eitaa logo
رهنان من
2هزار دنبال‌کننده
10.7هزار عکس
8.9هزار ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 زندگی به سبک 🔹گفت: میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون. بیست الی بیست‌و‌پنج دقیقه گذشت، اما نیومد! نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب می‌خونه و زار زار گریه می‌کنه! بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصف‌جون کردی، می‌خواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می‌خوام داروهام رو بخورم؟! برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من ۱۶ سالمه، چشام مریضه، چون توی این ۱۶ سال امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رو ندیده؛ دلم مریضه بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم؛ گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم! 🌹شادی روح همه شهدا صلوات بفرستید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم
عکسهای یادگاری هر روز یک عکس بوستان شاهد رهنان # رهنان من # درایتا https://eitaa.com/joinchat/469237955C448e4aaf77
🕊💞 به نورالله اختری گفتم:« ببینم توی دنیا چه آرزویی داری؟» قدری فکر کرد و گفت:« هیچی» گفتم:« یعنی چی؟ مثلاً دلت نمی‌خواد یک کاره‌ای بشی، ادامه تحصیل بدی یا از این حرفها دیگه» گفت:« یک آرزو دارم. از خدا خواستم تا سنم کمه و گناهم از این بیشتر نشده، شهید بشم . . ♥️ 🌺 شادی روح شهدا صلوات 🌱
18.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️شعارزن،زندگی،آزادی....⁉️ ☑️سخنران استاد دانشمند 👌 تا آخر گوش کنید ⚠️نشر حداکثری
۰۰۰۰____: ‏☑️ عکسی دیوانه کننده از سردار سلیمانی در ویرانه های سوریه! بدون سلاح و محافظ در چند ده متری دشمنی سفاک و درنده! 🔹آن زمان که او در بیابان ها با جسم ناقص و مجروحش برای امنیت ما مردم ایران و شیعیان و انسان ها تلاش می‌کرد ما چکار میکردیم؟ ما کجا بودیم؟ ما به چه کاری مشغول بودیم... زمانی که او مرگ را به سخره گرفته بود داعشی های وطنی چکار میکردند؟ کجا بودند؟ ‏وقتی حاجی به خاطر ما دولا دولا می‌دوید زمین میخورد و زانوهایش زخمی میشد. وقتی سرما به استخوان هایش میزد وقتی سوت خمپاره می آمد و روی زمین می‌خوابید و سرش به زمین میخورد و محاسنش خاکی میشد و سر من بر بالش نرم بود! وقتی غم کودکان را میخورد ‏من در حال غصه خوردن برای چه بودم؟ او هیچگاه بر کسی منت نمی‌گذاشت اصلا چیزی نمی‌گفت! این اذیت می‌کند مرا بغض گلویم را میفشارد از این همه خدمت سلیمانی ها و این همه خیانت، توسط داعشی های وطنی !