در روزهای اول جنگ در سرپل ذهاب به ابراهیم گفتم: برادر هادی ، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح می دانی بیا وبگیر.
در جواب خیلی آهسته گفت: شما کی میری تهران؟
گفتم: آخر هفته. بعد گفت: سه تا آدرس رو مینویسم. تهران رفتی حقوقم رو دراین خونه ها بده! من هم این کار را انجام دادم. بعد ها فهمیدم هر سه، از خانواده های مستحق و آبرودار بودند.🌷🍃
#شهیدابراهیمهادی
°•🌱|@refigh_shahidam
هدایت شده از کانون فرهنگی تبلیغی نورالهدی
- ۱۸ مین اجرای تئاتر شکوفه های زیتون -
به یاد شهیدان محور مقاومت ❤️
• چهارشنبه ۱۶ آبان ماه ۱۴۰۳
• ورود مخاطب راس ۱۴:۳۰
• مکان، حسنیه فاطمة الزهرا(س)
- ویژه بانوان +۱۵ ⚠️
- دارای مهد برای کودکان شما
• شماره و آیدی جهت رزرو:
•
09176827420• @yarafegh • مجموعه فرهنگی نورالهدی • noorolhodaeeha.ir
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
با سلام و عرض ادب خدمت متقاضیان روضه نیابتی مجموعه رفیق شهیدم🍁 هر روضه ای که نیت دارید می توانید در
سلام ورحمت روضه نیابتی محفل امام زمان عج جمعه های مهدوی عجتعالیفرجشریف این هفته خالیه
به نیت حاجت روایی و شهداو اموات
@Mahdi1326
جهت هماهنگی روضه ی خود
هدیه روضه هم هرچقدر در توانتون باشه
•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•
شهید حمید بهرامی
شهید 18 ساله
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
تاریخ تولد: 1346
تاریخ شهادت: 5 / 12 / 1364
محل شهادت: ذوالفقاریه
شهید حمید بهرامی سال 1346 در شهرستان خرماباد استان لرستان متولد شد. پدرش محمدعلی ارتشی بود. اسمش در شناسنامه اردشیر بود اما همه او را حمید صدا میزدند. به دلیل انتقال پدرش در سال 59 خانواده به دزفول مهاجرت کردند. تا پایان مقطع دبیرستان درس خواند و دیپلم گرفت. به اهلبیت و نماز خواندن و روزه گرفتن بسیار علاقه داشت. از طرف بسیج به جبهه رفت و در گردان بلال مشغول به فعالیت شد. حمید پنجم اسفند 1364 هنگام بازگشت از خط در اثر بمباران هوایی در ذوالفقاریه ابادان به شهادت رسید. پیکرش در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول به خاک سپرده شد
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
#امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
🌟رسول خدا صَلّي الله عليه وآله وَ سَلّم ، می فرمایند :
أَلا اُخْبِرُكُمْ عَنْ اَقْوامٍ لَيْسُوا بِأَنْبِياء وَ لا شُهدَاء تَغْبِطُـهُمْ النّاسُ يَـوْمَ الْقِـيامَةِ ... يَأْمُرُونَهُمْ بِما يُحِّبُ اللّه ُ وَ يَنْهَوْنَهُمْ عَمّا يَكْرَهُ اللّه ُ.
گروهى هستند ؛ كه نه پيامبرند ؛ و نه شهيد ، ولى مردم به مقامى كه خداوند به خاطر امر به معروف و نهى از منكر به آنان عطا فرموده ؛ غبطه مى خورند .
📚 مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج 12 ، ص 182
#سلامبرابراهیم📚
شهدازندهاند
بعد از ابراهيم حال و روز خودم را نميفهميدم. ابراهيم همه زندگي من بود.
خيلي به او دلبسته بوديم. او نه تنها يک برادر، که مربي ما نيز بود.
بارهــا با من در مورد حجــاب صحبت ميکرد و ميگفــت: چادر يادگار حضرت زهراسلاماللهعلیها اســت، ايمان يک زن، وقتي کامل ميشود که حجاب را
کامل رعايت کند و...وقتي ميخواستيم از خانه بيرون برويم يا به مهماني دعوت داشتيم، به ما در مورد نحوه برخورد با نامحرم توصيه ميکرد و...
اما هيچگاه امر و نهي نميکرد! ابراهيم اصول تربيتي را در نصيحت کردن رعايت مينمود.در مورد نماز هم بارها ديده بودم که با شوخي و خنده، ما را براي نمازصبح
صدا ميزد و ميگفت: »نماز، فقط اول وقت و جماعت«
هميشــه به دوستانش در مورد اذان گفتن نصيحت ميکرد. ميگفت: هرجا هستيد تا صداي اذان را شنيديد، حتي اگر سوار موتور هستيد توقف کنيد و با صداي بلند، پروردگار را صدا کنيد و اذان بگوئيد.
زماني که ابراهيم مجروح بود و به خانه آمد از يک طرف ناراحت بوديم و از يک طرف خوشحال!ناراحت براي زخمي شدن و خوشحال که بيشتر ميتوانستيم او را ببينيم.
#اینحکایتادامهدارد....
#ڪلآمابراهیٓم 🌱
ڪار برای رضای خدا جھاد است .!
•| 🍃@refigh_shahidam
امام علی علیه السلام:
چه بسا سخنى كه پاسخ آن، «سكوت» است.
غررالحكم: ج۴، ص۶۴
°•🌱|@refigh_shahidam
یهاهلِدلیمیگفت:
وقتهاییکه قفسهیِسینتازحجمِکلماتو غمدردگرفتنوحرفی
برایِگفتننداشتی،
بگو:
«یٰامَنْیَعْلَمُضَمیرَالصّٰامِتینَ»
ایکسیکهازحالِدلِمنِساکتخبرداری...!
⇄ #تلنگر🦋
°•🌱|@refigh_shahidam
1_13476056020.mp3
2.51M
بردن اسم تو یه رازه
که مادرت داده اجازه
#رزق_شبانه
°•🌱|@refigh_shahidam
#قرارِعاشقۍ❤️
『هر زمان جوانۍ دعاےفرجمهدے(عج) رازمزمہ ڪند...همزمان #امامزمان(عج) دستهاے مبارڪشان رابہ سوے آسمان بلند میکنند و براے آن جوان دعا میفرمایند؛چہ خوش سعادتند ڪسانیڪہ حداقل روزے یڪبار #دعایفرج را زمزمہ مۍڪنند:)』
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
[اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج]♥️
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
برادرشھیدابراهیمهادے 🌿'
#صفـ۲۰ــفحه 📚
•﴿رفیقشھیدمابراهیمهادے﴾•
آری، آنان هم شب زنده دار بودند ؛
اما فقط به زبان !
و عدهی معدودی شب را زنده داری
و بیریا مشغول ثواب جمع کردن میشدند .
آنان همانانند که عاقبتشان میشود شهید .
°•🌱|@refigh_shahidam
رفقا..!
یہجملہروقابکنیمگوشہذهنمون
وهرازگاهےنگاهےبهشبندازیم
دونہدونہگناههاےمنلحظہلحظہظهور
امامزمانروعقبمیندازه...💔)))):
#تلنگر
°•🌱|@refigh_shahidam
هدایت شده از محصولات فرهنگی شهید هادی
بزرگترین و خفن ترین چالش ایتا😎✋
❣با یه جایزه فوق عالی براتون طراحی کردیم👌😉
♦️نفر اول : پک تربت و سنگ و نگین انگشتری حرم امام حسین(ع) و حضرت ابالفضل
♦️نفر دوم : پک تربت ونگین انگشتری امام حسین (ع)
♦️نفر سوم:نگین انگشتری حرم امام حسین (ع)
✅اول باید توی کانال ما عضو باشید
https://eitaa.com/joinchat/172425437Ca032079577
✅دوم بنر و کد رو از ادمین دریافت کنید😍
@Eamahdiadrkni1
🔹مهلت شرکت تا ولادت حضرت زینب (سلام الله علیه)❌
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
بزرگترین و خفن ترین چالش ایتا😎✋ ❣با یه جایزه فوق عالی براتون طراحی کردیم👌😉 ♦️نفر اول : پک تربت و
برای این مسابقه هنوز وقت هست
دوست داریم شما هم جزو برندگان باشید😍
•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•
شهید محمد سرلاب
شهید 17 ساله
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
تاریخ تولد: 9 / 2 / 1345
تاریخ شهادت: 16 / 12 / 1362
محل شهادت: جزیره مجنون
عملیات: خیبر
شهید محمد سرلاب نهم اردیبهشت 1345 در شهرستان اراک استان مرکزی متولد شد. پدرش ابراهیم بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا کلاس دوم دبیرستان درس خواند. از طرف بسیج به جبهه رفت و به عنوان تیربارچی مشغول به فعالیت شد. محمد شانزدهم اسفند 1362 طی عملیات خیبر در جزیره مجنون به شهادت رسید. پیکرش در منطقه باقیماند و مفقودالاثر شد و همچنان پیکرش به وطن بازنگشته است.
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
رفیق شهیدم ابراهیم هادی
با سلام و عرض ادب خدمت متقاضیان روضه نیابتی مجموعه رفیق شهیدم🍁 هر روضه ای که نیت دارید می توانید در
سلام ورحمت روضه نیابتی محفل امام زمان عج جمعه های مهدوی عجتعالیفرجشریف این هفته خالیه
به نیت حاجت روایی و شهداو اموات
@Mahdi1326
جهت هماهنگی روضه ی خود
هدیه روضه هم هرچقدر در توانتون باشه
#سلامبرابراهیم📚
شهدازندهاند
خــوب به ياد دارم که دوســتانش به ديدنش آمدند. ابراهيم هم شــروع به
خواندن اشعاري کرد که فکر کنم خودش سروده بود:
اگر عالم همه با ما ســتيزند اگر با تيغ، خونم را بريزند
اگر شــويند با خون پيکرم را اگر گيرند از پيکر سرم را
اگر با آتش و خون خو بگيرم ز خط سرخ رهبر بر نگردم
بارها شنيده بودم كه ابراهيم، از اين حرف که برخي ميگفتند: فقط ميريم
جبهه براي شهيد شدن و... اصلاخوشش نميآمد!
به دوستانش ميگفت: هميشه بگيد ما تا لحظه آخر، تا جائي که نفس داريم
براي اسلام و انقلاب خدمت ميکنيم، اگر خدا خواست و نمره ما بيست شد
آن وقت شهيد شويم.
ولي تا اون لحظه اي که نيرو داريم بايد براي اسلاممبارزه کنيم.
ميگفــت بايد اينقدر با اين بدن کار کنيم، اينقدر در راه خدا فعاليت کنيم
که وقتي خودش صالح ديد، پاي کارنامه ما را امضا کند و شهيد شويم.
اما ممکن هم هســت که لياقت شهيد شدن، با رفتار يا کردار بد از ما گرفته
شود.
٭٭٭
ســالها از شهادت ابراهيم گذشــت. هيچکس نميتوانست تصور کند که
فقدان او چه بر سر خانوادهي ما آورد. مادر ما از فقدان ابراهيم از پا افتاد و...
تا اينکه در ســال 1390 شــنيدم که قرار است سنگ يادبودي براي ابراهيم، روي قبر يکي از شهداي گمنام در بهشت زهراسلام الله علیها ساخته شود. ابراهيم عاشق گمنامي بود. حالا هم مزار يادبود او روي قبر يکي از شهداي گمنام ساخته ميشد. در واقع يکي از شــهداي گمنام به واسطه ابراهيم تکريم ميشد. اين ماجرا گذشت تا اينكه به كنار مزار يادبود او رفتم.
#اینحکایتادامهدارد....