رفقا ظاهرا لینک خراب شده کپی نمیشه
ممنون از همراهیتون
التماس دعا
حواستون به رزق این ایام باشه
یاعلی🌱
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
مادر! امام حسین(ع) فقط مشکی پوش
و گریه کن نمیخواهد! از اینها فراوان دارد
امام حسین(ع) رهرو میخواهد!
.
•
˹@refigh_shahidam˼ |ོ
#قرارِعاشقۍ❤️
قࢪائت دعاے فرج ...
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 💐💚
🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
بــہ نـیّـت
برادرشهیدمان مےخوانیم 🌹
#صــ۲٥۲ـفحه 📚
🍃﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾🍃
#هادۍ_دلھا 🕊
•اَسْئَلُكَ اَنْ تُحْيِيَ قَلْبِيْ•
از تو مۍخواهم کہ دلم را زندھ ڪنۍ💙
#شَھیدابرٰاهیمهٰادےٓ🌱.
•
˹@refigh_shahidam˼ |ོ
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
#سلامبرابراهیم۱📚 اسارت یک دفعه همه ما ساكت شديم با تعجب به همديگر نگاه كرديم. آمديم جلو و گفتي
#سلامبرابراهیم۱📚
نمیدانستیم چهكار كنيم. دست و پايمان را گم كرديم.
سريع رفتيم سراغ ديگر بچهها، حاج علي صادقي با صليب سرخ نامه نگاري كرد.
رضا هوريار رفت خانه آقا ابراهيم و به برادرش خبر داد. همه بچهها از زنده بودن ابراهيم خوشحال شدند.
٭٭٭
مدتي بعد از طريق صليب سرخ جواب نامه رسيد.
در جــواب نامه آمده بــود كه: من ابراهيــم هادي پانزده ســاله اعزامي از نجفآباد اصفهان هستم.
فکر کنم شما هم مثل عراقيها مرا با يكي از فرماندهان غرب كشور اشتباه گرفتهايد!
هر چند جواب نامه آمد، ولي بســياري از رفقا تا هنگام آزادي اســرا منتظر بازگشت ابراهيم بودند.
بچهها در هيئت هر وقت اســم ابراهيم ميآمــد روضه حضرت زهرا(س)
ميخواندند و صداي گريهها بلند ميشد.
• ۩﴿ #حَدیٓثڪَسٰاء ﴾۩ •
قرائت روز ۳
بہ نیّتِ ... شھیدشاهرخ(ابوالفضل)ضرغام ...🕊
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 🌱