پیش بینی عجیب 2855 روز قبلِ رهبر ایران!
سید علی حسینی خامنهای چطور بر خلاف نظر همگان "شکست ائتلاف عربی" را پیش بینی کرد؟
پیش بینی امروز رهبر ایران 14 سال دیگر محقق خواهد شد؟
در فروردین سال 1394 رهبر ایران در یک سخنرانی به #جنگ_یمن میپردازد.
اگر به سال 98 برگردیم امکان پیروزی سعودی در نبردی که راه انداخته بسیار بالا به نظر میرسد.
اولا یک ائتلاف چند ملیتی فوق العاده پر سر و صدا به راه انداخته است.
دوما از جنگنده تا بهترین ابزار نظامی را خریده و با کمک چندین کشور حملات هوایی به یمن را آغاز کرده است.
سوما در میدان بهترین نیروهای مزدور را از کشورهای آفریقایی و عربی به یمن آورده و به بهترین تسلیحات مجهز کرده است.
چهارما چیزی از کارخانه های تسلیحات سازی آمریکا و غرب نبوده که نخریده باشد...
از همه مهمتر رسانه و حاکمیت های غرب و نظام بین الملل هم کاملا هماهنگ، با این حملهی نظامی همراهی میکنند.
تقریبا همه چیز روی کاغذ تمام شده و سعودی فاتح جنگ است.
در چنین شرایطی رهبر چیزی میگوید که همه را شوکه میکند.
گاه انسان از وقوع یک حادثه سخن میگوید آن هم در شرایطی که اسناد و شواهد نشان میدهد که در آینده پیش رو شاهد وقوع چنین چیزی خواهیم بود. اما گاه ماجرا متفاوت است. شواهد نشان میدهد که گزینه ی (الف) اتفاق میافتد. با این وجود فردی بر خلاف نظر همه تاکید دارد که قطعا گزینه (ب) رخ خواهد داد.
در این صورت ماجرا را باید با تأمل بیشتری بررسی کرد.
با در نظر گرفتن اوضاع آن روزها و دستِ برتر سعودی و حمایت حداکثری آمریکا این جمله از رهبر ایران را بخوانید: سعودی ها بدعت بدی گذاشتند در این منطقه و البته خطا کردند، اشتباه کردند!!
کاری که امروز دولت سعودی در یمن انجام میدهد عیناً همان کاری ست که صهیونیستها در غزه انجام دادند.
سعودی ها در این مسئله خسارت خواهند دید، ضرر خواهند کرد و آنها به هیچ وجه پیروز نخواهند شد. دلیل بسیار واضحی دارد.
دلیلش این است که توانایی های نظامی صهیونیستها چندین برابر توانایی نظامی این سعودیهای کذا و کذا (خنده حضّار) بود.
چند و چندین برابر اینها، آنها توانایی نظامی داشتند، طرف مقابلش هم غزه یک وجبی بود. این جا طرف مقابل، یک کشور است، یک کشور ده ها میلیونی، یک ملت، کشور پهناور و وسیع.
اگر آنها توانستند در غزه پیروز شوند، این ها هم خواهند توانست در اینجا پیروز بشوند؛ البته آنها هم پیروز می شدند باز پیروزی این ها احتمالش صفر بود، الآن احتمالش زیر صفر است. این ها قطعا ضربه خواهند خورد. قطعا بینی سعودی ها به خاک مالیده خواهد شد.
حدود 2855 روز از آن پیش بینی رهبر ایران گذشته است.
حالا سعودی و یمن در حالت آتش بس هستند و همزمان سعودی دارد مذاکراتی را با انصارالله انجام میدهد و همچنین پیام هایی را به طرف یمنی مخابره و تاکید کرده که ما آماده پذیرش پایان جنگ هستیم! منتها درخواست داریم بپذیرید که عمق سعودی را تهدید نکنید!!
رهبر ایران چطور به این جمع بندی رسید که با قطعیت از شکست سعودی بگوید؟
آیا آنچه او میگوید خروجی نتایج مراکز آینده پژوهی است؟
اگر چنین است اولاً چرا آمریکا با این همه ادعا چنین مراکزی ندارد؟
و چرا آنها نتوانستند شکست "گاو شیرده" را پیش بینی کنند؟
دوما چرا آنهایی که در ایران دورِ یک میز با رهبر این کشور مینشینند اعتراف میکنند که او بر خلاف درکِ همه ی آنها از حقیقت، نظر داده و اتفاقا حالا اثبات شده که او درست گفته است؟
پس میتوان با قطعیت گفت آنچه رهبر ایران گفته مانند آنچه درباره جنگ 33 روزه (پیش بینی پیروزی حزب الله) مطرح کرده بود چیزی فراتر از یک آینده پژوهی است.
درست در همان زمان هم چهره هایی مثل #قاسم_سلیمانی که اشراف دقیقی به حقایق میدان داشتند تاکید میکردند که ما از پیش بینی ایشان به شدت متعجب شدیم و حیرت کردیم که چنین چیزی دقیقا بر خلاف حقایق میدان و نظر همگان رخ داد...
بیش از صد روز از ناآرامیهای ایران گذشته است.
رهبر ایران که پیش بینیهای مختلفی را در کارنامه دارد این نا آرامیها را با جنگ احزاب مقایسه کرده است.
جنگ احزاب از جمله نبردهای سختی ست که بر رسول خدا تحمیل شد اما پایانش به فتح مکه منجر شد.
سید علی حسینی خامنه ای که در جنگ 33 روزه بر خلاف همه از پیروزی تاریخی #مقاومت حرف میزد و 2855 روز پیش از شکست سعودی میگفت کدام حقیقت را در ناآرامی های امروز دیده است؟
14 سال بعد چه چیزی قرار است پیش روی ایرانیان باشد؟
فعلا برای قضاوت زود است.
باید جلو تر برویم تا ببینیم حقایق پیش رو، برای ما چه خواهند داشت...
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3
اگر شما دوست دارید کمی شبیه "قاسم سلیمانی" مسائل را بفهمید متن امشب را بخوانید
سالهاست دارم به یک سوال فکر میکنم:
قاسم سلیمانی مسائل را چگونه می فهمید؟
بیست و چهار ساعتِ زندگیِ او چگونه میگذشت؟
اگر خبر خوبی میشنید یا خبر بدی میشنید اولا در ذهنش چه میگذشت !
دوما آن را چگونه تحلیل میکرد؟
سوما واکنشش (به اطرافیان و در فضای عمومی تر) به آنچه از خبر فهمیده بود چگونه بود؟ او چگونه مسائل را میفهمید و چه محتواهایی را دنبال میکرد؟
برای درک همین سوال کوشیدم بسیاری از کتاب ها و مطالبی که او دنبال میکرده را پیدا کنم بلکه ببینیم زندگی به سبک #قاسم_سلیمانی چگونه بوده است.
عادت ندارم کتاب معرفی کنم و خیلی وقت است که چنین نکرده ام اما در بررسی احوالات حاج قاسم به یک کتاب رسیدم که او بسیار بسیار بسیار به یارانش توصیه کرده که آن را تهیه کرده و بخوانند.
نام کتاب "کتاب کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی" بوده است؛ اما ماجرای کتاب چیست؟
سالیان سال یک سوال جدی ذهن ژنرال سلیمانی را درگیر خود میکند و آن سوال این بوده است: ریشه ی اصلی دشمنی های دنباله دار غرب و آمریکا با ایران چیست؟
او در همین خصوص به کتاب "کتاب کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی" میرسد. کتابی که مربوط به دوره ی حکومت حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام است و به ریشهی دشمنی ها با او میپردازد.
حاج قاسم درباره این کتاب میگوید:
"این کتاب را با دقت خوانده ام. چرا میگویم بخوانید؟ چون در هر جریان مهمی آفت های مهمی هم به وجود می آید که اگر از آنها مراقبت نشود آن جریان اثر گذار به این دلیل که مورد توجه و طمع است آسیب خواهد دید.
شما می بینید معاویه با خلفای قبل از امیرالمومنین کاری نداشت. اصلا جنگی با آنها نمیکرد و کاری با آنها نداشت و توطئه ای بر علیه آنها انجام نمیداد مثل همین وضعی که ما امروز داریم در جهان امروز، خیلی از این کشورها هستند که آمریکا و رژیم صهیونیستی کاری با آنها ندارند اما با ما سر جنگ دارند.
این دقیقا همان فاصله ای است که بین امیرالمومنین و تضادِ آن با سیاست معاویه دیده میشد.
امام عادل نمیتوانست در درون حکومت اسلامی یک جریان فاسق را حاکم بر بخشی از حکومت اسلامی تحمل کند و همه این تضاد از اینجا شروع شد..."
برای هر ایرانی و غیر ایرانی که خود را بخشی از #جغرافیای_مقاومت میداند ضرورت دارد که یک بار این کتاب را بخواند تا بفهمد دعوا در آن زمان بر سر چه بوده است و دشمنی های این روزها با ما سر چیست؟!
حضرت امیر تعریفی از دوران جاهلیت دارد که با امروزِ ما کاملا همخوانی دارد.
او در بخشی از توضیحات خود در خصوص آن زمان میگوید: امّا مردم حیران و سرگردان، بی خبر و فریب خورده، در کنار بهترین خانه (کعبه) و بدترین همسایگان زندگی می کردند. خواب آنها بیداری، و سرمه چشم آنها اشک بود، در سرزمینی که دانشمند آن لب فرو بسته و جاهل گرامی بود.
خدا پیامبر اسلام را زمانی فرستاد که مردم در فتنه ها گرفتار شده، رشته های دین پاره شده و ستون های ایمان و یقین ناپایدار بود. در اصول دین اختلاف داشته، و امور مردم پراکنده بود، راه رهایی دشوار و پناهگاهی وجود نداشت، چراغ هدایت بی نور، و کور دلی همگان را فرا گرفته بود.
خدای رحمان معصیت می شد و شیطان یاری میگردید، ایمان بدون یاور مانده و ستون های آن ویران گردیده و نشانه های آن انکار شده، راه های آن ویران و جاده های آن کهنه و فراموش گردیده بود.
مردم جاهلی شیطان را اطاعت می کردند و به راه های او می رفتند و در آبشخور شیطان سیراب می شدند. با دست مردم جاهلیت، نشانه های شیطان، آشکار و پرچم او بر افراشته گردید. فتنه ها، مردم را لگد مال کرده و با سم های محکم خود نابودشان کرده و پا بر جا ایستاده بود.
آنچه مولا درباره ی آن روزها میگوید مختصات جهان امروز ماست.
جهانی که در تاریکی فرو رفته، جهالت آن را فرا گرفته است.
و یک نظم اهریمنی میکوشد جهالتی مدرن را به سر تا سر آن پمپاژ کند.
جهانی که نیاز به بیداری دارد.
همین حالا بیا ب رزمندگان جنگ نرم
@razmandejangenarm3