eitaa logo
رازچفیه
485 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
653 ویدیو
7 فایل
ارتباط باما @zibanoroznia @zeynab_roos313 کپی حلاله عالم رازی هست كه جز به بهای خون فاش نمی‌شود. هنر آن است كه بمیری، پیش از آنكه بمیراندت، مبدأ و منشأ حیات آنان‌اند كه چنین مرده‌اند
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚پاسدارِ جان‌فدا روزت مبارک گرامی باد روز پاسدار ؛ بر آنان ڪہ از جنس شهیدان و هم پیمان با حسین(ع) و از نسل فصل سرخ استقامتند هدیه به حاج قاسم و تمامی شهدای پاسدار 10 شاخه گل صلوات🕊🌹 @razechafieh
بنام نویسنده همه تقدیرها داستان من و سرنوشت 119 القصه ...... ولوله ای توی بیمارستان بپا شد هر کسی چیزی می‌گفت . منشی : خانم ها آقایون اینجا بیمارستانه خواهشاً مراعات کنید . همگی دور محمد رو گرفتن و هم نگران که محمد در حالت نیمه هوش و هم خوشحال که محمد رو زنده می بینن. یهو منشی اومد داخل اتاق و با حالت کنایه گفت : اگه داعش این آقا رو شهید نکرده شما این کار رو می کنید . با این حرف کمی خانواده از دور محمد باز تر شدن اما اینقدر سوال برای جمع مطرح بود که تاب نمی آوردن نپرسن. یه گروه نظامی اومدن برای دیدن محمد که یکی که معلوم بود درجه اش از همه بالاتره اومد جلو سلام سردار . محمد یه کمی تکون بخودش داد و آرام با صدایی که به سختی شنیده می شد گفت : سلام حاجی . نظامی : سردار راحت بخواب بعداً . اون فرد که چهره اش بسیار جذاب بود سری به اطراف چرخوند و مستقیما به چشمهای آقا جواد خیره شد و گفت : سلام حاجی امیدوارم که دکتر زودتر بهبود پیدا کنه . و بابا گویی سحر شده فقط نگاه کرد و تشکر کرد . اون نظامی گویی همه ما رو می شناخت رو به علی گفت : سلام بر حاج علی خلبان نمونه پایگاه هشتم شکاری اصفهان . و علی که گویی خوب اون فرد رو می شناسه گفت : سلام بر معشوق دلها .حاجی منت گذاشتید . و سردار لبی گاز گرفت به معنی این که علی نباید ایشون رو معرفی کنه . سردار رو به محمد : دکتر جون شما دیگه به هیچ وجه انتظار اعزام نداشته باش اگر وظیفه بود قاعدتاً انجام دادی انشالله در آینده شما تو بیمارستان خدمت کنید . این گفته سردار جمع خانواده رو خوشحال کرد ولی بر عکس محمد اخمی کرد که نشون از مخالفت اون داشت . سردار چند قدم عقب اومد از کنار تخت محمد و احترام نظامی به محمد گذاشت و به تبع هیات همراه هم همین کار رو کردن که محمد با همه بد حالی شرمش نمایان شد . سردار چفیه روی شانه اش رو برداشت و روی سینه محمد انداخت و خدا حافظی کرد و رفت . بابا : علی جون بابا این آقا کی بود که اینقدر تو دل برو بود ؟؟ علی : بابا جان این آقا سردار سلیمانیه که عراق رو یک تنه از چنگ لاشخورها نجات داده . بابا : چرا زودتر نگفتی پس پسر تا ازش یه یادگاری می گرفتیم ؟؟ علی : بابا ندیدی چقدر ترش کرد تا خواستم معرفیش کنم ؟؟ خلاصه بعد ده پانزده روز محمد رو از بیمارستان مرخص کردن و آوردیمش خونه . که یا خدا چقدر آشناها میومدن دیدنش دانشکده علوم پزشکی کادر درمان الزهرا و.... ما که محمد باعث افتخارمونه خوشحال بودیم .مدتی بعد از سپاه صاحب الزمان لوح تقدیری به محمد اهدا شد ولی این آخرین ماموریت محمد نبود و محمد دست بردار نیست ..... ادامه داستان ...
~🕊 🌴✨ پرستار به صورت رنگ پریده و لب های ترک خورده مجروح حاج احمد متوسلیان نگاه کرد و بعد به پاهای زخمی اش. گفت: "برادر اجازه بدهید داروی بی هوشی تزریق کنم. این طوری کمتر درد می‌کشید." حاجی هم ناله ای کرد و گفت: "نه! بی هوشم نکن! دارویت را نگهدار برای آنهایی که زخم های عمیق تری دارند." 🌱
~🕊 💕 اهلِ قهر و دعوا نبودیم یعنے از اول قرار گذاشت. در جلسه ے خواستگارے به من گفت توے زندگیمون چیزے به اسم قهر نداریم نهایتا نیم ساعت و تمام وقتے قهر مےکردم مے افتاد به لودگے و مسخره بازےخیلے وقت ها کارے مےکرد نتونم جلوے خنده ام را بگیرم😐🍃 مےگفت آشتے، آشتے و سر قضیه را به هم مےآورد. میرفت جلوے ساعت مےنشست دستش را مےگذاشت زیر چانه🥺 و میگفت: وقت گرفتم، از همین الان شروع شد! باید تا نیم ساعت آشتے میکردم.😅 مےگفت ' قول دادے باید پاشم وایستے! . ❤️🕊 🌸
‌ ‌ ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 ☘زندگی به سبک شهدا☘ یه مدت بود که ظرف تفلون خریده بودیم از اون موقع چند بار بهم گفته بود: یادت نره! فقط قاشق چوبی بهش بزنیا لایه تفلونش خراب نشه ها دیگه داشت بهم بر می خورد با دلخوری گفتم: ابراهیم! تو که اینقدر خسیس نبودی؟ برای اینکه سوءتفاهم نشه ، زود گفت: نه! خسیس نیستم آدم تا جایی که می تونه باید همه چیز رو حفظ کنه باید از اسراف جلوگیری کرد باید طوری زندگی کنیم که کوچکترین گناه هم نکنیم… 🌹خاطره ای از زندگی سردار شهید محمد ابراهیم همت🌹 📙منبع: یادگاران کتاب شهید همت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوشکل‌ام‌البنین¹³³ ♥️ ادب کنید که میلادِ حضرتِ قمر است...💚😍 بہ دور بسترش جمعند شیران بنے هاشم برادر شیر حیدر شیر مادر شیر خواهر شیر (علیه‌السلام)♥️ @razechafieh