📕✏سه نیمه سیب🍎
⚘🌱داعشی ها همه را شهید و مجروح کرده بودندسیدمصطفی که در ابروییِ دو مستقر بود،کله سحر خودش را به ابروییِ یک میرساندتا از وضع برادرش باخبر شود. خودش میگفت که تو صورت شهدا نمی توانسته نگاه کندو فقط بدن هایشان رانگاه میکرد.وقتی نگاهش به پایی شبیه پای برادرش می افتد دودستی برسر میزند و می نشیند به گریه کردن؛اما بهو یکی با نوک پوتین میزند به کمرش.وقتی نگاه میکند،ناباورانه برادرش را بالای سرش می بیند. با خوشحالی شکر خدا میکند. او اما هنوزم نمی دانسته دو پیکری که کنارهم افتاده بودند،مجتبی و مصطفای تو باشند.فقط می دیده یک دست آن یکی که تیر به چانه اش خورده و از پشت سرش در رفته بود، روی سینه ی آن یکی بوده که پا نداشته.پیکرها،شش تا بوده؛اما بحث روی همان دو تا داغ بود.دوروبری ها،آنها را دوپسرخاله صدا می کردند. روحش خبر نداشته آن یکی که پایش پریده بود،هم نام خودش مصطفی است. و بشیر،اسم واقعی اش نیست.روزهای قبل که سید می آمدو به برادرش سر می زده،در همان خط می دید و خبر داشته که وصف ادب و عبادت این دو پسرخاله،زبان زد بوده است...
&ادامه دارد...
داوی:مادر#شهیدان مصطفی و مجتبی و مرتضی بختی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏️قصه دلبــــــــری❤️
23
سرجلسه امتحان، بچه ها باچشم وابرو به من تبریک میگفتند. صبرشان نبود بیاییم بیرون ببینند باکی ازدواج کردم. جیغی کشیدند شبیه همان جیغ خودم وقتی که خانم ابویی گفت:«محمدخانی آمده خواستگاریت» گفتند:«مارودست انداختی؟» هرچه قسم وآیه خوردم باورشان نشد.
به من زنگ زدآمدنزدیک دانشگاه. پشت سرم آمدندکه ببینند راست میگویم یاشوخی میکنم. نزدیک در دانشگاه گفتم:«ایناها، باورکردین؟ اونجا منتظرمه» گفتند:«نه! تاسوارموتورش نشی، باورنمیکنیم!» وقتی نشستم پشت سرش، پرسید:«این همه لشکرکشی برای چیه؟» همینطور که به چشمهای باباقوری آن ها میخندیدم، گفتم:«اومدن ببینن واقعاتوشوهرمی یانه!»
البته آن موتورتریل معروفش رانداشت. کلاآن موتور وقف هیئت بود. عاشق موتورسواری بودم، ولی بلدنبودم چطوربایدبا حجاب کامل بنشینم روی موتور.
خانمهای هیئت یادم دادند. راستش تا قبل از ازدواج سوار نشده بودم. چندباربااصرار، دایی ام را مجبور کرده بودم که مرا بنشاند ترک موتور، همین.
باهم رفتیم خانه ی دانشجویی اش دریک زیرزمین که باور نمیکردی خانه دانشجویی باشد، بیشتربه حسینیه ای نقلی شباهت داشت. ولی از حق نگذریم خیلی کثیف بود. آنقدرآنجا هیئت گرفته وغذاپخته بودندکه ازدرودیوارش لک وچرک میبارید. تازه میگفت:«به خاطرتواینجا راتمیزکرده ام» گوشه ی یک اتاق، یک عالمه جوراب تلمباربود. معلوم نبودکدام لنگه ی کدام بود. فکرکنم اشتراکی میپوشیدند.
ادامه دارد....
راوی: مرجان درعلی همسرشهیدمدافع حرم
محمدحسین محمدخانی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
🔺پیکرهای مطهر ۶۲ شهید دوران دفاع مقدس تفحص شد
بعد از شهادت حضرت زهرا (س) تا تاریخ ۱۹ بهمن ماه، گروههای تفحص شهدا موفق به کشف پیکرهای طیبه ۶۲ شهید دوران دفاع مقدس شدند.
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
خوشا آنان که بر بال ملائک
نشستند و صفا کردند و رفتند ...
فکه سال ۱۳٦۱
اطراف جنگل امقر
محور تیپ قمر بنی هاشم
عکاس : مرتضی اکبری
#مجروحین
#قهرمانان_وطن
#عملیات_والفجر_مقدماتی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
چہ آرام خفتہ ای
خواب آرامت
غبطہ خوردن دارد
این را از بوسہ همرزمت
مے شود فهمید
بوسه شهید والا مقام
#شهید #محمد_ڪیهانے
بر پیشانے سردار
#شهید #علی_محمد_قربانی
🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَے مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
🦋وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🦋وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
جـوریزنـدگیکن
کہوقتـیصبحپـاهــاتزمیـنرو
لمسمیڪنہ؛
شیطـانبگہ:اوهبـازاینبیدارشد.
🌷-شھیدجھـٰادمغنیہ!
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏سه نیمه سیب🍎
⚘🌱آینده را باید به خودِآینده واگذاشت.حالا را بچسب و ببین شورو حال خانواده را:حاج علی را که بایدمثل تو،غریبه هایی را ببیندکه یکی یکی و گاهی چندتاچندتا جلو بیایند،خود را معرفی کنند و از خاطرات مصطفی و مجتبی بگویند.
و باید زن مصطفی، پنجه هایش را لای پنجه های تو فروکند و بگوید:"خاله،من رو ببخش که خودخواهانه به خودم قبولانده بودم مجتبی شهیدشده باشه، بهتره..... آخه،خاله،حساب کتاب کرده بودم که بچه هایم بی پدر می مانند. ما خودم فکر کرده بودم این خونواده سهمشون یک شهید باشه،اونم مجتبی باشه دیگه."
وتو بگویی خیلی ها این فکر را کرده بودند ولی من ته دلم میگفت قصه جور دیگریست. من حتی جای گلوله هایی را که روی تن بچه هام نشسنه بود،می دیدم؛حتی دیدم افتاده بودند رو علف ها،و تو از حالا دیگر مادر دو شهیدهستی؛نه؛به قول خودت مادر سه شهید.داغ مرتضی را که چشم بازنکرده در زایشگاه،چاقوی جراحی در قلب کوچکش فرو کردند،فراموش نکرده ای.بله؛تو مادر سه اسماعیل هستی؛آن هم چه اسماعیل هایی!هاجری و مادری باید در پنجشنبه و هشتمین روز از گرماگرم مردادِشهر غریب،بین دو تابوت بنشیند؛پارچه ای سبز رنگ از روی پیکرها کنار برود و بعد یکی دونفر دست به کار شوند تا بند کفن ها را باز کنند؛وتو مانع شوی و بگویی:"لازم نکرده!اجازه بدین بچه هایم،همون جوری که بودند تو دل و خیال مادر بمونند...."
&ادمه دارد...
راوی:مادر#شهیدان مصطفی و مجتبی و مرتضی بختی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
👈 امروز توی این تاریکیهای عالم مجازی بدونِ دو رکعت نماز نیای پشت کامپیوتر بشینی، بدون وضو نشینی؛
👈 یه موقعهایی برا خودت یه روضه بذار، یه ذره اشک بریز، بذار این کلیدهای کامپیوتر با اشکات به همدیگه سیماشون وصل بشه!
🍃 حاج حسین یکتا
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
📕✏️قصه دلبــــــــری❤️
24
بابت شکل ومتن کارت عروسی، خیلی بالاپایین کرد. خیلی ازکارتهارادیدیم. پسندش نمیشد. نهایتا رسید به این جمله ازحضرت آقابادستخط خوشان.
بسم الله الرحمن الرحیم
همسری شما جوانان عزیزم راکه پیونددلهاو جسمهاوسرنوشت هاست، صمیمانه به همه ی شما فرزندان عزیزم تبریک می گویم.
سیدعلی خامنه ای
دستخط رادانلودکرد و ریخت روی گوشی. انتخابمان برای مغازه دارجالب بود. گفت:«من به رهبرارادت دارم، ولی تابه حال ندیدم کسی خط ایشون رو داخل کارت عروسی ش چاپ کنه!» ازطرفی اصرارداشت که نمیشودواز متنهای حاضر، یکی را انتخاب کنیم. خودش دراین کارها واردبود. به طرف قبولاندکه میشود در فتوشاپ این کارت را طراحی وچاپ کرد.
قضاوت دیگران درموردکارت متفاوت بود.بعضیها میگفتندقشنگ است، بعضیهاهم خوششان نیومد. نمیدانم کسی بعداز ما از این نوع کارت استفاده کرد یانه، ولی چندنفراز فامیل، عقدشان راداخل امامزاده برگزارکنند.
ازهمان اول بااثاثیه زیادمخالف بود. میگفت:«این همه تیروتخته به چه کارمون میاد؟»
چندتامنبررفتم تاراضی اش کنم. موقع خریدحلقه، پایش راکرده بود در یک کفش که به جایش انگشترعقیق بخریم. بازباید میزمذاکره تشکیل میدادیم تا آقاقانع شود. بهش گفتم:«انگشترعقیق باشه برای بعد، الان باید حلقه بخریم»
حلقه راخرید، ولی اولین سفرمشهدانگشترعقیقی انتخاب کرد، دادیم همانجا برایش ساختند.
ادامه دارد...
راوی: مرجان درعلی همسرشهیدمدافع حرم
محمدحسین محمدخانی
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌷لحظات عاشقی..
۱:۲۰ به وقت عاشقی...
🌷دلتنگ حاج قاسم عزیز و رفقای شهیدشان ...
🌹شب زیارتی...
http://eitaa.com/sayarimojtabas
.#سلام_امام_زمانم
جمعه شد آقا نگاهم بر در است
در فـراق یار آهـم از سر است
می نمایند جمعه ها گر افتخار
باشد از مهـدی زهـرا انتظـار
💖أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِولیڪَ ألفرج💖
#جان-فدا❤
❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋❄🦋
http://eitaa.com/raviannoorshohada