eitaa logo
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
31هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
364 فایل
راهِ شَهادَت بَسـته نیست، هَنـوز هَم می شود شهید شد اَمـّا هَنوز شَرطِ شَهیـد شُـدَن شَهـیدانه زیستن است تبادل و تبلیغات: @tablijhat13 عنایات و.: @aboebrahiim روضه نیابتی: @Mahdi1326 کانال فروشگاهمون: https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
مشاهده در ایتا
دانلود
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
سلام همراهان عزیز رفیق شهیدم‌ابراهیم هادی 🤚 به مناسبت ایام سالروز شهادت رفیق شهیدم ابراهیم هادی لطف
با عرض سلام و عرض ادب 🌸 نحوه آشنایی من با شهید ابراهیم هادی 🌹 شاید حدوداً ۷ سال پیش بود که ما محل زندگیمون رو عوض کردیم ، به یک خانه تازه ساز نقل مکان کردیم و اطرافمون تقریبا آباد نبود یادمه همون سال اول که محرم شد به کمک اهالی یک تیکه کوچک در زمین خاکی محله برگزار کردن که همزمان با شبهای زمستان بود و سرد❄️❄️ رسم شده بود هرشب بعد از نماز جماعت تیکه کوچکمان فیلم یا معرفی شهیدی رو بر روی پروژکتور برامون پخش میکردن یه شب که نوبت معرفی شهدا بود ، تا پروژکتور روشن شد یک صفحه زیبا با نوشته بزرگ سلام بر ابراهیم آغاز شد ... اولش فکر کردم منظورشون حضرت ابراهیم (ع) هست اش ... تا اینکه فیلم جلو رفت و کلی عکس و پیام و دست نوشته از شهید ابراهیم هادی برامون به نمایش گذاشتن ، اتفاقاً موضوع سخنرانی اون شب هم همزمان شد با معرفی شهید ابراهیم هادی🌹 حاج اقای تیکه مون که حاج اقا بیگدلی نام داشتن خیییلی زیبا و رسا و با لحن خیلی خوبی شهید رو برامون معرفی کردن ... خلاصه اون شب تموم شد ، چند روز بعدش دخترم که کلاس هفتم بود بهم گفت مامان دوست داری کتاب سلام بر ابراهیم رو بخونی ، خیلی با ذوق گفتم از کجا بگیریم و.... گفت دوستم داره برات امانت میارم فردای اون روز دخترم کتاب رو برام آورد ، تقریباً کارهام رو کردم و بعد شام شروع کردم به خوندن ، هرچی جلوت میرفت بیشتر مشتاق میشدم بطوری که تا ساعت ها نشستم و خوندم و خیلی جاهاش اشک ریختم و خیلی جاهاش خنده رو لبم اومد و... خلاصه این بود نحوه آشنایی من با شهید ابراهیم هادی 🌹 بعد اون روز شهید ابراهیم شد داداش ابراهیمم 😭😭 هر جا گره ای داشتم ، هر جا مشکلی پیش اومد ، حتی تو مراسمات و زیارت ها و.... داداش ابراهیم رو باخودم همراه میکنم الانم در حال خوندن چله حدیث کساء ببرای هدیه به داداش ابراهیمم هستم واقعاً همیشع دعا گوی بچه های تیکه و حاج آقا بیگدلی بودم و هستم که من و خیلی از دوستان دیگه رو با داداش ابراهیم آشنا کردن از وقتی هم که عضو کانالتون شدم مطالب دنبال میکنم ، ان شاالله که خیر دنیا و اخرت نصیب تک تکتون بشه و مشمول دعای نماز شب آقا صاحب الزمان (عج ) باشید 🤲🌹🌹 j๑ïท➺°.• https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
﴿ 📿﴾ السلام‌علیڪ‌یا‌اباٰعبدِالله💔 •۩| زیارت عاشورآ بھ‌نیّت❤️ شهیدان#(شهیدفرس‌فسا‌صحرارود.وبیش‌از ۸۶شهید‌روستا)دشتبان‌وقربانی‌‌وشهیدغواص‌شهدای‌حادثه‌گلزارشهدای‌کرمان‌💛 j๑ïท➺°.• https://eitaa.com/joinchat/2778071092C66efe549e6
-846586111_-571870140.mp3
8.87M
هر روز به نیت ظهور (عج)و زیارت عاشورا میخوانیم! امام کاظم (ع) روزی پنج هزار بار استغفار و طلب آمرزش می کرد. استغفار گره های زندگی را باز می کند؛ زیرا گناه و معصیت در زندگی انسان گره می اندازد. بسیاری از گرفتاری های زندگی ما معلول گناه است.
کتابهای برنده های قبل داره بسته بندی میشه 😍 ان شالله امشب هم قرعه کشی داریم دوستانی که کد دریافت کردن بعد دریافت کد هیچ پیامی ارسال نکنند🙏❌ قرعه کشی توسط برنامه به طور خودکار انجام میشه🙏 فقط اسم و فامیل خودتون رو ارسال کنید لطفا درد دل و این کتاب نیاز دارم و .. نفرستید چون کتاب فقط با قرعه کشی تقدیم میشه فقط نام و نام خانوادگی ارسال بفرمایید 🌹 ایدی قرعه کشی 👇 @Yazahra313zed
✨ • سهم ما : ۱۴ صلوات به نیت شهید ابراهیم‌هادے جهت حل مشکل این بزرگواران ان شا‌ءالله . °•🌱|@refigh_shahidam
سلام کسانی که میخان کتاب سلام بر ابراهیم رو سفارش بدن میتونن به فروشگاه پیام بدن https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
گفت: سيد چي بگم؟! بعد مكثي كرد و با آرامش ادامه داد: من دست خالي ميآمدم عقب. ايشان در گوشه اي افتاده بود. پشت سر من هم کسي نبود. من تقريبًا آخرين نفر بودم. درآن تاريکي خونريزي پايش را با بند پوتين بستم و حركت كرديم. در راه به من ميگفت سيد، من هم فهميدم که بايد از رفقاي شما باشد. براي همين چيزي نگفتم. تا رسيديم به بچه هاي امدادگر. بعد از آن ابراهيم از دست من خيلي عصباني شد. چند روزي با من حرف نميزد! علتش را ميدانستم. او هميشه ميگفت كاري كه براي خداست، گفتن ندارد. ٭٭٭ به همراه گروه شناسائي وارد مواضع دشمن شديم. مشغول شناسائي بوديم که ناگهان متوجه حضور يک گله گوسفند شديم. چوپان گله جلو آمد و سلام کرد. بعد پرسيد: شما سربازهاي خميني هستيد!؟ ابراهيم جلو آمد و گفت: ما بنده هاي خدا هستيم. بعد پرسيد: پيرمرد توي اين دشت و کوه چه ميکني؟! گفت: زندگي ميکنم. دوباره پرسيد: پيرمرد مشکلي نداري؟! پيرمرد لبخندي زد و گفت: اگر مشکل نداشتم که از اينجا ميرفتم. ابراهيم به سراغ وسايل تداركات رفت. يک جعبه خرما و تعدادي نان و کمي هم از آذوقه گروه را به پيرمرد داد و گفت: اينها هديه امام خميني)ره(براي شماست. پيرمرد خيلي خوشحال شد. دعا کرد و بعد هم از آنجا دور شديم. بعضــي از بچه ها به ابراهيم اعتراض کردند؛ ما يك هفته بايد در اين منطقه باشيم. تو بيشتر آذوقه ما را به اين پيرمرد دادي! ً معلوم نيست کار ما چند روز طول بکشد. در ثاني مطمئن ابراهيم گفت: اولا باشــيد اين پيرمرد ديگر با ما دشــمني نميکند. شما شــك نكنيد، كار براي رضاي خدا هميشــه جواب ميدهد. درآن شناسائي با وجود کم شدن آذوقه، کار ما خيلي سريع انجام شد. حتي آذوقه اضافه هم آورديم.
مداحی آنلاین - کجا گمت کردم - کرمانشاهی.mp3
2.87M
"عج تعالی فرج الشریف "❤️ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ برادࢪشهیدمان‌مےخوانیم 🌱 💐💚