دوست شهید:
وقتی رسیدیم در کنار یادمانی که به تازگی ساخته شده بود، تا چشمش به یادمان افتاد، خاطره ای به ذهنش رسید، و با هیجان آن را اینگونه برایم تعریف کرد: چند سال قبل من شب ها در اینجا می خوابیدم، شبی یکی از دوستان آمد و به من گفت: حاجی دو نفر اینجا هستند که وقتی همه خوابیدند، پول های ضریح یادمان شهدا را بیرون بر می دارند. این حرف را گفت و رفت.
این حرف را شنیدم بلافاصله رفتم و جای آن اشخاص را گیر آوردم، وقتی رسیدم متوجه شدم که این افراد تازه از دزدی برگشته اند، تا من را دیدند از ترس پول ها را مخفی کردند و ترسیدند، گفتم اجازه می دهید بیایم داخل؟ آن ها قبول کردند، خلاصه رفتم نشستم و بعد از سلام و احوال پرسی، شروع کردم به تعریف از شهدا و عنایاتشان، بدون اینکه درباره کار اشتباه آن دو نفر حرفی بزنم. در بین صحبت هایم دیدم، کم کم قطرات اشک از چشمان شان جاری شد تا جایی که با صدای بلند گریه می کردند، به خطایی که مرتکب شده بودند اعتراف کردند و از من تشکر کردند.
حاج رحیم در ادامه حرف هایش گفت: آن دو نفر به من گفتند آقا حرف های شما خیلی روی ما اثر گذاشت، تا حالا هیچ کس این گونه با ما صحبت نکرده بود. شهید کابلی عزیز با بیان تاثیرگذارش کارهای خارق العاده میکرد.
#شهید_رحیم_کابلی
https://eitaa.com/refigh_shahid1
شهدای معرفی شده در هفته گذشته:
#شهید_حمیدرضا_ضیایی
#شهید_مجید_شهریاری
#شهید_رحیم_کابلی
#رفیق_شهیدتو_انتخاب_کن🌱
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام؛
هر کدوممون یه رفیق آسمونی داریم که بهش میگن #رفیق_شهید:)
هر کس با رفیق شهید خودش حرف میزنه ،درد و دل میکنه ،عهد می بنده و صدتا چیز که فقط بین خودش و رفیقشه...
یه طرحی که ما تو این کانال داریم اینه که هر کس یه جمله،دلنوشته،عهد و یا هر چیزی که دوست داره به برا رفیق شهیدش بنویسه و انشالله ما تو کانال میزاریم🌱
هم حرف دلتو زدی😉 هم رفیق شهیدت به بقیه معرفی میشه...
پس همین حالا دست به کار شو و بفرست اینجا👇
@sarbaze_zeynab
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
#شهید_مصطفی_صدرزاده #شهید_لشکر_فاطمیون نــام : مصطفی (نام جهادی:سید ابراهیم) نـام خـانوادگـی :
سلام داداش مصطفی
میدونم که اگه بخوام حرف دل بزنم باید تا فردا بنویسم...
ولی اینجا فقط میخوام چند خط ازت تشکر کنم که با همه بدی هام خودتو سر راهم گذاشتی دستم رو گرفتی و
...اهدنا الصراط المستیقم...
ممنون که تو این مدت با این حجمه و فشار هایی که بود نزاشتی از راه در برم.
ممنون که اجازه میدی برای تو و به اسم تو کار فرهنگی انجام بدم...
#رفیق_شهیدم
#شهید_مصطفی_صدرزاده
https://eitaa.com/refigh_shahid1
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
#شهید_محسن_حججی شهید مدافع حرم نــام : محسن نـام خـانوادگـی : حججی نـام پـدر : محمدرضا تـا
سلام رفیق شهیدم.
خیلی وقته دیگه نگام نمی کنی که از خجالت سرمو بندازم پائین...
ینی انقد بد شدم.
داداشم دست منم بگیر و کمکم کن به آرزوم برسم. 😭😭😭😭
شهید مدافع حرم❤️ محسن حججی😍
#رفیق_شهیدم
#شهید_محسن_حججی
https://eitaa.com/refigh_shahid1
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
#شهید_حجت_الله_رحیمی #شهید_خادم_الشهید نــام: حجت الله نـام خـانوادگـی : رحیمی نـام پـدر : ص
رفیق برا اولاشه بعد میشه داداشت
دلت که گرفت صداش میکنی تو داد میزنی اون از اون بالا لبخندی از جنس درمان درد هات میزنه
تو گریه میکنی اون از اون بالا یه کاری میکنه به ساعت نمیکشه که میخندونتت
تو تمام درد هاتو میگی و اون با تمام صبوری گوش میکنه و میگه غمت نباشه
چه جوری آشنا شدنم غصه نابی دارد
یادم میاد یادمان شهدای گمنام بود قرار بود تو یه کانال که ادمینش بودم پست در این مورد بزارم
کلی از این و اون پرسیدم چی بنویسم
رفتم تو گوگل کلی گشتم دیدم عکس یه آقایی به عنوان شهید مدافع وطن بالا اومد من اصلا دنبال یه همیچین موردی نبودم حسرت میخوردم که بعضی دوستام رفیق شهید داشتن و من نه
تا اینکه پیگیر اون عکس شدم
آقا حجت الله رحیمی
اوایل به حاجت دهی شهدا اعتقاد اون چنانی نداشتم چون میگفتم کی که به من روسیاه نگاه کنه دلم امام رضا میخواست
سه روز بود کارم تو خونه و دبیرستان و بسیج و هیئت شده بود گریه دیگه همه رو آسی کرده بودم
تا بهشون رو زدم دقیقا دوروز بعد تو یه فروردین اول دوم پدرم گفت بریم مشهد
قبلش یه خواب دیدم که تو خواب یکی با یه لباس خادم الشهدا بهم گفت خیالت راحت آقا طلبیده
راحت برو التماس دعا به ضریح که رسیدی یاد منم باش
واین گونه شدم شیفته این شهید...
#رفیق_شهیدم
#شهید_حجت_الله_رحیمی
https://eitaa.com/refigh_shahid1
این کانال دیگر در دسترس نمی باشد
#شهید_حسین_معز_غلامی نــام : حسین نـام خـانوادگـی : معز غلامی نـام پـدر : علی اکبر تـاریخ تـو
به نام خدا
حسین جان مرا ببخش که چند روزی حواسم به تو نبود و مشغول درس و کار های دیگر بودم .
یه وقت نگی بی معرفت شد و سراغی از ما نگرفت واقعا شرمنده انشالله بعد از امتحاناتم قصد دارم به سفر کربلا بروم و از تو میخواهم شفاعتم را پیش ارباب بکنی تا مرا بطلبد این سفر را به نیابت از تو خواهم رفت و حتی روی لباسم پیکسل تو را میزنم.
حسین جان از تو میخواهم مثل این بار که میخواهی شفاعتم را پیش ارباب ببری تا مرا برای سفر کربلا بطلبد روز محشر هم شفاعت من را پیش ائمه کنی...
از طرف من به شهید حسین معز غلامی
#رفیق_شهیدم
#شهید_حسین_معزغلامی