💉41 هزار و 166 واحد واکسن کرونا به گروههای هدف ورامین تزریق شده است
👤فرماندار شهرستان ورامین گفت: از آغاز زمان اجرای طرح واکسیناسیون سراسری علیه بیماری کرونا تا پایان مردادماه امسال، 41 هزار و 166 واحد واکسن کرونا به گروههای هدف شهرستان ورامین تزریق شده است.
حسین کاغذلو روز شنبه در جلسه ستاد کرونا که در محل فرمانداری ورامین تشکیل شد اظهار داشت: از ابتدای اجرای طرح واکسیناسیون سراسری تا پایان مرداد ماه امسال، 41 هزار و 166 واحد واکسن شامل واکسن سینوفارم، آسترازنکا، کوایران برکت و اسپوتنیک به گروههای هدف شهرستان تزریق شده و با سرعت گرفتن روند واکسیناسیون، جمعیت بیشتری از مردم شهرستان تحت پوشش این طرح قرار میگیرند.
وی گفت: در حال حاضر عملیات واکسیناسیون در پایگاه تجمیعی امام حسین(ع) واقع در سالن وزشی سپاه، پایگاه تجمیعی شبکه بهداشت قدیم، پایگاه تجمیعی مجتمع آموزش عالی سلامت، مراکز 16 ساعته مرکز شهید مدنی خیرآباد، روستای باغخواص، محمدآباد عربها و مرکز شبانه روزی جوادآباد و سالن ورزشی شهید رجایی ویژه فرهنگیان انجام میشود.
وی با اشاره نقش مهم و مؤثر طرح شهید سلیمانی در قطع زنجیره کرونا و شناسایی مبتلایان به این بیماری گفت: از ابتدای اجرای طرح شهید سلیمانی تا کنون 17 هزار و 95 تست کرونای رپید (سریع) و 2 هزار و 326 تست PCR از افراد گرفته شده و مبتلایان شناسایی شده به مراکز درمانی ارجاع داده شدند.
کاغذلو از اجرای 16 هزار و 687 مورد بازرسی، صدور 2 هزار و 920 اخطاریه، پلمب 203 واحد متخلف، 56 مورد گندزدایی، ارسال 316 بسته معیشتی ، 628 مورد ویزیت افراد در منزل و ارجاع 9 مورد از بیماران ویزیت شده در منزل به مراکز درمانی در ایام اجرای طرح شهید سلیمانی خبر داد.
وی گفت: طی این مدت، 21 هزار و 177 نفر به بیمارستانهای ورامین مراجعه کردند که از این تعداد، 14 هزار و 474 نفر به صورت سرپایی مداوا شدند، 6 هزار و 728 نفر در بخشهای بیمارستان بستری و 425 نفر نیز در بخش مراقبتهای ویژه تحت درمان قرار گرفتند.
فرماندار ورامین تصریح کرد: شهرستان ورامین از 9 مرکز خدمات جامع سلامت شامل 3 مرکز شهری، 3 مرکز روستایی، 2 مرکز شهری روستایی، و یک مرکز شهری دولتی، 19 پایگاه سلامت شامل 6 مرکز شهی دولتی، 6 مرکز شهری برونسپاری شده، 5 مرکز حاشیه شهری برون سپار و 2 مررکز روستایی برخوردار است.
وی تعداد خانههای بهداشت روستایی را 24 واحد اعلام کرد.
کاغذلو گفت: در جریان شیوع ویروس کرونا، 4 مرکز خدمات جامع سلامت منتخب غربالگری کرونا، یک پایگاه سلامت محله محور شهید سلیمانی، 3 مرکز 16 ساعته شهید مدنی، روستای باغخواص و محمدآباد عربها و مرکز شبانه روزی جوادآباد و نیز پایگاه سلامت خیرآباد به مردم خدمات خود را ارائه کردهاند.
وی از برگزاری جلسات متعدد ستاد مقابله با کرونا، برگزاری جلسات ویژه طرح غربالگری اتباع، راهاندازی سامانه خودارزیابی توسط بهزیستی در ایام شیوع کرونا، برگزاری جلسات طرح رزمایش مواسات و همدلی با محوریت کمیته امداد و استفاده از ظرفیت بنیاد مستضعفان به عنوان بخشی از فعالیتهای ستاد کرونای شهرستان ورامین یاد کرد.
✅بـامـاهمراه باشید👇👇👇
@razmandegan_varamin
*این داستان واقعی بسیار زیبا و منقلب کننده است حتماً بخوانید و اگه هوای امام حسین رو کردید، التماس دعا*
💖💖💖💖
یکی از افرادی که کارش مدیریت کاروان های اعزامی از مشهد به کربلا بودو300 مرتبه به کربلا مشرف شده بود ، تعریف میکرد:
سال1396 شمسی در فرودگاه مشهد، در حال سر و سامان دادن به زائرین بودم، در همان اثـنا پروازهای دبی و ترکیه درحال مسافرگیری بودند.
تعدادی از زائران به من گفتند:
تفـاوت پـروازها را با هم ببینـیـد،
آنها با چه ظاهر و سر و وضعی هستند،
گویی بعضی ها هیچ اعتقادی به اسلام و
مسلمانی ندارند، حتی در آرایش کردن
گوی سبقت را از غربیها.. ربوده اند...
همینطور که درحال گفتگو بودیم، آقا و خانومی
به همراه دختر جوانی به سمت ما آمدند.
وضع ظاهرشان به همان پروازهای دبی و ترکیه میخورد.
وقتی به ما رسیدند گفتند:
کاروان اعزام به کربلا همینجاست؟
من که توقع این سوال را نداشتم گفتم:
بله، چطور مگه؟
آنها با خوشحالی گفتند:
اگر خدا قبول کند ما هم زائر کربلا هستیم.
من که بعد از حدود 300بار مدیر کاروان عتبات عالیات بودن، تا به حال اینگونه زائر نداشتم، کمی جا خوردم، ولی بعلت اینکه زائر حضرت بودند،
به آنها خوش آمد گفتم.
بالأخره همه زائرین سوار هواپیما شدند
من هم براساس وظیفه دینی و حتی شغلی قبل از
پرواز شروع کردم اصطلاحا به
امر به معروف و نهی از منکر،
(یعنی به درب میگفتم که دیوار بشنود)
میگفتم این مکانهای مقدسی که خداوند به ما توفیق زیارتشان را داده حُرمت بالایی دارند
و زائرین باید حرمت این اماکن را نگه دارند،
اما دختر این خانواده که گویا منظور اصلی من او بود
با حالت ناراحتی و بیاعتنایی به من فهماند
که اهمیتی برای حرف های من قائل نیست.
به نجف اشرف رسیدیم
من هم در زمانهای گوناگون میگفتم
که این مکان ها مقدس است و هر فرد حداقل باید ظاهرش را حفظ کند و آن دختر هم، بی اعتنایی میکرد.
تـااینکه روز آخر که در نجف اشرف بودیم
و فردا قرار بود عازم کربلاء معلی شویم؛
پدر آن دختر پیش من آمد و گفت:
حاصل زندگی من و همسرم همین یک دختر است
که پزشک اطفال است،شاید بخاطر عدم توجه ما،
او فقط در درس و شغلش موفق شده
و از اعتقادات دینی و اخروی تقریباً چیزی نمیداند!
ما تصمیم گرفتیم
او را به کربلا نزد سیدالشهدا علیه السلام بیاوریم
بلکه حضرت جبران کاستی ها و کمبودهایی که ما
طی این سالیان از نظر اعتقادی و دینی
برای فرزند دلبندمان گذاشتیم را بنمایند،
چون آرزوی هر پدر و مادری
عاقبت بخیری فرزندش میباشد.
دختر ما بخاطر نوع دوستان و جَـوی که بزرگ شده
تقریبا هیچ چیزی از مبانی دینی و اعتقادات
نمیداند و وقتی شما از لزوم رعایت حجاب صحبت میکنید، او به اتاق می آید دائم میگوید:
منظور حاج آقا فقط من هستم!
چون فقط در این کاروان منم که
سر و وضعم اینگونه است.
ما از شما میخواهیم که رعایت حال ما و
دخترمان را بفرمائید و دیگر چیزی نگوئید.
گفتم: این وظیفه من است که این مسائل را
برای زائرین گوشزد کنم تا حریم اهل بیت
علیهم السلام شکسته نشـود.
گفتگوی ما تمام شد،
و ما روز بعد عازم کربلاء شدیم.
صبح روز اول که در کربلا بودیم به لابی هتل آمده
و دیدم خانمی
با مقنعه بلند و چادر و حجابی کامل
منتظر من نشسته است و تا من را دید سلام کرد.
وقتی دید من با تعجب او را نگاه میکنم گفت:
ظاهراً من را نشناختید؛ من همان دختر بیحجاب
چند روز پیش هستم. از شما تقاضا دارم
اجازه دهید عبایتان را بشویم.
من که شوکه شده بودم گفتم:
اولا من معنای حرکات و رفتار قبل با حالت
امروزتان را نمیفهمم؛ ثانیاً شما هم زائر هستید
هم پزشک؛ در شأن شما نیست که
عبای من را بشوئید، من این کار را نمی کنم.
درحالیکه گریه میکرد از من خواهش کرد
که اجازه دهم!! توجه که کردم دیدم واکس تهیه
کرده و تمام کفش های کاروان را واکس زده بود.
به او گفتم تا نگویی چه شده من نمیگذارم..
باحال گریه گفت: دیشب وقتی وارد کربلا شدیم
من در عالم رؤیا خدمت سـیدالشهـدا آقا
ابـاعبـدالله الحسین علیه السلام شرفیاب شدم.
حضرت من را به اسم مستعاری که دوست داشتم صدا زدند و فرمودند:
دخترم ؛ من خواستم که تـو به کربـلا و به زیارت من بیایی و تا وقتی که من کسی را دعـــوت نکنــم هیچکس نمیتواند به این مکان بیاید. حرفهایی که مدیر کاروان میزد همانی بود که ما دوست داشتیم و به زبانش جاری میشد، برو عبایش را بگیر و آن را بشوی تا از او دلجویی کرده باشی.
و بعد فرمودند: دخترم تو دکتر اطفال هستی،
طفل مریضی دارم میخواهم درمانش کنی.
او در حالیکه گریه میکرد می گفت:
حضرت طبیب همه عالم هستند...
ولی به من فرمودند دنبال من بیا...
بـه همراه حضرت از دو اتاق رد شدیم و
وارد اتاق دیگری شدیم، روی سکویی طفلی شـش ماهه دیدم که
مثل قرص ماه میدرخشید
و تیری سه شعبه به گلویش اصابت کرده بود.
حضرت فرمودند: پسرم را درمان کن.
(خا
نم دکتر در حالیکه بشدت گریه میکرد، سؤ
ال کرد:
حاج آقا مگر امام حسین علیه السلام فرزند ۶ماهه داشتند؟ چرا تیر ۳شعبه به گلویش زده بودند؟)
من که بغض گلویم را گرفته بود گفتم:
بله، ولی این سؤالها را نپرس...
ایـنها روضههای سوزناکی است
که جگر انسان را کباب میکند.
اما او که تازه وقایع کربلا را شنیده بود دوباره
پرسید: چرا تیر 3شعبه به گلوی این طفل زدند؟😭
گفتم:چون امام حسین علیه السلام طفل شیرخواره اش را بر روی دست گرفته بودند و به دشمنان منافق و کافر فرمودند: حالا که به زعم خودتان با من دشمن هستید
و می جنگید خودتان این بچه را بگیرید
و سیراب کنید.
خانم دکتر در حالیکه بسیار منقلب شده بود و هق هق
گریه میکرد گفت: آخر کجای عالم در جواب درخواست
آب دادن به طفل 6ماهه، آن هم فرزند پیامبرشان،
با تیر سه شعبه به گلوی آن بچه پاسخ میدهند؟!
حاج آقا من در عالم رؤیا دیدم که
حتی آن تیر سمی و زهر آلود نیز بود!!!
و بلند بلند گریه می کرد...
به برکت سید الشهدا علیه السلام آن خانم دکتر جوان چنان متحول شده بود که موقع بازگشت کاروان به ایران میگفت: من با شما نمی آیم و می خواهم اینجا باشم... من قلبم و روحم در کربلاست...
بالأخره با اصرار فراوان و قول به اینکه دوباره برای پابوس و عرض ارادت به کربلا می آید حاضر شد برگردد.
بعد از چند هفته که به مشهد مقدس مراجعت کردیم،
روزی وارد مطبش شدم، دیدم که عکسها و نوشتههایی
بر روی دیوار از امام حسین علیه السلام زده شده بود.
آنجا دیگر دکتری مؤمنه و صالحه و دلباخته سید الشهداء علیه السلام بود، دکتری که حالا بسیار باوقار و امام حسینی شده بود و حتی مریض ها هم در مطبش صف کشیده بودند.
با خوشرویی ار من پذیرایی کرد و گفت:
باور نمیکنید از زمانی که از کربلا به مشهد آمدم،
امام حسین علیه السلام به نگاهم و قلمـم
اثری عجیب داده اند چرا که من با همان نگاه اول
درد و مرض اطفال را تشخیص میدهم
و حتی آنها را برای آندوسکوپی هم نمیفرستم
و با اولین نسخه مریضها خوب میشوند،
فقط به برکت آقای مظلوم و کریم مولانا اباعبدالله الحسین علیه السلام
📕کتاب خروش خدا صفحه 83📕
علیرضا ثبتی گجوان
💟خدایا به خون گلوی حضرت علی اصغر علیه السلام،
خون آن مظلومی که به فرموده امام صادق علیه السلام
"اگر یک قطره از آن بر روی زمین ریخته می شد،
خداوند قهار بساط زمین و آسمان را جمع می کرد"
قَسَمت میدهیم
آخرین خلیفه و جانشینت را
بدون وقوع علائم حتمی در عالم،
ظاهر بفرما آمین یا رب العالمین...
🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 این داستان زیبا را برای افراد و گروه های مختلف ارسال کنید.امید است در این ایام مورد لطف وعنایت آقا ابا عبدالله الحسین (ع )قرار گیرند.
@razmandegan_varamin
جلایی پور گفته کابینه کارامد نیست چون حاکمیت پسند است
این نگاه مبتنی بر فروضی است که این جماعت به صورت قالبی دارند:
هر کس به نظام معتقد است ناکارآمد است
هر کس با نظام زاویه دارد مقبول است
هر منتقدی فهیم و کارآمد است
هر همراهی اره بله قربانگو و بی خاصیت است
مرام تجدیدنظرطلبان همین است
تصویر پایین، لحظهی ورود مقام مصری به عراق /پرچم ها را ببینید، پرچم ایران را گذاشته اند کنار سعودی/تصویر بالا ،وجایِ وزیر خارجه ایران را کنار سعودی تعیین کرده اند، امیرعبدالهیان اما جلو صف را برای ایستادن انتخاب کرده، کنار وزیر سعودی خالی است.
سعودی رفتارش را عوض کند، بعد بیاید محضر ایران...
رفتار عزتمندانه یک وزیر
@razmandegan_varamin
«حجاب» تنها تولیدکننده چادر مشکی ایران
🧵 دانش تولید چادر مشکی در کارخونه حجاب شهرکرد از کشور کُره وارد و بومیسازی شده.
🧵کیفیت پارچه چادری تولیدی این کارخونه خیلی بالاست و در عین حال قیمتش هم پایینتر از چادرهای وارداتی خارجیه.
🧵محمدحسن میری مدیرعامل کارخونه حجاب شهرکرد میگهاین واحد تولیدی با هدف اینکه چادر مشکی با قیمت مناسب عرضه بشه تا همه اقشار توان خریدش رو داشته باشن سالانه ۱۰ میلیون متر پارچه چادر مشکی با سود خیلی کم تولید میکنه که به صورت مستقیم تونسته برای ۵۰۰ نفر هم اشتغال ایجاد کنه.
🧵همه مشتریان میتونن برای خرید مستقیم انواع پارچه و چادر مشکی تولید کارخانه وارد سایت فروش به آدرس bidamin.ir بشن و به قیمت خود کارخانه حتی به تعداد ۱ قواره پارچه و با ضمانت بازگشت کالا پارچه و چادر مورد نیازشون رو بخرن.
@razmandegan_varamin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اقدام معنادار وزیرامور خارجه ایران
در پایان مراسم کنفرانس بغداد هنگامی که نوبت به عکس پایانی حضار مراسم رسید ، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران در صف اول و در کنار سران کشورهای شرکت قرار گرفت.
این اقدام احتمالا در پاسخ به شیطنت تیم تشریفات مراسم جهت کنار قرار گرفتن وزرای امور خارجه جمهوری اسلامی و سعودی انجام شد که دقت نظر وزیر امورخارجه ایران را نشان می دهد.
همچنین حضور وزیر امور خارجه ایران در کنار سران رده اول کشورها پیغامی به کشورهای منطقه ای و بین المللی ارزیابی می شود.
این اقدام بازتاب زیادی در رسانه های عربی داشته است
هدایت شده از واحد آموزش بنیادفرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)ورامین
✍️ دل نوشته #شهید_عباس_دانشگر:
میخواهم عوض شوم. همه زندگی ام را عوض کنم. میخواهم آن کسی باشم که دوست دارم؛ نه آن چیزی که یک ذهن مریض از من ساخته است. هرگز از تاخیر و دیرشدن آرزوهایم ناامید نمی شوم. زیرا بخشش الهی به اندازه نیت است.
@mahdaviatvaramin
4 شهرستان در استان تهران از وضعیت قرمز خارج شد/ محدودیت تردد ادامه دارد
🔹طبق آخرین وضعیت رنگبندی شهرستانها که توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام شد، 4 شهرستان در استان تهران از وضعیت قرمز کرونایی خارج و به رنگ نارنجی درآمد.
🔹شهرستانهای پاکدشت، پردیس، بهارستان و پیشوا به رنگ نارنجی درآمدند و سایر شهرستانهای استان تهران همچنان در وضعیت قرمز کرونایی قرار دارند.
@razmandegan_varamin
هرچی دامن کوتاهتر میشه، متلکها بیشتر میشه!
تقصیر آقایونه یا خانوما؟!
مطلب جالب یکی از مجلات اوایل دهه ۵۰.
@razmandegan_varamin
حی علی الجهاد
آغاز ثبت نام و جذب پایگاه بسیج حضرت رسول ص
(عضو عادی می پذیرد)
جهت مراجعه و ثبت نام:
@p_hazratrasol
09192913463
پایگاه بسیج حضرت رسول ص
شعبه نیروی انسانی پایگاه
خیلی قشنگه
از قدیم گفتن اگه کسی رو خواستی بشناسی باهاش همسفر شو
با یکی از دوستام تازه آشنا شده بودم یه روز بهم گفت فردا میخوام برم شیراز.
گفتم: منم کار دارم باهات میام.
1- سر وعده اومد در خونه مون سوئیچ ماشینشو دو دستی تعارف کرد گفت بفرما شما رانندگی کنید.
گفتم ممنون؛ حالا خسته شدی من میشینم. معرفت اول
2- رسیدیم سر فلکه خروجی شهر خواستیم از دکه یه چیز خوردنی برا تو راه بگیریم . من رفتم از دکه اولی بخرم گفت بیا از اون یکی بخریم. گفتم: چه فرقی داره؟!!!
گفت: اون مشتریهاش کمتره، تا کسب اونم بگرده...
3- ایستگاه خروجی شهر گفتم صبر کن دوتا مسافر سوار کنیم هزینه بنزین در بیاد.
گفت: این مسافرکش ها منتظر مسافرن، گناه دارن، روزیشون کم میشه.
3-بین راه یه مسافر فقیری دست بلند کرد. اونو سوار کرد. مسیرش کوتاه بود؛ پول که ازش نگرفت، 5هزار تومن هم بهش داد.
گفتم رفیق معتاد بود ها.
گفت: باشه اینها قربانی دنیاطلبان روزگار هستن. مهم اینه که من به نیّت خشنودی خدا این کار را کردم.
5-رسیدیم کنار قبرستان شهر، یه آدم حدود چهل ساله یه مشما قارچ کوهی دستش بود. بهش گفت: همش چند؟ گفت: 13هزار تومن. ازش خرید.
گفتم: رفیق اینقدر ارزش نداشتا. گفت میدونم میخواستم روزیش تامین بشه..
6- رسیدیم شيراز، پشت چراغ قرمز یه بچه 10ساله چندتا دستمال کاغذی داشبردی دستش بود. گفت 4تا 5هزارتومن.
4تا ازش خرید. گفتم رفیق اینقد ارزش نداشتا.
گفت: میدونم، میخواستم روزیش تامین بشه. گناه داره تو آفتاب وایساده.
یه جای دیگه هم از یه بچه یه کتاب دعا خرید 2 هزاروتومن!!!
7- از روی یک پل هوایی رد میشدیم، یه پیرمرد دستگاه وزنه (ترازو) جلوش بود. یه کم رد شدیم، یه دفعه برگشت گفت میای خودمونو وزن کنیم؟
گفتم: من وزنمو میدونم چقدره. گفت باشه منم میدونم اگه همه مثل من و تو اینجوری باشن این پیرمرد روزیش ازه کجا تامین بشه؟!!!
گفتم باشه یه پولی بهش بده بریم. گفت نه، غرورش میشکنه، میشه گدایی؛ اینجوری میگه کاسبی کردم.
8-یه گدایی دست دراز کرد. یه پول خورد بهش داد. گفتم: رفیق اینها حقه بازنا.
گفت: ما هیچ حاجتمندی را رد نمیکنم. مبادا نیازمندی را رد کرده باشیم.
9-اگه میخواستم در مورد یکی حرف بزنم بحث رو عوض میکرد
میگفت شاید اون شخص راضی نباشه در موردش حرف بزنیم و غیبتش رو کنیم...
10-یکی بهش زنگ زد گفت پول واریز نکردی؟!!!
گفتم: رفیق، بچه هات بودن؟
گفت: نه، یه بچه فقیر از مهدیه رو حمایت مالی کردم. اون بود زنگ زد.
گفتم: چن بهش میدی؟!!!
گفت سه مرحله در یک سال 900 هزار تومن. اولِ مهر، عید و تابستان سه تا سیصدتومن.
11-تو راه برگشت هم از سه تا کودک آویشن کوهی خرید. گفت اگر فقط از یکیشون بخرم اون یکی دلش میشکنه.
میدونین من تو این سفر چقد خرج کردم؟!!!
3هزار تومن!!!
یه بستنی برا رفیقم خریدم چون همینقدر بیشتر پول تو جیبم نبود. من کارت داشتم رفیقم پول نقد تو جیبش گذاشته بود. به من اجازه نمیداد حساب کنم.
میدونین شغل رفیق من چه بود؟!!! برق کش، لوله کش، تعمیرکارِ یخچال و کولر و آبگرمکن بود و یه مغازه کوچک داشت.
میدونین چه ماشینی داشت؟!!! پرایدِ 85
میدونین چن سالش بود؟!!!
34 سال.
میدونین من چه کاره بودم؟!!!
کارمند بودم، باغ هم داشتم.
میدونین چه ماشبنی داشتم؟
206 صندوق دار؛ کلک زدم گفتم خرابه که اون ماشینشو بیاره..
دوستم یه جمله گفت که به دلم نشست:
دستهایی که کمک میکنن
مقدس تر از لبهایی هستن که دعا میکنن. بنده مخلص خدا بودن به حرکت است نه ادعا
بعضیها بزرگوار به دنیا اومدن تا دیگران هم ازشون چیزایی یاد بگیرن
سلامتی همه اونایی که فقط قصدشون به نیت رضای خدا بودن هست.نه جایگاه وپست ومقامشون.بلند صلوات بفرست
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قسمتی از سخنرانی نجیب الله ، وی رئیس جمهور افغانستان در سالهای 1986 تا 1992 بود که بدست طالبان کشته شد
تاحالا از خودتان سوال کردید چرا گروه های تروریستی مثل طالبان، القائده، داعش و... هیچ وقت علیه اسرائیل نمی جنگند؟!
@BisimchiMedia
هدایت شده از بیسیمچی مدیا 🎬
قبلا وزیر خارجه داشتیم الانم وزیر خارجه داریم
عبداللهیان در جایی که براش توی اجلاس بغداد مشخص کرده بودن قرار نگرفت و رفت ردیف جلو در رده رئسای جمهور ایستاد و به همه نشون داد وزیر ایرانی در حد رئیس جمهور بقیه کشورهاست
یه بنده خدایی هم بود میرفت توی اجلاسای جلو بقیه زانو میزد :)))
@BisimchiMedia
کریم نیکویی سرباز دورگه ایرانی آمریکایی ارتش تروریستی آمریکا، در انفجار اخیر فرودگاه کابل کشته شد.
هنوز ایران پرستها و سلطنت طلبها خونشون به جوش نیومده که چرا آمریکا جوون بیگناه ایرانی رو به کشتن داد؟ هنوز کسی نگفته افغانستان به آمریکا چه که برداشته سرباز برده اونجا؟
@razmandegan_varamin
هدایت شده از واحد آموزش بنیادفرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)ورامین
🔺تصویر زیبا از نیروهای یگان فاتحین سپاه حاضر در مسابقات ارتش های جهان در روسیه مسلح به سلاح هجومی ak-103 و تپانچه cz-75
#سربازان امام زمان (عج)
@mahdaviatvaramin
مرکز اعزام رزمندگان شهرستان ورامین
⭕️ برگزاری ایستگاه جذب به منظور دعوت و ثبت نام جوانان و نوجوان به عضویت در بسیج در حاشیه برگزاری هیا
🔵 ایستگاه جذب
⭕️ دومین مرحله از فراخوان جذب به بسیج با توزیع تراکت در بین هیاتهای مذهبی و اهالی محل
۱۴۰۰ / ۰۶ / ۰۷
♦️ واحد نیروی انسانی پایگاه بسیج شهید کاشانی
♦️ حوزه مقاومت ۶ امام سجاد (ع)