eitaa logo
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
31هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
363 فایل
راهِ شَهادَت بَسـته نیست، هَنـوز هَم می شود شهید شد اَمـّا هَنوز شَرطِ شَهیـد شُـدَن شَهـیدانه زیستن است تبادل و تبلیغات: @Eamahdiadrkni1 عنایات و.: @aboebrahiim روضه نیابتی: @Mahdi1326 کانال فروشگاهمون: https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
مشاهده در ایتا
دانلود
• ﴿سلاٰم ۅ رحمٺ 🌱 رفقٰا امشب داریم 📿 بامبحث ❤ قرارمۅن بہ ساعت ۹:۱٥ شَب 💌 ﴿ خدمتتون هستیم با مَبْحَث ﴾🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
〖🗞🌱〗 سلام‌رفقا‌ی‌شهدایـےاوقاتتون‌مهدوی‌همراهتون‌هستیم‌با‌ اندکے‌سخن‌درباره‌یکی‌ا‌ز‌شهداے‌دفاع‌مقدس ✨رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي✨
🔸در منزل پدر بزرگش در خرمشهر به دنیا آمد . ریزه بود و استخوانے اما فرز ،چابک ،بازیگوش و سر زبان دار .🍃
شهریور 1359شایعه حمله عراقے ها قوت گرفته بود .❗️ خیلے ها داشتند شهر را ترک مےکردند .کسے باور نمیکرد که خرمشهر به دست عراقے ها بیفتد اما جنگ واقعا شروع شده بود .💔
فقط ۱۳ سال سن داشت ،تصمیم گرفت بمونه ؛مردانه ایستاد هم جنگید هم به مردم کمک میکرد . بمباران که مے‌شد مے‌رفت‌به‌مجروحین مے‌رسید .با‌همان جسم کوچک اما روح بزرگ و دریایے‌اش به قلب دشمن زد و با وجود مخالفت فرماندهان،خودش رو به صف اول نبرد مے‌رساند 🍃.تا از دیار خود دفاع کنه چندین بار به اسارت دشمن درآمد اما هر بار با توسل‌به‌شیوه اے از دست آنان مے گریخت.🚶🏽‍♀
براے‌فریب‌عراقے ها مے‌زد زیر گریه میگفت:من دنبال مامانم مے‌گردم گمش کردم 💫 ✨با استفاده از توان و جسارت خودش تونست اطلاعات ارزشمندے از موقعیت دشمن به دست بیاره و در اختیار فرمانده ها قرار بده.🍃
🍃عراقے ها فکر نمے‌کردند این نوجوان ۱۳ ساله قصد شناسایے تجهیزات آنها را دارد ،رهایش مے‌کردند .یک بار رفته بود شناسایےعراقے ها گیرش انداختن❗️
🔸علاقه عجیبے به امام خمینے( ره) داشت به گونه اے که سفارش کرده بود :از بچه ها مے‌خواهم که نگذارند امام تنها بماند و خداے نکرده احساس تنهایے بکند .
✨امروز هم اگر این نوجوونا براے نوجوان هاے نسل امروز الگو بشوند خاطر جمع باشید راهشون رو پیدا مے‌کنند‌و‌اسیر جنگ نرم نخواهند شد.❗️
🔹شهید بهنام محمدے راد متولد ۱۲‌بهمن سال1345
❗️با تشدید جنگ و تنگ تر شدن حلقه محاصره خرمشهر،خمپاره ها امان شهر رو بریده بود درگیرے ها تو خیابان آرش شدت گرفته بود مثل همیشه بهنام سر رسید ،اما ناراحتے بچه ها دیگه تاثیرے نداشت او کار خودش را مے کرد .🚶🏾‍♀ کنار مدرسه معزی اوضاع خیلے سخت شده بود ناگهان بچه ها متوجه شدند که بهنام گوشه اے افتاده و پیراهنش غرق خون شده 💔 شهید بهنام محمدے چند روز قبل از سقوط خرمشهر پر کشید و به دیدار معبود شتافت 🖤.😞