مسأله خودآگاهی و نبود روایت معقول بومی از واقعیت های معاصر
این روزها در هر حوزه ای مسائل و رخدادهای مختلفی ذهن ما را درگیر خود میکند که در قبال هر کدام موضع متفاوتی داریم اما سوال اینجاست که هر کدام از این مسائل چگونه شکل گرفته، تا چه اندازه با واقعیات موجود همخوانی دارد ،روایت ما از آنها چطور ساخته شده و این روایت ها چه نسبتی با هویت فرهنگی و تاریخی ما برقرار می کند؟ مبنای هر پاسخی به این سوالات در خودآگاهی ما نهفته است. خودآگاهی از اکنون خود که در نسبت پیوسته با هویت یابی تاریخی و چشم انداز آینده است. مسأله ای که فقر آن در جامعه ما چه در نوع کنش گری عاملیت ها و چه در کیفیت کارکرد ساختارهای مختلف اجتماعی بازتاب یافته و فقدان روایت منسجم و معقول از پدیده ها و مسائل معاصر را به دنبال داشته است.
نتیجه چنین امری نوعی انفعال از خودبیگانگی و مصرف زدگی فزاینده ای است که ابعاد بسیاری از زندگی امروز مارا در ساحات مختلف علمی ،اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و.... فرا گرفته است تا آنجا که مسائل دغدغه ها و اولویت های فکری و زندگی ما و حتی نوع پاسخگویی به آن ها متأثر از روایت های بیرونی است که در قالب رسانه های جمعی و اجتماعی بازنمایی می شود.
در شرایط ضعف حافظه فرهنگی غفلت از ظرفیت های بومی و نبود روایت معقول از واقعیتهای جاری طبیعی است که روایت های رقیب فرهنگی و سیاسی جایگزین شده و هر کدام به نوعی پاسخگوی چالش های هویت یابی جوان امروز باشد که ثمره آن یک هویت التقاطی ومتناقض است.
شواهد این امر نه فقط در مصرف فرهنگی ما که حتی درنوع موضع گیری ما نسبت به رخدادهای سیاسی مشهود است
چگونه است که بسیاری در مواجهه با تهاجمات بی سابقه غرب به افغانستان، عراق فلسطين و يمن سكوت میکنند و در مسأله اوکراین مواجهه فعال دارند یا چگونه است که برخی شعار ایران دوستی و باستان گرایی می دهند اما گرایش حداکثری به غرب دارند یا شعار عرب ستیزی میدهند و مصرف کننده فعال شبکه های سعودی
هستند؟ دلیل این امر روشن است چون اساسا روایت و قصه روشنی از تحولات جهانی و ماهیت وقایع پیرامونی نداریم
خودآگاهی و متعاقبا برخورداری از چشم اندازی روشن در چارچوب روایتی منسجم از ایران آینده شرط لازم در مواجهه معقول با مسائل نوپدید و پاسخگویی به آنهاست.
#خودآگاهی #هویت_ایرانی_اسلامی
#حافظه_فرهنگی
#ایران_آینده
بیانات رهبر انقلاب در دانشگاه علوم اسلامی رضوی،(۱۳۶۴/۰۶/۱۱).
✅ مطالبه تدابیر گمشده
❓واقعاً پاسخ جریان انقلابی در باره این تدبیر و مطالبه سی و هشت سال قبل رهبر انقلاب چیست ؟
🔺 فرمایشات مهم ۳۸ سال قبل رهبری و ۱۲ سال زمانی که از مجموع ۵۰ سال، برای ما باقی مانده است:
🔸 ما به بازنگری در تمام ابواب و کتب فقهیه احتیاج داریم. فقه غنی و سرشار و ارزشمند ما که خیلی انصافاً فقه قوی و استدلالی و عمیقی است، یک عیب دارد، آن عیب را شماها باید برطرف کنید. آن عیب، عبارت است از اینکه این فقه برای این صورت و این فرض نوشته شده که یک حکومت ظلمی جوری بر سر کار باشد که بر خلاف «ما أنزلالله» دارد حکم میکند و اجرا میکند، یک عده شیعهٔ مستضعف مظلوم هم یک گوشهای زندگی میکنند. این فقه، دستورالعمل آن عده شیعهی مستضعف مظلوم است. فقه حکومتی نیست؛ در تنقیح و تحقیق فقه کنونی ما، روزگاری که این فقه بخواهد نظام جامعه را اداره بکند پیشبینی نشده؛ ... این عیب را شما باید برطرف کنید. شما باید یکبار دیگر، از طهارت تا دیات، نگاه کنید و فقهی استنباط کنید برای حکومتکردن.
🔸 ما میخواهیم الآن حکومت کنیم، بر مبنای فقه اسلام. اسلام، اقتصاد دارد، روابط اجتماعی دارد، سیاست مالی دارد، سیاست پولی دارد، روابط خارجی دارد، جنگ دارد، صلح و مذاکره دارد، آتشبس موقت دارد، نظام کارگری وکارخانه دارد، مسائل حکومتی دارد، قانونگذاران دارد، مدیران دارد، بیعت دارد، اولوالامر دارد، اطاعت از اولوالامر دارد، ارتش دارد، سلسله مراکز دارد؛ اینها در اسلام هست، مگر میشود بگویید نیست؟ خیلی خب پیدا کنید ببینیم. باید کاری کنید که وقتی کسی رسالهٔ عملیه را باز کرد، بداند چرا مالیات دارند میگیرند و چهجوری باید بگیرند و اگر نگیرند چگونه میشود و بقیهٔ چیزهای دیگر. از اسلام باید اینها استقصاء بشود. این کار را شما باید بکنید.
🔸 ۵۰ سال وقت داریم ما برای این کار؛ بنده نمیگویم اینها را شما سهچهارساله درست کنید، ۵۰ سال وقت دارید؛ ۵۰ سال، زمان زیادی است، اما این کار هم بسیار کار عظیمی است. اگر شما قدم اول را برنداشتید قدم پنجاهم برداشته نخواهد شد، این را بدانید. امروز ما داریم حکومت میکنیم، اداره میکنیم کشور را، اما این ادارهٔ امروز ما، با ناشیگری، با بیاطلاعی، با عدم تجربه، با ندانستن نظر اسلام در بسیاری از موارد همراه است. همین مقدارش است که در دنیا این غوغا را به پا کرده، همین مقدارش است که قدرتها را از ما میترساند، اگر آنجور کامل و صحیحش بود ببینید چه میشد. (بیانات در دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ۱۳۶۴/۰۶/۱۱).
# اطلاعیه
باسمه تعالي
اولین جلسه از سلسله جلسات نقد و بررسی اقتصاد ایران
با حضور دکتر حسین راغفر
هيت علمی دانشگاه الزهرا
تاریخ :چهارشنبه 26 مهر ماه
ساعت 16
مکان :سالن کنفرانس شهید سلیمانی
💠پایاننامهای که ناپدید شد
پژوهشی در دانشگاه حیفا دربارهٔ قتل عام فلسطینیان در سال ۱۹۴۸
(از مجموعه نشستهای فاجعه، ۱)
با حضور دکتر مهدی مجتهدی
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد
⏰شنبه ۲۹ مهر ۱۴۰۲ . ساعت ۱۲ الی ۱۳:۴۵
دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد، تالار شیخ طوسی
◀️ لینک پخش زنده (ورود به عنوان Guest ترجیحا با حروف انگلیسی)
@ENOEnsani
🔸شصت و سومین جلسه کرسی علمی ترویجی با موضوع "واکاوی مبانی و اصول سبک پوشش اسلامی ایرانی؛ از بعد هستی شناسی تا هنجاری"
🔹 ارائه دهنده: دکتر حسین مهربانی فر
🔹ناقدین: دکتر سیدمحسن میرسندسی و دکتر سهیلا پیروزفر
🔸مدیر جلسه: حجت الاسلام دکتر مصطفی شاهبازی
⏰شنبه 29 مهر۱۴۰۲، ساعت12:00
🕌 ساختمان شماره ۲ دانشگاه علوم اسلامی رضوی اتاق جلسات
#کرسی_علمی_ترویجی
#دانشگاه_علوم_اسلامی_رضوی
@razaviac
🔻تشکل طلبگی ربیون برگزار میکند:
🔸نشست علمی
🔹با موضوع تأملی درباره بنیانهای سکولار صهیونیسم یهود معاصر
🔰با حضور جناب دکتر محمد رضا قائمی نیک
▫️جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم اسلامی رضوی
⏰ پنجشنبه ۴ آبان، ساعت ۱۴:۳۰
▫️مکان، دانشگاه ۵، مسجد و رضویه میرزای ناظر
💠 تشکل طلبگی ربیون
🌐 @rebbiion
انجمن علمی علوم اجتماعی
🔻تشکل طلبگی ربیون برگزار میکند: 🔸نشست علمی 🔹با موضوع تأملی درباره بنیانهای سکولار صهیونیسم یهود
تاملی دربارۀ بنیانهای سکولار صهیونیسم یهودیِ معاصر
یکی از تصورات رایج دربارۀ منازعات رایج در سرزمینهای اشغالی فلسطین، تلقی این منازعات در چارچوب منازعات اسلام و یهودیت است و بنابر این تلقی است که کشورهای اسلامی و بعضی از تحلیلگران، راهحل این منازعات را در طرح ایدههای سکولار و تالیِ آن، یعنی عادیسازی روابط با اسرائیل دنبال میکنند. با اینحال نه تنها این راهحلها، بلکه اصل طرح مسئلۀ مذکور ناشی از تلقیِ نادرستی از سکولاریسم در دنیای مدرن معاصر و مهمتر از آن، عدم درک دقیقِ رابطۀ صهیونیسم یهودی با سکولاریسم معاصر است. در این جلسه، گفتگو درباره این طرح مساله است.
29.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📃دورکیم و قواعد شناخت جامعه
🎤استاد محمدرضا قائمی نیک
حکمت الهی قتل کودکان چیست؟
حمید پارسانیا
در فص موسوی کتاب «فصوص الحکم»، ابنعربی در مورد حکمت قتل کودکان توسط فرعون و نسبت آن با جامعۀ بنی اسرائیل بحث میکند. همانطور که میدانیم فرعون با خبر میشود که فرزندی خواهد آمد که قدرت او را متزلزل میکند. او هم برای جلوگیری از به دنیا آمدن موسی (ع)، فرزندان بنیاسرائیل را قتلعام میکند. اینجا سوالی که به وجود میآید این است که اگر عالم صحنۀ حکمت الهی است آیا این حادثه و قتل کودکان از باب تصادف است؟ زمانی هست که ما در سطح خرد مساله را نگاه میکنیم و فقط اراده، قدرت و اقتدار فرعون و ظلمی که انجام میدهد را ملاحظه میکنیم اما اگر در عالم همه جنود و کارگزار الهی هستند و از یک منظر الهی به مساله نگاه کنیم خود این امر هم در طرح حکیمانه الهی و نظام احسن نقشی ایفا نمیکند؟
ابنعربی در این فص و در توضیح این مطلب - به تعبیر بنده- بیان میکند که این «اخذ عزیز مقتدر» است که با دست خود فرعون دارد او را به نابودی میکشد و با همان ظلمی که دارد انجام میدهد، امت موسی (ع) در حال شکل گیری است. چون این کودکان که به تعبیری «حدیث العهد بالرّب» هستند و به واسطه حدیثالعهد بودن به پروردگار و قربی که به خداوند دارند، پدر، مادر و بزرگان را به تسخیر خود درمیآورند و جامعه را به خدمت خود میگیرند. ضرورت این به خدمت درآوردن این است که عُلّوی در کار باشد و این علّو را کودکان به خاطر نزدیکی به خداوند دارند و همین موضوع باعث میشود که در دیگران اثر بگذارند و آنها را به تسخیر خود درآورند. اگر کسی پدر و مادر را از خواب بیدار کند، خودشان ناراحت میشوند و تحملش را ندارند اما تا از فرزند سرفهای سر میزند یا ناآرام میشود با همه وجود از خواب برمیخیزند و در خدمت کودک قرار میگیرند. این در واقع منزلتی است که خداوند به کودک داده است که اینگونه میتواند مادر و پیرامون را تسخیر کند.
کودکانی که حدیث العهد هستند وقتی که به مقتل برده میشوند نفس دارند و از بین نمیروند. ظلمی که به اینها میشود و انتقام و قصاصی که نسبت به این خون میشود باعث انباشت میشود. این کودکان با روحانیتی که دارند در یک حقیقت روحانی برتر اجتماع پیدا میکنند که همان تشکیل امت موسی است. همین مساله در سنت الهی عمل میکند و در نهایت فرعون را از بین میبرد.
امروز حوادثی که در غزه رخ میدهد و قتلعام کودکان بیگناه رخ میدهد کافی است که سنت الهی عمل کند و دست انتقام الهی با متن همین ظلم دارد قدرت و قوت میگیرد تا گریبان ظالم با آن گرفته شود. کسانی که به قتل میرسند کلمه توحید را بر زبان میآورند و ربّ خود را فرا میخوانند. فقط این کودکان نیستند که به مقتل برده میشوند و سنت خدا با آنها عمل میکند. این مقاومت و استقامت و توجه و عنایتی که به خداوند دارند و این ظلمی که به حیثیت الهی اینها میشود، مسبب تکوین امت اسلامی است که در حال رخ دادن است.
گاهی حوادث را در ظرف مسائل طبیعی و دنیوی میبینیم و قواعد و سنن را در این افق در نظر میگیریم اما نظام عالم یک نظامی است که روابط دنیوی ظاهر اوست و ارتباطات وجودی در سطح عمیقتری شکل میگیرد و هویت امت و جامعه فقط در این روابط نیست بلکه در سطح معانی و حقایقی است که وجود دارد. بنابراین اگر مرگی اینجا وجود دارد فقط در نسبت این بدن هست و حقیقت اینها از بین نمیرود: «و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون.» ارتباط وجودی انسانها در حوزه معنایی و روحانی آنهاست پس قاعدتاً این ارواح حاضر هستند و وجود دارند و خود بخشی از سنت الهی است که به دست خود ظالم عمل میکند تا انشاالله انتقام مظلوم گرفته شود.