eitaa logo
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
445 دنبال‌کننده
3هزار عکس
287 ویدیو
29 فایل
ما اینجا جمع شدیم که بگیم... 💯میشه هم دیندار بود و هم به بالاترین لذت ها رسید رسالت دین در همین هست 👆 ارتباط با ما: @hajeb114
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
#نکات_تربیتی_خانواده ۱۲ 🌷 مهم ترین وظیفه ای که زن و شوهر ها و فرزندانشون نسبت به همدیگه دارن اینه ک
۱۳ 🔹مومن کیه؟ ✔️ کسی که دروغ نمیگه، فحش نمیده، آبروی کسی رو نمیبره، دزدی نمیکنه و... ✅ در حقیقت مومن کسی هست که آرامش کسی رو بهم نمیریزه. 😊 ✅ توی رفتار با خانواده تون به این نکته خیلی توجه کنید. به میزانی که به دیگران آرامش بدید در مقابلش آرامش و رضایت دریافت میکنید. ✔️🌺 خانواده ای که توش پر از آرامش باشه ✅✔️ اگه ده تا بچه هم داشته باشن، همه ی بچه ها به بهترین شکل ممکن تربیت میشن.😊😌 ⭕️ اما اگه خونه ای حتی پر از ثروت هم باشه اما آرامش نداشته باشه اگه یه دونه بچه هم داشته باشن 🚫 همون یه دونه، پدر و مادرش رو عذاب خواهد داد... 🔥🔥🔥 چقدر دنبال خونه ی آروم هستید؟⁉️ 🍃🌸 @razkhoda 🌸🍃
👀 👀 💞راه رسیدن به خدا دوست داشتن آدم هاست... اگر چه نتواتی کاری برای آنها انجام دهی. همین که دلسوز دیگران باشی ،به خدا مقرب میشوی و خدا به تو مهربان👌 🍃🌸 @razkhoda 🌸🍃
🌷 – قسمت 5⃣ ✅ ... پدرم طاقت دیدن گریة مرا نداشت، می‌گفت: « باشد. تو گریه نکن، من فردا می‌فرستم با مادرت به مدرسه بروی. » من هم همیشه فکر می‌کردم پدرم راست می‌گوید. آن شب را با شوق و ذوق به رختخواب می‌رفتم. تا صبح خوابم نمی‌برد؛ اما همین که صبح می‌شد و از مادرم می‌خواستم مرا به مدرسه ببرد، پدرم می‌آمد و با هزار دوز و کلک سرم را شیره می‌مالید و باز وعده و وعید می‌داد که امروز کار داریم؛ اما فردا حتماً می‌رویم مدرسه. آخرش هم آرزو به دلم ماند و به مدرسه نرفتم. نه ساله شده بودم. مادرم نماز خواندن را یادم داد. ماه رمضان آن سال روزه گرفتم، روزهای اول برایم خیلی سخت بود، اما روزه گرفتن را دوست داشتم. با چه ذوق و شوقی سحرها بیدار می‌شدم، سحری می‌خوردم و روزه می‌گرفتم. بعد از ماه رمضان، پدرم دستم را گرفت و مرا برد به مغازة پسرعمویش که بقالی داشت. بعد از سلام و احوال‌پرسی گفت: « آمده‌ام برای دخترم جایزه بخرم. آخر، قدم امسال نه ساله شده و تمام روزه‌هایش را گرفته. » پسرعموی پدرم یک چادر سفید که گل‌های ریز و قشنگ صورتی داشت از لابه‌لای پارچه‌های ته مغازه بیرون آورد و داد به پدرم. پدرم چادر را باز کرد و آن را روی سرم انداخت. چادر درست اندازه‌ام بود. انگار آن را برای من دوخته بودند. از خوشحالی می‌خواستم پرواز کنم. پدرم خدید و گفت: « قدم جان! از امروز باید جلوی نامحرم چادر سرت کنی، باشد بابا جان. » آن روز وقتی به خانه رفتم، معنی محرم و نامحرم را از مادرم پرسیدم. همین که کسی به خانه‌مان می‌آمد، می‌دویدم و از مادرم می‌پرسیدم: « این آقا محرم است یا نامحرم؟! » بعضی وقت‌ها مادرم از دستم کلافه می‌شد. به خاطر همین، هر مردی به خانه‌مان می‌آمد، می‌دویدم و چادرم را سرم می‌کردم. دیگر محرم و نامحرم برایم معنی نداشت. حتی جلوی برادرهایم هم چادر سر می‌کردم. 🔰ادامه دارد....🔰 @razkhoda
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 خدایا🙏 سرآغازصبحم را☀️ بایادونام تومیگشایم🌸 پنجره های قلبم را❤️ خالصانه وعاشقانه😍 بسویت بازمیکنم ✨ تانسیم رحمتت به آن بوزد🌸🍃 ناپاکیهای آنرا بزداید ❤️✨❤️ نوری ازمحبت به قلبم عطا کن🙏 #صبحتون_طلایی☀️ 🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 @razkhoda
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
* #راز_خـــــــدا * 7 💕◈•══•💖•══•◈💞 #مدیریت_رنج_ها 6 "حقیقتِ عملِ صالح" 🔸 برای اینکه ببینیم مبا
* * 8 💕◈•══•💖•══•◈💞 7 🔹 هر موقع دیدید که از یه کار خوب، خیلی خوشتون میاد، کمی دست نگه دارید! 🚸 ممکنه اون کار خوب، از روی هوای نفس باشه و برای همین اصلاً عمل صالح حساب نشه! 😒 ⛔️بسیاری از کارهایی که ما فکر میکنیم عمل صالح هستند، اگه روی اون ها دقیق بشیم متوجه میشیم که صرفاً برای ریا و خودنمایی و ارضای هوای نفس بوده ❌⛔️ و برای همین هم هست که معمولا در دینداری خودمون رشد چندانی نمیکنیم. 💢پس همیشه باید دنبال عمل صالحِ واقعی باشیم؛ یعنی عملی که توی اون، با برخی از دوست داشتنی هامون مخالفت کنیم... ✅ موضوع اصلی اینه که موقع انجام هر کار خوبی پا روی دل خودت میذاری یا نه؟! ✔️اصلِ عمل صالح، "اونی هست که مخالف هوای نفس ماست". ➖ببین عزیز دلم: آخرش باید هوای نفسِ نامردِ خودت رو بزنی. تا وقتی که مبارزه با نفس نکنی، هزاران کار خوب هم انجام بدی فایدۀ چندانی نخواهد داشت.☺️ در واقع با انجام کارای خوب، داری وقت خودت رو تلف میکنی.... 🔹🔸⭕️🔻 روی تک تک این جملات فکر کن.... ═<┅═> 💖 <═┅>═ @razkhoda ═<┅═> 🌺 <═┅>═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ آبروی دین رو برده کسی که از همه مردم دنیا بیشتر "لذت نمیبره" از زندگیش..... ⭕️اگه آدم شادی نیستی لطفا خودتو مذهبی معرفی نکن! @razkhoda
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
#نکات_تربیتی_خانواده ۱۳ 🔹مومن کیه؟ ✔️ کسی که دروغ نمیگه، فحش نمیده، آبروی کسی رو نمیبره، دزدی نمیک
۱۴ 🔶 گفتیم که اگه توی یه خانواده ای آرامش باشه ، اگه ده تا بچه هم داشته باشن همه به خوبی تربیت میشن.😌 ✅ ضمن اینکه به طور کلی هر چقدر تعداد بچه ها بیشتر باشه، تربیت بهتری هم خواهند داشت. ✔️ 🌷بالاخره یه برادر بزرگ تری هست، یه خواهر کوچکتری و... بزرگ تر ها سعی میکنن درست رفتار کنن جلوی کوچک تر ها و کوچکتر ها هم توسط بزرگترها کنترل میشن.✅🌺 👌 بچه ها یه خودکنترلی پیدا میکنن 🚸 تقریبا میتونم بگم خیلی بعیده که یه پدر و مادر بتونن یه دونه بچه رو درست تربیت کنن! 🔻 خدا به داد اون پدر و مادرایی برسه که یه بچه دارن! خیلی سختشونه. براشون دعا کنید.☺️ 💢 اگه بچه هاشون بد تربیت شدن قطعا مقصر هستن. ⚠️ راستی مراقب باشید شیطان فریبتون نده که اگه بچه بیارید فقیر میشید! نه اصلا هم اینطور نیست. اتفاقا بچه رزق و روزی خودش رو میاره... 💖 به خدا اعتماد کن... 🌷 @razkhoda
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
✍ #راز_شادی_درون۱۲🔰 💠 ما وقتی از نشاط و سرور عمیق قلبی صحبت می‌کنیم، باید تکلیف خودمان را با شادی و
۱۳ 🔰 💠 هرکدام از ما اگر عمیقاً شاد نیستیم یعنی دچار بیماری روحی هستیم، 👈لذا نمی‌توانیم شادی و شیرینی چیزهایی که خیلی شادی‌آور هستند- مثل عبادت- را بچشیم.😔 ✔️مثل مریضی که ذائقه‌اش خراب شده و نمی‌تواند طعم شیرینی را بچشد. ♨️مثلاً کسی که حسود شد، با هیچ چیزی شاد نمی‌شود، مگر اینکه محسود او نابود شود!❌ 💠 شاد نبودن و سرور نداشتن را «نداشتن یک مهارت یا یک صفت خوب» تلقی نکنیم!⚠️♨️⚠️ 💯 بلکه شاد نبودن را علامت این بگیریم که «من یک بیماری روحی دارم و عمیقاً دچار یک عادت غلط هستم!» ✔️ ✅لذا برای شاد بودن، باید این بیماری‌ها را در خودمان ریشه‌کن کنیم. 🍃🌸 @razkhoda 🌸🍃
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
🌷 #دختر_شینا – قسمت 5⃣ ✅ #فصل_اول ... پدرم طاقت دیدن گریة مرا نداشت، می‌گفت: « باشد. تو گریه نکن،
🌷 – قسمت 6⃣ ✅ .... دیگر محرم و نامحرم برایم معنی نداشت. حتی جلوی برادرهایم هم چادر سر می‌کردم. خانه عمویم دیوار به دیوار خانه‌ی ما بود. هر روز چند ساعتی به خانه‌ی آن‌ها می‌رفتم. گاهی وقت‌ها مادرم هم می‌آمد. آن روز من به تنهایی به خانه‌ی آن‌ها رفته بودم، سر ظهر بود و داشتم از پله‌های بلند و زیادی که از ایوان شروع می‌شد و به حیاط ختم می‌شد، پایین می‌آمدم که یک دفعه پسر جوانی روبه‌رویم ظاهر شد. جا خوردم. زبانم بند آمد. برای چند لحظه‌ی کوتاه نگاهمان به هم گره خورد. پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد. صدای قلبم را می‌شنیدم که داشت از سینه‌ام بیرون می‌زد. آن‌قدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم. بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آن‌جا هم یک‌نفس تا حیاط خانه‌ی خودمان دویدم. زن‌برادرم، خدیجه، داشت از چاه آب می‌کشید. من را که دید، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد. ترسیده بود، گفت: « قدم! چی شده. چرا رنگت پریده؟! » کمی ایستادم تا نفسم آرام شد. با او خیلی راحت و خودمانی بودم. او از همه‌ی زن‌برادرهایم به من نزدیک‌تر بود، ماجرا را برایش تعریف کردم. خندید وگفت: « فکر کردم عقرب تو را زده. پسر ندیده! » پسر دیده بودم. مگر می‌شود توی روستا زندگی کنی، با پسرها هم‌بازی شوی، آن‌وقت نتوانی دو سه کلمه با آن‌ها حرف بزنی! هر چند از هیچ پسر و هیچ مردی جز پدرم خوشم نمی‌آمد. از نظرمن، پدرم بهترین مرد دنیا بود. آن‌قدر او را دوست داشتم که در همان سن و سال تنها آرزویم این بود که زودتر از پدرم بمیرم. گاهی که کسی در روستا فوت می‌کرد و ما در مراسم ختمش شرکت می‌کردیم، همین‌که به ذهنم می‌رسید ممکن است روزی پدرم را از دست بدهم، می‌زدم زیرِ گریه. آن‌قدر گریه می‌کردم که از حال می‌رفتم. همه فکر می‌کردند من برای مرده‌ی آن‌ها گریه می‌کنم. 🔰ادامه دارد.....🔰 @razkhoda
#سلام_صبح_زیباتون_بخیر 🌺🍃🌺 ✨من در سبد صبح،سلامی دارم ☀️با تابش خورشید، پیامی دارم ❤️از هستی عشق، هستم پا برجا ✨با عشق خداوند،دوامی دارم! 🍃🌸 @razkhoda 🌸🍃
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
* #راز_خــــدا * 8 💕◈•══•💖•══•◈💞 #مدیریت_رنج_ها 7 🔹 هر موقع دیدید که از یه کار خوب، خیلی خوشت
* * 9 💕◈•══•💖•══•◈💞 8 یه خیال خام! ✅ گاهی ممکنه در بین دستورات خداوند متعال برخی لذّت ها دیده بشه، 🌺 مثل لذّت ازدواج و رابطۀ با همسر. 💕 👈این موارد طبیعتاً لذّت هایی داره و این یک لذّت خوب هست. 🔹اینا هست اما اصل دستورات الهی، تحمل رنج هست. چرا؟ 💢چون طبیعت انسان اینه که «هر موقع یه خوشی بهش میرسه، خوشحال میشه و هر موقع یه رنجی بهش میرسه زود ناراحت میشه!» 💖 امام صادق علیه السلام میفرماید: «قلب انسان اینطور سرشته شده است که از کسی که به او نفع برساند خوشش می آید و نسبت به کسی که به او ضرر میرساند، بغض و دشمنی پیدا میکند؛ 🌺جُبِلَتِ الْقُلُوبُ عَلَى حُبِ مَنْ یَنْفَعُهَا وَ بُغْضِ مَنْ أَضَرَّ بِهَا». پس اصل زندگی انسان ها همراه رنج هست. 🔹 چون نسبت به رنج خیلی حساسه و طبیعت دنیا اقتضا میکنه که توش رنج باشه. ═<┅═> 💖 <═┅>═ @razkhoda ═<┅═> 🌺 <═┅>═
👀 👀 💯نگران نگاه خـدا به خودت باش تا نگرانی از نگاه دیگران اسیرت نکند👌 ✔️مشڪل خود را رسیدن به رضایت خـ💞ــدا قرار بده تا... بسیاری از مشڪلاتت برطرف شود👌 🍃🌸 @razkhoda 🌸🍃
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
#نکات_تربیتی_خانواده ۱۴ 🔶 گفتیم که اگه توی یه خانواده ای آرامش باشه ، اگه ده تا بچه هم داشته باشن ه
۱۵ 💢قرآن میفرماید فرزندانتون رو از ترس فقر نکشید 🔹یعنی چه؟ 🔞 یعنی اون بچه ای که میخواید بیارید نگید که وضعیت اقتصادی خرابه و نمیشه بیاریمش! ✅ بچه ی بیشتر هم تربیت رو راحت تر میکنه ✅ و هم رزق و روزی آدم رو بیشتر میکنه. 🚸 فریب رسانه های نامردی که چشم دیدن جمعیت کشورمون رو ندارن و نخورید. 🔻اونا میخوان زندگی های ما پر از بدبختی و تنهایی باشه. خانواده های کوچک طبیعتا ضعیف هم هستن ⛔️ برای همین در مقابل شوک های اقتصادی خیلی آسیب پذیر میشن. ✅ فرض کنید یه خانواده ای 7 تا بچه داشته باشن خب اگه یکی از اعضای خانواده براش مشکل مالی پیش بیاد بقیه هستن که دستش رو بگیرن.😌☺️✅ اما سیاستمداران شیاد کاری کردن که خانوده های ما تک فرزندی یا نهایتا دو فرزندی باشن. معلومه همچین خانواده ی خیلی آسیب پذیر و ضعیف هست. ✅ با افزایش فرزند زندگی خودتون رو محکم و قوی کنید. در مسیر آرامش قدم بذارید... 🌷 @razkhoda
ماه رمضان🌙 برای آن است که یک ماه مرخصی از زمین برای سفر به ملکوت بگیریم😍 لحظه دیدار نزدیک است باز من دیوانه ام مستم 😢😭 #رمضان_پیشاپیش_مبارک✨ @razkhoda
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
🌷 #دختر_شینا – قسمت 6⃣ ✅ #فصل_دوم .... دیگر محرم و نامحرم برایم معنی نداشت. حتی جلوی برادرهایم هم
🌷 – قسمت 7⃣ ✅ ... آن‌قدر گریه می‌کردم که از حال می‌رفتم. همه فکر می‌کردند من برای مرده‌ی آن‌ها گریه می‌کنم. پدرم هم نسبت به من همین احساس را داشت. با این‌که چهارده سالم بود، گاهی مرا بغل می‌کرد و موهایم را می‌بوسید. آن شب از لابه‌لای حرف‌های مادرم فهمیدم آن پسر، نوه‌ی عموی پدرم بوده و اسمش هم صمد است. از فردای آن روز، آمدورفت‌های مشکوک به خانه‌ی ما شروع شد. اول عموی پدرم آمد و با پدرم صحبت کرد. بعد نوبت زن‌عموی پدرم شد. صبح، بعد از این‌که کارهایش را انجام می‌داد، می‌آمد و می‌نشست توی حیاط خانه‌ی ما و تا ظهر با مادرم حرف می‌زد. بعد از آن، مادر صمد پیدایش شد و چند روز بعد هم پدرش از راه رسید. پدرم راضی نبود. می‌گفت: «قدم هنوز بچه است. وقت ازدواجش نیست.» خواهرهایم غر می‌زدند و می‌گفتند: «ما از قدم کوچکتر بودیم ازدواج کردیم، چرا او را شوهر نمی‌دهید؟!» پدرم بهانه می‌آورد: «دوره و زمانه عوض شده. » از این‌که می‌دیدم پدرم این‌قدر مرا دوست دارد خوشحال بودم. می‌دانستم به خاطر علاقه‌ای که به من دارد راضی نمی‌شود به این زودی مرا از خودش جدا کند؛ اما مگر فامیل‌ها کوتاه می‌آمدند. پیغام می‌فرستادند، دوست و آشنا را واسطه می‌کردند تا رضایت پدرم را جلب کنند. یک سال از آن ماجرا گذشته بود و من دیگر مطمئن شده بودم پدرم حالاحالا‌ها مرا شوهر نمی‌دهد؛ اما یک شب چند نفر از مردهای فامیل بی‌خبر به خانه‌مان آمدند. عموی پدرم هم با آن‌ها بود. کمی بعد، پدرم در اتاق را بست. مردها ساعت‌ها توی اتاق نشستند و با هم حرف زدند و من توی حیاط، زیر یکی از  درخت‌های سیب، نشسته بودم. حیاط تاریک بود و کسی مرا نمی‌دید؛ اما من به خوبی اتاقی را که مردها در آن نشسته بودند، می‌دیدم. کمی بعد، عموی پدرم کاغذی از جیبش درآورد و روی آن چیزی نوشت. شستم خبردار شد، با خود گفتم: « قدم! بالاخره از حاج‌آقا جدایت کردند.» 🔰ادامه دارد....🔰 @razkhoda
🍃🌸 @razkhoda 🍃🌸 بوی آش نذری ماه مبارک میرسد باز وقت خواندن قدر و تبارک میرسد باز می خوانم شب اول دعای افتتاح باز میگیرم به زیر سایه قرآن پناه باز می خوانم میان گریه ها جوشن کبیر ذکر العفو و مناجات و اجرنا یا مجیر باز از فرط عطش چشمم سیاهی میرود از وجودم در همین حالت تباهی میرود باز می گویم پس از افطار با نان و نمک رو به سوی کربلا یا لیتنا کنا معک شبتون خدایی❤️ 🍃🌸 @razkhoda 🍃🌸
🌸✨🌸✨🌸 سلام 😊✋ #صبح_زیباتون_بخیر ☕ 🌹 😊 به برکت آخرین روز ماه رسول الله 💚 آرزومندم🙏❤️🙏 لحظه هاتون پراز شادی😊 زندگیتون پراز عشق❤ سفره تون پراز برکت و دعاهاتون مستجاب بشه🙏 #پیشاپیش_حلول_ماه_پربرکت_رمضان_مبارک 🎉 🎊 🎉 @razkhoda
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
* #راز_خـــــدا* 9 💕◈•══•💖•══•◈💞 #مدیریت_رنج_ها 8 یه خیال خام! ✅ گاهی ممکنه در بین دستورات خداون
* .... * 10 💕◈•══•💖•══•◈💞 ۹ 💖امام صادق علیه السلام میفرماید: «قلب انسان اینطور سرشته شده است که از کسی که به او نفع برساند خوشش می آید و نسبت به کسی که به او ضرر میرساند، بغض و دشمنی پیدا میکند؛ ✅ جُبِلَتِ الْقُلُوبُ عَلَى حُبِ مَنْ یَنْفَعُهَا وَ بُغْضِ مَنْ أَضَرَّ بِهَا». ⭕️ یکی از خصوصیات انسان اینه که: 👈اگه صد ها مورد نعمت بهش بدن خیلی زود فراموش میکنه، اما اگه یه رنج کوچک و گذرا رو ببینه مدام ازش یاد میکنه و نمیتونه اون رنج رو فراموش کنه. 💢 در نتیجه اگه به انسان هزاران خوشی داده بشه و در کنارش فقط چند تا ناخوشی هم بِدن، مدام حواسش به اون ناخوشی هاست. 😒 👈✔️ برای همین اصلِ مسیرِ ما توجه به رنج هست. ⭕️ مثلاً کسی که دچار یه بیماری میشه، خداوند متعال رو مقصر میدونه و به خدا میگه: مگه من چیکار کرده بودم که منو گرفتار همچین رنجی کردی؟! 😤 ⛔️چنین شخصی همیشه شاکی هست. در حالی که ممکنه علت این بیماریش، برخی اعمالش بوده باشه و خدا میخواسته که اون فرد رو متوجه برخی کاراش بکنه 👌 یا شاید هم خداوند متعال اون بیماری رو داده که "درجۀ اون شخص رو بالا ببره" در حالی که خودش این موضوع رو نمیدونه. 🔹🔹⭕️🔸🔹 🚫چنین آدمی همۀ خوشی هایی که داره رو کنار میذاره و همین یه دونه رنج رو میکِشه وسط و مدام به خدا اعتراض میکنه و میگه چرا این ناخوشی رو به من دادی؟! ═<┅═> 💖 <═┅>═ @razkhoda ═<┅═> 🌺 <═┅>═
1_7961824.mp3
1.35M
🎵کلیپ صوتی | شرط ورود به مهمانی خدا 🔻چگونه برای ورود به ماه رمضان آماده شویم؟ 👌 @razkhoda
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
#نکات_تربیتی_خانواده ۱۵ 💢قرآن میفرماید فرزندانتون رو از ترس فقر نکشید 🔹یعنی چه؟ 🔞 یعنی اون بچه ای
۱۶ "هیجان های مضر" 💢 هر یک از ما باید سعی کنیم از هر هیجان کاذب و مضری دوری کنیم. ⭕️ هر هیجانی که میخواد بهتون برسه یه نگاهی بهش بکنید 😒⁉️ ببینید اگه این هیجان براتون ضرر داره بهش اجازه ندید پاشو بذاره توی زندگیتون!❌ ⭕️ بهش بگو تو غلط میکنی بخوای آرامش زندگی منو ازم بگیری.😒 🔻🎶🎵🔻مثلا موسیقی های تند یکی از مهم ترین عوامل از بین بردن آرامش آدم هست. هیجان مضر و خطرناکی به آدم میده! بذارش کنار... 🔵 اگه کسی خواست مسخرت کنه و بگه تو اُملی که موسیقی گوش نمیدی ✔️ بهش بگو اتفاقا من خیلی برای خودم و اطرافیانم "شخصیت قائل هستم" که نمیخوام آرامششون رو از بین ببرم برای من آرامش انسان ها خیلی اهمیت داره... شما چطور؟☺️ 🌷 @razkhoda
🌙 و صدای قدم ماه خدا می آید.. 💠 پیامبر اکرم(ص): چون رمضان آید درهای بهشت باز شده و درهای دوزخ بسته گردد و شیاطین به زنجیر کشیده می شوند. @razkhoda
🌷رازخــــ‌ـدا 🌷
🌷 #دختر_شینا – قسمت 7⃣ ✅ #فصل_دوم ... آن‌قدر گریه می‌کردم که از حال می‌رفتم. همه فکر می‌کردند من ب
🌷 – قسمت 8⃣ ✅ ... شستم خبردار شد، با خود گفتم: « قدم! بالاخره از حاج‌آقا جدایت کردند.». آن شب وقتی مهمان‌ها رفتند، پدرم به مادرم گفته بود: «به خدا هنوز هم راضی نیستم قدم را شوهر بدهم. نمی‌دانم چطور شد قضیه تا اینجا کشیده شد. تقصیر پسرعمویم بود. با گریه‌اش کاری کرد توی رودربایستی ماندم. با بغض و آه گفت اگر پسرم زنده بود، قدم را به او می‌دادی؟! حالا فکر کن صمد پسر من است. » پسرِ پسرعموی پدرم سال‌ها پیش در نوجوانی مریض شد و از دنیا رفته بود. بعد از گذشت این همه سال، هر وقت پدرش یاد او می‌افتاد، گریه می‌کرد و تأثیر او باعث ناراحتی اطرافیان می‌شد. حالا هم از این مسئله سوءاستفاده کرده بود و این‌طوری رضایت پدرم را به دست آورده بود. در قایش رسم است قبل از مراسم نامزدی، مردها و ریش‌سفید‌های فامیل می‌نشینند و باهم به توافق می‌رسند. مهریه را مشخص می‌کنند و خرج عروسی و خرید‌های دیگر را برآورده می‌کنند و روی کاغذی می‌نویسند. این کاغذ را یک نفر به خانواده‌ی داماد می‌دهد. اگر خانواده‌ی داماد با هزینه‌ها موافق باشند، زیر کاغذ را امضا می‌کنند و همراه یک هدیه آن را برای خانواده‌ی عروس پس می‌فرستند. آن شب تا صبح دعا کردم پدرم مهریه و خرج‌های عروسی را دست بالا و سنگین گرفته باشد و خانواده‌ی داماد آن را قبول نکنند. فردا صبح یک نفر از همان مهمان‌های پدرم کاغذ را به خانه‌ی پدر صمد برد همان وقت بود که فهمیدم پدرم مهریه‌ام را پنج‌هزار تومان تعیین کرده. پدر و مادر صمد با هزینه‌هایی که پدرم مشخص کرده بود، موافق نبودند؛ اما صمد همین‌که رقم مهریه را دیده بود، ناراحت شده و گفته بود: «چرا این‌قدر کم؟! مهریه را بیشتر کنید» اطرافیان مخالفت کرده بودند. صمد پایش را توی یک کفش کرده و به مهریه پنج‌هزار تومان دیگر اضافه کرده و زیر کاغذ را خودش امضا کرده بود. 🔰ادامه دارد.....🔰 @razkhoda
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 سلام✋ #صبح_زیباتون_بخیر 🌹🍃🌹 به پنجشنبه اولین روز ماه💖 رمضان خوش آمدید🌹 صبحتون بخیر و شادی😊🌹 حال دلتون خوب💕 وجودتون سلامت💪 زندگیتـون غرق در خوشبختی😍 #صبحتون پر از انرژی مثبت و ایام به کام ☀️🌹☀️ 🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃 @razkhoda