انجمن راویان فجرفارس
.
استراحت
(#راوی برادر کریم عبدالهی)
#عملیات #کربلای۵ به مراحل نفس گیر خود رسیده بود.
طولانی شدن زمان عملیات رمق بیشتر بچه ها را گرفته بود هر کدام که #مجروح می شدند، #مسلم سراغ او می رفت و می گفت: راحت شدید، برید #مرخصی برای #استراحت!
در ادامه عملیات در منطقه #نهر_جاسم ترکشی به ساق پای راست مسلم نشست و باعث شد پایش بشکند.
#درد امانش را بریده بود، اما با خنده با #لهجه #کازرونی خودش گفت: آخیش راحت شدم من هم به مرخصی و استراحت می روم!
*
#سردار_مظلوم
#سردار_شهید_مسلم_شیرافکن
#سردار_شهید_محمد_حسین_شیرافکن
#شهید_مسلم_شیرافکن
#شهید_شیرافکن
#بیست_و_نهمین #سالگرد_شهادت
#استان_فارس
#کازرون
#دفاع_مقدس
#انجمن_راویان_فجر_فارس
پوتین
(راوی برادر علی رستمی)
مسلم تازه از خط برگشته بود. یکی از برادران بسیجی همراه ما پوتین نداشت.
پدرم به مسلم گفت: آقای شیر افکن این برادر بسیجی ما پوتین ندارد.
مسلم خندید و گفت: آشیخ شنبه، پوتین بهتر از پوتین من سراغ داری؟
سریع پوتینش را در آورد و به بسیجی داد، دستی از محبت به سرش کشید و صورت او را بوسید. بسیجی با خوشحالی فراوان پوتین را پوشید و رفت...
*
#سردار_مظلوم
#سردار_شهید_مسلم_شیرافکن
#سردار_شهید_محمد_حسین_شیرافکن
#شهید_مسلم_شیرافکن
#شهید_شیرافکن
#بیست_و_نهمین #سالگرد_شهادت
#استان_فارس
#کازرون
#دفاع_مقدس
#انجمن_راویان_فجر_فارس
.
شیرافکن موجود نیست!
(#راوی سید محسن شاکری)
#لشکر_۱۹_فجر به #غرب، #پادگان_ابوذر #سر_پل_ذهاب مأمور شده بود.
#فرماندهان #لشکر زودتر به منطقه رفته بودند. وقتی وارد #پادگان شدیم هر کس از نیروهای بومی را می دیدیم سراغ #مسلم را می گرفت. آنقدر برخوردش با اطرافیان خوب و سریع کار ها راه می انداخت که همه او را می شناختند. فردای آن روز برای انجام کاری به ستاد فرماندهی لشکر رفتم. از چیزی که دیدم خنده ام گرفت. بزرگ روی کاغذ نوشته و پشت شیشه زده بودند: توجه، توجه آقای #شیرافکن موجود نیست.
آنقدر سراغش را گرفته بودند که مسئولین کلافه و این اطلاعیه را نوشته بودند!
*
#سردار_مظلوم
#سردار_شهید_مسلم_شیرافکن
#سردار_شهید_محمد_حسین_شیرافکن
#شهید_مسلم_شیرافکن
#شهید_شیرافکن
#بیست_و_نهمین #سالگرد_شهادت
#استان_فارس
#کازرون
#دفاع_مقدس
#انجمن_راویان_فجر_فارس
انجمن راویان فجرفارس
.
شیرافکن موجود نیست!
(#راوی سید محسن شاکری)
#لشکر_۱۹_فجر به #غرب، #پادگان_ابوذر #سر_پل_ذهاب مأمور شده بود.
#فرماندهان #لشکر زودتر به منطقه رفته بودند. وقتی وارد #پادگان شدیم هر کس از نیروهای بومی را می دیدیم سراغ #مسلم را می گرفت. آنقدر برخوردش با اطرافیان خوب و سریع کار ها راه می انداخت که همه او را می شناختند. فردای آن روز برای انجام کاری به ستاد فرماندهی لشکر رفتم. از چیزی که دیدم خنده ام گرفت. بزرگ روی کاغذ نوشته و پشت شیشه زده بودند: توجه، توجه آقای #شیرافکن موجود نیست.
آنقدر سراغش را گرفته بودند که مسئولین کلافه و این اطلاعیه را نوشته بودند!
*
#سردار_مظلوم
#سردار_شهید_مسلم_شیرافکن
#سردار_شهید_محمد_حسین_شیرافکن
#شهید_مسلم_شیرافکن
#شهید_شیرافکن
#بیست_و_نهمین #سالگرد_شهادت
#استان_فارس
#کازرون
#دفاع_مقدس
#انجمن_راویان_فجر_فارس
13.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آچار فرانسه
( #راوی سردار عبدالله زاده)
قیافه ای بچه گانه ای داشت، هیکلی لاغر و کوتاه. تا آخر #جنگ هم همین قیافه نوجوانانه را داشت، هر وقت پیشم می آمد می گفت: حاجی من چی بخورم چاق بشم!
#سردار_أعلایی، فرمانده #قرارگاه در #عملیات_فاو، در جریان پاتک های عراقی ها می گفت: از پشت #بیسیم صدای یک پسر بچه را می شنیدم، اما خیلی با صلابت و #مردانه حرف می زد!
بعد هم که #مسلم را دیده بود، تعجبش دو چندان شده بود!!!
اما همین #جسم نحیف و کوچک معروف شده بود به #آچار_فرانسه #لشکر_فجر ، هر جا #گره_ای در کار بود و مشکلی باید حل می شد، این مسلم بود که #گره_گشایی می کرد.
*
#سردار_مظلوم
#سردار_شهید_مسلم_شیرافکن
#سردار_شهید_محمد_حسین_شیرافکن
#شهید_مسلم_شیرافکن
#شهید_شیرافکن
#بیست_و_نهمین #سالگرد_شهادت
#استان_فارس
#کازرون
#دفاع_مقدس
#انجمن_راویان_فجر_فارس