تو، رفیقِ شفیقِ شفیعِ ما گناهکارانی ...
#حسینجانم ♥️
.
•.˹@refigh_shahidam˼
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
نگویید جامانده ایم!
کسی که قلب و روحش رفته جامانده نیست.
جامانده کسی است که عشق و شور و طلب زیارت اربعین به ذهنش هم نمیرشد و علاقه ای ندارداگر به هر دلیلی اشتیاق رفتن هست و شرایطش نیست،خیری بوده و ثواب نیت را برده اید.شاکر باشید و نگویید جامانده ایم.♥️
آیت الله عبدالله جوادی آملی
هدایت شده از رفیق شهیدم ابراهیم هادی
#باهم_بہ_نیت_ظھور...🌿
إِلٰهِی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ. یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ، یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِی فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِی فَإِنَّکُما ناصِرانِ. یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ.
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 🍃
.
•.˹@refigh_shahidam˼
قَبل اَز خواب زِمزِمِه کنیم؛
اَللَّهُمَّ اغـْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ
الَّتی تُحْرِمُنِی الْحُسَیـْنْ ...
خُدایا گُناهانی را که مَرا اَز
حُسین(ع) مَحروم میکنَد.
ببخش!
شبتونمنوربهدیدارحضرتمهدی(عج)♥️
.
•.˹@refigh_shahidam˼
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#صفـ٤۲٥فحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
#روایتِابراهیم . . .🌿
ابراهیم مثل همیشه کتاب دعایش را باز کرد و با نوای زیارت عاشورای او همه بچه ها دم گرفتند و صدای زمزمه شان در فضا پیچید.
بچه ها با نگاهی حسرت آلود به مناطق اشغالی نگاه می کردند، یکی از آنها رو به ابراهیم کرد و گفت: چطور این بعثی ها باید به راحتی آنجا تردد کنند و ما...
یعنی می شود یک روزی برسد که مردم ما هم از روی این جاده ها به خانه ها و شهرهای خودشان بروند.
ابراهیم که این حرف ها را شنید، گفت: «این حرفا چیه که میزنی، یه روزی می رسه که مردم از همین جاده ها دسته دسته می رن کربلا.».
آن مرز جایی نبود جز مرز خسروی و حالا سال ها از آن روزها گذشته بود که بعضی از باقی مانده بچه های آن روز به اتفاق هم به سمت کربلا حرکت می کردند که در پیاده روی اربعین شرکت کنند. یاد همان حرف های ابراهیم افتادند که می گفت: یه روزی می رسه که مردم از همین جاده ها دسته دسته می رن کربلا...
#عزیزمحسین...|♥️
.
•.˹@refigh_shahidam˼