رفیق شهیدم ابراهیم هادی
『کسےڪھپابذارھروےایندنیا توےدلدادگےازپانمیوفتھ』
🌿ابراهیم و خانوادهاش بسیار زیاد
به روزیحلال اهمیت میدادند. روزی حلال پدر یکی از عوامل رشد او بود.
🌿بچه که بود از خانه بیرون رفت،پول نداشت.برای پیرزنی کار کرد و از پولی که گرفت برای خودش نان تهیه کرد و خورد.
🌿 همیشه هم در مسجد حضور مییافت و با نماز اول وقت، شکر
نعمت های آهی را بجا میآورد.
وقتےحضࢪتپࢪوࢪدگاراولینسلام
ࢪابࢪتو دادشایستھنیستمن بے
تو صبحم ࢪا شروع کنم..
سلامبࢪتوایعبدصالح خدا
سلام بࢪتو اے ابࢪاهیم..
•اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک
براۍاسمِ"حسن"حَقنوشتھغربـترا
چھعسـکریبشـودیاکـھمجتبیٰباشد :)
【-هویت شهـید پلاڪ وی نیستــ
هویت شهید خونجاری بر پیشانی اوستـــکه تقدیـر آن در عهد الست
بر پیشانی او میدرخشد】
شـهیدعباسبابایی
🌿انتهای خیابان شمار زیادی از مردم جمع شده بودند.. میگفتند یک پسر بچه عقب مانده ذهنی است که روی مردم پولدار و خوش تیپ آب می پاشد!
ابراهیم رفت جلو و با پسرک صحبت کرد..
🌿ابراهیم به پسر بچه گفت چرا این
کار را می کنی؟ پسرک گفت: خوشم
می آید بعد اشاره به آن طرف خیابان کرد و گفت، آن ها به من سه ریال می دهند تا روی مردم آب بپاشم..
🌿ابراهیم نگاهی به آن سوی خیابان کرد و دید سه پسرک هرزه ایستاده اند و می خندند..
🌿ابراهیم می خواست به سمت آن ها برود اما اندکی مکث کرد و به پسرک گفت:اگر این کار را نکنی من روزی 10 ریال به تو می دهم قبول؟ پسرک قبول کرد ..
🌿ابراهیم پسرک را به خانه شان برد و با مادرش هم صحبت کرد و برای همیشه این قضیه به خوبی حل شد .. 🌿
•برگرفتھازکتابسلامبرابراهیمیڪ📚
4_320944364656263269.mp3
6.3M
🎙 کتاب صوتے{دا}
💫 قسمت_سوم🌻
پیشنهاد ویژه دانلود
🔹انتشاربادرجلینڪمجازاست🔹
『بیاوصبررابرایمترجمھڪنفالےبگیࢪتا
یوسفگمگشتھامروزیبھکنعانباز اید』
-انتشاࢪممنو؏🚫
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
『بیاوصبررابرایمترجمھڪنفالےبگیࢪتا یوسفگمگشتھامروزیبھکنعانباز اید』 -انتشاࢪممنو؏🚫
【-آقامباࢪڪاسترَدایامامتت
اۍغایبازنظربھفداےامامتت
مازندهایمازبࢪڪاتِولایتت
ماعھدبستہایمبہپاۍامامتت】