eitaa logo
رازچفیه
485 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
653 ویدیو
7 فایل
ارتباط باما @zibanoroznia @zeynab_roos313 کپی حلاله عالم رازی هست كه جز به بهای خون فاش نمی‌شود. هنر آن است كه بمیری، پیش از آنكه بمیراندت، مبدأ و منشأ حیات آنان‌اند كه چنین مرده‌اند
مشاهده در ایتا
دانلود
مداحی آنلاین - نماهنگ اتحداک - حسین طاهری.mp3
6.75M
ای ای یار برخیز و علم بردار ای چشم و دل بیدار نفرین بر دنیای بی دردی نفرین بر نامردی نامردی حسین طاهری شهید اسماعیل هنیه🖤 شهيدعلى طريق القدس💔 مرگ بر اسرائیل🇵🇸🇮🇷✊ مرگ بر آمریکا🇵🇸🇮🇷✊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلامــ اے آفتاب پشتــــ ابر💚🖤 اے دلیلِ صبرِ زینب العجل🕊💚🖤 💙ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت(ع)،و تمامی شهدا از صدر اسلام تاکنون، و اموات بخصوص بدوارثین و بیوارثین بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم ⚜الهی عظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ 🔹🔹🔹 @razechafieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای شهید هر لحظه به یادتان هستیم شما که عند ربهم یرزقونید به یادمان باشید.🥀 بسته معنوی امروز هدیه به شهید: صلوات دعای فرج حمد و توحید ذکر استغفار آیت‌الکرسی زیارت عاشورا به‌عبادتی‌مهمان‌کنید📿 به‌شفاعتی‌جبران‌کنند✨ تمامی ذکرها هدیه به آقا امام زمان، اهل بیت، ۷۲ تن شهید کربلا و شهدای صدر اسلام تا کنون. همچنین مهمان امروز🌷 شهید محمد استحکامی جهرمی🖤💚 به نیت سلامتے و تعجیل در ظهور مولا صاحب الزمان (عج) سلامتی رهبرمان سید علے خامنه‌اے ، پیروزے غزه و فلسطین و نابودی هر چه زودتر اسرائیل، رفع مشڪلات کشور، بارش باران،شفاے بیماران،وحاجت روایی و عاقبت بخیرے همه ان شاءالله✅ 💚در صورت تمایل میتوانید اعلام ذکر کنید 🌙اللهم عجل لولیک الفرج🌙 پست بعدے معرفی شهید👇 @razechafieh
روایتـِــ عاشقـے...🌙 🌷شهید محمد استحکامے جهرمی تاریخ تولد: ۱۴ / ۴ / ۱۳۶۲ تاریخ شهادت: ۲۷ / ۷ / ۱۳۹۴ محل تولد: فارس، جهرم محل شهادت: سوریه *🌷راوی← محمد با همسرش طاهره زندگی عاشقانه‌ای داشتند🪄 از لحظه خواستگاری و سر به زیری بیش از حد محمد🌙تا دورانی که در نخلستان‌های جهرم با دوربین کوچکی که داشتند عکس‌های دونفره می‌گرفتند🍃محمد نام همسرش را "عاشقانه من" سیو کرده بود🌙دو فرزند از او به یادگار مانده🖇️محمد حتی حبوبات داخل کابینت آشپزخانه را هم حساب می‌کرد و خمس مالش را می‌پرداخت🌙ایشان داوطلبانه به سوریه رفت🕊️روز 8 محرم بود که دلتنگی و بی‌قراری طاهره بیشتر می‌شود🥀چند روزی از محمدش بی‌خبر بود.🥀همسرشهید← از محمد خبری نداشتم🥀با پدر محمد تماس گرفتم📞 اما خیلی با من حرف نزد،نگران شدم🥀 دوباره تماس گرفتم📞 دیدم صدای گریه می‌آید🥀تا گفتم آقاجون از محمد خبری شده؟ گفت: محمد دیگر تمام شد»🥀آنقدر گریه و بی‌تابی کردم که متوجه نشدم همسایه‌ها آمدند و مرا آماده رفتن کردند،🥀همه جا با محمدم اما بعضی جاها مثل حرم شاهچراغ دلتنگی برای محمد بیشتر می‌شود.🥀با هم به حرم شاهچراغ (ع) می‌رفتیم.🕌هر وقت دلم برای محمد تنگ می‌شود🥀با گوشی محمد شماره خودم را می‌گیرم📞 یا به گوشی محمد زنگ می‌زنم و می‌گویم محمد تو رفتی و عاشقانه‌ات را تنها گذاشتی.🥀ایشان وصیت کرده بود با لباس رزم و شهادت دفنش کنند که همینطور شد.»💫او به دست تکفیری ها‌ی تروریست به شهادت رسید🕊️و در عصر تاسوعا🏴 در جهرم به خاک سپرده شد*🕊️🕋 💙🌷 @razechafieh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داغ ابراهیم بر دل ماند...🥀 اسماعیل رفت...🥀 یک خبر تسکین این درد است... اسرائیل رفت!🔥 @razechafieh
همیشه به نیروها و رزمنده‌ها مے‌گفت: قبل از خواب زمزمه ڪنیم :  اَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتي تُحْرِمُنِیَ الْحُسَیْنْ  خدایا گناهانی را ڪه مرا از امام حسیݩ علیه‌السلام محروم می‌ڪند ، ببخش ... فرمانده شهید ...
! 🌷....من بودم و شهید امیر فرهادیان‌فرد و شهید عباس رضایی. وقتی خورد به تنه‌ام، به خودم اومدم. قد یه کُنده بزرگ نخل بود. فکر کردم تنه درخته، هیچی نگفتم، دُم بالاییش توی تاریکی از آب بیرون زده بود. گفتم همه چیز تمام شد. آروم گفتم: امیر، کوسه! گفت: هیس!... دارم می‌بینمش.... دیدم داره ذکر می‌خونه. من هم شروع کردم. همین‌طور داشت حرکت می‌کرد. اگه کوچک‌ترین صدایی درمی‌آمد با تیر عراقی‌ها سوراخ سوراخ می‌شدیم و اگه کاری نمی‌کردیم با دندون‌های کوسه تیکه تیکه می‌شدیم. کوسه به ما پشت کرد و مقداری دور شد. خوشحال شدم. گفتم حتما گرسنه نیست. آروم گفتم: امیر.... گفت: هیس!... شروع کرد به ذکر گفتن. کوسه دوباره به ما رو کرد، برگشت و نزدیک و نزدیک‌تر شد. 🌷امیر ذکر می‌گفت؛ من هم همینطور. نزدیک‌تر شد.... با خودم گفتم لعنتی! یا شروع کن، یا برو، انگار گرسنه نیستی.... کوسه شروع کرد دورمون چرخید. می‌گفتن کوسه قبل از حمله، دو دور، دور شکارش می‌چرخه، بعد حمله می‌کنه و دیگه تمومه. دور اول دورمون زده بود. من اشهدم رو خوانده بودم. چه سرعتی داشت. دور دوم رو که زد، با همه چیز و همه‌کس خداحافظی کردم: خانواده‌ام، بر و بچه‌های شناسایی، غواص‌ها و.... نزدیک نزدیک که رسید، صدای امیر آروم بلند شد، صداش هیچ وقت یادم نمی‌ره: --یا مادر، یا فاطمه زهرا(س)، خودت کمکمون کن.... کوسه داشت همین‌طور نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. دیگه با ما فاصله‌ای نداشت. گفتم.... 🌷گفتم دست به اسلحه یا نارنجک ببرم. به خودم گفتم شاید یه نفرمون رو کوسه بزنه، دو نفر دیگه رو عراقیا بکشن. منصرف شدم. کوسه از کنارمون رد شد. اون طرف‌تر ایستاد. صدای امیر بار دیگه به گوشم رسید: --یا مادر.... کوسه از ما دور شد و رفت. امیر توی آب گریه‌اش گرفت. باورمون نمی‌شد که هنوز زنده هستیم. پاش به خاک که رسید، مرغ هوا شد. عجیب عوض شده بود. این‌قدر منقلب شده بود که انگار یه نفر دیگه‌اس. بیشتر وقت‌ها غیبش می‌زد. پیداش که می‌کردن یه پناهی پیدا کرده بود، چشماش خیس بود و قرآن زیپی کوچولوش دستش بود. این اتفاق هفت شب قبل از عملیات والفجر ۸ افتاده بود. توی این مدت اگه امیر اسم حضرت فاطمه زهرا(س) رو می‌شنید، گریه اَمونش نمی‌داد. 🌹خاطره ای به یاد شهیدان معزز امیر فرهادیان فرد و عباس رضایی راوی: رزمنده دلاور احمد شیخ‌حسینی 📚 کتاب "آسمان زیر آب"، ص ۱۹
~🕊 ^'💜'^ ∘ خیلی‌به‌حضرت‌زینب‌‌علاقه‌داشت. ∘ یڪےازرزمنده‌هاڪه‌مدّاح‌بود،مےگفت ∘ درسوریه،وقتےحسینعلےمےآمد‌تا ∘ درهیئت‌،عزادارےوسینه‌زنےڪند، ∘ هرروضه‌اےڪه‌مےخواندم،مےگفت ∘ بخوان!فقط‌دو‌ڪلمه‌ی‌آخررا ∘ ازمظلومیّت‌حضرت‌زینب‌بخوان! ∘ وقتےمصیبت‌حضرت‌زینب‌را ∘ برایش‌مےخواندم، ∘ آنقدربه‌سرو‌سینه‌اش‌مےزد ∘ ڪه‌مےگفتم‌حسینعلے!‌این‌همه ∘ به‌سروصورتت‌مےزنے،‌دردت‌نمےآید؟ ∘ مےگفت: نه‌به‌خدا!‌من‌متوجّه‌نمےشوم! ✍🏻بہ روایت پدر