💯 چه بد بندهای است بندهای که دو رو و دو زبان باشد
امام حسن عسکری علیهالسلام
@razechafieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤پدر غریب و پسر غریب تر"حسن غریب و مهدی غریب تر
🖤سهم شما 5 صلوات هدیه به اباالمهدی(عج) آقا امام حسن عسکرے علیهالسلام🥀🕊✨
@razechafieh
🔹سالروز آغاز ولایت و امامت و زعامت آخرین سحاب رحمت و یگانه ذریه ذخیره دودمان آل طاها، حضرت مهـدی مـوعـود (عج) بر منتظران و چشم انتظــاران ظهــورش تبریک و تهنیت باد.
🌺🌺
#لبیک_یا_مهدی
@razechafieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚آقــا... ردای سبز امامَت مبارکتــــــــ
💚سلامتی و تعجیل در ظهور آقا امام زمان (عجل) 12 شاخه گل صلوات🕊🌹✨
@razechafieh
السلامــ اے آفتاب پشتــــ ابر🖤
اے دلیلِ صبرِ زینب العجل🕊🖤
💙ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام، شهدای گمنام،مدافعان حرم، شهدای جنگ تحمیلی،شهدای حادثه ترور
بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ
#امام_زمان
@razechafieh
💚💛
وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید:
به مردم بگویید امام زمان (عج) پشتوانهی این انقلاب است.
🌹بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم که به طرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم.
از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود.
🌹در وصیتنامه نوشته بود :
من سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول (ص) هستم...
پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند.
اهل بیت، شهدا را دعوت میکنند...
پدر و مادر عزیزم!
من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت میرسم.
جنازهام هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز در منطقه میماند.
بعد از این مدت، جنازهی من پیدا میشود و زمانی که جنازهی من پیدا میشود، امام خمینی در بین شما نیست.
این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما میگویم.
به مردم دلداری بدهید.
به آنها روحیه بدهید و بگویید که امام زمان (عج) پشتوانهی این انقلاب است.
بگویید که ما فردا شما را شفاعت میکنیم .
بگویید که ما را فراموش نکنند.
🌹بعد از خواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم.
دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است.
✍️راوی: سردار حسین کاجی
📚برگرفته از کتاب خاطرات ماندگار؛ ص١٩٢ تا ١٩۵
#شهید_سید_حسن
#شادی_روح_پاکش_صلوات
#لبیک_یامهدی
@razechafieh
رازچفیه
#خاطرات_زندگی_شهید_مهدی_خراسانی شهید مدافع حرم راوی: همسرشهید 💞 #قسمت_اول 💞بابام همیشه میگفت..."تا
#خاطرات_زندگی_شهید_مهدی_خراسانی
شهید مدافع حرم
راوی: همسرشهید
#قسمت_دوم
💞پدر بزرگم خیلی دوسش داشت و همیشه به پدر و مادرم میگفت "اگه این پسر اومد خواستگاری دخترت، نکنه جواب رد بهش بدید"
آقا مهدی که بالاخره دلو به دریا زده بود موضوعو با داییم در میون گذاشت، دایی هم به پدر و مادرم گفت و اونام به من... این وسط همه راضی بودن بجز من! که اصلا تو این چیزا نبودم و ازدواج فامیلی رو هم کلاً دوست نداشتم. بابام میگفت:"تو همه رو ندیده رد میکنی حداقل بذار اینا بیان...
💞اول خوب بسنج بعد جواب بده..."
بالاخره یه روز دمدمای ظهر بود؛ که آقا #مهدی با مادرش اومد خونه مون...سربه زیر و با حیا. اونقد به گلای قالی خیره شده بودیم که گردن درد گرفتیم.
من که از قبل تصمیممو واسه جواب منفی دادن گرفته بودم با یه قیافه بی تفاوت نشستم ،هیچ شناختی ازش نداشتم با اینکه فامیل بودیم.
💞احساس غریبی میکردم و معذب بودم، اضطراب و دلهره ی زیادی داشتم صحبتاشو با معرفی کلیات اخلاقی شروع کرد، از اخلاقیاتش گفت وتوقعات که از همسر آینده ش داره... کم کم هر چی بیشتر از خودش میگفت دید من نسبت بهش عوض میشد اصلا طوری شده بود که با اشتیاق تموم مجذوب حرفا و برنامه هاش شده بودم...
تا جایی که دو ساعت از صحبتامون گذشت و من اصلا متوجه گذشت زمان نشدم.
در عرض این دو ساعت منی که هیچ شناختی ازش نداشتم و با کلی اضطراب پیشش نشسته بودم به شخصیتش علاقه مند شده بودم، انگار سالهاست که میشناسمش...
🔰هادی_دلها
دستش رو محکم گرفتم گفتم: بحثو
عوض نکن ، این سوختگی دستت چیه؟
خندید و گفت: یه شب #شیطون اومد سراغم منم اینجوری ازش #پذیرایی کردم.
#شهید_محمد_هادی_ذوالفقاری🌷
#ڪـــلام_شــهید
هادی ذوالفقاری:
می گفت: سعی كنيد سكوت شما بيشتر از حرف_زدن باشد.
هر حرفی می خواهيد بزنيد فكر كنيد كه آيا ضرورت دارد يا نه؟!
بی دليل حرف نزنيد كه خيلي از صحبت های ما به #گناه و #دروغ و ... ختم می شود.
#طلبه_شهید_مدافع_حرم_محمدهادی_ذوالفقاری 🌷