سلام منم داستان زندگیمو براتون میگم من ۱۷ سالمه امسال یازدهمم منم داداش ندارم و شهید ابراهیم شد داداشم رفیقم همه کسم
هر آدمی توی زندگیش باید ی رفیق شهید داشته باشه من دوسال و نیم پیش خب مثل بقیه اهنگ خیلی گوش میکردم عروسی میرفتم و کارای دیگه ی روز رفتم خونه خالم دختر خالم چندتا کتاب اورد از کتابخانه مدرسه ش نمیدونم کتاب هارو نگاه کردم یه کتاب توجه مو جلب کرد نوشته سلام بر ابراهیم ۱ نمیدونم نگاهش چی بود توی عکس چی بود توجه مو جلب کرد اومدم خونه شروع کردم ب خوندن ب طوری که اصلا کتاب های درسی مو نمیخوندم هرچی جلوتر میرفتم بیشتر عاشق شخصیتش میشدم اونجایی که سوزن زده بود پشت پاشو اون قضیه تسلیم عراقی ها و صمیمیت شهید ابراهیم هادی و با خوندن کتاب اشک از چشمام اومد یهو زندگیمعوض شد این کتاب و با خودم میبردم مدرسه میزاشتم رو میز نگا ش میکردم و باهاش حرف میزدم آهنگهای گوشبمپاک کردم چهارصد تا اهنگ مداحی نوحه ریختم و یکی از دوستام برام عکس شو اورد زدم ب اتاقم عالی بود باهاش حرف میزنم چند بار هم براممعجزه کرده شلمچه رفتم هر لحظه به یادش بودم و توی تمام عکسا چشمم دنبال شهید ابراهیم هادی بود
ممنونم که هستی داداشم
حالا معجزه شهید برا من
ی بار قرار بود با مامانم از جایی ب ی جا دیگه بریم؟ خیلی دور بود بعد ماشین نبود مامانم برگشت گفت این همه میگی شهید بگو برات ی ماشین بفرست تو دلم هنوز نگفتم برگشتم ی ماشین ایستاد و کارو تا جلوی در خونه رسوند و خیلی خوش حال شدم دمت گرم داداشم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درپایان شب دست بر سینه
گذاشته و به زیـــــارت آقا
امام حسین{؏}می رویم 📿✋
🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ 🌹
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِك
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ
وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ
اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُـــــم
اَلسَّـــــلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ🤲
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ🌺
وَ عَـــــلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ 🌴
وعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
آقاجان عرض سلام در بین الحرمین
رو قسمت هممون قرار بده 🙏🏻
#اللهمـ_عجلـ_لولیکـ_الفرجـ🌷🦋
j๑ïท ➺ https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
•[ #خدای_خوب_ابراهیم ]•
🌹~دنیای بی ارزش~🌹
ابراهیم در نوجوانی یتیم شد و طعم فقر و نداری را از آن زمان چشید. او نیمی از روز مدرسه و نیمه دیگر را کار میکرد.
معمولا اینگونه آدم ها، آرزوی زندگی آرام و پرزرق و برق بقیه را دارند. اما...
در محله آنها جوانان زیادی بودند که با ثروت زیاد، غرق در مادیات بودند. اما ابراهیم هیچگاه حسرت و آرزوی زندگی آن ها را نداشت. او دلش متوجه خدا بود و خدا، او را از لذات زودگذر دنیا بی نیاز کرده بود.
"و هرگز آنچه را که خدا به وسیله آن برخی از شما را بر برخی برتری داده (مانند ثروت و...) آرزو مکنید. برای مردان بهره ای است از آنچه کسب کرده اند و برای زنان نیز بهره ای است از آنچه کسب کرده اند و از خداوند از فضل او بخواهید، که همانا خداوند به همه چیز داناست."
[نسا،32]
سلام دوستای خوب شهید هادی🌱
عزیزای من؛کپی برای همه آزاده به همین دلیل هست که تگ نمیزنم که کسانی که قصد کپی دارن راحت باشن🌹
ولی درچه صورت کپی راضی هستیم؟
در صورتی که تمام محتوا کپی نشه
و عینا مثل محتوای ما باشه
یه مقدار هم تلاش ضمیمه کارتون کنید
ازپستای کانال ماهم لابلاش استفاده کنید
ان شاءالله که زنده باشیدو ثابت قدم در راه شهدا❤️
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
ارسالی_شما🌱 #شهید_ابراهیم_هادی #علمدار_کمیل
هر کہ را صبح شهادتـ نیستـ
شامـ مرگ هستـ
بے شهادت مرگ با خسران
ـ چہ فرقے میکند؟!