شهیدی که بعد از گذشت سه روز از تولد 20 سالگیش تو حلبه سوریه شهید شد
طبق گفته پدر شون قبل از رفتن به سوریه طرح یک زیر دریایی داشتن که بسیار با کیفت بوده پدرشون میگفت بارها ب بنیاد نخبگان مراجعه کرده اما اونا گفتن این طرح هزینه بالایی داره و زمان بره
شهید مصطفی موسوی طرحشونو میفرستن برای کانادا و قبول میشه اما ایشون اخرین لحظات پشیمون میشن و میگن میخوان طرحشونو تو کشور خودشون اجرا کنن
یکی از همرزمان سید مصطفی میگفتن ایشون روح بزرگ و افکار و ایده های بزرگی داشتن که باعث میشد از همسناشون جلوتر باشن
ایشون اصلا اهل تفریح و گردش نبودن و علاقه زیادی ب درس داشتن
این شهید بزرگوار علاقه زیادی به شهید بابایی و تفکرات ایشون داشتن
شهید سید مصطفی موسوی تو دانشگاه دامغان رشته مکانیک قبول شدن بعد از ثبت نام تو دانشگاه تهران قرار بود بعد از برگشت از سوریه ادامه تحصیل بدن ک رفتنو دیگه برنگشتن
ایشان برای خلبانی ثبت نام کردند ب خاطر چشم های ضعیفشان و پاهایشان ک کمی پرانتزی بود قبول نشدند
مادرشان پرسید که ایا ب خاطر پول خلبانی را انتخاب کرده است که شهید مصطفی پاسخ داد :((نه مامان میخواستم تو هواپیمارو پر از مهمات کنم و اونهارو سر دشمنا خالی کنم ))