خوش ندارم که این شادمانی را با لباس های سیاه و غمگین ببینم...
غم اگر هست برای بی بی جان حضرت زینب(س) باید باشد،
اشک و آه و ناله اگر هست برای اربابمان
ابا عبدالله الحسین(ع)باید باشد
و اگر دلتان گرفته روضه ایشان را بخوانید که منم دلم برای روضه ارباب و خانم جان تنگ است...
#شهید_رسول_خلیلی
#مدافعان_حضرت_زینب(س)
🌸🦋☘🌸🦋☘
http://eitaa.com/raviannoorshohada
⭐️💢
دستهایت کبوتر شدند...
پاهایت منتشر در خاک...
و حالا همسرت!
فرشتهایست؛
که صندلی چرخدار تو را
به همه جا میبرد😔
http://eitaa.com/raviannoorshohada
14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 به یاد شهدای خانطومان و مدافع حرم...
http://eitaa.com/raviannoorshohada
http://eitaa.com/sayarimojtabas
http://t.me/sayarimojtabas
💎خاطره ای زیبا از زبان شهید مصطفی صدرزاده درباره #شهید_حسن_قاسمی
تعریف می کرد تو حلب شب ها با موتور حسن غذا و وسائل مورد نیاز به گروهش میرسوند ...
ما هر وقت میخاستیم شب ها به نیروها سر بزنیم با چراغ خاموش میرفتیم!
یک شب که با حسن میرفتیم غذا به بچه هاش برسونیم؛
چراغ موتورش روشن بود و میرفت.
چند بار گفتم چراغ موتور رو خاموش کن امکان داره قناص ها بزنند ...
خندید؛ من عصبانی شدم با مشت تو پشتش زدم و گفتم مارو میزنند!
دوباره خندید و گفت:《مگر خاطرات شهید کاوه رو نخوندی؟؟!
که گفته شب روی خاک ریز راه میرفت و تیر های رسام از بین پاهاش رد میشد
نیروهاش میگفتن فرمانده بیا پایین؛ تیر میخوری
در جواب میگفت اون تیری که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده ...》
و شهید مصطفی میگفت:
حسن میخندید و میگفت نگران نباش اون تیری که قسمت من باشه...
هنوز وقتش نشده!...
🌸🍃🌸🍃🌸
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🍃
رفیق اونیه که...
ما رو به امام حسین برسونه♡
بقیش بازیه!
#رفاقت_تا_شهادت
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🔸به روایت مادرِ شهید:
مجید با حضرت زینب عهد کرده بود که من شهید می شوم...
اما پیکرم را نمی خواهم کسی ببیند !!
چون مجید بدنش خالکوبی بود...
و پس از سه سال و سه ماه با چند تکه استخوان سوخته و سیاه برگشت😭
#شهید_مجید_قربانخانی
#حُرِ_مدافعان_حضرت_زینب(س)
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌷شهید مدافع حرم ؛صادق عدالت اکبری
سلام مرا به "امام خامنه ای"♡
برسانید و به ایشان بگویید:
<از ایشان شرمنده ام...
چون یک جان بیشتر نداشتم
تا در راه دفاع از حریم اسلام و انقلاب تقدیم کنم!...>
#جانم_فدای_رهبر
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🍃🌟🌸
#ساپورت_های_قیمتی
ساپورت پوشان دهه شصت...
آن زمانی که جوان و زیبا بودند!
ساپورتِ غواصی میپوشیدند؛
البته فرقش با الان این بود که قیمتش گرون بود
اصلاً گیر نمی آمد...
به همدیگه می گفتند:
اگه خواستید تیر بخورید سرتان را بگیرید جلو
تا لباس پاره نشه!!
بعد از شهادتشون؛ اون جنازههای رشید و
بی جونشون رو از تو لباس در می آوردند
و یکی دیگر را ساپورت پوش می کردند...😔
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🕊
مادر بهش گفت:ابراهیم سرما اذیتت نمیکنه؟؟
گفت: نه مادر، هوا خیلی سرد نیست...
هوا خیلی سرد بود ولی نمی خواست ما را توی خرج بیندازد!
دلم نیامد همان روز رفتم و یک کلاه برایش خریدم
صبحِ فردا کلاه را روی سرش کشید و رفت...
ظهر که برگشت بدون کلاه بود😳
گفتم: کلاهت کو؟
گفت: اگر بگم دعوام نمیکنی؟!!
: نه مادر... مگه چیکارش کردی؟؟
گفت یکی از بچه های مدرسه با دمپایی میاد.
امروز سرما خورده بود دیدم کلاه برای او
واجب تره...
#شهید_ابراهیم_امیر_عباسی
#انفِقوا_مِمّا_تحبون
🌺☘🌸☘🌷
http://eitaa.com/raviannoorshohada
چند روز بعد از عمليات...
يک نفر رو ديدم که کاغذ و خودکار دستش گرفته بود
هر جا مي رفت ، همراه خودش مي برد.
از يکي پرسيدم:چشه اين بچه؟
گفت:توي عمليات آرپي جي زن بوده؛
آنقدر آرپي جي زده که ديگه نمي شنوه
بايد براش بنويسي تا بفهمه !!😢
🐚🌷🌿🐚🌷 🐚
http://eitaa.com/raviannoorshohada
❤️مسلمان شدن،با دیدنِ یک عکس
🎤راوي: برادر شهيدامير حاج اميني
سر مزار اميرنشسته بودم که يه جوانی آمد
و گفت:
شما بااين شهيد نسبتي دارين؟
گفتم: بله! من برادرش هستم...
گفت:راستش من مسلمان نبودم...
بنابه دلايلي به زورمسلمان شدم!
اماقلباً اسلام نياوردم!...
يه روز اتفاقي عکس برادرتون رو ديدم؛
حالت عجيبي بهم دست داد...
انگار عکسش باهام حرف ميزد.
با ديدنش عاشق اسلام شدم !
و قلباً ايمان آوردم...
🌼🌱🌼🌱🌼
http://eitaa.com/raviannoorshohada
🌸🌷🌸🌷🌸
از خدا خواسته ام همچون سیدالشهدا و یارانش؛
آنچه توان دارم قطعه قطعه شهید شوم...
و اگر شهادتم همراه با اسارت باشد چه بهتر
که نشانی از عمه سادات زینب کبری(س)
به یادگار داشته باشم!...
از خداوند میخواهم جنازه ای از حقیر باز نگردد
و همچون حضرت زهرا(س)بی قبر ونشان باشم.
و امیدوارم کسی برای جنازه ام که به وطن باز گردد تلاش نکند...
#شهید_مدافع_حرم_عباس_کردانی🌹
http://eitaa.com/raviannoorshohada