فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🪴امام علی علیه السلام:
چه بسا نهال عشقی که از نیم نگاهی کاشته شده است.
📙(غررالحکم ح ۵۳۱۴)
اقا ما ندیده عاشقت شدیم💞
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
حکایتى زیبا از مولانا...
بچه ای نزد شیوانا رفت (در تاریخ مشرق زمین شیوانا کشاورزی بود که او را استاد عشق و معرفت و دانایی می دانستند) و گفت: "مادرم قصد دارد برای راضی ساختن خدای معبد و به خاطر محبتی که به کاهن معبد دارد، خواهر کوچکم را قربانی کند. لطفا خواهر بی گناهم را نجات دهید." شیوانا سراسیمه به سراغ زن رفت و با حیرت دید که زن دست و پای دخترخردسالش را بسته و در مقابل در معبد قصد دارد با چاقو سر دختر را ببرد.
جمعیت زیادی زن بخت برگشته را دوره کرده بودندو کاهن معبد نیز با غرور وخونسردی روی سنگ بزرگی کنار در معبد نشسته و شاهد ماجرا بود.
شیوانا به سراغ زن رفت و دید که زن به شدت دخترش را دوست دارد و چندین بار او را درآغوش می گیرد و می بوسد.
اما در عین حال می خواهد کودکش را بکشد. تا بت اعظم معبد او را ببخشد و برکت و فراوانی را به زندگی او ارزانی دارد.
شیوانا از زن پرسید که چرا دخترش را قربانی می کند. زن پاسخ داد که کاهن معبد گفته است که باید عزیزترین پاره وجود خود را قربانی کند، تا بت اعظم او را ببخشد و به زندگی اش برکت جاودانه ارزانی دارد.
شیوانا تبسمی کرد و گفت: "اما این دختر که عزیزترین بخش وجود تو نیست. چون تصمیم
به هلا کش گرفته ای. عزیزترین بخش زندگی تو همین کاهن معبد است که به خاطر حرف او تصمیم گرفته ای دختر نازنین ات را بکشی. بت اعظم که احمق نیست. او به تو گفته است که باید عزیزترین بخش زندگی ات را از بین ببری و اگر تو اشتباهی به جای کاهن دخترت را قربانی کنی . هیچ اتفاقی نمی افتد و شاید به خاطرسرپیچی از دستور بت اعظم بلا و بدبختی هم گریبانت را بگیرد!" زن لختی مکث کرد. دست و پای دخترک را باز کرد. او را در آغوش گرفت و آنگاه درحالی که چاقو را محکم در دست گرفته بود، به سمت پله سنگی معبد دوید.
اماهیچ اثری از کاهن معبد نبود! می گویند از آن روز به بعد دیگر کسی کاهن معبد را در آن اطراف ندید!! هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست كه متوجه شویم كسی كه به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است... در جهان تنها یک فضیلت وجود دارد و آن آگاهی است.
و تنها یک گناه و آن جهل است.
#مولانا
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
13.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر روز یک تفسیر قران مجید!
💠موشن گرافیک تفسیر قرآن کریم (37)
🔸سوره نساء آیه 11
🔸موضوع: چرا ارث زنان نصف مردان است؟
🔸فلسفه تفاوت ارث زن و مرد در اسلام
🔹يوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ ...
🔹خدا شما را درباره [ارث] فرزندانتان سفارش می کند که سهم پسر مانند سهم دو دختر است.
#موشن_گرافیک_تفسیر_قرآن
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
8.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هرروز یک احکام از دین اسلام
💠موشن گرافیک احکام: احکامتو یاد بگیر !
🔸احکامی که باید بدانیم
#آموزش_احکام
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک روز از پدرم پرسیدم فرق بین عشق و ازدواج چیست؟
روز بعد او کتابی قدیمی آورد و به من گفت این برای توست.
با تعجب گفتم : اما این کتاب خیلی با ارزش است، تشکر کردم و در حالیکه خیلی ذوق داشتم تصمیم گرفتم کتاب را جایی دنج بگذارم تا سر فرصت بخوانم، چند روز بعد پدرم روزنامه ای را آورد، نگاهی به آن انداختم و بنظرم جالب آمد که پدرم گفت این روزنامه مال تو نیست، برای شخص دیگریست و موقتا میتوانی آن را داشته باشی، من هم با عجله شروع به خواندنش کردم که مبادا فرصت را از دست بدهم، در همین گیر و دار پدرم لبخندی زد و گفت : حالا فهمیدی فرق عشق و ازدواج به چیست؟
در عشق میکوشی تا تمام محبت و احساست را صرف شخصی کنی که شاید سهم تو نباشد اما ازدواج کتاب با ارزشیست که به خیال اینکه همیشه فرصت خواندنش هست به حال خود رهایش میکنی
.
شیرین ترین توت ها ، پای درخت میریزد در حالی که ما برای چیدن توت های کال ، چشم به بالا ترین شاخه ها دوخته ایم...
دکتر حسابى
خاطرات مهندس ایرج حسابی
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در عالم مکاشفه پرسیده بود این نامههایی که بیوقفه میرسد و شما پای آن چیزی مینویسید این نامهها که بعضیش را میبوسید قضیه نامها چیست؟
🪴امام زمان علیه السلام فرموده بودند این نامهها حوائج و توسلات مردم است به امامزادهها آنها حاجت مردم را حواله میدهند به من .اما آن نامهها را که میبوسم از عمویم عباس علیه السلام رسیده است.😍
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رسول اكرم صلى الله عليه و آله:
🪴مردم همانند معدن ها مختلف اند و اصل و نسب در انسان مؤثر است و تربيت بد همانند اصل و نسب بد است.
📙نهج الفصاحه ص788، ح 3146
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید جواد الله کرم:
گفت فرمانده تانکر آب به سمت داعش میره اگه منفجرش نکنیم داعش نفس تازه میکنه نبرد سختتر میشه!!!
در جواب گفت امام حسین در کربلا اسبان سپاه عمر بن سعد رو هم سیراب کرد.
ما مرید اباعبدالله هستیم و مردانه میجنگیم!
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
10.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسامیطبقاتبهشت📺🎥
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
💠باارزشترین چیز در دنیا چیست؟
🧚♀🧚♂روزی فرشتهای از فرمان خدا سرپیچی کرد و برای پاسخ دادن به عمل اشتباهش در مقابل تخت قضاوت احضار شد. فرشته از خداوند تقاضای بخشش کرد. خداوند با مهربانی نگاهی به فرشته انداخت و فرمود: ”من تو را تنبیه نمیکنم، ولی تو باید کفاره گناهت را بپردازی. کاری را به تو محول میکنم، به زمین برو و باارزشترین چیز دنیا را برای من بیاور“. فرشته خوشحال از اینکه فرصتی برای بخشوده شدن دارد به سرعت به سمت زمین رفت.
سالها در روی زمین به دنبال باارزشترین چیز دنیا گشت. روزی به یک میدان جنگ رسید، سرباز جوانی را یافت که به سختی زخمی شده بود مرد جوان در دفاع از کشورش با شجاعت جنگیده بود و حالا در حال مردن بود فرشته آخرین قطره از خون سرباز را برداشت و با سرعت به بهشت بازگشت.
خداوند فرمود: ”به راستی چیزی که تو آوردهای باارزش است. سربازی که زندگیاش را برای کشورش میدهد، برای من خیلی عزیز است، ولی برگرد و بیشتر بگرد“.
فرشته به زمین بازگشت و به جستوجوی خود ادامه داد. سالیان دراز در شهرها، جنگلها و دشتها گردش کرد. سرانجام روزی در بیمارستان بزرگ پرستاری را دید که بر اثر یک بیماری در حال مرگ بود. پرستار از افرادی مراقبت کرده بود که این بیماری را داشتند و آنقدر سخت کار کرده بود که مقاومتش را از دست داده بود. پرستار رنگ پریده در تختخواب سفری خود خوابیده بود و نفس نفس میزد.
در حالی که پرستار نفسهای آخرش را میکشید، فرشته آخرین نفس پرستار را برداشت و به سرعت به سمت بهشت رفت.
و به خداوند گفت: ”خداوندا! مطمئناً آخرین نفس این پرستار فداکار باارزشمندترین چیز در دنیا است.
خداوند پاسخ داد: این نفس چیز باارزشی است. کسی که زندگیاش را برای دیگران میدهد. یقیناً از نظر من باارزش است. ولی برگرد و دوباره بِگرد فرشته برای جستوجوی دوباره به زمین بازگشت و سالیان زیادی گردش کرد. شبی مرد شروری را که بر اسبی سوار بود در جنگل یافت. مرد به شمشیر و نیزه مجهز بود. او میخواست از نگهبان جنگل انتقام بگیرد. مرد به کلبه کوچکی که جنگلبان و خانوادهاش در آن زندگی میکردند، رسید. نور از پنجره بیرون میزد. مرد شرور از اسب پائین آمد و از پنجره، داخل کلبه را با دقت نگاه کرد. زن جنگلبان را دید که پسرش را میخواباند، و صدای او را که به فرزندش دعای شب را یاد میداد، شنید چیزی درون قلب سخت مرد، ذوب شد. آیا دوران کودکی خودش را به یاد آورده بود. چشمان مرد پر از اشک شده بود و همانجا از رفتار و نیت زشت پشیمان شد و توبه کرد.
فرشته قطرهای اشک از چشم مرد برداشت و به سمت بهشت پرواز کرد. خداوند فرمود: ”این قطره اشک باارزشترین چیز در دنیا است، برای اینکه این اشک آدمی است که توبه کرده و توبه درهای بهشت را باز میکند“.
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی آنکس که دوستش داریم بیمار میشود میگوییم امتحان الهی است.
و هنگامی که بیمار میشود شخصی که دوستش نداریم میگوییم عقوبت الهی…!
وقتی آنکس که دوستش داریم دچار مصیبتی میشود میگوییم از بس که خوب بود.
و هنگامی که به مصیبتی دچار میشود شخصی که دوستش نداریم میگوییم از بس که ظالم بود…!
مراقب باشیم…!
قضا و قدر الهی را آن طور که پسندمان هست تقسیم نکنیم!
همه ی ما حامل عیوب زیادی هستیم و اگر لباسی از سوی خدا که نامش سِتْر (پوشش) است نبود، گردنهای ما از شدّتِ خجالت خم میشد.
پس عیب جویی نکنیم در حالی که عیوب زیادی چون خون در رگ ها، در وجودمان جاریست…
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•
(هر روز یک داستان از زندگی پیامبران علیهالسلام از ادم تا خاتم)
#قصه_صد_و_بیست_و_سوم
موسی و هارون به پشت دروازه قصر
رسیدند و موسی در را کوبید و از صدای کوبیدن فرعون بر خود لرزید. چون پرسیدند چه کسی
در را می کوبد. موسی گفت؛ من فرستاده پروردگار جهانیان هستم. خداوند به موسی وحی
کرد که به فرعون وعده دهد که اگر به خداوند ایمان آورد، عمری طولانی به او عطا کند و
جوانیش را به او بازگرداند. فرعون به فکر فرو رفت ولی هامان وزیرش او را وسوسه کرد. شب
هنگام وقتی موسی و هارون از قصر باز می گشتند به دلیل بارش باران به خانه پیرزنی پناه
بردند، اما جاسوسان آن دو را تعقیب کردند. وقتی آنها به منزل پیرزن حمله ور شدند عصای
موسی به حرکت درآمد و به جدال با آنها پرداخت و چند نفر از قبطیان را کشت. پیرزن بعد از این
جریان به موسی ایمان آورد.
آن شب فرعون با اطرافیان خود مشورت کرد که چه کنیم؟ یا باید جواب دندان شکنی به این مرد
عجیب داد یا روزگار ما را سیاه می کند. حتما یک چیزی هست. و اگر ما با زور بخواهیم بر
موسی غلبه کنیم بدنام می شویم.
روز بعد هامان ساحران را جمع کرد. دلیل جمع کردن ساحران این بود که «در شب گذشته که
موسی به نزد فرعون رفته بود برای آنها نشانه ای از قدرت خدای بزرگ را نشان داد و آن این بود
که عصای خود را به زمین انداخت و عصا به صورت اژدهایی عظیم درآمد و فرعون و حاضران
ترسیدند.»
با آمدن ساحران، موسی و هارون نیز آمدند و مردم برای تماشا جمع شدند. فرعون گفت؛ ای
موسی، روز گذشته کارهایی کردی و آنها را نشانه پیامبری دانستی در حالی که غلامان من
هم می توانند این کارها را بکنند.
در آن حال، مسابقه بین آنها آغاز شد، ساحران کارهای خود را انجام دادند و عصای آنها به
مارهایی تبدیل شدند.
سپس موسی گفت؛ حالا قدرت خدا را تماشا کنید. وقتی عصا را انداخت، عصا به اژدهایی
تبدیل شد و همه مارها را بلعید و به اطرافیان فرعون حمله کرد. موسی فورا
دست دراز کرد و اژدها را گرفت و دوباره عصا شد.
در این موقع ساحران فهمیدند که کار موسی سحر و جادو نیست لذا به سجده افتادند و به
خدای موسی ایمان آوردند و بعضی از مردم نیز به خداوند بزرگ ایمان آوردند. فرعون با دیدن این
صحنه ساحران را تهدید به مرگ کرد ولی ساحران در جواب گفتند؛
«باکی نیست، ما روی به سوی پروردگار خود می آوریم، ما امیدواریم پروردگارمان گناهانمان را
ببخشاید. چرا که نخستین ایمان آورندگان بودیم.»
💢 ساختن کاخی عظیم
چون فرعون موقعیت خویش را متزلزل دید، از هامان خواست تا کاخی عظیم برای او بسازد.
هامان 50 هزار بنّا و کارگر را برای این کار اجیر کرد. کار ساخت کاخ هفت سال طول کشید. هنگامی که کاخ آماده شد. خداوند به جبرئیل فرمان داد تا بالهای خود را بر پیکر کاخ عظیم
بکوبد. و چون جبرئیل چنین کرد کاخ از هم پاشید و سه قطعه گردید.
اولین کسی که از آجر برای احداث ساختمان استفاده کرد فرعون بود. پس از این اتفاق فرعون،
موسی را عامل این جریان دانست و دستور تعقیب او را داد.
«و به موسی وحی کردیم که بندگان را شبانه حرکت ده، زیرا شما مورد تعقیب قرار خواهید
گرفت. پس فرعون مأموران خود را به شهرها فرستاد و گفت اینها عده ای ناچیزند و راستی آنها
ما را بر سر خشم آورده اند. ولی ما همگی به حال آماده باش در آمده ایم».
🎁انتشار مطالب جهت نشر معارف و شادی روح امام حسین ع و شهدا برای اعضای کانال مجاز میباشد!
@raz_quran
•┈••✾🍃🦋🍃✾••┈•