🌐تلاش برای جلوگیری از جنگ تمدنها
راوی #اندیشه: ارتباط میان دین با سیاست، علم و سایر مقولات بشری، مهمترین دغدغه متفکران و اسلامشناسان امروزی است. کمتر متفکر اسلامی است که در این خصوص به تأملاتی نپرداخته و دستاوردهای خود را مطرح نکرده باشد.
محمد سلیم العوا (متولد 1942) نیز از جمله اسلامشناسان مصری است که در اینباره به بیان تأملات خود میپردازد. او مدرک دکترای حقوق تطبیقی را از دانشگاه لندن گرفته و به عنوان یکی از مخالفان برجسته نظریه «برخورد تمدن اسلامی و تمدن غربی» شناخته میشود. او درباره رابطه میان دین و سیاست به این نتیجه دست یافته که هر نظام سیاسی یا اداری را که هدفش برپا داشتن دین و تأمین مصالح دنیوی و اخروی مسلمانان باشد، میتوان اسلامی نامید. به باور او طرح و ایده و تئوری مشخصی از دین نمیتوان استنباط کرد. اما اگر روشی عقلپسند باشد و اهداف پیشگفته را دنبال کند، میتوان آن را نظامی اسلامی نامید. اما اگر نظامی اداری باشد و مصالح دنیوی و اخروی را در کنار یکدیگر به پیش نبرد، حتی اگر نام اسلامی هم داشته باشد، نمیتوان آن را نظامی اسلامی نامید. از همین روست که وی دموکراسی را بهترین گزینه سیاسی برای جهان اسلام معرفی میکند (اسلام و دموکراسی، گفتگو با العوا، بازتاب اندیشه، ش 12).
عَوا معتقد است که اسلام را نمیتوان از زندگی فردی مسلمان جدا کرد؛ سیاست هم جزئی از زندگی انسان است و لاجرم به آن وارد میشود و از سیاست هم متاثر میگردد (مجموعه مقالات حکومت در اسلام، جمعی از نویسندگان، مقاله محمد العوا، کارگزاران در حکومت اسلامی، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی). او به میانهروی در اسلام تأکید دارد و معتقد است که بیداری اسلامی تنها در میانهروی تحقق میپذیرد. وی در خصوص رویکردهای جدید به دین نیز معتقد است که دروازههای اجتهاد تا همیشه و تازمانی که خداوند وارث زمین و هر که در آن است باشد، باز بوده و اتفاقات بشری بازنگری شده و به پایان نمیرسد (سخنرانی در دانشگاه قاهره تحت عنوان اهداف دینی در پرتو متغیرات معاصر). وی با همین رویکرد بود که حکم ارتداد در اسلام را به چالش کشید. او کتاب حق در بیان (الحق فی التعبیر) را پس از ماجرای حکم ارتداد نصر حامد ابوزید نوشت و در آن به نقد این حکم در فقه اهل سنت پرداخت.
عَوا خود را مسلمان سنی سلفی معرفی میکند، اما گفته است که هیچ ارتباطی با جریان سلفیگری ندارد. با این حال او از داعیهداران تقریب مذاهب اسلامی است و به مذهب شیعه هم علاقه دارد؛ تا جایی که برخی او را متهم به تشیع کردهاند. وی در تعبیری گفته بود که حزبالله لبنان بزرگترین افتخار مسلمانان و اعراب است. او همچنین تلاشهای تقریبگرایانه سید محمد حسین فضلالله را ستوده است.
محمد سلیم العوا پیشتر دبیر کلی اتحادیه جهانی علمای اسلام و ریاست جمعیت فرهنگ و گفتگوی تمدنهای مصر را بر عهده داشت. او همچنین به فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی وارد شد و حتی وکالت محمد مرسی را در دادگاه بر عهده گرفت. وی از علاقهمندان به ایران است و چندین بار نیز به ایران سفر کرده است.
@rawinews
🌐شیخ انصاری و سیاست؛ خیلی دور، خیلی نزدیک
راوی #حوزه: شیخ مرتضی انصاری دزفولی (1243-1179ش) نسبت سهل و ممتنعی با سیاست و سیاستمداران داشته است. او شاگرد فقهایی چون سید محمد مجاهد، ملا احمد نراقی و صاحب جواهر بود که روابط نزدیکی با شاهان قاجار داشتند و بهویژه نراقی و مجاهد در جریان جنگهای ایران و روس به یاری فتحعلی شاه قاجار شتافته بودند. فقهای بزرگی چون میرزای شیرازی و آخوند خراسانی نیز از شاگردان شیخ بودند که نامشان در صدر فقیهان سیاسی شیعه میدرخشد.
اما شیخ انصاری که در شمار اثرگذارترین فقهای تاریخ شیعه قرار دارد، کوشید تا حد ممکن از سیاست و سیاستمداران دوری گزیند و در زاهدانهترین شکل ممکن، از امکانات مالی نیز دوری میکرد؛ با اینکه او حداقل پانزده سال مهمترین فقیه و مرجع شیعه محسوب میشد و مورد اقبال شیعیان قرار داشت.
حتی گفته میشود که شیخ از جلسات فقهای شیعه مقیم عراق علیه آیینهای نوظهور شیخیه و بابیگری نیز دوری میگزید و ترجیح میداد به دور از حاشیهسازیهای سیاسی، به تقویت علمی حوزه نجف بپردازد. او در این راستا کتاب مهم فقهی «مکاسب» و اثر مهم اصولی «فرائد الاصول» مشهور به «رسائل» را نگاشت که هنوز هم با وجود گذشت یک و نیم قرن، جزو کتب درسی سطوح عالی حوزههای علمیه شیعه محسوب میشود و ابداعات و استدلالهای بینظیر او از مهمترین نمونههای سبک اجتهادی علمای شیعه بوده است؛ به گونهای که بدون شناخت آرای او نمیتوان به رتبه اجتهاد دست یافت.
شیوه مرجعیتی محتاطانه شیخ سبب سکوت نسبی حوزه نجف در قبال برخی تحولات سیاسی اوایل سلطنت ناصرالدینشاه شد و زمانی که شیخ در سن 64 سالگی در نجف درگذشت و شاگردش میرزای شیرازی به مرجعیت رسید، او نیز همین منش را ادامه داد و اولویت خود را تقویت دینی و حوزوی شیعیان قرار داد. تنها با قرارداد تنباکو بود که میرزای شیرازی در عرصه سیاست قدرتنمایی کرد. گفته میشود حتی صاحب جواهر نیز از شاگردش شیخ انصاری خواسته بود منش احتیاطی خود را کاهش دهد. صاحب جواهر از نظر برخی مورخان معاصر، بنیانگذار نهاد کنونی مرجعیت تقلید محسوب میشود. اما شاگردش شیخ انصاری همانند او به اختیارات سیاسی و اجتماعی فقها باور نداشت.
زندگی و آرای شیخ همواره مورد توجه نویسندگان و پژوهشگران قرار داشته و البته در سالهای اخیر، اثری داستانی بهنام «نخل و نارنج» درباره وی خبرساز شد که به گزارش وارونه، نامناسب و نادرست حیات شیخ و تحریف برخی آرای صریح او پرداخته بود.
@rawinews
🌐انقلابی میانهرو
راوی #حوزه : آیتالله سید حسین خادمی (1363-1280ش) یکی از علمای برجسته اصفهان در روزگار معاصر بود. او با خاندانهای صدر و کاشفالغطاء نسبت خانوادگی داشت و بهویژه دارای روابط حسنه با امام موسی صدر بود. وی با اینکه از برخی استادانش از جمله میرزای نائینی و آقا ضیاء عراقی اجازه اجتهاد داشت، اما از پذیرش مسؤولیت مرجعیت شانه خالی کرده و گفته بود که مرجع، مسؤول اعمال مقلّدین است و در قیامت گردنش زیر پای مقلدین خواهد بود و من طاقت و آمادگی آن را ندارم.
حاجآقا حسین خادمی را به واسطه مخالفتهایش با برخی ایدههای نواندیشانه در حوزه دین میشناسند؛ وی از منتقدان مهم کتاب «شهید جاوید» و کتب دکتر علی شریعتی بود و به عنوان یک عالِم سنتی در اصفهان شناخته میشد. با این وجود به شنیدن آرا و دیدگاههای مخالفین اهتمام داشت و دستاوردهای دنیای جدید را مورد توجه قرار میداد؛ مشوق احداث مدارس جدید بود و خود نیز دبستان و دبیرستان احمدیه را تأسیس کرده بود و به تحصیل مراتب عالیه علمی جوانان توجه داشت.
در اوایل انقلاب، برخی با نامهنگاری به امام خمینی، ایشان را نسبت به مدرسه احمدیه حساس کردند. امام هم در نامهای به آیتالله خادمی نوشت: «قضیه مدرسه احمدیه نمیدانم که چیست. گفتهاند در مدرسه احمدیه بعضی اشخاص معلومالحال دخالت دارند. این معنا اسباب نگرانی بعضی و گلهمندی برخی دیگر شده است» (صحیفه امام، ج21، ص 567). امام بر همین اساس به آقای خادمی توصیه کرده بود که دخالت شما در این مدرسه برای حیثیت شما مُضّر است. اما مرحوم خادمی که به زوایای این مدرسه واقف بود، امام را از این نگرانی خارج کرده و مُهر صحّه بر فعالیتهای این مدرسه میگذارد.
توجه او به گفتگو با جوانان و تربیت صحیح آنان سبب شد تا کتابی تحت عنوان «رهبر سعادت« را مکتوب کند. او در این کتاب داستانگونه به برخی از پرسشهای جوانان در قالب گفتگویی میان فردی پیر و جوان پاسخ گفته بود. آیتالله سبحانی این کتاب را مبدأ یک روش جدید در گفتگو دانسته است.
وی در فقه نیز آرا و فتاوایی داشت که چندان مورد قبل انقلابیون و نواندیشان نبود؛ از جمله اینکه معتقد به توقف نماز جمعه در عصر غیبت و محدود بودن اختیارات ولی فقیه بود و اختیارات فقهای عصر غیبت را به مسأله قضاوت و امور حِسبیه مختص میدانست. با این حال جایگاه ویژه او در اصفهان سبب شده بود که مرحوم آیتالله منتظری به عنوان مهمترین مجتهد فعال در نهضت امام خمینی پس از درگذشت آیتالله سید محسن حکیم در بهار 1349 به آقای خادمی نامه نوشته و به او متذکر شود: «با لحاظ مراتب علمی و عملی حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی(مدظله العالی) و مجاهدات پیگیر ایشان به نظر اینجانب، معظمله برای مرجعیت شیعه متعین و تعیین، و ترویج ایشان به صلاح اسلام و مسلمین میباشد. بهجاست حضرتعالی مصلحت اسلام را رعایت کرده و با کمال شهامت نسبت به تعیین ایشان اقدام فرمایید» (خاطرات آیتالله منتظری، ج2، ص 813).
آیتالله خادمی اگرچه به عنوان یک مجتهد سنتی شناخته میشد، ولی از جنبش ملی شدن نفت و مبارزات امام خمینی حمایت کرد. او همچنین پس از انقلاب به رییس سِنّی مجلس خبرگان قانون اساسی و نخستین دوره مجلس خبرگان رهبری برگزیده شد. با این وجود، بین او و آیتالله طاهری اصفهانی به عنوان امام جمعه اصفهان و نماینده امام خمینی اختلافاتی بروز کرد و رییس کمیتههای انقلاب اسلامی اصفهان که در اختیارات طیف آقای خادمی بودند به دست تندروهای مخالف وی کشته شد. آقای خادمی همچنین با برخی احکام دادگاههای انقلابی که منجر به مصادره اموال و اعدام اشخاص میشد مخالف بود و با امام خمینی در اینباره مکاتبه میکرد؛ وی در این نامهها از «غارت مردم» به دست تندروهای انقلابی شکایت داشت که امام نیز دستور برخورد با این تخلفات و عزل تندروها را صادر میکند (صحیفه امام، ج11، صص 65، 312 و 378).
📸عکس: دیدار آیتالله خادمی با امام خمینی در قم، سال 1358
@rawinews
🌐وصیت سپهبد سلیمانی به مراجع تقلید:
🔻آیتاللهالعظمی خامنهای نیازمند همراهی و کمک شماست. من ایشان را خیلی مظلوم و تنها میبینم
🔺اگر جمهوری اسلامی آسیب ببیند، از اسلام چیزی باقی نخواهد ماند
راوی #سیاست: در مراسم چهلم سپهبد قاسم سلیمانی از وصیتنامه او رونمایی شد. در بخشی از این وصیتنامه «خطاب به علما و مراجع عظام» آمده است:
«سخنی کوتاه از یک سرباز چهل ساله در میدان به علمای عظیمالشأن و مراجع گرانقدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکیها هستند؛ خصوصا مراجع عظام تقلید:
سربازتان از یک برج دیدهبانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزشهای آن [که] شما در حوزهها استخوان خرد کردهاید و زحمت کشیدهاید از بین میرود. این دوره با همه دورهها متفاوت است. این بار اگر مسلط شدند از اسلام چیزی باقی نمیماند.
راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولی فقیه است. نباید در حوادث، دیگران، شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیاندازند. همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولی فقیه است.
من با عقل ناقص خود میدیدم برخی خناسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علماء مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند.
حق، واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزشها و ولایت فقیه میراث امام خمینی هستند و میبایست مورد حمایت جدی قرار گیرند.
من آیتاللهالعظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات معظم با بیانتان و دیدارهایتان و حمایتهایتان با ایشان میبایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.
دست مبارکتان را میبوسم و عذرخواهی میکنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرفیابیهای حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد».
سردار سلیمانی در سالهای اخیر با آیات عظام صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، جوادی آملی، سبحانی، نوری همدانی و علوی گرگانی دیدارهایی داشت. وی همچنین در بخش «خطاب به سیاسیون کشور» به دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا وصیت کرده است که «اعتقاد عملی به ولایت فقیه» و «اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی» داشته باشند. در این وصیتنامه تأکید شده که شرط اساسی احراز مسؤولیت در جمهوری اسلامی، اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه است. سپهبد سلیمانی جمهوری اسلامی را به مثابه یک «حرم» دانسته که «اگر بماند، دیگر حرمها میمانند و اگر دشمن این حرم را از بین ببرد، حرمی باقی نمیماند؛ نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمدی(ص)».
سردار سلیمانی در این وصیتنامه با تأکید مجدد بر نقش و جایگاه مهم رهبری نوشته است: «جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم ... برای نجات اسلام، خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسولالله(ص) است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیتاللهالحرام و مدینه حرم رسولالله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند و قرآن آسیب میبیند».
وی هماستانیهای کرمانی خود را نیز مورد خطاب قرار داده و از آنها هم خواسته که پیرو رهبر باشند:
«دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند. این ولایت، ولایت علیبنابیطالب(ع) است و خیمه او خیمه حسین فاطمه(س) است. دور آن بگردید. با همه شما هستم».
@rawinews
🌐بانگ تخطئه عقل و فلسفه و روشنفکری از دانشگاه هاروارد
راوی #اندیشه : گویا ادبیات فارسی با رویکرد عرفانی و صوفیانه اگر با مکتب معارفی خراسان درآمیزد، حاصلش معجونی است که خوردن آن، عقل را فرومیکاهد و به طریق اولی جایی برای فلسفه و روشنفکری در دستگاه معرفتی باقی نمیگذارد؛ حتی اگر فلسفه هم خوانده باشیم.
دکتر احمد مهدوی دامغانی استاد بازنشسته دانشگاه هاروارد که ۳۵ سال است در امریکا زندگی میکند، برای اولین بار در تلویزیون جمهوری اسلامی مهمان یک گفتوگوی ویدئویی بود (برنامه شوکران؛ شبکه ۴)؛ گفتوگویی که شروع احساسی آن (گریه مهدوی دامغانی هنگام سلامدادن به ایران، ایرانیان، خراسان و امام هشتم شیعیان) در برخی شبکههای اجتماعی بازتاب داشت.
مهدوی دامغانیِ ۹۳ ساله، فرزند آیتالله حاجشیخ کاظم مهدوی دامغانی (از بزرگان حوزه علمیه مشهد و از شاگردان میرزا مهدی غروی اصفهانی؛ بنیانگذار مکتب معارفی خراسان) است. وی که سابقه حوزوی برجستهای نیز دارد، در ادبیات عرب شاگرد ادیب دوم، در ادبیات فارسی (در دانشگاه تهران) شاگرد بزرگانی چون بدیعالزمان فروزانفر، محمدتقی مدرس رضوی و علامه محمد قزوینی بوده، در فلسفه اسلامی محضر استادانی چون میرزا مهدی آشتیانی و شیخ سیفالله ایسی میانجی (۱۳۴۲-۱۲۷۷ش) را درک کرده و در درس مرحوم میانجی با آیتاللهالعظمی سیستانی هممباحثه بودهو با چهرههایی همچون عبدالحسین زرینکوب و جلالالدین همایی انس داشته است.
این ارتباطات و مراودات به همراه زیست در فضای حوزه معارفی خراسان، دستگاه معرفتی مهدوی دامغانی را بهگونهای شکل داده که عقل را تخطئه میکند، به روشنفکری میتازد و از اسلامی عاشقانه سخن میگوید.
وی در زمان وفات مرحوم میرزا مهدی اصفهانی حدود بیست سال داشته و احتمالا محضر وی را درک کرده؛ علاوه بر آن در دامان پدری بزرگ شده که از شاگردان مبرز میرزا مهدی بوده. به همین دلیل است که بهنظر میرسد از میان ادبیات فارسی و آموزههای حوزه معارفی خراسان، تأثیر دومی بر مهدوی دامغانی بیشتر باشد.
او قاطعانه میگوید برای فهم ادب فارسی و فردوسی و حافظ و... باید قرآن را خوب دانست؛ چون از نظر وی علت ماندگاری و مشهورشدن ادبای بزرگ فارسی، فهم عمیق آنان از قرآن و سنت نبوی بوده است. وی همچنین از نظام آموزشی سنتی دفاع میکند؛ نظامی که از دلش فارابی و ابنسینا و صدرا بیرون آمدهاند.
مهدوی دامغانی در پاسخ به این پرسش که جواب شما به روشنفکرانی که رویکرد شما را عقلستیز میدانند چیست، به صراحت میگوید: «عقل راهی به خدا ندارد»، و برای اثبات این حرف نیز از حدیث و ادبیات مدد میجوید؛ حدیثی از امام باقر(ع) بدین مضمون که «عقل مخلوق خداست و مخلوق نمیتواند به خالقش پی ببرد» و نیز این بیت مولوی:
عقل قربان کن به پیش مصطفی
حسبیالله گو که اللهم کفی
در ادامه مجری از مهدوی دامغانی میپرسد که آیا شما سلوک را بهجای روش و عشق را بهجای عقل مینشانید؟ و مهدوی دامغانی پاسخ میدهد: «در هیچکدام از ادیان ابراهیمی به عقل تمسک نمیشود؛ مگر تثلیث یا جلوه خدا در کوه طور و صحبت با موسی(ع) عقلانی است؟». در ادامه نیز با اصالتدادن به وحی میگوید: «وحی از عالم خلق نیست که بشر فهم کند؛ بلکه از عالم امر است».
وی در نهایت با تفکیک میان عقل و فلسفه، برای عقل کارکردی صرفاً در حد تدبیر امور دنیایی قائل میشود؛ آن هم عقلی که در مقابل وحی سر تعظیم فرود آورد. او همچنین توصیه میکند که به استدلالات فلسفی نباید توجه کرد:
«آیا مسیحیانی که به اسلام گرویدند با استدلال عقلی بوده؟ یا بهواسطه عشق و عاطفه؟... عقل و استدلالات عقلی در مقابل اسلام یعنی چه؟!».
مهدوی دامغانی در نقد روشنفکری نیز با بیان اینکه اصلاً این واژه را نمیفهمد و همیشه با آن مشکل داشته، میگوید: «خدا انشاءالله خودش آنها را هدایت کند! امیدوارم روشنفکری مانع از اعتقاد به اسلام و قرآن و مذهب شیعه نشود».
مهدوی دامغانی اگرچه در ادبیات فارسی ید طولایی دارد و به بزرگان شعر و نثر آن عشق میورزد، اما آنجایی که در دوراهی ادبیات و متون مقدس (قرآن و احادیث) حیران شود، اصالت را به متون مقدس میدهد. وی در بخشی از همین گفتوگو بدون اشاره به شخص خاصی میگوید: «خاک بر دهن کسانی که مثنوی را با قرآن مقایسه میکنند!».
گویا حوزه معارفی خراسان به زعامت میرزا مهدی اصفهانی همچنان زنده و پویاست. فعالیت هرچند نامحسوس انجمن حجتیه و مکتب تفکیک از یکسو و نظریهپردازی چهرههایی همچون دکتر احمد مهدوی دامغانی ـ که زاییده و بالیده حوزه معارفی خراسان است ـ از سوی دیگر نشان میدهد که این مکتب فکری هنوز قدرتنمایی میکند، تا جایی که یکی از نمایندگانش در قرن ۲۱ و از آمریکا؛ این زادگاه فلسفه پراگماتیسم، بانگ عقلستیزی و ضدیت با روشنفکری و فلسفه سر میدهد.
@rawinews
🌐چالشهای کرونا در کانون روحانیت
راوی #حوزه : خبر کرونا وقتی که در قم آمد، روحانیت حتی اگر میخواست واکنشی هم نشان ندهد، نمیتوانست. آیتاللهالعظمی مکارم شیرازی به مردم توصیه کرد که در مراکز عمومی حاضر نشوند. وی گفت که زیارت عاشورا و حدیث کسا را در خانه بخوانید؛ چرا که این دو روحیه میدهد و آثار گرانبهایی دارد. آیتاللهالعظمی جعفر سبحانی هم گفت که سخن پزشکان و متخصصین برایمان حجت است و هرچه آنها در این خصوص بگویند باید به آن عمل کرد. آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی نیز در فتوایی اعلام کرد: «با توجه به خطر جدی این بیماری، رعایت ضوابط بهداشتی و پزشکی بر همگان لازم است. مسؤولین نیز باید با جدیت، تدابیر لازم و فوری را برای ممانعت از شیوع بیشتر بیماری عملی کنند».
این توصیهها شاید از آنجا ناشی میشد که برخی بدون در نظر گرفتن توصیههای بهداشتی، در اجتماعات و اماکن مذهبی حاضر میشوند. انتشار تصاویری از ضریح مطهر حضرت معصومه(س) که میلههایی بر گرد آن چیده شده بود، برخی اعتراضها را در پی داشت که چرا حرم مطهر به عنوان یکی از اماکن پر جمعیت همچنان به روی مردم باز است. این اعتراضها از جانب وزارت بهداشت نیز بیان شد. سخنگوی وزارت بهداشت توئیت کرد: این به اصطلاح تمهیدات در حرم، زیارتگاهها و بقاع متبرکه شهر قم و مسجد جمکران، به محدودیت انتشار و قطع زنجیر انتقال کمکی نخواهد کرد و سادهانگاری است.
وزیر ارشاد هم از جمله معترضین بود. سید عباس صالحی در توئیتی گفت: از مراجع، مدیران حوزه و تولیتهای مراکز مذهبی خاضعانه میخواهم در مواجهه با کرونا توصیههای وزارت بهداشت و درمان و علوم پزشکی را مبنا قرار دهند و از هرگونه تصمیم اختصاصی پرهیز کنند. وی گفت که عدم توجه به این مسائل، بهانهای دیگر برای دینگریزی و دینستیزی را فراهم میکند.
اما مسؤولین حرم قم در پاسخ گفتند که این میلهها اختصاص به امروز ندارد و همیشه برای نظافت حرم و ضریح مطهر از آن استفاده میشود که پس از نظافت، آنها را برمیدارند. مشاور تولیت حضرت معصومه(س) هم تعطیلی حرم را به بهانه بیماری کرونا مقبول ندانست و گفت: تعطیل کردن حرم چه ضرورتی دارد؟! مردم خودشان باید مراقب باشند. تعطیل کردن حرم پیام تلخی دارد، اینجا پناهگاه مردم است و نشستن مردم در گوشهای از حرم و صحن، مشکلی پیش نمیآورد. حالا زائران به ضریح دست نزنند و لمس نکنند و معمولاً زائران توجیه هستند و مراعات میکنند.
در حالی که تصویری از سید مهدی میرباقری؛ رییس فرهنگستان علوم اسلامی و نماینده مجلس خبرگان منتشر شد که در حال زیارت ضریح حضرت معصومه(ع) است، آیتالله عندلیب همدانی از علمای قم در پاسخ به این سؤال که آیا دین اسلام تمهیداتی برای چنین شرایطی اندیشیده است، گفت: اینها قاعده عقلی است و نیازی نیست که در دین بیاید. وقتی در زندگی شخصی، فردی سرما خورده باشد، فرزندش را نمیبوسد. کسی لازم نیست به او بگوید.
در این میان اما برخی از روحانیون، خطر ابتلا به کرونا را همچنان جدی نگرفتهاند. داعیهداران طبی سنتی از این جملهاند. شیخ عباس تبریزیان که خود را «پدر طب اسلامی» میخواند، در کانال تلگرامی خود ادعای مرگ دو نفر در قم با ویروس کرونا را برنتابید. وی این خبر را ناشی از جریانی دانست که میکوشد تا داروهای شیمایی را بین مردم رایج کند. او با تمسک به برخی روایات گفت که اهل قم در برابر بیماریها و شرور مصون هستند.
علاوه بر این طیف، برخی روحانیون دارای مناصب رسمی نیز ماجرای کرونا را تفسیری سیاسی کردهاند. سید محمد سعیدی؛ امام جمعه قم و تولیت حرم حضرت معصومه(س) از جمله افرادی است که گفت: دشمن میخواهد با استفاده از این روش، هراسی را در دلها ایجاد کند و قم را شهری ناامن نشان دهد و انتقام شکستهای خود را از قم بگیرد.
با این وجود به نظر میرسد که توصیههای مراجع تقلید در اینباره نیز میتواند محور رفتار متدینان قرار گیرد: مردم در اماکن عمومی حاضر نشوند و به توصیه پزشکان و متخصصان عمل کنند. مسؤولان نیز در جلوگیری از شیوع بیماری جدیت و فوریت نشان دهند.
@rawinews
🌐جدال شیوع و شفا
راوی #اجتماع : در حالی که شیوع وسیع و سریع ویروس کرونا منجر به تعطیلی موقت عمره مفرده و زیارت مسجدالحرام در مکه، مسجدالنبی(ص) در مدینه و ضریح امام علی(ع) در نجف شده، جدال بر سر تعطیلی زیارت ضریح حضرت معصومه(س) در قم همچنان خبرساز است.
پس از آنکه سید محمد سعیدی؛ تولیت حرم قم و امام جمعه این شهر با دارالشفا خواندن حرم اعلام کرد که زیارت ضریح تعطیل نمیشود، سایت وابسته به آستانه مقدسه حضرت معصومه(س) نیز یادداشت مفصلی با عنوان «آرامش و سکینه عمومی تنها واکسن شناخته شده برای مقابله با یک اپیدمی» در دفاع از زیارت ضریح در شرایط کنونی منتشر کرده و از «معماری ایمانی حریم فاطمی» به عنوان یک «سد پولادین مبارزه با اپیدمی کرونا» یاد کرد. در این یادداشت به وجود نقره در سازههای ضریح اشاره شده و از خاصیت قلیایی و ضد باکتری نقره سخن گفته شده بود. همچنین این یادداشت از مصوبه شورای تأمین استان قم مبنی بر ضرورت تعطیلی زیارت انتقاد کرده و آن را «اقدام و تجویزی ناشی از عدم شناخت دقیق ساختارهای اصیل ایمانی تمدنی جهان اسلام» خوانده بود.
در پی این موضعگیریها آیتالله عندلیب همدانی؛ یکی از علمای حوزه علمیه قم در کانال تلگرامی خود به انتقاد از تولیت حرم پرداخت و با یادآوری سخنرانی سال 89 آقای سعیدی درباره نحوه تولد آیتالله خامنهای نوشت: «کسی گفته است حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) دارالشفاء هست و بر روی زائران بسته نخواهد شد و مردم با رعایت امور بهداشتی به حرم مشرف شوند. با اعتقاد جازم به مقام بلند معنوی و الهی کریمه اهل بیت (سلام الله علیها) به این آقا میگویم شما یک بار با چنین گفتههایی اسباب تمسخر دین و روحانیت شیعه را فراهم کردی. پیش خود گفتم شاید یک بار بیتوجهی و بیتجربهگی بوده، اما این بار چه بگویم؟! این تذهبون؟!». آقای عندلیب که سال گذشته در اعتراض به نامه تند آیتالله یزدی خطاب به آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی از عضویت در جامعه مدرسین استعفا کرده بود، دو روز گذشته نیز درباره ضرورت رعایت اصول بهداشتی پس از شیوع کرونا تأکید کرد: «اینها قاعده عقلی است و نیازی نیست که در دین بیاید. وقتی در زندگی شخصی، فردی سرما خورده باشد، فرزندش را نمیبوسد. کسی لازم نیست به او بگوید».
همچنین رسول جعفریان؛ استاد تاریخ دانشگاه تهران در کانال خود با اشاره به سخنان حامیان طب موسوم به «طب اسلامی» و نیز مدافعان زیارت در این شرایط متذکر شد: «متدینین می توانند از ترویج آموزه های کلی برای صبر در برابر شدائد، کمک به همنوعان و رفع مشکلات مردم در این وقت حساس که موجی از فقر و ناداری مردم را خواهد گرفت، استفاده کنند. اما به هیچ روی، و به هیچ روی، نباید وارد عرصه پزشکی، بهداشت و اصول سلامت شوند، امری که به نظر میرسد غالب متدینین و روحانیون قبول دارند، اما عدهای که بیش از همه طی این سالها بازاری برای این قبیل کارها یافتهاند، همچنان فضا را غبارآلود میکنند و اسباب طنز و تمسخر و طعنه میشوند».
با این وجود، گروهی از روحانیون کارشناس برنامههای صدا و سیما با حضور در کنار ضریح حضرت معصومه(س) از زیارت در چنین شرایطی دفاع کردند. هرچند ادامه اعتراضات و تأکید مراجع بر رعایت اصول بهداشتی و توصیه پزشکان سبب شد که سایت آستانه قم، یادداشت جنجالی خود را حذف کرده و آن را نظرات شخصی یک فرد خاطی بداند و اعلام کند که ضمن برخورد با این نویسنده خاطی، آستانه با شورای تأمین استان قم در جلوگیری از شیوع کرونا همکاری خواهد کرد.
@rawinews
🌐جدال عبادت و سلامت؟
راوی #دین: بیماری کرونا برخی مناسبات مذهبی را نیز با چالش مواجه کرده است. مدافعین مناسک مذهبی پا پس نکشیده و همچنان به زیارت حرمهای شریفه میروند و نماز جماعت به پا میکنند.
ماجرا اما وقتی جدیتر شد که موضوع برگزاری نماز جمعه به میان آمد. ستاد مدیریت و پیشگیری کرونا اعلام کرد که نماز جمعه در برخی از شهرها که آلودگی تشخیص داده شده، برگزار نخواهد شد. ستاد نماز جمعه تهران هم از این اطلاعیه تبعیت کرده و اعلام کرد که نماز جمعه این هفته برگزار نخواهد شد. در قم اما ابتدا روابط عمومی ستاد برگزاری نماز جمعه گفت که نماز جمعه در قم به امامت سید محمد سعیدی (تولیت حرم قم) برقرار است. این ستاد ساعاتی بعد اطلاعیه خود را تعدیل کرد و رضایت به تعطیلی نماز جمعه در این هفته داد. پس از آن خبر آمد که نماز جمعه شهرک پردیسان در جنوب قم لغو نشده است. این خبر هم با واکنشهایی همراه بود و مسؤولان مربوطه رضایت به تعطیلی نماز جمعه دادند.
در این میان استفتائی از آیتالله جوادی آملی شد و ایشان اعلام کرد که «نماز جمعه واجب عینی نیست و تخییری است. اگر اپیدمی کرونا هست، باید آن را ترک کرد».
غالب مراجع حال حاضر شیعه، معتقد به وجوب تخییری نماز جمعه در زمان غیبت هستند و حتی برخی شبهه حرمت دارند. پس اغلب مکلّفین میتوانند در روز جمعه به جای نماز ظهر، دو رکعت نماز جمعه بخوانند. در میان فقهای معاصر؛ مرحوم آیتاللهالعظمی اراکی از جمله معدود مراجعی بود که به وجوب تعیینی نماز جمعه باور داشت. ایشان پیش از انقلاب در مسجد امام حسن عسکری(ع) قم این نماز را برگزار میکرد.
روز جمعه عدهای از نمازگزاران در پشت درهای بسته مصلی قم ایستادند و نمازی را به جماعت برگزار کردند. سید احمد علمالهدی نیز در واکنش به تعطیلی نماز جمعه اذعان کرد که نماز جمعه فریضه الهی است و در هیچ شرایطی نباید تعطیل شود. وی با پیش کشیدن شرایط بحرانی در هشت سال جنگ تحمیلی عنوان کرد که در شهر دزفول آن هم در بمباران دشمن بعثی، همچنان نماز جمعه به وسیله آیتالله قاضی برقرار بود. او گفت در حالی که شهر و کشور در قرنطینه نیست و اجتماعات در مشهد در فضای باز و صحنهای حرم به وسیله مسؤولان پزشکی تجویز شده است، تعطیلی فریضه الهی نماز جمعه توجیهی ندارد.
در مقابل، مخالفان این رویکرد معتقدند که حفظ سلامت یکی از اصلیترین دستورات فقه است. آیتالله ابوالقاسم علیدوست گفت که اگر شورای تأمین بر اساس نظر کارشناسان حکمی را صادر کرد و اجتماعات حتی در نمازهای جماعات و زیارات اماکن مقدسه را به دلیل خطرات موجود ممنوع اعلام کرد، اینجا فقها به دلیل وجود خطر، حرمت تکلیفی را مطرح میکنند و ما در اینجا حق نداریم خودمان فتوا دهیم که این را قبول نداریم و در ملأ عام هر کاری که خواستیم انجام دهیم.
آیتالله محمد جواد فاضل لنکرانی هم اعلام کرد اگر پزشکی به یک مرجع تقلید گفته باشد روزه بر شما حرام است آن مرجع تقلید دیگر روزه نمیگیرد و اساساً این از خاصیت و ارزش و عظمت فقه شیعه است. او گفت که فقه شیعه به حدی مستحکم است که در رأس واضح
احکام فقه شیعه، وجوب حفظ جان انسان قرار دارد. او تاکید کرد که تمام این عباداتی که برای خداوند انجام میدهیم اگر مزاحمت با حفظ جان انسان داشته باشد، این یک امر بسیار واضح در فقه و اصول ما است که در مسأله تزاحم، حفظ جان مقدم بر اینهاست.
در همین شرایط، نامهای از امام خمینی در فضای مجازی منتشر میشود که به برادرش آقای پسندیده گفته بود: «شما را به خدای متعال قسم میدهم به حرفهای دکتر ترتیب اثر دهید. چرا موجب نگرانی همه میشوید؟ خداوند لازم نموده است که در مواقع احتمال ضرر، انسان از آنچه موجب است اجتناب کند، اگر چه ترک حج و صوم و صلاه باشد» (صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۰).
اکنون ماجرای این جدال از نماز جمعه فراتر رفته و به رفتارهای خودسرانهای همچون «ضریحلیسی» رسیده است. این در حالی است که آیات عظام شبیری زنجانی، سیستانی، مکارم شیرازی، سبحانی و جوادی آملی از چند روز پیش خواهان مراعات کامل همه اصول بهداشتی و قواعد پزشکی برای حفظ جان مردم شدهاند.
@rawinews
🌐جدال عبادت و سلامت؟
راوی #دین: بیماری کرونا برخی مناسبات مذهبی را نیز با چالش مواجه کرده است. مدافعین مناسک مذهبی پا پس نکشیده و همچنان به زیارت حرمهای شریفه میروند و نماز جماعت به پا میکنند.
ماجرا اما وقتی جدیتر شد که موضوع برگزاری نماز جمعه به میان آمد. ستاد مدیریت و پیشگیری کرونا اعلام کرد که نماز جمعه در برخی از شهرها که آلودگی تشخیص داده شده، برگزار نخواهد شد. ستاد نماز جمعه تهران هم از این اطلاعیه تبعیت کرده و اعلام کرد که نماز جمعه این هفته برگزار نخواهد شد. در قم اما ابتدا روابط عمومی ستاد برگزاری نماز جمعه گفت که نماز جمعه در قم به امامت سید محمد سعیدی (تولیت حرم قم) برقرار است. این ستاد ساعاتی بعد اطلاعیه خود را تعدیل کرد و رضایت به تعطیلی نماز جمعه در این هفته داد. پس از آن خبر آمد که نماز جمعه شهرک پردیسان در جنوب قم لغو نشده است. این خبر هم با واکنشهایی همراه بود و مسؤولان مربوطه رضایت به تعطیلی نماز جمعه دادند.
در این میان استفتائی از آیتالله جوادی آملی شد و ایشان اعلام کرد که «نماز جمعه واجب عینی نیست و تخییری است. اگر اپیدمی کرونا هست، باید آن را ترک کرد».
غالب مراجع حال حاضر شیعه، معتقد به وجوب تخییری نماز جمعه در زمان غیبت هستند و حتی برخی شبهه حرمت دارند. پس اغلب مکلّفین میتوانند در روز جمعه به جای نماز ظهر، دو رکعت نماز جمعه بخوانند. در میان فقهای معاصر؛ مرحوم آیتاللهالعظمی اراکی از جمله معدود مراجعی بود که به وجوب تعیینی نماز جمعه باور داشت. ایشان پیش از انقلاب در مسجد امام حسن عسکری(ع) قم این نماز را برگزار میکرد.
روز جمعه عدهای از نمازگزاران در پشت درهای بسته مصلی قم ایستادند و نمازی را به جماعت برگزار کردند. سید احمد علمالهدی نیز در واکنش به تعطیلی نماز جمعه اذعان کرد که نماز جمعه فریضه الهی است و در هیچ شرایطی نباید تعطیل شود. وی با پیش کشیدن شرایط بحرانی در هشت سال جنگ تحمیلی عنوان کرد که در شهر دزفول آن هم در بمباران دشمن بعثی، همچنان نماز جمعه به وسیله آیتالله قاضی برقرار بود. او گفت در حالی که شهر و کشور در قرنطینه نیست و اجتماعات در مشهد در فضای باز و صحنهای حرم به وسیله مسؤولان پزشکی تجویز شده است، تعطیلی فریضه الهی نماز جمعه توجیهی ندارد.
در مقابل، مخالفان این رویکرد معتقدند که حفظ سلامت یکی از اصلیترین دستورات فقه است. آیتالله ابوالقاسم علیدوست گفت که اگر شورای تأمین بر اساس نظر کارشناسان حکمی را صادر کرد و اجتماعات حتی در نمازهای جماعات و زیارات اماکن مقدسه را به دلیل خطرات موجود ممنوع اعلام کرد، اینجا فقها به دلیل وجود خطر، حرمت تکلیفی را مطرح میکنند و ما در اینجا حق نداریم خودمان فتوا دهیم که این را قبول نداریم و در ملأ عام هر کاری که خواستیم انجام دهیم.
آیتالله محمد جواد فاضل لنکرانی هم اعلام کرد اگر پزشکی به یک مرجع تقلید گفته باشد روزه بر شما حرام است آن مرجع تقلید دیگر روزه نمیگیرد و اساساً این از خاصیت و ارزش و عظمت فقه شیعه است. او گفت که فقه شیعه به حدی مستحکم است که در رأس واضح
احکام فقه شیعه، وجوب حفظ جان انسان قرار دارد. او تاکید کرد که تمام این عباداتی که برای خداوند انجام میدهیم اگر مزاحمت با حفظ جان انسان داشته باشد، این یک امر بسیار واضح در فقه و اصول ما است که در مسأله تزاحم، حفظ جان مقدم بر اینهاست.
در همین شرایط، نامهای از امام خمینی در فضای مجازی منتشر میشود که به برادرش آقای پسندیده گفته بود: «شما را به خدای متعال قسم میدهم به حرفهای دکتر ترتیب اثر دهید. چرا موجب نگرانی همه میشوید؟ خداوند لازم نموده است که در مواقع احتمال ضرر، انسان از آنچه موجب است اجتناب کند، اگر چه ترک حج و صوم و صلاه باشد» (صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۰).
اکنون ماجرای این جدال از نماز جمعه فراتر رفته و به رفتارهای خودسرانهای همچون «ضریحلیسی» رسیده است. این در حالی است که آیات عظام شبیری زنجانی، سیستانی، مکارم شیرازی، سبحانی و جوادی آملی از چند روز پیش خواهان مراعات کامل همه اصول بهداشتی و قواعد پزشکی برای حفظ جان مردم شدهاند.
@rawinews
🌐دینداری و بیماری؛ داستان پر تکرار
راوی #اجتماع : سال پر حادثه ۹۸ در حالی پایان یافت که علاوه بر شیوع بیماری کرونا در بیشتر کشورهای جهان، مطابق آمار رسمی بیش از هجده هزار نفر به عنوان مبتلا به این ویروس در ایران شناخته شده و حدود ۷درصد آنان (۱۲۸۴نفر) جان خود را از دست دادهاند. همچنین در آخرین روز سال رییسجمهور گفت که حدود هفتاد درصد ایرانیان همانند مردم آلمان و انگلیس به کرونا مبتلا خواهند شد و دولت میکوشد که این پدیده به تدریج اتفاق بیافتد تا بتواند بیماران را بستری و معالجه کند.
اگر نرخ هفت درصدی مرگ مبتلایان ایرانی کرونا در سال ۹۸ را نرخ دقیق و نهایی ندانیم و نرخ دو درصد چینیها را ملاک قرار دهیم، مطابق سخن رییسجمهور احتمال دارد که صدها هزار ایرانی به دلیل ابتلا به کرونا جان خود را از دست دهند. به نظر میرسد با توجه به عدم ممانعت دولت از سفرهای نوروزی و مسافرت صدها هزار نفر در روزهای اخیر، تلاش دولت بر این مبنا تعریف شده که بخش زیادی از مردم از طریق ابتلا به ویروس، به صورت طبیعی واکسینه شوند و برنامه دولت بر محور رسیدگی به وضعیت بیماران و نه قرنطینه کل افراد کشور متمرکز شود.
در این میان مسؤولان کشور کوشیدند با تعطیل کردن مکانهای مهم زیارتی کشور در زمان تحویل سال نو و تعطیلات نوروز، از نقش این اماکن مقدس در گسترش بیماری بکاهند. این تلاش با اعتراضات و تنشهایی در مشهد و قم روبهرو شد که هنوز هم تا حدی ادامه دارد. با این حال، عراق که مدفن نیمی از امامان شیعه است با تنشهای کمتری مواجه بوده و تدابیر مسؤولان عراقی برای تعطیلی حرمها با همراهی آرام مردم و علما همراه شده است. با وجود اینکه روز اول فروردین همزمان با سالروز شهادت امام کاظم(ع) است و هر ساله صدها هزار زائر عزادار به کاظمین میروند، دولت عراق و مسؤولان حرم امام هفتم اعلام کردهاند که حرم و راههای ورودی شهر را بستهاند تا از ورود زائران جلوگیری شود.
همچنین در روزهای اخیر انتشار فیلم سخنرانی مرحوم آقای سید هاشم بطحایی (از استادان حوزه و دانشگاه و عضو مجلس خبرگان رهبری) که در روزهای گذشته به دلیل ابتلا به کرونا درگذشت، بحثهایی را درباره نسبت دینداری و بیماری در شبکههای اجتماعی به راه انداخته است. مرحوم بطحایی در این سخنرانی با نسبت دادن انتشار ویروس کرونا به آمریکا برای ضربه زدن به چین میگوید که خود نیز دچار مشکل ریه شده و با خوردن تربت امام حسین(ع) بهبود یافته است. وی چند روز پس از این سخنرانی به دلیل تشدید بیماری بستری شد و در بیمارستان درگذشت.
در پی این مباحث، عبدالکریم سروش؛ مشهورترین چهره جریان روشنفکری دینی کشور در گفتگویی با سایت زیتون همانند متفکران وهابی ادعا کرد نه تنها زیارتگاههای شیعه هیچ سابقهای در اسلام ندارند، بلکه امامان و امامزادگان خفته در این حرمها نیز صدای زائران را نمیشنوند و قدرت برآوردن حاجات آنان را ندارند.
این دو طیف به مثابه دو لبه یک شمشیر؛ خواسته یا ناخواسته در حال ایجاد تشکیک در عقاید دینی هستند و سخنان هر دو نیز فاقد وجاهت علمی و کاملا در تضاد با تجربه زیسته دینداران است. از سویی باید گفت که روایات و فتاوای موجود در مذهب شیعه به هیچ وجه دلالت بر این ندارد که هر کس متوسل به معصومین(ع) شود و یا در مزار آنان حاجتی بطلبد، بدون استثنا و بی هیچ قید و شرطی به آرزو و خواسته خود خواهد رسید. نه تنها توسل به معصومین(ع) بلکه دعا از ذات باریتعالی نیز اینگونه نیست که تحت هر شرایطی ثمربخش و مستجاب باشد. افزون بر آنکه هیچ دلیل نقلی برای این مدعا وجود ندارد، بلکه تجربه هزار و چند صد ساله مؤمنان نشان میدهد که تنها برخی از متوسلان و داعیان به حاجات خود رسیدهاند و ساز و کار آن نیز رازی است از اسرار الهی. یکی از شرایط پذیرش توسل و زیارت نیز آن است که شامل ارتکاب محرمات نباشد و یقیتا یکی از محرمات قطعی، به خطر انداختن جان و سلامت دیگران است.
همچنین بر خلاف ادعاهای دکتر سروش، نه تنها زیارت مراقد معصومین(ع) ریشه در روایات مسلم و آشکار اسلامی دارد، بلکه حتی حاجت خواستن از قبر پدر و مادر مؤمن نیز در روایات دینی مورد اشاره قرار گرفته (کافی، ۲۳۰/۳) و بدیهی است که مقابر اهل بیت معصوم پیامبر(ص) به طریق اولی شامل چنین امتیازی است و تجربه زیسته بیش از هزار سال دینداری شیعیان نیز نشان میدهد که بارها به واسطه مزار معصومین(ع) و فرزندان گرانقدر آنان از خداوند متعال حاجت گرفتهاند.
کرونا نه نخستین بیماری و بلیهای است که دامنگیر بشر شده و نه آخرین بلا خواهد بود. پس بهتر است که از هول آن، آتش به خرمن عقاید حقه مردم و آرامش روانی آنان نزنیم و با سخنان ناسنجیده و ناپخته خود، فضا را ملتهبتر نکنیم.
@rawinews
🌐سالها و نامها /بازنشر
راوی #سیاسی: نوروز ۹۹ بیست و دومین سالی است که آیتالله خامنهای برای سال جدید شمسی یک نام تعیین میکند. سال گذشته سال «رونق تولید» نام گرفت و امسال هم به عنوان «سال جهش تولید» اعلام شد که نشاندهنده وضعیت خاص و اولویت اقتصادی کشور است.
نخستین بار در نوروز ۱۳۷۸ به مناسبت صدمین سال قمری تولد امام خمینی، سال ۷۸ به عنوان سال امام خمینی نامگذاری شد. سال ۷۹ نیز چون دو عید غدیر در آغاز و پایان خود داشت، نام سال امام علی(ع) به خود گرفت و سال ۸۱ را نیز که آغاز و پایانش با دهه محرم بود رهبری «سال عزت و افتخار حسینی» نامید.
البته رهبری از سال ۱۳۷۳ گاه شعارها و توصیههایی برای سال جدید در پیام نوروزیاش تعیین میکرد و میگفت: «گویندگان راجع به آن بگویند، نویسندگان درباره آن بنویسند، مسؤولین در خصوص آن برنامهریزی کنند و آحاد جامعه خودشان را با این معیار بسنجند و پیشرفتهای خودشان را ملاحظه کنند». مثلا شعار سال ۱۳۷۳ «وجدان کار و انضباط اجتماعی» و توصیه سال ۱۳۷۵ «توصیه به کار سازنده» بود.
در دورهای که نام «سازندگی» را به دوش میکشید، ماهیت و رویکرد این شعارها و توصیهها اقتصادی و اجتماعی بود.
از سال ۷۸ که رهبری نامگذاری سالها را مرسوم کرد، نام سه سال از بیست سال رویکرد مذهبی داشت؛ امام علی(۷۹)، عزت و افتخار حسینی(۸۱) و پیامبر اعظم(۸۵). نامگذاری پنج سال با رویکرد سیاسی و بقیه سالها نیز واجد ماهیت اقتصادی بوده است.
به طور کلی میتوان گفت که رهبری در طول سه دهه حاکمیت خود کوشیده است از طریق پیامهای نوروزیاش بیشتر یک دغدغه مهم را پیگیری و تثبیت کند:
👈مدیریت رفتار اقتصادی دولتها و مردم
تعیین نام برای سالها با بسیج گسترده امکانات برای برگزاری همایشها و تبلیغ وسیع در رسانههای رسمی همراه بوده است. حتی یک بار در دولت احمدینژاد، وزارت ارشاد نخستین مجوز کتاب سال جدید را به کتابی درباره نامگذاری آن سال اختصاص داد. با این حال رهبری بارها (از جمله در خطبه عید فطر ۸۸ و سخنرانیهای نوروزی ۸۹ و ۹۰) از نگاه تشریفاتی به این نامگذاریها، غفلت از پیام آنها و صرف هزینههای تبلیغاتی بیفایده و زیاد انتقاد کرده است.
@rawinews
🌐بعثت؛ رستاخیز عقل و اخلاق/بازنشر
راوی #اندیشه : فلسفه و ماهیت بعثت پیامبران در طول تاریخ همواره مورد بحث و مداقه متفکران و فیلسوفان بوده است. اگرچه به تدریج پس از دوره رنسانس و تضعیف جایگاه کلیسا در اروپا عصر ظهور پیامبران عصر تاریکی لقب گرفت٬ تاریخسازانی چون گالیله٬ داروین٬ نیوتن٬ کانت٬ دکارت و مارکس پیامبران عصر جدید شمرده شدند٬ عصر جدید به عصر روشنایی شهره شد٬ عقل خودبنیاد انسان به عنوان مبنا و منشأ تسخیر و تغییر جهان شد و حتی اصل وجود پیامبران (به جز پیامبر اسلام) از نظر علمی و تاریخی زیر سؤال رفت و ذیل اسطورهها جای گرفت٬ اما ناخودآگاهِ ذهن بشر هیچگاه نتوانست پیام و آثار وجودی پیامبران الهی را به طور کامل از صحنه حذف کند.
اگر پیامبران، بنا به گفته امام علی(ع) در نخستین خطبه نهجالبلاغه، آمده بودند که توانایی عقلی بشر را از زیر خروارها خاک جهل و خرافه بیرون آورند٬ اما بعثت هزاران پیامبر در طول هزاران سال نشان داد که حتی پیامهای انبیای الهی نیز میتواند دستخوش تحریف جاهلان و معاندان قرار گیرد. با این حال به نظر میرسد که بعثت آخرین پیامبر الهی قابلیت استمرار در طول باقیمانده عمر بشر را داشت و بنابر این عصر خاتمیت آغاز شد و ارتباط انسان با منبع وحی برای همیشه پایان یافت. اهمیت بعثت پیامبر بزرگ اسلام از همین جا روشن میشود که او تنها حلقه اتصال میان هزاران پیامبر نامدار و گمنام با انسان امروز است و حتی اصل وجود او نیز بر خلاف اغلب پیامبران بزرگ تاریخ٬ مورد کمترین خدشه تاریخی و علمی قرار گرفته است.
او که بعثت خویش را در راستای ارتقای عقلانیت و اخلاق الهی بشر دانسته بود٬ اکنون بیش از هر زمان دیگری به قدرتنمایی و اثرگذاری در جهان میپردازد. در دیانتی که او به بشر عرضه کرد و به ارمغان گذاشت٬ دو عنصر «عقل» و «اخلاق» کارکرد ویژهای داشت. در کهنترین منابعی که شیعه و سنی در دست دارند پیامبر بزرگ اسلام بر کارکرد ویژه اخلاق در ارتقا و تکمیل ایمان انسان تأکید کرده و نیز تصریح داشته که تمامیت خیر و خوبی جز با عقلانیت به دست نمیآید و حتی صریحتر از آن گفته که: هر کس عقل ندارد دیندار هم نیست (بنگرید به: تحفالعقول). حتی در کتاب آسمانی خویش نیز که سرشار از توصیه به تعقل و تدبر است٬ تعقل و خردورزی در کنار تبعیت از سخنان پیامبران و به موازات آن٬ به عنوان یکی از دو راه نجات از دوزخ یاد شده است (آیه ۱۰ سوره ملک).
معنابخشی به زندگی بشر در قالب ایمان به خدا و جهان آخرت نیز که مهمترین کارکرد بعثت انبیا بوده است٬ به تصریح مکرر قرآن و سخنان متعدد پیامبر اکرم(ص) جز با خردورزی ممکن نیست و همین فلسفه و کارکرد است که هنوز بشر را با وجود سیطره و هیمنه حیرتآور علم جدید٬ از پیام انبیای الهی بینیاز مطلق نکرده است.
برتراند راسل در پایان کتاب «نبرد علم و دین» ابراز نگرانی کرده بود که ممکن است بشر بار دیگر به واسطه دوری از عقلانیت به عصر تاریکی بازگردد٬ همانگونه که پس از عصر روشن دوره یونان باستان به دوران تاریک قرون وسطی رسیده بود. فارغ از انگیزه و مراد راسل و بدون جدال بر سر مقصود او از خردورزی٬ بیراه نیست اگر بگوییم که بیاعتنایی به عقل که ودیعه بزرگ الهی است٬ همانگونه که بارها انسان را گرفتار سیر قهقهرایی کرده است٬ هنوز هم میتواند چنین بلیهای خلق کند. اما هر چه شود٬ پیام آخرین رسول الهی به قدری شفاف و ماندگار است که برای تثبیت آن نیاز به بعثت هیچ پیامبر دیگری نیست و این رسالت دشوار به عقل انسان واگذار شده است. ما قرنهاست که با عقل خود از عقلانیت الهیمان نگاهبانی میکنیم و جهان را مؤمنانه به سمت بهتر شدن پیش میبریم. اینجاست که حدیث شریف نبوی «لا دین لمن لا عقل له» معنای نوینی مییابد.
@rawinews