظر وى در باره طريق حديث است. وى در اين اظهار نظرها راويان اين حديث را بررسى كرده و إسناد آنها را نقد كرده است.
🔺از کانال رسول جعفریان
👉 @raveshsonnati
#بلاغت_کاربردی
#۱۹
💥بسم الله الرحمن الرحیم🔅إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۵۵ سوره مائده پرداخته شده است.
↪️ 2⃣ نکات و اشارات بلاغی:
❓سوال: درتركيب «الذّين يقيمون الصّلاه ...» چهار إحتمال ذكر شده است:
🔸۱. نعت باشد براي «الذّين» أوّل
🔸۲. نعت مقطوع باشد، در محل نصب، مفعول فعل محذوف مثلا:(أمدح)
🔸۳. نعت مقطوع باشد در محل رفع، خبر مبتدأ محذوف: (هم)
🔸۴. بدل باشد از «الذّين» أوّل (بدل بعض). چرا در تركيب آن، احتمال چهارم انتخاب شد؟
🔹جواب: در بين آن احتمالات بدليّت از سائر احتمالات با غرض مناسبتر است.
🔻توضيح:
🔹بايد ديد در آيهی شريفه غرض چيست و كدام تركيب با آن غرض بهتر میسازد و مناسبتر است.
🔹غرض در آيه شريفه تعيين ولیّ أمر است، لكن از آن جایی كه میشود گفت: ولايت الله و رسول(صلی الله علیه و آله) امريست مفروغ عنه، و به يك اعتبار واضح و روشن، و آنچه كه ممكن است برای مردم ابهام داشته باشد، ولايت امری حضرت أمير المومنين(علیه السلام) بوده، پس غرض اصلی تعيين حضرت است به عنوان ولیّ امری. (و ذكر صفات حضرت هم در آيه ـ (آمنوا، يقيمون الصلاة، يؤتون الزكوة، راكعون) ، برای تعيين و مشخص كردن ايشان است، نه اينكه ذكر آنها مقصود بالأصاله باشد).
🔹حال كه غرض اصلی تعيين حضرت(علیه السلام) بوده برای ولیّ امری، كداميک از آن احتمالات با اين غرض سازگار تر است؟
🔸اگر «الذّين» دوم نعت باشد برای «الذّين» أوّل، در اين فرض «الذّين»اول مقصود به حكم، و «الذين» دوم، قيد آن خواهد بود. و همچنين است در صورتی كه «الذّين» دوم نعت مقطوع باشد، ـ چه اينكه مفعول فعل محذوف باشد، و يا اينكه خبر مبتدأ محذوف باشد ـ كه در اين صورت هم «الذين» اول مقصود به حكم است و «الذّين» دوم برای مدح آن آمده است.
🔸و أمّا بدليّت ـ از آن جایی كه اين موصولها برای معرّفی و تعيين حضرتاند برای ولايت امری، و اين نقش هم برای موصول دوم است به وسيله صلهاش نه برای موصول اول، چون صله موصول اوّل از خصوصيّات حضرت نيست، و از صفات مشتركه بين همهی مؤمنين است، ولی صلهی موصول دوم از ويژگیها و از مختصات است، و اوست كه معرّف آن حضرت است، پس در اين مقام اصالت با موصول دوم خواهد بود، نه با موصول اول، و در بدل هم، اصل و مقصود به حكم بدل است نه مبدل منه، و مبدل منه در حكم سقوط است، پس در نتيجه بدليّت از سه احتمال دیگر با آن غرض مناسبتر است، و لذا بايد بدليّت انتخاب شود.
❓سوال: با فرض اينكه مراد از تعبير جمعی (ألذّين) در آيه شريفه خصوص حضرت أمير المومنين(علیه السلام) است، و حضرت هم يک نفر بيشتر نبوده، پس چرا از يک نفر تعبير جمعی آمده است؟
🔹جواب: تعبير جمعی از مفرد امريست متعارف، هم در قرآن در موارد عديدهای صورت گرفته، و هم در غير قرآن، پس اصل استعمال متعارف و صحيح است، ولی از آن جایی كه خلاف اصل است، قاعدتا بايد دارای نكتهای باشد و نكته آن هم ممكن است به حسب اختلاف موارد مختلف باشد.
🔹در آيه شريفه ممكن است نكتهاش تعظيم باشد، چون چنین چيزی برای افاده تعظيم هم میآيد، و همچنين ناظر به ولايت و امامت و بقيّة أئمّه(علیه السلام) هم باشد، ولو اينكه آيه دربارهی حضرت امير المؤمنين(علیه السلام) نازل شده، ولی آنان نیز ولیّ امرند و لو در زمانهای آينده، كه نتيجه اين شود: ولايت براي خدا و رسول(صلی الله علیه و آله) و أئمّه(علیه السلام) است.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#سخن_معصوم
💥دعایی کوتاه و مهم به ویژه برای طلاب
📜«اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْمُعَارِينَ وَ لَا تُخْرِجْنِي مِنَ التَّقْصِيرِ»📜
✔️الامام موسی بن جعفر علیهالسلام
🔹الفضل بن یونس عَنْ أَبِي الْحَسَنِ علیه السلام، قالَ: قَالَ: أَكْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ: «اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْمُعَارِينَ وَ لَا تُخْرِجْنِي مِنَ التَّقْصِيرِ» قَالَ: قُلْتُ: أَمَّا الْمُعَارُونَ فَقَدْ عَرَفْتُ أَنَّ الرَّجُلَ يُعَارُ الدِّينَ ثُمَّ يَخْرُجُ مِنْهُ، فَمَا مَعْنَى لَا تُخْرِجْنِي مِنَ التَّقْصِيرِ فَقَالَ كُلُّ عَمَلٍ تُرِيدُ بِهِ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَكُنْ فِيهِ مُقَصِّراً عِنْدَ نَفْسِكَ فَإِنَّ النَّاسَ كُلَّهُمْ فِي أَعْمَالِهِمْ فِيمَا بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ اللَّهِ مُقَصِّرُونَ إِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.
🔸فضل بن یونس از حضرت ابى الحسن (موسى بن جعفر) عليه السّلام نقل میکند که آن حضرت فرمود: اين دعا را بسيار بخوان:
🔺«بار خدايا مرا از عاريت دادهشدگان (ايمان) قرار مده: و از تقصير بيرون مبر.»
🔸گويد: من عرض كردم: اما عاريت دادهشدگان، پس دانستم که مرد دین خود را عاریه میدهد سپس از آن خارج میشود، (ولی) معناى «مرا از تقصير بيرون مبر» چيست؟
🔸فرمود: هر كارى را كه بخاطر خداى عز و جل انجام دهى پس خود را در آن كار پيش خود مقصر بدان؛ زيرا كه همه مردم در كارهايشان ميان خود و خداى عز و جل تقصير كار و مقصرند مگر کسی که خدا او را عصمت داده باشد.
📚 الاصول من الكافی، ج۲، ص۷۳.
👉 @raveshsonnati
#بلاغت_کاربردی
#۲۰
💥بسم الله الرحمن الرحیم🔅إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۵۵ سوره مائده پرداخته شده است.
↪️ 2⃣ نکات و اشارات بلاغی:
❓سوال: چرا «آمنوا» به صيغهی ماضی آمده، ولی «يقيمون» و «يؤتون» به صيغهی مضارع آمده است؟
🔹جواب: در حين نزول آيه حضرت اميرالمومنين (علیه السلام) مشغول نماز بوده، ولی ايمانش قبلاً حاصل بوده، و ايتاء ذكات ـ دادن انگشتر به سائل ـ هم صورت گرفته بود، پس در وقت نزول آيه ايمان ماضی بوده، اقامه صلاة حال بوده، ايتاء ذكات هم ماضی بوده، پس بنابراين، ايمان حضرت با لفظ «آمنوا» بيان شد، به صيغة ماضی، تا دلالت كند بر ماضويّت، و إقامه صلاة، كه حال بوده، با «يقيمون» بيان شده، به صيغه مضارع چون فعل مضارع برای زمان حال، به نحو حقيقت به كار برده میشود.
🔹❓اما «يؤتون» كه به صيغهی مضارع آمده، ولی معنای آن ماضی است، در اين مقام جای اين سؤال هست كه به چه دلیل معنای ماضی با لفظ مضارع بيان شده است؟
🔹جواب: از باب حكايت حال ماضيه مجازاً؛
🔻توضيح:
🔹امری كه در گذشته واقع شده، ولی عجيب و غريب بوده، ديدنی بوده، جذّاب بوده، گاهی آن را تنزيل میكنند به منزله چيزی كه در زمان حال واقع است، و تشبيه میكنند آنرا به اين، و آنرا مجازاً با لفظ مضارع ـ كه برای حال میآيد ـ بيان میكنند ـ مانند: (وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا) و وجه شبه هم استحضار در ذهن است (چون كما اينكه واقع در زمان حال در ذهن حاضر است، ماضی غريب و جذّاب هم از ياد نمیرود و در ذهن متكلم حاضر است)، پس بنابراين «يؤتون» از باب حكايت حال ماضية، و به اعتبار هيئت مجاز، و از نوع استعاره تبعيّه است.
❓سوال: چرا در آيه شريفه «الذين» تكرار شده، چه اشكالی داشت گفته شود: (و الذين آمنوا و يقيمون الصّلاة و يؤتون الزّكوة و هم راكعون) بدون «الذين» دوّم؟
🔹جواب: تكرار «الذين» و بدل قرار دادن آن از اوّلی موجب تقرير معنی (امير المؤمنين(علیه السلام)) و تثبت آن میشود در ذهن مخاطب، كه بسيار مناسب با مقام است، (و وجه تقرير هم اين است كه معنای واحد دو مرتبه ذكر شده، يک مرتبه با «الذّين» اول، مرتبه دوم با «الذّين» دوّم) و اگر «الذين» تكرار نمیشد، اين نكته وجود نداشت.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#سخن_معصوم
#سخن_بزرگان
💥امام زمان علیهالسلام وجه الله...
✔️آیت الله العظمی وحید خراسانی
🔹تو وجه اللهی، اما وجه اللهی که تمامی اولیاء خدا به واسطۀ آن وجه به خدا توجه میکنند.
💠 اَيْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِي إِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الْأَوْلِياءُ...
‼ ️این کلمه بُهت آور است؛ اگر اولیاء بخواهند به خدا توجه کنند، باید به وسیلۀ او باشد.
❓️ااولیاء کیانند؟
🔹قرآن و حدیث باید به هم ضمیمه شود: ﴿أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لَا هُمْ يَحْزَنُونَ * الَّذِينَ آمَنُوا وَ كَانُوا يَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ فِي الْآخِرَةِ لَا تَبْدِيلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ.﴾
🔹اولیاء خدا وقتی به این مرتبه رسیدند، تازه لیاقت پیدا میکنند که به توسط او به خدا توجه کنند؛ روحی و ارواح العالمین لک الفداء.
🔹ای گوهر مرموزی که نه تو را شناختیم نه حق تو را ادا کردیم؛ به یاد هر کسی بودیم جز به یاد تو، به فکر هر کسی بودیم جز به فکر تو!
🔹اگر امروز به ما نگاهی کنی، به آن نظر، اکسیری بر قلب ما هم پیدا بشود.
🔺۱۶/دی/۱۳۷۴، کانال معظم له
👉 @raveshsonnati
#بلاغت_کاربردی
#۲۱
💥بسم الله الرحمن الرحیم🔅إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
✔️ استاد معظم فتوحی حفظه الله
🔻 در این سلسله مباحث به تجزیه و ترکیب ادبی آیه ۵۵ سوره مائده پرداخته شده است.
↪️ 2⃣ نکات و اشارات بلاغی:
💥وصل:
🔹عطف جملهی «يؤتون الزّكوة» بر جملهی «يقيمون الصّلاة» برای اين جهت است، كه بين الجملتین توسط بين الكمالين (كمال اتصال، كمال انقطاع) وجود دارد، بدون اينكه مانعز از عطف در بين باشد، و حكم آن هم وصل است، و بالخصوص كه در اينجا مضافاً بر اينكه مانعز از عطف نيست، مقتضی عطف هم وجود دارد، پس در واقع در اينجا دو تا مقتضی وصل در بين هست:
🔸۱ـ توسط بين الكمالين بدون مانعی از عطف؛
🔸۲ـ مقتضی ديگر وصل، و آن عبارت است از داشتن جملهی دوم حكم جملهی اولی را يعنی صله بودن برای موصول.
💥مراعاة النظير:
🔹و آن عبارت است از اينكه متكلم در كلام خود جمع كند بين چند چيزی كه در بين آن ها تناسب غير تضادّی وجود دارد، مانند اين شعر فارسي:
🔸ما جگر سوختگان را به گل و سبزه چه كار
🔸گور بابای بهار و چمن و باغ و نسيم
🔹و در اين آيهی شريفه هم اين امر صورت گرفته است، چون بين «ايمان» و «صلاة» و «زكاة» و «ركوع» تناسب غير تضادی وجود دارد.
💥جمع:
🔹و آن عبارت است از جمع چند چيز در تحت حكم واحد، مانند اين شعر فارسی:
🔸هر كه آمد، هر كه آيد میرود
🔸اين جهان محنت سرائی بيش نيست
🔹و در اين آيهی شريفه هم «الله» و «رسول» و «الذين ... » در تحت حكم واحد (ولايت أمری) جمع شدهاند.
💥ائتلاف اللّفظ مع اللّفظ:
🔹يعنی بين الفاظ كلام از ناحيهی غرابت، و يا تداول، و يا مانند اينها، تناسب و تلائم باشد، به اين معنی كه در كلام، اگر معنائی با لفظی بيان شده، كه استعمال آن لفظ در آن معنی قليل، و غرابت دارد، معنای ديگر هم با لفظي بيان شود كه استعمال آن در آن قليل و دارای غرابت است، مثلاً در آية شريفه: (تَاللَّهِ تَفْتَأُ تَذْكُرُ يُوسُفَ حَتَّى تَكُونَ حَرَضًا)، كاربرد «تاء» برای قسم، و كاربرد «تفتأ» ـ به تقدير «لا تفتأ» بمعنی «لا تزال» - كه افاده استمرار كند، و كاربرد «حرض» برای هلاكت، نسبت به الفاظ ديگر اين معانی، قليل و خالی از غرابت نيست. و در اين آيه شريفه هم تمام الفاظ آن از الفاظ متداوله در استعمال اند در معانی خود.
💥ائتلاف اللّفظ مع المعنی:
🔹يعنی در كلام بين الفاظ و معانی كه از آنها اراده شده تناسب باشد، مثلاً برای معنای شريف و ارزشمند لفظ شريف به كار برده شده باشد، برای معنای ظريف و لطيف لفظ ظريف و لطيف به كاربرده شده باشد، برای معنای سنگين و يا درشت لفظ سنگين و يا درشت بكار برده شده باشد، و در اين آيهی شريفه هم اين جنبه رعايت شده، و بين هر لفظ و معنای مراد از آن اين تناسب لحاظ شده است.
💥انسجام:
🔹يعنی الفاظ كلام عذب و لطيف باشند، و سبك كلام، و نظم الفاظ آن هم دارای سهولت باشد، به گونهای كه جريان كلام بر زبان، مانند جريان آب، روان باشد و بدون تكلّف و مشقّت. و در اين آيه شريفه هم، اين امر به وضوح نمايان است.
🔺پایان نکات ادبی آیه ۵۵ سوره مائده.
👉 @raveshsonnati
#روش_تدریس
#برنامه_ریزی_برای_فرایند_تدریس
↪️🔻تعیین هدفهای آموزشی و تهیه درس
↪️🔻انواع طرح درس
↪️🔻طرح درس روزانه
↪️🔻اجزای طرح درس روزانه
↪️🔻دشواری تهیه طرح درس روزانه
🔹تهیه طرح درس با جزئیات فوق در آغاز کار برای بسیاری از معلمان تازه کار وقت گیر و دشوار به نظر میرسد؛ اما با توجه به ضرورت و فواید غیر قابل اغماض آن، پس از مدتی تمرین و کسب مهارت میتوانند با سرعت، دقت و جامعیت خوبی برای هر جلسه درس خود، طرح درس مناسب تهیه کنند. معلمان در شروع کار نیاز به نوشتن جزئیات طرح درس خود در جدولی مانند جدول صفحه بعد دارند؛ اما پس از کسب مهارت، میتوانند این کار را به صورت نیمه ذهنی و تنها با یادداشتهای کوتاه نیز انجام دهند.
🔻جدول طرح درس روزانه اصلی ترین
🔹عناصر و اجزایی که باید در طراحی برای هر جلسه درسی در نظر گرفته و برای آنها تصمیم گیری شود، در جدول بالا آمده است. البته این جدول میتواند شکلهای دیگری نیز داشته باشد که ترتیب و چینش آنها تا حدود زیادی به سلایق معلمان بستگی دارد.
📚 روش تدریس (هادی رزاقی) ص ۱۹۸، ۱۹۹.
↩️ ادامه دارد.
👉 @raveshsonnati
#سخن_بزرگان
💥علوم بلاغی سرّ نوآوری مرحوم علامه شرف الدین
❓آیت الله مرعشی نجفی از سید عبدالحسین شرف الدین سوال کرد که سر ابتکار و نوآوریهای شما و همچنین برتری شما در بیان فضائل و حقانیت امیرالمومنین علی علیه السلام چیست؟
❓علت کثرت تاثیر پذیری دیگران از طرح مباحث شما نسبت به علمای پیش از شما چیست؟
🔹مرحوم علامه شرف الدین پاسخ داد: من كتاب بلاغی مطول را هجده بار تدریس کردهام که در نتیجه آن بلاغت را در مشت دارم و هرگونه بخواهم از آن استفاده میکنم.
🔺 به نقل از شیخ محمد سند بحرانی
👉 @raveshsonnati
هدایت شده از روش سنتیِ تحصیل علوم حوزوی
#سخن_بزرگان
⚡️ مباهله از غریبترین ایام در زندگی ما
✔️ آیت الله جوادی آملی
🔹از غريب ترين ايام زندگی ما ايام مباهله است. خيلی از ما عالمانه حرف میزنيم و عوامانه فكر میكنيم در نتیجه آن اركان ولايت را تقريباً از دست میدهيم. در حالی که اجزای غير ركنی را خيلی محترم میشمريم مانند اول ذيحجه که سالروز ازدواج وجود مبارك حضرت امير با فاطمه زهرا(سلام الله عليهما) است اينها جزء واجبات غير ركنی است و حال آنکه ما در نماز يك واجب ركنی داريم و يك واجب غير ركنی؛ در خصوص امامت و ولایت نیز همين طور است.
🔹غدير جزء واجبات ركنی امامت است، مباهله جزء واجبات ركنی ولایت است و با سالروز ازدواج فرق میكند. در حالی که نه رسانهها از او نام میبرند و نه حوزهها خبری هست! آن وقت آن مسائل واجبات غير ركنی را خيلی دامن میزنيم، آنها هم واجب هست اما مثل اجزای نماز است. لکن حمد و سوره كجا، ركوع و سجود كجا؟! حمد و سوره واجب غير ركنی است اما ركوع و سجود واجب ركنی است.
🔺https://goo.gl/cv9W2F
👉 @raveshsonnati
#اصول_بهداشت_روانی_و_تقویت_حافظه
#۷
↪️🔻بخش اول: اصول بهداشت روانی
↪️ 🔻فصل دوم : سلامت روح و روان
↪️🔻نوشتار دوم: روشهای درست فكركردن
↪️🔻بررسی خیال و نقش آن در زندگی
🔹یکی از موانعی که میتواند سدّ راه تکامل انسان شده و باعث تعطيلی عقل و سقوط انسان شود، قوه خيال است. البته قوه خيال يکی از موهبتهای بزرگ الهی در وجود انسان است؛ چرا که پيشرفتهای مختلف بشر در عرصههای مختلف علمی و صنعتی و همچنين در حوزه فرهنگ، هنر و هزاران خلاقيت علمی و تکنولوژيکی، همه و همه ، در پرتو همين خيال به وجود آمده و میآيد. با توجه به ابعاد وسيع و گسترده قلمرو فعاليت اين قوه، فلسفه وجودی قوه خيال در انسان آشکار میشود، ولی اين قوه با همه توانمندی عجيبی که خداوند در آن قرار داده است، اگر در مسير انحرافی به کار گرفته شود، تلفات و آسيبهای ناشی از آن نيز بسی گسترده و عميق خواهد بود.
🔹بنابراين، با توجه به اهميت فوق العاده اين قوه و در وجود انسان و دو کار کرد مثبت و منفی آن، لازم است جايگاه خيال در ساختار وجودی انسان مورد بحث قرار گيرد، تا از اين رهگذر علم و احاطه بيشتری به جوانب مثبت و منفی آن حاصل شود.
🔹چنانکه در کتب معقول بیان شده است نفس انسان ذاتاً مجرد بوده و دارای قوای متعددی است. مشهور علما، قوای باطنی نفس را پنج مورد می دانند:
🔸۱: حس مشترک؛
🔸۲: خَيال؛
🔸۳: متصرفه؛
🔸۴: واهمه؛
🔸۵: حافظه (ذاکره)
↩️ ادامه در فرسته بعد.