صل الله علیک یاابنَ فاطمة الزهراء 🌿'
. . . اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ حَبيبَةِ حَبيبِكَ وَ نَبِيِّكَ ، وَ اُمِّ اَحِبّائِكَ وَ اَصْفِيائِكَ ، الَّتِي انْتَجَبْتَها وَ فَضَّلْتَها وَ اخْتَرْتَها عَلى نِساءِ الْعالَمينَ
شرط ظهور امام زمان.عج.
•🌿
قران سوره یوسف را الحسن القصص نامیده است.
بسیاری از مطالب باید در این احسن القصص نهفته باشد.
مسائل غیبت ، ظهور و نحوه ظهور در این احسن القصص پنهان شده است.
اصلا این سوره قصه ائمه و تاریخ آنها را بیان می کند.
چون امامان ما به دست مسلمانان گرفتار شدند نه به دست کافران!
✨کسانی که عنوانشان عنوان اسلام بود و اهل نماز و عبادت بودند امامان ما را خانه نشین کردند!
•
⇦ • یوسف را نیز برادران خودش در چاه افکندند و بین او و یعقوب جدایی انداختند.
نه یوسف می توانست این برادر ها را متنبّہ کند نه پدر یوسف!
•✨ یعنی آنها بین دو پیامبر قرار داشتند و آن دو پیامبر نمی توانستند کاری بکنند!
چرا که آن برادران گرفتار حسد شده بودند و موضع شان درباره یوسف موضوع انصاف نبود و نمیشد با آن به طور مناسب برخورد کرد.
امامان ما نیز که مورد خشم بقیه امت واقع شدند به سبب کمالات شان بود.
مانند یوسف که به دلیل کمالاتش مورد بی مهری برادران قرار گرفت.
آنچه موجب نگرانی برادران یوسف شد گناه یوسف نبود ، محبت پدر به یوسف بود!
⇩🌿
محبتی که پیامبر.ص. به اهل بیت داشت حالتی را در طرف مقابل شان به وجود آورد که نمی توانستند این ها را تحمل کند.
اینکه برادران یوسف گفتند :
اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ
باید یوسف را بکشید یا در دیاری (دور از پدر) بیفکنید تا روی پدر یک جهت به طرف خودتان باشد و بعد از این عمل (توبه کرده و) مردمی صالح و درستکار باشید.
•°✨⇩
همان کاری است که با علی.ع. می کردند تا توجه به این ها نباشد و اینها مزاحم نباشند!
چهل سال طول میکشد تا برادران یوسف متنبہ شوند. زمان ها می گذرد تحولات پیش میآید قحطی می شود ناچار میشوند به مصر میروند تا کمکی به آنها بشود اما هنوز عوض نشده اند!
یوسف آن کیل را درون بار برادرش بنیامین قرار میدهد و به پیشنهاد خود آنها بنیامین را پیش خود نگه می دارد.
هنوز آنها پخته نشده اند و وقتش نیست که به آن ها بگوید "أنا یوسف" !✨
از این رو این مسئله را باز نکرد و سربسته گفت "شما بدترید و خدا بهتر از شما می داند" تا آن را به تدریج به سوی تحول درونی و توبہ می کشد.
آنان با ناراحتی و شرمندگی نزد پدر میروند.
پدر در اینجا زمینه را مساعد میبیند!
چون آنها کمی متحول گشتند و از کارهایشان پشیمان شدند.
می گوید : بروید و از رحمت خدا مأیوس نباشید.
آنها به توصیه پدر دوباره به مصر میروند و از یک در بلکه از درهای مختلف وارد میشوند.
یوسف نیز به برادرش می گوید:
غصه نخور. او نیز آرامش دارد.
اما با این خطاب به برادران آنان را متحول میکند تا حالت انابه پیدا کند.
پدر و پسر درحال عمل از دو سو هستند.
تا این برادر ها را از آن حالت اعراض نسبت به خدا به حالت "اقبال الی الله" برگردانند.
کارها و حرکت های یوسف و یعقوب.ع. در این فاصله ای که هیچ ارتباطی باهم ندارند، مکمل یکدیگر است.
این سیر برنامه میخواهد درون انسان هارا عوض کند که متوحل شوند و چرخش پیدا کنند تا بتوانند نتیجه بگیرند.✨