eitaa logo
راویان فتح لنجان
494 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
6 فایل
موسسه فرهنگی هنری راویان فتح لنجان ارتباط با ادمین: @Khadem_alshuahda
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید علی شبانی نام پدر : محمد تاریخ تولد : 1344 محل تولد : زرین شهر تاریخ شهادت: 1365/01/06 سن : 21 سال وضعیت تاهل : مجرد محل شهادت: فاو عملیات: والفجر8 نحوه شهادت: اصابت ترکش شغل : محصل رده اعزام کننده : بسیج یگان خدمتی: لشکر قمر بنی هاشم آخرین مسئولیت شهید : سرباز محل خاکسپاری : زرین شهر
🤲 💠 دعای روز پنجم ماه مبارک رمضان بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ اجْعَلْنی فیهِ من المُسْتَغْفرینَ واجْعَلْنی فیهِ من عِبادَکَ الصّالحینَ القانِتین واجْعَلْنی فیهِ من اوْلیائِکَ المُقَرّبینَ بِرَأفَتِکَ یا ارْحَمَ الرّاحِمین. 💠 @raviyanlenjan 💠
🌼 امام علی علیه‌السلام : 🍃در خوبى، پيرو باشى، بهتر از آن است كه در بدى، پيشوا باشى🍃 🍂لَأَن تَكونَ تابِعا فِي الخَيرِ، خَيرٌ لَكَ مِن أن تَكونَ مَتبوعا فِي الشَّرِّ🍂 📚 غررالحكم حدیث ۷۳۶۱ 💠 @raviyanlenjan 💠
💠 🔹 پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم): خداوند می فرماید کسی که برایش مهم نباشد پول را از چه راهی بدست آورده، برای من هم مهم نخواهد بود که او را از کدام در جهنم وارد جهنم کنم. 📚 بحارالانوار/ج103/ص5 ✍🏼 شب اول قبر می‌پرسند مالت را از کجا بدست آورید؟ نکته ای گویم از حلال و حرام که نگردی ز کار خود خسته گر بگویی حلال ،لب باز است باحرام آن لبان شود بسته! 💠 @raviyanlenjan 💠
❌❌خاطرات دکتر منوچهر دوایی
❌کار بزرگ شهیدچمران در جبهه جنوب  سردار شهید احمد غلامی روایت میکند:«وقتی برایمان مسجل شد که سمت خرمشهر دیگر نمی‌توانیم کاری انجام دهیم، قبول کردیم که این‌طرف (خرمشهر) تمام شده و ازدست‌رفته است. عراق به نزدیک اهواز رسیده و جاده را هم گرفته بود. دیگر خط‌ها شکل گرفته بود. در آن زمان، نیروهای چمران وارد عمل شدند و در منطقه حمیدیه نگذاشتند عراقی‌ها عبور کنند. این کار بسیار خوبی بود که انجام شد و در نتیجه عراق نتوانست فلش طرف طلائیه و کوشک را به اهواز برساند. چون در جناح چپ، فلش ارتش عراق در جاده سوسنگرد، به اهواز نزدیک بود، این فلش، هم فاصله‌اش تا اهواز کم بود و هم جناح راست ارتش عراق برای ورود به اهواز محسوب می‌شد. اهواز یک شهر بزرگ و مرکز استان بود. عراقی‌ها می‌بایست با چهار لشکر وارد اهواز می‌شدند. حالا مقاومت و کاری که چمران در آن منطقه کرد، واقعاً در تاریخ جنگ گم شد. من اتفاقات و پیچیدگی جنگ و سردرگمی‌ها را به یاد دارم. دکتر چمران کار بزرگی کرد. اگر آن منطقه رها می‌شد و عراقی‌ها به آنجا می‌آمدند، قطعاً راه دوم باز می‌شد و دیگر اصلاً لزومی نداشت آنجا مقاومت کنند. بعد که ما جنگ را یاد گرفتیم، عظمت کار دکتر چمران را متوجه شدیم و فهمیدیم ایشان چه‌کار کرد. یک نفر آدم بلند شود، برود یک سری نیرو جمع کند و کار بزرگی انجام دهد و نگذارد اهواز سقوط کند، آن‌هم با نیروهای عادی و مردم که از هرجایی آمده بودند و آنجا خدمت می‌کردند. چمران وزیر دفاع و یک نظامی برجسته بود. تیمسار فلاحی، رئیس ستاد مشترک ارتش هم، همیشه با ایشان بود. می‌فهمید چمران یک نظامی کار بلد است و اگر جایی کار کند، جلوی پیشروی عراق در کل منطقه را می‌گیرد. چمران در حمیدیه اجازه نداد عراقی‌ها جلو بیایند. وقتی دید وضعیت این‌طوری است و قوای ایران و عراق به هم نمی‌خورند (هم‌طراز هم نیستند)، چون عراقی‌ها خیلی قوی بودند، همان جنگ‌های پارتیزانی که شیوه خودش بود، انتخاب کرد. به عراقی‌ها در شب و غروب کمین می‌زد و منطقه را نا امن می‌کرد که عراقی‌ها جرئت نکنند جلو بیایند. اگر عراقی‌ها می‌آمدند، نیرویی نبود که بخواهد جلوی‌شان را بگیرد. آنجا کسی نمی‌توانست جلودار آن زرهی و آن قدرت باشد. تنها چیزی که عراقی‌ها را آسیب‌پذیر می‌کرد و آن‌ها را به شک می‌انداخت و روحیه‌شان را خراب می‌کرد، همین نوع جنگی بود که چمران انتخاب کرده بود؛ بنابراین، عراقی‌ها احساس ناامنی می‌کردند.
چمران زیر تیغ جراحی گویا داستان جراح دفاع مقدس به اوج خودش نزدیک می‌شود؛ منوچهر دوایی با ‌اشتیاقی خاص می‌گوید: جنگ هشت ساله ایران، قهرمانان بسیاری را به خود دید که برای دفاع از کیان خود رهسپار میادین نبرد شدند؛ از جمله آنان چهره ممتازی نظیر دکتر «مصطفی چمران» بود؛ او دو بار در طول جنگ مجروح شد؛ دفعه اول در یکی از بیمارستان‌های صحرایی نزدیک به جبهه بودیم و تعدادی مجروح آوردند؛ دکتر چمران بدون اینکه خود را معرفی کند مدام ما را به درمان سایر مجروحین معطوف می‌کرد تا اینکه او را شناختیم و متوجه شدیم ران چپش به شدت مجروح شده است و خونریزی دارد؛ از آنجا که زخم‌های جنگی به دلیل آلودگی‌های محیطی از جمله ترکش، خاک، شیشه و… بسیار آلوده و مستعد عفونت هستند تا قبل از انتقال به اتاق عمل از طریق شست و شو و داروهای آرام‌بخش وضعیت خونریزی او را بهبود بخشیدیم تا درد کمتری را تحمل کند. دستگاه بیهوشی نبود و عمل هم باید انجام می‌شد. حین عمل مدام مراقب وضعیت ایشان بودیم وقتی از ایشان می‌پرسیدیم : «آقای دکتر چطورید؟» با همان لحن خاصی که داشتند پاسخ می‌داد: «شما کار خودتان را بکنید؛ من هم کار خودم را» وقتی دقت کردیم متوجه شدیم برای اینکه احساس درد نکند زیر لب قرآن و دعا می‌خواند. پس از چند روز بهبودی حاصل شد و ایشان مجدد به صحنه نبرد برگشت؛ اما بار دوم مجروحیت او منجر به شهادت و عروج این انسان فرهیخته شد. گویا عمق انسانیت و بزرگی منوچهر دوایی به عنوان پزشک و جراح معالج از دید شهید چمران نیز پنهان نمی‌ماند و در نامه‌ای که به درخواست دختر خردسال دکتر دوایی –در زمان جنگ- می‌نویسد اذعان می‌دارد: «پدر بزرگوارت به‌گردن من حقی بزرگ دارد و با چه لطافت‌، محبت و کاردانی عمل جراحی بر پایم را با موفقیت انجام داد. احساس می‌کنم که تو هم از انسانیت و بزرگواری و روح پرمحبت پدر سهمی بزرگ به ارث برده‌ای‌، وجود چنین پدری را به شما و وجود شما را به پدر بزرگوارتان تبریک می‌گویم.» و به راستی که روح‌های عظیم و والا چه زود و خوب به شناخت و درک یکدیگر می‌رسند. سلامت معنوی این متخصص متعهد ایرانی می‌افزاید: آنچه در مجروحان جنگ تحمیلی مشاهده و بسیار بر من تاثیرگذار بود این است که اکثر آنها با حالت رضا و تسلیم و در نهایت شجاعت مجروحیتشان را تحمل می‌کردند. معتقدم فرصت کارهای خیر که برای آدم مهیا می‌شود شادی و آسایش بزرگی با خود به همراه دارد. هرکسی برای رفع آلام و ناهنجاری‌ها کمک کند درست است که متاثر می‌شود ولی بعد از خدمت شادی معنوی را در باطن خود احساس می‌کند که با هیچ شادی‌ای قابل مقایسه نیست و این هدیه خداوند است. انسان‌ها اگر یک هدف معنوی را برای زندگی خود در نظر بگیرند و به سمت آن حرکت کنند سلامت معنوی اولین و مهم‌ترین ارمغان آن خواهد بود. بالعکس نداشتن هدف ارزشمند و رها بودن، زندگی ملال‌آوری را به دنبال خواهد داشت و افسرگی که ام‌الامراض است از اینجا شکل می‌گیرد. افسردگی مادر همه بیماری‌هاست زیرا سیستم دفاعی بدن را مختل می‌کند و بستر را برای بروز انواع بیمار‌های جسمی فراهم می‌کند.
🌙دعای روز ششم ماه مبارک رمضان 🖇 خدایا مرا در این روز وامگذار تا در پی نافرمانیت روم و مرا با تازیانه کفر مزن و از موجبات خشمت دور و بر کنارم به احسان و نعمت های بی شمار تو ای حد نهایی علاقه و اشتیاق مشتاقان 💠 @raviyanlenjan 💠
منِ بی تو را باران گرفته است ... . علیرضاعابدی که این عکس متفاوت را ازیک مادر شهید ثبت کرده، درباره آن نوشته: مادر شهیدجاویدالاثرمجید امیدی هر وقت بارون می‌اومد می‌رفت زیر بارون می‌ایستاد و چشمای اَبریش بارونی می‌شد. وقتی ازش می‌ پرسیدن آخه مادر چرا وایستادی زیر بارون؟ آروم زیر لب زمزمه می‌ کرد: گلی گم کرده‌ام می‌ بویم او را ... آخه الان بدن مجید من زیر بارونه .... بدن مجید من معلوم نیست کجاست ... می‌خوام بگم مادرم عزیزم من به یادتم...» 💠 @raviyanlenjan 💠
🌑 یکمین سال درگذشت 🔴 مادر شهیدان 🌹 شهید حسن قجه ای 🌹 سردار شهید حسین قجه ای 🔷 موسسه راویان فتح لنجان
15.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدای شهید عبدالله ضابط رو میشنوید.. فقط برای اینکه صوت شنیده بشه دست به قلم شدیم... 🔻صوت رو از دست ندهید 🔷موسسه راویان فتح لنجان
افطار مسجد سید_1.mp3
9.44M
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 در وقت افطار جمع 🥀 #اصفهان 🌻 راوی بزرگوار عبدالمحمود محمودی