eitaa logo
فرزندان منتظَِر
163 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
313 فایل
صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الشَّرِیدُ الطَّرِیدُ الْفَرِیدُ الْوَحِیدُ.
مشاهده در ایتا
دانلود
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر گناه هم کردید، از ما رو برنگردانید ...! {این‌محبت‌امام‌به‌شیعیان‌ِ}🌱
💦 امام صادق (عليه السلام)فرمودند : إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَکةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هوَ الْمدِینَةُ وَ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ حَرَماً وَ هُوَ الْکوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِیهِ امْرَأَةٌ منْ وُلْدِی تسَمَّی فاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ. قَالَ الرَّاوِی وَ کانَ هَذَا الْکلَامُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ یولَدَ الْکاظِمُ برای خداوند، حَرَمی است که باشد و برای رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) حَرَمی است که آن باشد و برای امیرمؤمنان( حَرَمی است که آن باشد و برای ما اهل بیت حَرَمی است که باشد. 🌸 به زودی فرزندم به نام در آن دفن می شود. کسی او را زیارت کند، بر او واجب می شود. راوی گفت: این سخن را حضرت صادق(علیه السلام) وقتی فرمود که هنوز فرزندِ امام کاظم(علیه السلام) به دنیا نیامده بود.» 📚بحار الانوار ۵۷، ص ۲۱۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مداحی 💔 اگه همه رهام کنن غمی ندارم 💚 همه ردم کنن امام رضا ع رو دارم 😭 ❣آقا تو باشی حال نوکرت که بد نمیشه ❣هیچ جای دنیا برای من مشهد نمیشه😭 ع ➖➖➖➖➖➖➖➖ 💌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ داستانی کوتاه ولی پر معنا و زیبا از کتاب استاد مطهری {داستان راستان} خوابی یا بیدار؟ حبه عرنی و نوف بکالی، شب را در صحن حیاط دارالاماره کوفه خوابیدند. بعد از نیمه شب دیدند امیرالمؤمنین علی علیه السلام آهسته از داخل قصر به طرف صحن حیاط می‌آید، اما با حالتی غیرعادی: دهشتی فوق العاده بر او مستولی است، قادر نیست تعادل خود را حفظ کند، دست خود را به دیوار تکیه داده و خم شده و با کمک دیوار قدم به قدم پیش می‌آید و با خود آیات آخر سوره آل عمران را زمزمه می‌کند: «ان فی خلق السموات والارض و اختلاف اللیل والنهار لآیات لاولی الالباب» همانا در آفرینش حیرت‌آور و شگفت‏انگیز آسمانها و زمین و در گردش منظم شب و روز نشانه‏هایی است برای صاحبدلان و خردمندان. «الذین یذکرون الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار» آنان که خدا را در همه حال و همه وقت به یاد دارند و او را فراموش نمی‌کنند، چه نشسته و چه ایستاده و چه به پهلو خوابیده، و درباره خلقت آسمانها و زمین در اندیشه فرو می‌روند: پروردگارا این دستگاه باعظمت را به عبث نیآفریده‌ای، تو منزهی از اینکه کاری به عبث بکنی، پس ما را از آتش کیفر خود نگهداری کن. «ربنا انک من تدخل النار فقد اخزیته و ما للظالمین من انصار» پروردگارا! هرکس را که تو عذاب کنی و به آتش ببری بی‏آبرویش کرده‌ای، ستمگران یارانی ندارند. «ربنا اننا سمعنا منادیاً ینادی للایمان ان آمنوا بربکم فامنا ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفّر عنّا سیئاتنا و توفّنا مع الابرار» پروردگارا! ما ندای منادی ایمان را شنیدیم که به پروردگار خود ایمان بیاورید، ما ایمان آوردیم، پس ما را ببخشای و از گناهان ما درگذر، و ما را در شمار نیکان نزد خود ببر. «ربنا و آتنا ما وعدتنا علی رسلک ولا تخزنا یوم القیامة انک لا تخلف المیعاد» پروردگارا! آنچه به وسیله پیغمبران وعده داده‌ای نصیب ما کن، ما را در روز رستاخیز بی‏آبرو مکن، البته تو هرگز وعده خلافی نمی‌کنی. همینکه این آیات را به آخر رساند، از سر گرفت. مکرر این آیات را- در حالی که از خود بیخود شده بود و گویی هوش از سرش پریده بود- تلاوت کرد. حبه و نوف هر دو در بستر خویش آرمیده بودند و این منظره عجیب را از نظر می‌گذراندند. حبه مانند بهت زدگان خیره خیره می‏نگریست. اما نوف نتوانست جلو اشک چشم خود را بگیرد و مرتب گریه می‌کرد. تا اینکه علی به نزدیک خوابگاه حبه رسید و گفت: «خوابی یا بیدار؟». بیدارم یا امیرالمؤمنین! تو که از هیبت و خشیت خدا اینچنین هستی پس وای به حال ما بیچارگان!. امیرالمؤمنین چشمها را پایین انداخت و گریست، آنگاه فرمود: «ای حبه! همگی ما روزی در مقابل خداوند نگه داشته خواهیم شد، و هیچ عملی از اعمال ما بر او پوشیده نیست. او به من و تو از رگ گردن نزدیکتر است، هیچ چیز نمی‌تواند بین ما و خدا حائل شود.». آنگاه به نوف خطاب کرد: «خوابی؟». نه یا امیرالمؤمنین! بیدارم، مدتی است که اشک می‏ریزم. ای نوف! اگر امروز از خوف خدا زیاد بگریی فردا چشمت روشن خواهد شد. ای نوف! هر قطره اشکی که از خوف خدا از دیده‌ای بیرون آید دریاهایی از آتش را فرو می‏نشاند. ای نوف! هیچ کس مقام و منزلتش بالاتر از کسی نیست که از خوف خدا بگرید و به خاطر خدا دوست بدارد. ای نوف! آن کس که خدا را دوست بدارد و هرچه را دوست می‏دارد به خاطر خدا دوست بدارد، چیزی را بر دوستی خدا ترجیح نمی‌دهد، و آن کس که هرچه را دشمن می‏دارد به خاطر خدا دشمن بدارد، از این دشمنی جز نیکی‏[1] به او نخواهد رسید. هر گاه به این درجه رسیدید، حقایق ایمان را به کمال دریافته‏اید. سپس لختی حبه و نوف را موعظه کرد و اندرز داد؛ آخرین جمله‌ای که گفت این بود: «از خدا بترسید، من به شما ابلاغ کردم.». آنگاه از آن دو نفر گذشت و سرگرم احوال خود شد، به مناجات پرداخت، می‌گفت: «خدایاای کاش می‌دانستم هنگامی که از تو غفلت می‌کنم تو از من رو می‌گردانی یا باز به من توجه داری. ای کاش می‌دانستم در این خوابهای طولانیم و در این کوتاهی کردنم در شکرگزاری، حالم نزد تو چگونه است.». حبه و نوف گفتند: «به خدا قسم دائما راه رفت و حالش همین بود تا صبح طلوع کرد.»[2]
خیلۍوقتمون رونمیگیره دوستان ..🌷 ╔♡❀‌✨•••❀‌•••✨❀‌♡╗ @religiousgirlssm
یه‌سلام‌بدیم‌به‌آقامون‌صاحب‌الزمان !' السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🖤
علیک یا صاحب الزمان عج 🌸 🌼به صفایٺ قسم گل نرگس 🍃جز تو هر گل که دیده ام خار اسٺ 🌸روشنی بخش دیده ام مهدی 🍃بی تو عالم به چشم من تار اسٺ 💚 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج 💚 🌸سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عجل الله صلوات بفرست 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با آمدنت عید به قم می‌آید 🎉 ۲۳ ربیع الاول سالروز ورود کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به شهر قم گرامی باد.
قدم‌های شما که به شهر قم رسید، دل‌های ما مبتلای محبت شما شد؛ گویی رایحه ی محمدی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به دیار اویس قرنی رسیده باشد...
محتاج لطف و مهر کریمانه ی توام بانو! بریز دانه برای کبوترت
فرزندان منتظَِر
با آمدنت عید به قم می‌آید 🎉 ۲۳ ربیع الاول سالروز ورود کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله
از شهر قم، حوالی صحن مطهرت دارم سلام و عرض ارادت به محضرت بانوی آسمانی قم! خوش به حال من زیرا که هست روی سرم سایه ی سرت عطر بهشت در همه جا موج می زند وقتی نسیم می وزد از سمت معجرت محتاج لطف و مهر کریمانه ی توام بانو! بریز دانه برای کبوترت ای بانوی کریمه! کسی برنگشته است افسرده، دلشکسته و نومید از درت هرکس که دید صحن تو را گفت این حرم دارد نشان ز تربت مخفی مادرت 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 لبیک حضرت معصومه به امام زمانش 🌺 ۲۳ ربیع الاول ، سالروز ورود پر خیر و برکت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به شهر مقدس قم مبارک باد.
🌺🌺🌺 خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم اعجاز این ضریح که همواره بی حد است چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است
❤️ اذان می گویند بشتابید بسوی خدا 🌺🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ و عَجٌِلْ فَرَجَهُمْ والعن اعدائهم🌹🌺 التماس دعا 🚲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽ داستانی کوتاه ولی پر معنا و زیبا از کتاب استاد مطهری {داستان راستان} پسرانت چه شدند؟ پس از شهادت علی علیه السلام و تسلط مطلق معاویة بن ابی سفیان بر خلافت اسلامی، خواه و ناخواه برخوردهایی میان او و یاران صمیمی علی علیه السلام واقع می‌شد. همه کوشش معاویه این بود تا از آنها اعتراف بگیرد که از دوستی و پیروی علی سودی که نبرده‌اند سهل است، همه چیز خود را در این راه نیز باخته‏اند. سعی داشت یک اظهار ندامت و پشیمانی از یکی از آنها با گوش خود بشنود، اما این آرزوی معاویه هرگز عملی نشد. پیروان علی بعد از شهادت آن حضرت، بیشتر واقف به عظمت و شخصیت او شدند. از این رو بیش از آنکه در حال حیاتش فداکاری می‌کردند، برای دوستی او و برای راه و روش او و زنده نگه داشتن مکتب او جرئت و جسارت و صراحت به خرج می‌دادند. گاهی کار به جایی میکشید که نتیجه اقدام معاویه معکوس می‌شد و خودش و نزدیکانش تحت تأثیر احساسات و عقاید پیروان مکتب علی قرار می‏گرفتند. یکی از پیروان مخلص و فداکار و بابصیرت علی، عدی پسر حاتم بود. عدی در رأس قبیله بزرگ «طی» قرار داشت. او چندین پسر داشت. خودش و پسرانش و قبیله‏اش سرباز فداکار علی بودند. سه نفر از پسرانش به نام «طرفه» و «طریف» و «طارف» در صفین در رکاب علی شهید شدند. پس از سالها که از جریان صفین گذشت و علی علیه السلام به شهادت رسید و معاویه خلیفه شد، تصادفات روزگار عدی بن حاتم را با معاویه مواجه کرد. معاویه برای آنکه خاطره تلخی برای عدی تجدید کند و از او اقرار و اعتراف بگیرد که از پیروی علی چه زیان بزرگی دیده است، به او گفت: «این الطرفات؟ پسرانت «طرفه» و «طریف» و «طارف» چه شدند؟». در صفین پیشاپیش علی بن ابی طالب شهید شدند. علی انصاف را درباره تو رعایت نکرد. چرا؟. چون پسران تو را جلو انداخت و به کشتن داد و پسران خودش را در پشت جبهه محفوظ نگاه داشت. من انصاف را درباره علی رعایت نکردم. چرا؟. برای اینکه او کشته شد و من زنده مانده‏ام. می‏بایست جان خود را در زمان حیات او فدایش می‌کردم. معاویه دید منظورش عملی نشد. از طرفی خیلی مایل بود اوصاف و حالات علی را از کسانی که مدتها با او از نزدیک به سر برده‌اند و شب و روز با او بوده‌اند بشنود. از عدی خواهش کرد اوصاف علی را همچنانکه از نزدیک دیده است برایش بیان کند. عدی گفت: «معذورم بدار.». حتما باید برایم تعریف کنی. به خدا قسم علی بسیار دوراندیش و نیرومند بود. به عدالت سخن می‌گفت و با قاطعیت فیصله می‌داد. علم و حکمت از اطرافش می‏جوشید. از زرق و برق دنیا متنفر و با شب و تنهایی شب مأنوس بود. زیاد اشک می‏ریخت و بسیار فکر می‌کرد. در خلوتها از نفس خود حساب میکشید و برگذشته دست ندامت می‏سود. لباس کوتاه و زندگی فقیرانه را می‏پسندید. در میان ما که بود مانند یکی از ما بود. اگر چیزی از او می‌خواستیم می‏پذیرفت و اگر به حضورش می‌رفتیم ما را نزدیک خود می‌برد و از ما فاصله نمی‏گرفت. با این همه آنقدر با هیبت بود که در حضورش جرئت تکلم نداشتیم، و آنقدر عظمت داشت که نمی‌توانستیم به او خیره شویم. وقتی که لبخند می‏زد دندانهایش مانند یک رشته مروارید آشکار می‌شد. اهل دیانت و تقوا را احترام می‌کرد و نسبت به بینوایان مهر می‏ورزید. نه نیرومند از او بیم ستم داشت و نه ناتوان از عدالتش نومید بود. به خدا سوگند یک شب به چشم خود دیدم در محراب عبادت ایستاده بود، در وقتی که تاریکی شب همه جا را فرا گرفته بود، اشکهایش بر چهره و ریشش می‏غلتید، مانند مارگزیده به خود می‏پیچید و مانند مصیبت دیده می‏گریست. مثل این است که الآن آوازش را می‏شنوم. او خطاب به دنیا می‌گفت: «ای دنیا متعرض من شده‌ای و به من رو آورده‌ای؟ برو دیگری را بفریب (یا هرگز فرصتی اینچنین تو را نرسد)، تو را سه طلاقه کرده‌ام و رجوعی در کار نیست، خوشی تو ناچیز و اهمیتت اندک است. آه آه از توشه اندک و سفر دور و مونس کم. سخن عدی که به اینجا رسید، اشک معاویه بی‏اختیار فروریخت. با آستین خویش اشکهای خود را خشک کرد و گفت: «خدا رحمت کند ابوالحسن را، همین‌طور بود که گفتی. اکنون بگو ببینم حالت تو در فراق او چگونه است؟». شبیه حالت مادری که عزیزش را در دامنش سر بریده باشند. آیا هیچ فراموشش می‌کنی؟. آیا روزگار می‌گذارد فراموشش کنم‏[1]؟
13.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❓آیا تلفظ زبانی نیت برای واجب است؟ 📣 با تبلیغ کانال در ثواب نشر احکام شریک شوید❤️
🌹❤️ الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ❤️🌹 🌺(هدايت شدگان ) كساني هستند كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرام مي گيرد. بدانيد كه تنها با ياد خدا دلها آرام مي گيرد🌺 ❤️ اذان می گویند بشتابید بسوی خدا 🌺🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ و عَجٌِلْ فَرَجَهُمْ والعن اعدائهم🌹🌺 التماس دعا 🚲
*آیا با امام مهدی عج حرف می‌زنیم ⁉️🤔* 🌷 مرحوم آیت الله میلانی می فرمودند : *🌱هر روز بنشینید یک مقدار با امام زمان درد و دل کنید .* خوب نیست شیعه‌ روزش شب شود و شب‌اش روز شود و اصلاً به یاد او نباشد . بنشینید چند دقیقه ولو آدم حال‌ هم‌ نداشته باشد ، مثلاً از مفاتیح دعایی بخواند ، *با همین زبان خودمان سلام و علیکی با آقا کند . با حضرت درد و دلی کند.* 🌷آیت الله بهجت ره می فرمود : 🪴بین دهان تا گوش شما کمتر از یک وجب است . *قبل از اینکه حرف از دهان خودتان به گوش خودتان برسد ، به گوش حضرت رسیده است .* او نزدیک است ، درد و دل‌ها را می‌شنود با او حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید . 👈در زمان حضرت امام هادی علیه السلام شخصی نامه‌ای نوشت از یکی از شهرهای دور نامه‌ای نوشت که *آقا من دور از شما هستم . گاهی حاجاتی دارم ، مشکلاتی دارم ، به هر حال چه کنم❓🤨* 🌷حضرت در جواب ایشان نوشتند : *📜«إِنْ کَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّکْ شَفَتَیْک‏»* 🌱لبت را حرکت بده ، حرف بزن ، بگو . ما از شما دور نیستیم . 📚 کشف المحجة لثمرة المهجة ج۱ ص۲۱۱ 50 *🌹 تعجیل در فرج و سلامتی امام مهدی عج صلوات 🌹* *🌹 اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم 🌹*
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا