#مناجات
#امام_حسین_علیه_السلام
گرچه بار گنهم بُرده به تبعید مرا
باز با روی سیه یار پسندید مرا
با روی باز چنان بُرد در آغوش خودش
اصلا انگار گنه کار نمی دید مرا
چرخ ها را زده ام آمده ام خانه ی تو
خودمانیم ، کسی جز تو نفهمید مرا
بس که از بوی بد معصیتم بیزارند
یکی از لطف خود احوال ، نپرسید مرا
نام رحمن و رحیم تو به من جرات داد
حال دست خودتان هست ،نبخشید مرا !
حُکم کردند بگوئید سر سفره ، علی
یعنی ار ناحیه ی او بپسندید مرا
سالیانیست که بر سینه زدم سنگ علی
تا به سنگ محک یار بسنجید مرا
حتم دارم که خدا محض گُل روی حسین
می برد کرببلا تا به شب عید مرا
آخر ماه عوض اینکه بگوئید برو
پای شش گوشه ی ارباب ببندید مرا
هر حسینی که بروی لب من می آید
از دل عرش کُند فاطمه تمجید مرا
#حسین_قربانچه
@raziolhossein
#مناجات
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
الهی یا الهی بی نوایم
به لب نام تو گردیده نوایم
منم عبد سیه روی و تو مولا
تو هستی بی نیاز و من گدایم
کریمی و رئوفی و غفوری
گذشتی بارها از هر خطایم
گنه کردم گناهم را ندیدی
نمیدانم کجا رفته حیایم
تو ناز عبد آلوده کشیدی
به جای آنکه من سویت بیایم
من از غفلت ز کویت دور گشتم
ولی تو از کرم کردی صدایم
جدا گشتن ز تو عین ضرر بود
مکن از درگهت دیگر جدایم
اگر میخواستی من را نبخشی
چرا بردی به سوی کربلایم
گنهکارم ولی از در مرانم
که گریان یتیم مجتبایم
صدا زد ای عمو از ره بیا و
تماشا کن به زیر دست و پایم
#محمود_اسدی_شائق
@raziolhossein
#مناجات #رباعی
#ابوحمزه
وَأَنَّکَ لَاتَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِکَ إِلّا أَنْ تَحْجُبَهُمُ الْأَعْمالُ دُونَکَ؛
آبادی دل، خرابِ چشمانم شد
شوری گُنه، سراب چشمانم شد
محجوب نبوده ای تو از من امّا
اعمال بَدَم حجاب چشمانم شد
......
لَسْتُ أَتَّکِلُ فِی النَّجَاةِ مِنْ عِقَابِکَ عَلَى أَعْمَالِنَا بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَیْنَا
کشکول گدایی است در دستم و بس
دل را به امید و رحمتت بستم و بس
من تکیه نمی کنم به اعمال خودم
دل گرم به فضل و بخششت هستم و بس
.......
إِذَا رَأَیْتُ مَوْلایَ ذُنُوبِی فَزِعْتُ وَ إِذَا رَأَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ
آید چو گناهکاری ام در نظرم
می ترسم از آنچه خواهد آمد به سرم
در بخششت امّا به طمع می افتم
وقتی که کرامت تو را می نگرم
#عاصی_خراسانی
@raziolhossein
تو رسیدی و علی طعم پدر بودن را
و نبی صاحب فرزند پسر بودن را
فاطمه مادر یک قرص قمر بودن را
و خدا خالق خورشید دگر بودن را
حس نمودند و به یمن قدمت باران شد
با کریم دو جهان کار گدا آسان شد
#کریم_ابن_کریم
#محمد_صادق_ابراهیمی
@raziolhossein
#امام_حسن_مدح
"حَسن" بگو و ببین اسم محترم این است
هزار شکر مرا ذکر دم به دم این است
بگو همیشه که یا محسن بحقّ حسن
که پیش حضرت حق بهترین قسم این است
سه بار زندگی اش را تمام بخشید او
به هر چه هست کشیدن خط عدم این است
گرفته لقمه برای جذامیان حتی
بگو به مدعیان ، معنی کَرَم این است
به وقت بذل کریم و به وقت رزم دلیر
سخاوت است و شجاعت ، هم آن و هم این است
جمل که رفت به میدان ، علی چنین می گفت :
محمد حنفیّه ببین جَنَم این است
که گفته است حسن بی حرم بُوَد اصلا؟!
میان دل حرمش باشد و حرم این است
#عاصی_خراسانی
@raziolhossein
#امام_حسن_مدح
#امام_حسن_ولادت
#دوبیتی
بی خادم و بارگاه، شاه کرم است
خاکیست مزار او ولی محترم است
میخواسته زائر حسینش باشیم
این است دلیل اینکه او بی حرم است
از برکت سفرهاش کرم ساخته شد
از غربت او واژهی غم ساخته شد
زود است که از بقیع فریاد رسد
مردم! بشتابید حرم ساخته شد
از خوان کریم آب و نان میگیرم
با بردن نام او توان میگیرم
من روزی اربعین هرسالم را
در نیمهی ماه رمضان میگیرم
#علی_سلیمیان
.......
گر مس طلبی ، کریم زر خواهد داد
آمالِ تو زر شود ، گوهر خواهد داد
بر کاهل و رند نیست فرقی وقتی
از حدِّ مراد بیشتر خواهد داد
#حامد_آقایی
@raziolhossein
#امام_حسن_مدح
جز كريمان حاجتت را با كسي ديگر نگو
حاجت خود را به جز با آل پيغمبر نگو
دست خود بگذار تادر دست كريم اهلبيت
نام تو پرسيد اگر چيزي به جز نوكر نگو
چشم و دل سيريم ما از بس كرامت ديده ايم
از كرامت هاي حاتم روي اين منبر نگو
حاجت ما از گدائي بوسه بر دستان اوست
در ركوع اش آمديم اما از انگشتر نگو
چون حسن خيلي به نام مادرش حساس بود
هر چه ميخواهي بگو از روضه ي مادر نگو
روضه سنگين است،سنگين بود دست بي حيا
روضه هاي را كوچه را با گوش هاي كر نگو
خون دل خورد و نگفت اين راز را با هيچ كس
تا ابد راز حسن را محضر خواهر نگو...
#محسن_صرامی
@raziolhossein
#امام_حسن_ولادت
#رباعی
چون خلق جهان کرد خدای ذوالمن
خّلق حسنی خواسته به وجه احسن
از روی حسن، حُسن امامت افزود
پس گفت به لفظ قدرت احسن احسن
#اشراق_آصفی
@raziolhossein
#امام_حسن_مدح
باغ دل بتول و علی را ثمر حسن
دُر زینب است و لعل حسین و گهر حسن
شاه جهان علیست چه شاهی که بهر او
شد عرش حق اریکه و شد تاج سر حسن
در مدح مرتضی چه بگویم کزان تبار
دختر شدهست زینب کبرا، پسر حسن!
گردون طواف خانهی زهرا کند که گشت
ماه شبش حسین و به شامش سحر حسن
بر منتجب چه نام نهم غیر مجتبی
آن شاه حسن را چه بخوانم مگر حسن
ورد زبان عالمیان نام احمد است
ورد زبان حضرت خیرالبشر حسن
جانم به اهل بیت نبی! هر چهارده
اهل کرامتاند ولی بیشتر حسن
صحرا به یک اشاره شود حجرهی طلا!
باری کند ز لطف به خاک ار نظر حسن
هر روز کوچه کوچه پی سائلان روان
هر شب به کوچه های فلک رهگذر حسن
اندوهگین ماتم فرق علی حسین
اندوهگین روضهی دیوار و در حسن
آید صدای فاطمه بر گوش قدسیان
ای بی کفن حسین...الا خون جگر حسن!
لعنت به هرکه خوار و ذلیلت شمرده است
کوری چشمشان به توام مفتخر حسن
یا ایهاالعزیز! تو عزت عطا کنی!
هرکس که شد گدای تو شد معتبر حسن
جان مرا خدای کند خشت صحن تو
لطفی! که این دعا بشود "کارگر" حسن
از من سلام سوی خداوندگار حُسن
من کیستم؟؟ سلام خداوند بر حسن
#علیرضا_نورعلی_پور
@raziolhossein
#امام_حسن_مدح
فقیر آمد سراغش سیر برگشت
سفیه ساده، با تدبیر برگشت
کرامت خواست سر بالا بگیرد
حسن را دید و شد تحقیر ،برگشت
هزاران حیله آل امیه
برای جنگ ،بی تاثیر برگشت
خدا تنها خبر دارد که دستش
کجاها رفت تا شمشیر، برگشت
چه آمد بر سرش در کوچه آن روز
که کودک رفت اما پیر برگشت
مسیر خانه تا مسجد ،کم، اما
حسن با مادر خود دیر برگشت
نوشتند او میان کوچه دق کرد
فقط با معجزه ،تقدیر برگشت
برای زینب عاشورا شد آغاز
چو تابوت حسن با تیر برگشت
#نفیسه_سادات_موسوی
@raziolhossein
#امام_حسن_مدح
عجیب نیست که دائم سر زبان من است
حسن قشنگترین واژه درجهان من است
اگر به گفتن ذکرش همیشه مشغولم
زبان برای همین کار در دهان من است
همیشه أشهَدُ أَنّ حسن کریم الله
پس از علی ولی الله در اذان من است
گدای سفره ی او بوده اند اجدادم
همین بزرگترین فخر خاندان من است
به تیره روزی شب های خویش مفتخرم
برای اینکه حسن ماه آسمان من است
غم نداری خود را نمیخورم هرگز
چرا که مُهر حسن پای آب و نان من است
مرا به شاعر درگاه او شناخته اند
هزار شکر که در شهر این نشان من است
قبول اگر غزلم در خور مقامش نیست
ولی محبت او برتر از توان من است
اگر چه جان جهان شد برای ما اما
همیشه گفته حسن جان حسین جان من است
#سجاد_روانمرد
@raziolhossein
#امام_حسن_ولادت
پیاله را نفسِ شربتِ طهور شکست
نماز آینه ها را هبوط نور شکست
سکوت نیمه ی شب را طنین شور شکست
در ازدحام،پر و بال های حور شکست
تمام عرشِ برین محو چهره ی ماه است
لب ملائکه مشغول؛اَحسَنُ الله...است
تبسمش همه شهر را غزلخوان کرد
کویر خالی از احساس را گلستان کرد
و آسمان خدا را ستاره باران کرد
طراوت رمضان را دَمَش دوچندان کرد
ستاره ای بدرخشید و بی نقاب آمد
دُرُست نیمه ی این ماه،آفتاب آمد
به روحِ آیه ی تطهیرِ خویش،تن بخشید
به پیکر غزل خویش پیرهن بخشید
به حُسن عاطفه ی خویش،ذوالمِنَن بخشید
خدا به حیدر کرار خود حسن بخشید
به آفتاب بگوئید آمده قمرش
هزار جان گرامی فدای گُلپسرش
شراب عشق به قربان ساغرش رفته
هزار رود به دریای اطهرش رفته
فرشته وقت تماشاش شهپرش رفته
نگاه بندهنوازش به مادرش رفته
دل مرا بخدا بُرده خوی مادری اش
چقدر فاطمهوار است ذرّه پروری اش
به نام نامی شاه کرم،به نامِ حسن
قیام کرده کرامت به احترام حسن
شده است مرغ کرمخانه جلد بام حسن
هزار حاتم طایی بُوَد غلامِ حسن
گدا،یتیم و گرسنه به برکتش سیرند
جذامیان مدینه به پاش می میرند
شکستگیِ پر و بال را شفا دادن
مس وجودی عُشّاق را جلا دادن
به سائلان و گدایانِ خود بها داد
به دست با کرم خود به سگ غذا دادن
تمام این همه یک شمّه از کرامت اوست
نمی ز قطره ی دریای پُر سخاوت اوست
حسن دلاور آلِ نبیِ دادار است
میان لشکر حیدر امیر و سردار است
اگر که تیغ کِشد،کار دشمنان زار است
دُرُست مثل پدرجانِ خود جگردار است
یلی که بوسه زده جبرئیل دستش را
شتر سوار جمل خورده ضرب شصتش را
چِقَدر زحمت بی حد کشید و همت کرد
هزار بنده ی گمراه را هدایت کرد
برای دین خداوند استقامت کرد
بنای مکتب اسلام را مرمت کرد
چه رنج های فراوان به پای عشقش دید
سه بار مال خودش را برای دین بخشید
درخت خشک غمم،کوهساری از دردم
شبیه فصل زمستان گرفته و سردم
عزا گرفته ی این روزگار نامردم
برای حلم حسن آه می کشم هر دَم
کسی که ماهی دریا به پاش گریه نمود
برای غربت بی انتهاش گریه نمود
هنوز چشم ترم شورِ عشق کم دارد
چِقَدر سینه ی تنگم هوای غم دارد
غمی که ریشه ی دیرینه در دلم دارد
"امامزاده ی آبادی ام حرم دارد"
ولی برادر زینب نه مرقدی دارد
نه زائری،نه ضریحی،نه گنبدی دارد
قسم به باد که زنگار را ز شیشه زدود
قسم به آبی دریا،قسم به چشمه و رود
قسم به بال و پر یا کریمِ خاک آلود
به کوری همه ی آن حرامیان سعود
بقیع،مرکز دیدار شیعه ها گردد
قسم به فاطمه "صحن حسن" بنا گردد
#بردیا_محمدی
@raziolhossein