eitaa logo
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
31هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
362 فایل
راهِ شَهادَت بَسـته نیست، هَنـوز هَم می شود شهید شد اَمـّا هَنوز شَرطِ شَهیـد شُـدَن شَهـیدانه زیستن است تبادل و تبلیغات: @Eamahdiadrkni1 عنایات و.: @aboebrahiim روضه نیابتی: @Mahdi1326 کانال فروشگاهمون: https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
مشاهده در ایتا
دانلود
-846586111_-571870140.mp3
8.87M
🌱 شهداء برای اینکه دشمنان از تسلط بر ایران عزیز ما ناامید شوند و ایران عزیز ما به اقتدار فعلی برسد "جان" فدا کردند مبادا وفادار شهداء نباشیم و همصدا و همسو با خواست دشمنان در مسیر تضعیف ایران عزیزمان قدم برداریم. |•°🌱@refigh_shahidam
#پیامِ_شما ✨ • سهم ما : ۱۴ صلوات به نیت شهید ابراهیم‌هادے جهت حل مشکل این بزرگواران ان شا‌ءالله . °•🌱|@refigh_shahidam
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
#سلام‌بر‌ابراهیم جواب داد: ما آمديم و خودمان را اســير كرديم. بقيه نيروها را هم فرستادم عقب، الان
سنگر خارج شديم. رفتيم پيش ابراهيم كه داخل يكي از سنگرها خوابيده بود. تمام هجده اسير عراقي آمدند و دست ابراهيم را بوسيدند و رفتند. نفر آخر به پاي ابراهيم افتاده بود و گريه ميكرد. ميگفت: من را ببخش، من شليك كردم. بغض گلوي من را هم گرفته بود. حال عجيبي داشتم. ديگر حواسم به عمليات و نيروها نبود. ميخواستم اسراي عراقي را به عقب بفرستم که فرمانده عراقي من را صدا كرد و گفت: آن طرف را نگاه كن. يك گردان كماندوئي و چند تانك قصد پيشروي از آنجا دارند. بعد ادامه داد: سريعتر برويد و تپه را بگيريد. من هم سريع چند نفراز بچههاي اندرزگو را فرستادم سمت تپه. با آزاد شدن آن ارتفاع، پاكسازي منطقه انار كامل شد. گردان كماندويي هم حمله كرد. اما چون ما آمادگي لازم را داشتيم بيشتر نيروهاي آن از بين رفت و حمله آنها ناموفق بود. روزهاي بعد با انجام عمليات محمدرسول الله صلی‌الله در مريوان، فشار ارتش عراق بر گيلان‌غرب كم شد. به هر حــال عمليات مطلعالفجر به بســياري از اهداف خود دســت يافت. بسياري از مناطق كشور عزيزمان آزاد شد. هر چند كه سرداراني نظير غلام‌علی پيچك، جمال تاجيك و حسن بالاش و... در اين عمليات به ديدار يار شتافتند. ابراهيم چند روز بعد، پس از بهبودي كامل دوباره به گروه ملحق شد. همان روز اعلام شد: در عمليات مطلع‌الفجر كه با رمز مقدس يا مهدي)عج( ادركني انجام شد. بيش از چهارده گردان نيروي مخصوص ارتش عراق از بين رفت. نزديك به دو هزار كشته و مجروح و دويست اسير از جمله تلفات عراق بود. همچنين دو فروند هواپيماي دشمن با اجراي آتش خوب بچه ها سقوط كرد. ٭٭٭ از ماجراي مطلع‌لفجر پنج ســال گذشــت. در زمستان ســال 1365 درگير عمليات كربلای پنج در شلمچه بوديم. قســمتي از كار هماهنگي لشــکرها و اطلاعات عمليات با ما بــود. براي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ برادࢪشهیدمان‌مےخوانیم 🌱 💐💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ برادرشھیدابراهیم‌هادے ♥️🌿' 📚 •﴿رفیق‌شھیدم‌ابراهیم‌هادے‌‌﴾•
دعای ‌عهد۩علی فانی.mp3
4.23M
۩﴿دعاےعهد﴾۩+200صلوات السلام‌علیڪ‌یا‌اباٰصالح‌ادرکنی عج‌تعالی‌فرج‌شریف ♥️ 🍃
یار را عــــــاشق شوے آخر شھیدت میڪند(:❤️‍🩹 #رفیق‌شهیدم #داداش‌هادی °•🌱|@refigh_shahidam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
azan-Ebrahim.hadi_.mp3
5.58M
صداےملڪوتۍاذانِ‌ •شھید‌ابراهیم‌هادے اشْھَدٌان‌َّمٌحَمَّد‌رَسوٌل‌الله 💚✨ . 🌙 °•🌱|@refigh_shahidam
#پیامِ_شما ✨ • سهم ما : ۱۴ صلوات به نیت شهید ابراهیم‌هادے جهت حل مشکل این بزرگواران ان شا‌ءالله . °•🌱|@refigh_shahidam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 *ختم کل قرآن کریم* نیت‌تعجیل‌در‌فرج‌صاحب‌زمان(عج‌الله) و برای شادی روح همه مرحومین وتازه‌گذشته‌از‌بستگان‌مجموعه🖤 🕊برای‌شادی‌روح‌شهداوشهدای‌گمنام و همه اموات🕊 🔸مهلت قرائت تا فرداشب🔸 ♥️🌿♥️🌿♥️🌿♥️🌿♥️🌿 جزء ۱.✅ جزء ۲.✅ جزء ۳.✅ جزء ۴.✅ جزء ۵.✅ جزء ۶.✅ جزء ۷.✅ جزء ۸.✅ جزء ۹.✅ جزء ۱۰.✅ جزء ۱۱.✅ جزء ۱۲.✅ جزء ۱۳.✅ جزء ۱۴.✅ جزء ۱۵.✅ جزء ۱۶.✅ جزء ۱۷.✅ جزء ۱۸.✅ جزء ۱۹.✅ جزء ۲۰.✅ جزء ۲۱.✅ جزء ۲۲.✅ جزء ۲۳.✅ جزء ۲۴‌.✅ جزء ۲۵.✅ جزء ۲۶.✅ جزء ۲۷.✅ جزء ۲۸.✅ جزء ۲۹.✅ جزء ۳۰.✅ ♥️🌿♥️🌿♥️🌿♥️🌿♥️🌿 🔸لطفا جزء مورد نظر را اعلام بفرمایید.🔸 ‌‌↯↯↯ 🆔‌@Y0hosin313 اجرکم‌عندالله💫
#چالش_ارسالی #نحوه‌آشنایی‌با‌رفیق‌شهیدمون °•🌱|@refigh_shahidam
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
#سلام‌بر‌ابراهیم سنگر خارج شديم. رفتيم پيش ابراهيم كه داخل يكي از سنگرها خوابيده بود. تمام هجده اس
هماهنگي و توجيه بچههاي لشگر بدر به مقر آنها رفتم. قرار بــود كه گردانهاي اين لشــکر كه همگي از بچههــاي عرب زبان و عراقيهاي مخالف صدام بودند براي مرحله بعدي عمليات اعزام شوند. پــس از صحبت با فرماندهان لشــکر و فرماندهان گردانها، هماهنگيهاي لازم‌م را انجام دادم و آماده حركت شدم. از دور يكي از بچههاي لشکر بدر را ديدم که به من خيره شده و جلو ميآمد! آماده حركت بودم كه آن بسيجي جلوتر آمد و سالم كرد. جواب سالم را دادم و بيمقدمه با لهجه عربي به من گفت: شما درگيلان‌ن‌غرب نبوديد؟! با تعجب گفتم: بله. من فكر كردم از بچههاي منطقه غرب است. بعد گفت: مطلعالفجر يادتان هست؟ ارتفاعات انار، تپه آخر! كمي فكر كردم و گفتم: خب!؟ گفت: هجده عراقي كه اسير شدند يادتان هست؟! با تعجب گفتم: بله، شما؟! باخوشحالي جواب داد: من يكي از آنها هستم!! تعجب من بيشتر شد. پرسيدم: اينجا چه ميكني؟! گفت: همه ما هجده نفر در اين گردان هستيم، ما با ضمانت آيت‌الله حكيم آزاد شديم. ايشان ما را كامل ميشناخت، قرار شد بيائيم جبهه و با بعثيها بجنگيم! خيلي براي من عجيب بود. گفتم: باركاهلل، فرمانده شما كجاست؟! گفت: او هم در همين گردان مســئوليت دارد. الان داريم حركت ميكنيم به سمت خط مقدم. گفتم: اســم گردان و نام خودتان را روي اين كاغذ بنويس، من الان عجله دارم. بعد از عمليات مييام اينجا و مفصل همه شما را ميبينم. همينطور كه اسامي بچهها را مينوشت سؤال كرد: اسم مؤذن شما چي بود؟! جواب دادم: ابراهيم، ابراهيم هادي. گفت: همه ما اين مدت به دنبال مشــخصاتش بوديم. از فرماندهان خودمان خواستيم حتمًا او را پيدا كنند. خيلي دوست داريم يكبار ديگر آن مرد خدا را ببينيم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ برادࢪشهیدمان‌مےخوانیم 🌱 💐💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🕊 تلاوت آیات‌ قرآن ڪریم ؛ ۩ بــِہ نـیّـت‌ برادرشھیدابراهیم‌هادے ♥️🌿' 📚 •﴿رفیق‌شھیدم‌ابراهیم‌هادے‌‌﴾•