eitaa logo
راوی
132 دنبال‌کننده
41 عکس
26 ویدیو
0 فایل
🌐مجموعه خبری راوی؛ ✍گزارشگر فرهنگ، سیاست و‌ اجتماع ارتباط با ما : @seyed_amir_861
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐اذان صبح؛ چالش مذهبی رسانه ملی راوی : چند سالی است که انتقادها از صدا و سیما به‌سبب نحوه اعلام زمان اذان صبح افزایش یافته است. رسانه ملی اوقات شرعی را بر پایه محاسبه مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران اعلام می‌کند و این زمان با زمانی که مورد تأیید برخی مراجع برجسته تقلید است بین ۵ تا ۲۰ دقیقه تفاوت دارد. از همین رو طبق فتوای بسیاری از فقها اگر کسی بلافاصله پس از اعلام اذان صبح نمازش را بخواند نمازش باطل محسوب می‌شود، هرچند احتیاطا روزه از همین زمان آغاز شود بهتر است. دست‌کم در سال‌های ابتدای دهه شصت، مرحوم آیت‌الله‌العظمی خوانساری و طی سال‌های اخیر آیات عظام سیستانی، شبیری زنجانی و مکارم شیرازی از مقلدین خود خواسته‌اند که نماز صبح را دقایقی پس از اذان صبح رسانه ملی بخوانند. دو سال گذشته دفتر آیت‌الله‌العظمی سیستانی در مشهد طی بیانیه‌ای تأیید کرد که در جلسه فقهی این دفتر که خرداد ۹۶ برگزار شده بود علمای حاضر در جلسه و نمایندگان آقای سیستانی ضمن بی‌اعتبار دانستن اذان صبح اعلامی صدا و سیما از مؤمنین خواسته‌اند که بین ۸ تا ۲۰ دقیقه به تفاوت فصول مختلف برای اقامه نماز صبح درنگ کنند. در استفتائی که از دفتر ایشان شده گفته‌اند: اذانی که پخش می‌شود معتبر نیست و باید به مقداری صبر کنند که وقت داخل شود و امکان دیدن فجر صادق با چشم غیر مسلح فراهم باشد‌. همچنین آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی نیز محاسبه مؤسسه لواء در قم را تأیید کرد که در ماه رمضان پارسال حدود ۱۳ دقیقه از اذان صبح رسانه ملی تأخیر داشت و در فصول مختلف بین ۸ تا ۱۴ دقیقه پس از اذان رسانه ملی است. آیت‌الله‌العظمی مکارم نیز در سایت رسمی خود آورده است: «با توجّه به اینکه حدود ۵ دقیقه نیز [پخشِ] اذان طول مى‌کشد، بعد از پایان اذان وقت نماز صبح داخل شده است و قبل از آن مشکل است». با این تفاصیل به نظر می‌رسد که بی‌توجهی رسانه ملی به تکثرها و تنوع‌های موجود در جامعه و دیدگاه‌های کارشناسان و متخصصین ابعاد بغرنج‌تری دارد که روز به‌روز آسیب بیشتری به جایگاه ملی و حرفه‌ای این رسانه می‌زند. 🔻راوی؛ گزارشگر فرهنگ، سیاست و اجتماع @rawinews
🌐ملّای دانشگاه راوی : ملا محمد حسین فاضل تونی؛ مجتهد، ادیب و مدرس حکمت و عرفان بود و از زمانی که دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد به کسوت استادی دانشگاه درآمد. گفته می‌شود که وی دارای حافظه‌ای قوی بوده و از این رو کمتر دست به قلم می‌برده و مطلبی را می‌نگاشته و لذا خط چندان خوشی هم نداشته است. از معروف‌ترین آثار او تعلیقه‌ای است که بر فصوص‌الحکم ابن‌عربی نوشته که در حکم رساله دکتری فاضل تونی و یکی از آثار ماندگار محسوب می‌شود. دکتر علی اکبر سیاسی؛ اولین رییس دانشگاه تهران که از ابتدای تأسیس این دانشگاه با فاضل تونی همکار بوده، در باره وی گفته که در شکافتن مطلب و توضیح مسائل علمی دقت خاصی به خرج می‌داد. مرحوم فاضل تونی مراودات نزدیکی با آیت‌الله‌العظمی بروجردی داشت و با ایشان به درس جهانگیرخان قشقایی و آخوند کاشی می‌رفت. آقای بروجردی در نامه‌ای وی را «عمادالعلماء المتألهین» خطاب کرده است. او که فرزندی نداشت، آثار نگاشته‌ خود را چونان فرزندان معنوی و روحانی تلقی می‌کرد. وی در سیزدهم بهمن ماه ۱۳۳۹ در تهران در سن ۸۰ سالگی دیده از جهان فروبست و در قبرستان شیخان قم به خاک سپرده شد. @rawinews
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌐روز تلخ خانم سیاستمدار نانسی پلوسی هشتاد ساله را می‌توان جزو مهم‌ترین زنان تاریخ آمریکا دانست. او علاوه بر سه دهه حضور پررنگ در عرصه سیاست و مجلس نمایندگان آمریکا، اولین زنی است که در تاریخ ایالات متحده به عنوان رییس مجلس نمایندگان برگزیده شده است. وی تا کنون دو بار در زمان بوش پسر و ترامپ به عنوان رییس مجلس نمایندگان انتخاب شده و نقش پررنگی در نقد سیاست‌های جنگ‌طلبانه آنها ایفا کرده است. رییس مجلس نمایندگان پس از رییس‌جمهور و معاون او، سومین مقام مهم آمریکا محسوب می‌شود. امروز در جریان سخنرانی سالیانه ترامپ که به عنوان «سخنرانی وضعیت کشور» معروف است، او لحظات پر تنشی را گذراند؛ ابتدا ترامپ پیش از سخنرانی‌اش از دست دادن با خانم پلوسی خودداری کرد، سپس پلوسی در جریان سخنرانی به واکنش‌های عصبی پرداخت و در نهایت نیز با پایان سخنرانی و هنگام تشویق ترامپ از طرف نمایندگان، متن سخنرانی را پاره کرد. با توجه به آنکه ترامپ هنوز بخت زیادی برای موفقیت در انتخابات دارد، به نظر می‌رسد واکنش‌های خشمگینانه امروز خانم پلوسی، واکنشی به ناکامی حزب وی در جلسات محاکمه استیضاح ترامپ باشد. @rawinews
🌐راوی را در پیام‌رسان ایتا نیز دنبال کنید👈 eitaa.com/rawinews 📸راوی در اینستاگرام👇 instagram.com/rawinews 🌎راوی در تلگرام👈 t.me/rawinews
🌐سیاحت شرق؛ فتح بابی در شرح حال طلبه‌ها راوی : 31 فروردین 1323 روز درگذشت آیت‌الله سید محمدحسن نجفی، مشهور به آقانجفی قوچانی در 66سالگی است که در ایران با دو کتاب مشهور «سیاحت غرب» و «سیاحت شرق» شناخته می‌شود. کتاب سیاحت غرب که درباره بیان داستان‌گونه اتفاقات پس از مرگ از نظر آیات و روایات است، شهرت بیشتری میان مردم دارد، ولی سیاحت شرق که خودزندگی‌نامه و خاطرات دوره جوانی و طلبگی اوست، از نظر تاریخی و اجتماعی بسیار مهم است. اقبال به نثر داستانی و خاطره‌نویسی از اواخر دوره قاجار در میان ایرانیان رواج فراوانی یافت و چون در آن دوره، روحانیون و طلاب اکثریت جامعه تحصیل‌کرده ایران را تشکیل می‌دادند، برخی از آنها نیز از این نوع نگارش برای بیان عقاید و آرای او بهره می‌گرفتند. آقانجفی قوچانی در سیاحت شرق به شرح زندگانی خود و همچنین ترسیم فضای حوزه نجف پرداخته است. وی در نگارش این کتاب، وقایعی را شرح داده که کمتر از زبان حوزویان به گوش می‌رسید. روایت عواطف و تجربیات شخصی، اختلافات و حتی کینه و حسادت‌هایی که در شرح احوالات، کمتر به آن پرداخته می‌شود. آقانجفی که در دوره مشروطه طلبه‌ای سی ساله و جزو شاگردان و مریدان آخوند خراسانی بود و دل در گرو مرام مشروطه‌خواهی داشت، از منتقدان آیت‌الله سید محمد کاظم یزدی (صاحب عروه) محسوب می‌شد. او هرچند روابط نزدیکی با سید یزدی داشت، اما در کتابش از نقد او نیز خودداری نکرده است. او همچنین به روحانیونی اشاره کرده که با وجود مراجع و فقهای بزرگ و کهنسال، قصد دارند هر چه زودتر به مقام مرجعیت برسند: «خنده اینجا بود که با وجود پنج شش نفر از پیرمردهای کهنه‌کار قدیمی از مراجع تقلید، ده پانزده نفر از فضلای تلامذه مرحوم آخوند را دیدم که تلاش‌ها و سعی‌ها داشته و دارند که مرتبه افتا و تقلید را دارا شوند که سهم امام و وجوه دیگر به او برسد و اسم و شهرت بگیرد. با آن که قضا و فتوا از واجبات کفائیّه است، به وجود یکی، کافی، از دیگران ساقط است. در روایت آمده: فرّ من الفتیا فرارک من الاسد [همان‎طور که از ترس شیر فرار می‌کنی، از نظر دادن و فتوا هم گریزان باش]، و بدیهی است که با وجود این پیرمردها برای نوچه‌ها امر صاف نگردد». آقانجفی نیز مانند هم‌درس خود شیخ ابراهیم زنجانی (دادستان محکمه شیخ فضل‌الله نوری) در خاطرات خود با تعریف و تمجیدهای فراوان از استادشان آخوند خراسانی یاد می‌کند و اخلاق و تقوا و علم آخوند را می‌ستاید. او همچنین گزارش‌های نابی از فضای سیاسی و اجتماعی حوزه نجف در سال‌های مشروطه داده و از اقبال ویژه طلاب به مسایل سیاسی سخن گفته است. مثلا گفته که طلاب به حدی مشتاق اخبار و مطالب سیاسی شده بودند که دو اتاق با نام «قرائت‌خانه» در نجف برای مطالعه مجلات و نشریات در نظر گرفته می‌شود و خود آقانجفی نوشته که معمولا در این اتاق «پلاس» بوده و اطلاعات زیادی درباره مسایل سیاسی و جغرافیایی کسب کرده بود. او همچنین از فضای پرنشاط حوزه نجف در جنگ جهانی اول گزارش داده که طلاب به خاطر هم‌پیمانی آلمان با عثمانی و جهان اسلام، امپراتور وقت آلمان را «ویلهلم مؤیدالاسلام» لقب داده بودند. از دیگر نکات خواندنی سیاحت شرق، گزارش‎های آقانجفی درباره زندگی شخصی طلاب است. او ماجرای گفتگوی خود با یکی از دوستانش را نقل می‌کند که از آقانجفی می‌خواسته زودتر ازدواج کند. آقانجفی به این دوست طلبه خود می‌گوید: «مگر آخوند منع نکرده زن گرفتن طلاب را در نجف؟ که طلبه نجفی خودش شوهر لازم دارد و شوهری غیر را نمی‌تواند بنماید …». اشاره آخوند به مشکلات مالی شدید طلاب است که مانع از تکفل یک خانواده می‌شده است. آقانجفی در این گفتگوی مفصل در برابر دلایل و اصرارهای متعدد دوستش مقاومت کرده و در پایان می‌گوید: «اصلا زن نمی‌خواهیم! سی سال از عمر رفته زن نداشته‌ایم، نه آسمان خراب شده نه زمین، و علی‌أیّ‌حال چون زن نداشته‌ام خوش گذشته …». آقانجفی البته در صفحات دیگر کتابش از توسل‌های خود به حضرت علی(ع) و حر بن یزید ریاحی برای یافتن یک همسر شایسته سخن گفته که گویا به پیشنهاد دوستانش انجام داده است. همچنین او از صفحه ۳۹۷ کتاب به شرح تجربه خود در زمینه ازدواج موقت (به دلیل فقدان تمکن مالی برای ازدواج دائم) اشاره کرده است. @rawinews
🌐تفقه، مبارزه و شعر راوی : شیوه رفتاری و منش فردی هر کدام از روحانیان در تبلیغ دین متفاوت است. برخی چون آیت‌الله‌العظمی سید محمد تقی خوانساری مستقیما پا به میدان مبارزه با انگلیس می‌گذارند، برخی دست به قلم می‌برند، یکی دیگر نیز در قالب شعر به مبارزه می‌پردازد و از مکتب شیعه پاسداری می‌کند. آیت‌الله محمد جواد صافی گلپایگانی (۱۳۳۷-۱۲۴۹ش) پدر مرحوم آیت‌الله‌العظمی علی صافی گلپایگانی و آیت‌الله‌العظمی لطف‌الله صافی گلپایگانی از علمایی بود که طبع شاعری داشت و سخن خود را در قالبی منظوم با مخاطب در میان می‌گذاشت. وی در عصر مشروطه از جمله حامیان شیخ فضل‌الله نوری محسوب می‌شد. او که در قم و اصفهان تحصیل و تدریس کرده بود، پس از اعدام شیخ فضل‌الله در تابستان ۱۲۸۸شمسی، به زادگاه خود گلپایگان بازگشت. مرحوم صافی شعر می‌گفت و به نقد رویکردهای ضد دینی می‌پرداخت. انگلیسی‌ها را به چالش می‌کشید و این‌گونه می‌سرود: انگلیسی در جهان افکنده دام مکر و فن ای خدایا مسلمین را سید و سالار کو؟ بحر پر موج و بلا در اوج و کشتی در خطر نوح کشتی‌بان در این دریای محنت‌بار کو؟ صفحه روی زمین بگرفت دجال فتن مهدی صاحب زمان و تیغ آتش‌بار کو؟ البته فقط به مهاجمان و استعمارگران بیگانه اعتراض نمی‌کرد. او در نکوهش دو پادشاه پهلوی هم شعرهایی سروده بود. وی کتاب «کلمة‌الحق» را در نقد حاکمیت پهلوی در قالبی منظوم نوشته بود. او علیه فرقه‌ بهاییت هم فعالیت داشت و کتابی منظوم با عنوان «اشعاری شیوا در رد باب و بهاء» تألیف کرده بود. وی از افزایش هجمه‌ها به فرهنگ دینی گلایه‌ بسیار داشت و به‌ویژه در نقد حجاب‌ستیزی سروده بود: هست در بعض زنان شوری پی کشف حجاب خاک هر ذلت به سر، این خلق بی‌سر کرده‌اند روزی آید زین شب مظلم که هر یک بی‌عفاف بهره‌ور از اصل خود رندان ابتر کرده‌اند این جوانان وطن در معنی حبُّ الوطن اشتباهی بالعجب در خود مخمَّر کرده‌اند وضع دوران اروپایی کنون سرمشق ماست گرچه ما را در حقیقت خوار و مضطر کرده‌اند مرحوم ملا جواد صافی کتاب‌هایی همچون اصول فقه منظوم، مصباح‌الفلاح، مفتاح‌الفلاح و تحفة‌الجوادیه فی مناقب المهدویه در فقه، اصول فقه، عقاید و اخلاق نوشته بود. دو فرزند ایشان نیز که از مراجع تقلید معاصر بوده‌اند، همچون پدر طبع شاعری داشته‌اند و اشعار آیینی سروده‌اند. ملا محمد جواد صافی گلپایگانی در پانزدهم بهمن ماه ۱۳۳۷ شمسی درگذشت و پس از اقامه نماز به امامت مرحوم آیت‌الله‌العظمی بروجردی در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد. @rawinews
🌐فوری: کاخ سفید ترور فرمانده شعبه القاعده در عربستان و یمن را تأیید کرد راوی : دقایقی پیش کاخ سفید پس از یک هفته تأخیر سرانجام خبر ترور قاسم الریمی؛ فرمانده القاعده در عربستان و یمن را تأیید کرد و گفت عملیات ترور دشمنان مردم آمریکا را ادامه خواهد داد. چند روز پیش در خبر مربوط به ترور قاسم الریمی گمانه‌زنی کرده بودیم که کاخ سفید پس از پایان ماجرای استیضاح ترامپ و با قدرت، خبر ترور این رهبر مهم القاعده را اعلام خواهد کرد و از آن به سود مقاصد انتخاباتی ترامپ بهره خواهد گرفت. ترامپ پس از پیروزی در ماجرای استیضاح گفته که برنامه‌های خود برای پیشبرد موفقیت‌های آمریکا را با اقتدار بیشتری ادامه خواهد داد و به نظر می‌رسد با بیانیه امشب کاخ سفید، تنش در خاورمیانه افزایش خواهد یافت. @rawinews
🌐امام خمینی و آیت‌الله شریعتمداری؛ رابطه‌ای که سردتر می‌شد راوی : آیت‌الله سید محمدکاظم شریعتمداری در شب 14 فروردین 1365 برابر با شب 25 رجب (شهادت امام کاظم علیه‌اسلام) در سن هشتاد سالگی و در حصر خانگی درگذشت. سردی رابطه میان این مرجع تقلید با امام خمینی در اواخر عمرش از چالش‌برانگیز‌ترین موضوعات تاریخ جمهوری اسلامی است. البته این دو مرجع، نخستین فقهایی نبودند که دچار اختلافات سیاسی شدند. در جریان مشروطه نیز اختلافات سیاسی میان برخی فقهای شیعه بروز کرد و در مواردی به حکم تکفیر و اعدام نیز کشیده شد. در جریان مبارزه با حکومت پهلوی دوم نیز برخی اختلافات میان مراجع به وقوع پیوست. یکی از برجسته‌ترین این اختلافات، چالش میان امام خمینی و آیت‌الله شریعتمداری بود. هرچند ظاهرا رابطه امام و مرحوم شریعتمداری در ابتدای پیدایش نهضت، حسنه بود و حتی یک بار امام خمینی به پیروان خود که منتقد منش ملایم و مسالمت‌جویانه مراجعی چون مرحوم شریعتمداری در مواجهه با شاه بودند هشدار داد که اگر به این مراجع توهین کنند ولایت میان آنها و خداوند منقطع می‌شود (صحیفه امام، ج1، ص 306). اما برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد که امام از ابتدا حساسیت خاصی روی فعالیت‌ها و سلیقه آقای شریعتمداری داشته است. فرزند مرحوم آیت‌الله گلپایگانی نقل کرده که در جلسه علمای قم برای تعیین جانشین آیت‌الله بروجردی، امام خمینی به آقای گلپایگانی اصرار کرده که پرداخت نیمی از شهریه طلاب را بپذیرد تا همه امور حوزه در اختیار آقای شریعتمداری نیافتد. اما در ظاهر، مرحوم شریعتمداری به حمایت از امام می‌پرداخت و زمانی که در سال 42 بیم اعدام امام خمینی در زندان می‌رفت، به همراه حضرات آیات میلانی و مرعشی و دیگر علمای مهم بلاد به تهران رفت و از مقام مرجعیت امام خمینی دفاع کرد تا مانع ادامه حبس یا اجرای احتمالی اعدام شود. اما اینها در ظاهر امر بود و اختلاف میان این دو فقیه فعال کتمان‌ناپذیر است. نقل شده که مرحوم شریعتمداری دو روز بعد از واقعه 15 خرداد به علمای تبریز تلفن کرده و می‌گوید: «من از آیت‌الله خمینی ناراحت هستم. من به آقای خمینی گفتم که با شاه این‌طور رفتار نکن و بر خلاف دولت و سیاست حرف نزن. اما او گوش نداد تا به این روز افتاد» (خاطرات سید کاظم نورمفیدی، ص171). برخی مقامات پهلوی نیز سخنان مشابهی از وی نقل کرده‌اند. امام خمینی نیز سلوک سیاسی آقای شریعتمداری را بر نمی‌تابید. در جلسه‌ای که حین وقایع سال 42 میان این دو برگزار شده بود، امام به مرحوم شریعتمداری می‌گوید: «من فکر می‌کردم شما خیلی شجاع هستید. من که اهل خمین هستم باید بترسم، نه شما که تبریزی هستید» (خاطرات حجة‌الاسلام رسولی محلاتی، ص55). اختلاف سلیقه میان این دو مرجع شیعه پس از آزادی امام از زندان در فروردین 43 تشدید شد. آقای شریعتمداری بر اولویت کار فرهنگی و دینی اصرار داشت و مؤسسه «دارالتبلیغ اسلامی» را برای آشنایی طلاب با دانش‌های روز تأسیس کرد. ولی امام خمینی به این روش بدبین بود و آن را به سود حکومت می‌دانست و خواهان اوج‌گیری اعتراضات سیاسی بود. تبعید امام سبب شد که فضای قم در اختیار مرحوم شریعتمداری قرار گیرد و همین سبب بروز تنش‌هایی میان طلاب می‌شد. از جمله در جریان یک مجلس ختم در مسجد اعظم قم، گروهی از طلاب حامی امام خمینی همچون شیخ مهدی کروبی شروع به فرستادن صلوات برای سلامتی امام خمینی در حضور آقای شریعتمداری کردند که با واکنش تند برخی حضار مواجه شدند و کار به زد و خورد کشید. کاملا انتظار می‌رفت که این سابقه پر تنش و چالش، در فردای پیروزی نیز دردسرساز شود. مخالفت آقای شریعتمداری با قانون اساسی و اصل ولایت فقیه منجر به بروز اعتراضات و تنش‌های خیابانی در تبریز و قم در سال 58 شد و سرانجام پس از اعلام اطلاع مرحوم شریعتمداری از کودتاهای نوژه و صادق قطب‌زاده، وی از فروردین 61 تا فروردین 65 محصور شد و مؤسسه دارالتبلیغ نیز از اختیار وی بیرون آمد و با نام «دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم» در اختیار روحانیون نزدیک به امام خمینی قرار گرفت. دلخوری امام از مرحوم شریعتمداری تا پایان عمر امام ادامه داشت و ایشان در یکی از آخرین پیام‌های مکتوب خود در سوم اسفند 67 نوشت: «طلاب جوان بايد بدانند كه پرونده تفكر اين گروه همچنان باز است و شيوه مقدس‌مآبى و دين‌فروشى عوض شده است. شكست‌خوردگان ديروز، سياست‌بازان امروز شده‌اند. آنها كه به خود اجازه ورود در امور سياست را نمى‌دادند، پشتيبان كسانى شدند كه تا براندازى نظام و كودتا جلو رفته بودند. غائله قم و تبريز با هماهنگى چپي‌ها و سلطنت‌طلبان و تجزيه‌طلبان كردستان تنها يك نمونه است كه مى‌توانيم ابراز كنيم كه در آن حادثه ناكام شدند ولى دست برنداشتند و از كودتاى نوژه‌ سر در آوردند، باز خدا رسوايشان‌ ساخت». @rawinews
🌐تلاش برای جلوگیری از جنگ تمدن‌ها راوی : ارتباط میان دین با سیاست، علم و سایر مقولات بشری، مهم‌ترین دغدغه‌ متفکران و اسلام‌شناسان امروزی است. کمتر متفکر اسلامی است که در این خصوص به تأملاتی نپرداخته و دستاوردهای خود را مطرح نکرده باشد. محمد سلیم العوا (متولد 1942) نیز از جمله اسلام‌شناسان مصری است که در این‌باره به بیان تأملات خود می‌پردازد. او مدرک دکترای حقوق تطبیقی را از دانشگاه لندن گرفته و به عنوان یکی از مخالفان برجسته نظریه «برخورد تمدن اسلامی و تمدن غربی» شناخته می‌شود. او درباره رابطه‌ میان دین و سیاست به این نتیجه دست یافته که هر نظام سیاسی یا اداری را که هدفش برپا داشتن دین و تأمین مصالح دنیوی و اخروی مسلمانان باشد، می‌توان اسلامی نامید. به باور او طرح و ایده و تئوری مشخصی از دین نمی‌توان استنباط کرد. اما اگر روشی عقل‌پسند باشد و اهداف پیش‌گفته را دنبال کند، می‌توان آن‌ را نظامی اسلامی نامید. اما اگر نظامی اداری باشد و مصالح دنیوی و اخروی را در کنار یکدیگر به پیش نبرد، حتی اگر نام اسلامی هم داشته باشد، نمی‌توان آن را نظامی اسلامی نامید. از همین روست که وی دموکراسی را بهترین گزینه‌ سیاسی برای جهان اسلام معرفی می‌کند (اسلام و دموکراسی، گفتگو با العوا، بازتاب اندیشه، ش 12). عَوا معتقد است که اسلام را نمی‌توان از زندگی فردی مسلمان جدا کرد؛ سیاست هم جزئی از زندگی انسان است و لاجرم به آن وارد می‌شود و از سیاست هم متاثر می‌گردد (مجموعه مقالات حکومت در اسلام، جمعی از نویسندگان، مقاله محمد العوا، کارگزاران در حکومت اسلامی، انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی). او به میانه‌روی در اسلام تأکید دارد و معتقد است که بیداری اسلامی تنها در میانه‌روی تحقق می‌پذیرد. وی در خصوص رویکردهای جدید به دین نیز معتقد است که دروازه‌های اجتهاد تا همیشه و تازمانی که خداوند وارث زمین و هر که در آن است باشد، باز بوده و اتفاقات بشری بازنگری شده و به پایان نمی‌رسد (سخنرانی در دانشگاه قاهره تحت عنوان اهداف دینی در پرتو متغیرات معاصر). وی با همین رویکرد بود که حکم ارتداد در اسلام را به چالش کشید. او کتاب حق در بیان (الحق فی التعبیر) را پس از ماجرای حکم ارتداد نصر حامد ابوزید نوشت و در آن به نقد این حکم در فقه اهل سنت پرداخت. عَوا خود را مسلمان سنی سلفی معرفی می‌کند، اما گفته است که هیچ ارتباطی با جریان سلفی‌گری ندارد. با این حال او از داعیه‌داران تقریب مذاهب اسلامی است و به مذهب شیعه هم علاقه‌ دارد؛ تا جایی که برخی او را متهم به تشیع کرده‌اند. وی در تعبیری گفته بود که حزب‌الله لبنان بزرگ‌ترین افتخار مسلمانان و اعراب است. او همچنین تلاش‌های تقریب‌گرایانه سید محمد حسین فضل‌الله را ستوده است. محمد سلیم العوا پیش‌تر دبیر کلی اتحادیه جهانی علمای اسلام و ریاست جمعیت فرهنگ و گفتگوی تمدن‌های مصر را بر عهده داشت. او همچنین به فعالیت‌های سیاسی و انتخاباتی وارد شد و حتی وکالت محمد مرسی را در دادگاه بر عهده گرفت. وی از علاقه‌مندان به ایران است و چندین بار نیز به ایران سفر کرده است. @rawinews
🌐شیخ انصاری و سیاست؛ خیلی دور، خیلی نزدیک راوی : شیخ مرتضی انصاری دزفولی (1243-1179ش) نسبت سهل و ممتنعی با سیاست و سیاستمداران داشته است. او شاگرد فقهایی چون سید محمد مجاهد، ملا احمد نراقی و صاحب جواهر بود که روابط نزدیکی با شاهان قاجار داشتند و به‌ویژه نراقی و مجاهد در جریان جنگ‌های ایران و روس به یاری فتحعلی شاه قاجار شتافته بودند. فقهای بزرگی چون میرزای شیرازی و آخوند خراسانی نیز از شاگردان شیخ بودند که نامشان در صدر فقیهان سیاسی شیعه می‌درخشد. اما شیخ انصاری که در شمار اثرگذارترین فقهای تاریخ شیعه قرار دارد، کوشید تا حد ممکن از سیاست و سیاستمداران دوری گزیند و در زاهدانه‌ترین شکل ممکن، از امکانات مالی نیز دوری می‌کرد؛ با اینکه او حداقل پانزده سال مهم‌ترین فقیه و مرجع شیعه محسوب می‌شد و مورد اقبال شیعیان قرار داشت. حتی گفته می‌شود که شیخ از جلسات فقهای شیعه مقیم عراق علیه آیین‌های نوظهور شیخیه و بابی‌گری نیز دوری می‌گزید و ترجیح می‌داد به دور از حاشیه‌سازی‌های سیاسی، به تقویت علمی حوزه نجف بپردازد. او در این راستا کتاب مهم فقهی «مکاسب» و اثر مهم اصولی «فرائد الاصول» مشهور به «رسائل» را نگاشت که هنوز هم با وجود گذشت یک و نیم قرن، جزو کتب درسی سطوح عالی حوزه‌های علمیه شیعه محسوب می‌شود و ابداعات و استدلال‌های بی‌نظیر او از مهم‌ترین نمونه‌های سبک اجتهادی علمای شیعه بوده است؛ به گونه‌ای که بدون شناخت آرای او نمی‌توان به رتبه اجتهاد دست یافت. شیوه مرجعیتی محتاطانه شیخ سبب سکوت نسبی حوزه نجف در قبال برخی تحولات سیاسی اوایل سلطنت ناصرالدین‌شاه شد و زمانی که شیخ در سن 64 سالگی در نجف درگذشت و شاگردش میرزای شیرازی به مرجعیت رسید، او نیز همین منش را ادامه داد و اولویت خود را تقویت دینی و حوزوی شیعیان قرار داد. تنها با قرارداد تنباکو بود که میرزای شیرازی در عرصه سیاست قدرت‌نمایی کرد. گفته می‌شود حتی صاحب جواهر نیز از شاگردش شیخ انصاری خواسته بود منش احتیاطی خود را کاهش دهد. صاحب جواهر از نظر برخی مورخان معاصر، بنیانگذار نهاد کنونی مرجعیت تقلید محسوب می‌شود. اما شاگردش شیخ انصاری همانند او به اختیارات سیاسی و اجتماعی فقها باور نداشت. زندگی و آرای شیخ همواره مورد توجه نویسندگان و پژوهشگران قرار داشته و البته در سال‌های اخیر، اثری داستانی به‌نام «نخل و نارنج» درباره وی خبرساز شد که به گزارش وارونه، نامناسب و نادرست حیات شیخ و تحریف برخی آرای صریح او پرداخته بود. @rawinews
🌐انقلابی میانه‌رو راوی : آیت‌الله سید حسین خادمی (1363-1280ش) یکی از علمای برجسته اصفهان در روزگار معاصر بود. او با خاندان‌های صدر و کاشف‌الغطاء نسبت خانوادگی داشت و به‌ویژه دارای روابط حسنه با امام موسی صدر بود. وی با اینکه از برخی استادانش از جمله میرزای نائینی و آقا ضیاء عراقی اجازه اجتهاد داشت، اما از پذیرش مسؤولیت مرجعیت شانه خالی کرده و گفته بود که مرجع، مسؤول اعمال مقلّدین است و در قیامت گردنش زیر پای مقلدین خواهد بود و من طاقت و آمادگی آن را ندارم. حاج‌آقا حسین خادمی را به واسطه مخالفت‌هایش با برخی ایده‌های نواندیشانه در حوزه دین می‌شناسند؛ وی از منتقدان مهم کتاب «شهید جاوید» و کتب دکتر علی شریعتی بود و به عنوان یک عالِم سنتی در اصفهان شناخته می‌شد. با این وجود به شنیدن آرا و دیدگاه‌های مخالفین اهتمام داشت و دستاوردهای دنیای جدید را مورد توجه قرار می‌داد؛ مشوق احداث مدارس جدید بود و خود نیز دبستان و دبیرستان احمدیه را تأسیس کرده بود و به تحصیل مراتب عالیه علمی جوانان توجه داشت. در اوایل انقلاب، برخی با نامه‌نگاری به امام خمینی، ایشان را نسبت به مدرسه احمدیه حساس کردند. امام هم در نامه‌ای به آیت‌الله خادمی نوشت: «قضیه مدرسه احمدیه نمی‌دانم که چیست. گفته‌اند در مدرسه احمدیه بعضی اشخاص معلوم‌الحال دخالت دارند. این معنا اسباب نگرانی بعضی و گله‌مندی برخی دیگر شده است» (صحیفه امام، ج21، ص 567). امام بر همین اساس به آقای خادمی توصیه کرده بود که دخالت شما در این مدرسه برای حیثیت شما مُضّر است. اما مرحوم خادمی که به زوایای این مدرسه واقف بود، امام را از این نگرانی خارج کرده و مُهر صحّه بر فعالیت‌های این مدرسه می‌گذارد. توجه او به گفتگو با جوانان و تربیت صحیح آنان سبب شد تا کتابی تحت عنوان «رهبر سعادت« را مکتوب کند. او در این کتاب داستان‌گونه به برخی از پرسش‌های جوانان در قالب گفتگویی میان فردی پیر و جوان پاسخ گفته بود. آیت‌الله سبحانی این کتاب را مبدأ یک روش جدید در گفتگو دانسته است. وی در فقه نیز آرا و فتاوایی داشت که چندان مورد قبل انقلابیون و نواندیشان نبود؛ از جمله اینکه معتقد به توقف نماز جمعه در عصر غیبت و محدود بودن اختیارات ولی فقیه بود و اختیارات فقهای عصر غیبت را به مسأله قضاوت و امور حِسبیه مختص می‌دانست. با این حال جایگاه ویژه او در اصفهان سبب شده بود که مرحوم آیت‌الله منتظری به عنوان مهم‌ترین مجتهد فعال در نهضت امام خمینی پس از درگذشت آیت‌الله سید محسن حکیم در بهار 1349 به آقای خادمی نامه نوشته و به او متذکر شود: «با لحاظ مراتب علمی و عملی حضرت آیت‌‌الله‌العظمی آقای خمینی(مدظله العالی) و مجاهدات پیگیر ایشان به نظر اینجانب، معظم‌له برای مرجعیت شیعه متعین و تعیین، و ترویج ایشان به صلاح اسلام و مسلمین می‌باشد. به‌جاست حضرت‌عالی مصلحت اسلام را رعایت کرده و با کمال شهامت نسبت به تعیین ایشان اقدام فرمایید» (خاطرات آیت‌الله منتظری، ج2، ص 813). آیت‌الله خادمی اگرچه به عنوان یک مجتهد سنتی شناخته می‌شد، ولی از جنبش ملی شدن نفت و مبارزات امام خمینی حمایت کرد. او همچنین پس از انقلاب به رییس سِنّی مجلس خبرگان قانون اساسی و نخستین دوره مجلس خبرگان رهبری برگزیده شد. با این وجود، بین او و آیت‌الله طاهری اصفهانی به عنوان امام جمعه اصفهان و نماینده امام خمینی اختلافاتی بروز کرد و رییس کمیته‌های انقلاب اسلامی اصفهان که در اختیارات طیف آقای خادمی بودند به دست تندروهای مخالف وی کشته شد. آقای خادمی همچنین با برخی احکام دادگاه‌های انقلابی که منجر به مصادره اموال و اعدام اشخاص می‌شد مخالف بود و با امام خمینی در این‌باره مکاتبه می‌کرد؛ وی در این نامه‌ها از «غارت مردم» به دست تندروهای انقلابی شکایت داشت که امام نیز دستور برخورد با این تخلفات و عزل تندروها را صادر می‌کند (صحیفه امام، ج11، صص 65، 312 و 378). 📸عکس: دیدار آیت‌الله خادمی با امام خمینی در قم، سال 1358 @rawinews
🌐وصیت سپهبد سلیمانی به مراجع تقلید: 🔻آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای نیازمند همراهی و کمک شماست. من ایشان را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم 🔺اگر جمهوری اسلامی آسیب ببیند، از اسلام چیزی باقی نخواهد ماند راوی : در مراسم چهلم سپهبد قاسم سلیمانی از وصیت‌نامه او رونمایی شد. در بخشی از این وصیت‌نامه «خطاب به علما و مراجع عظام» آمده است: «سخنی کوتاه از یک سرباز چهل ساله در میدان به علمای عظیم‌الشأن و مراجع گران‌قدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی‌‌ها هستند؛ خصوصا مراجع عظام تقلید: سربازتان از یک برج دیده‌بانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن [که] شما در حوزه‌ها استخوان خرد کرده‌اید و زحمت کشیده‌اید از بین می‌رود. این دوره با همه دوره‌ها متفاوت است. این بار اگر مسلط شدند از اسلام چیزی باقی نمی‌ماند. راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولی فقیه است. نباید در حوادث، دیگران، شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیاندازند. همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولی فقیه است. من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خناسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علماء مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق، واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات معظم با بیان‌تان و دیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود. دست مبارک‌تان را می‌بوسم و عذرخواهی می‌کنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرفیابی‌های حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد». سردار سلیمانی در سال‌های اخیر با آیات عظام صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، جوادی آملی، سبحانی، نوری همدانی و علوی گرگانی دیدارهایی داشت. وی همچنین در بخش «خطاب به سیاسیون کشور» به دو جناح اصلاح‌طلب ‌و اصولگرا وصیت کرده است که «اعتقاد عملی به ولایت فقیه» و «اعتقاد حقیقی به جمهوری اسلامی» داشته باشند. در این وصیت‌نامه تأکید شده که شرط اساسی احراز مسؤولیت در جمهوری اسلامی، اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت فقیه است. سپهبد سلیمانی جمهوری اسلامی را به مثابه یک «حرم» دانسته که «اگر بماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند ‌و اگر دشمن این حرم را از بین ببرد، حرمی باقی نمی‌ماند؛ نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمدی(ص)». سردار سلیمانی در این وصیت‌نامه با تأکید مجدد بر نقش و جایگاه مهم رهبری نوشته است: «جهان اسلام پیوسته نیازمند رهبری است؛ رهبری متصل و منصوب شرعی و فقهی به معصوم ... برای نجات اسلام، خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسول‌الله(ص) است. اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی، آتش زدن و ‌ویران کردن این خیمه است. دور آن بچرخید. والله والله این خیمه اگر آسیب دید، بیت‌الله‌الحرام و مدینه حرم رسول‌الله و نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمی‌ماند و قرآن آسیب می‌بیند». وی هم‌استانی‌های کرمانی خود را نیز مورد خطاب قرار داده و از آنها هم خواسته که پیرو رهبر باشند: «دوست دارم کرمان همیشه و تا آخر با ولایت بماند. این ولایت، ولایت علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) است و خیمه او خیمه حسین فاطمه(س) است. دور آن بگردید. با همه شما هستم». @rawinews