کاش همیشه شکل آدمی باشیم که توی این مجالس هستیم.

کاش دردی که مرا هست طبیبان را بود تابدانی که چه درمانده درین درمانند. _وصال شیرازی

دل آنقدر گریست،که غم هم به سیل رفت ..!

آخر رسد شبی که به جرم جنونِ عشق ما را به شهرِ کربلای تو تبعید می‌کنند (:

گر چه میدانم نمی آیی ولی هر دم زشوق سوی در می آیم و هرسو نگاهی میکنم. _هدایت طبرستانی

+با چی نفس میکشی ؟! _هیئت

آره خلاصه‌ ‌. . !

قلب عزیزم کاش یکم عقل داشتی!(:

فریاد مردمان همه از دست دشمنست فریاد(سعدی)از دل نامهربان دوست! _سعدی شیرازی

خوردیم چو گنجشک به دیوار بلورین پنداشته بودیم که این پنجره باز است ..

ایلیا(iliy`a)/(عبری،سریانی); راستگوی بزرگ، نام حضرت علی(ع) در تورات.

دارم تمــام میشوم از دست روزگـار؛ لعنت کنم که را؟! کم آورده‌ام حسین...!

تشکرات فراوان(:

گاهی می‌پرسند از من:عاشقش هستی هنوز؟ بی‌تفاوت بودنم را گریه می‌ریزد به هم..

مرا در من هویدا کن.

گفته بودی با قطار این بار خواهم رفت و من، مانده ام باید چطور این چرخ را پنچر کنم!. _احسان پارسا

تورات را تغییر دادند،انجیل را تغیر دادند،وقتی ک نتوانستند قرآن را تغیر دهند، آن را سوزاندند!! _محسن چاوشی

دوباره قبله ی دل مایل است سوی نجف.

آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟ عشق است و همین لذت اظهار و دگر هیچ!

مولای ما نمونه ی دیگر نداشته است اعجاز خلقت است و برابر نداشته است!.

بگذشت و چه گویم که چه بر من بگذشت.. _جناب سعدی

انصاف‌نباشدکه‌منِ‌خسته‌ی‌رنجور پروانه‌ی‌او‌باشم‌و‌اوشمعِ‌جماعت!

زمانی که با تنهایی مان دوست شویم در می یابیم نوع ارتباط برقرار کردنمان با ادم ها تغییر می کند. وقتی از تنهایی مان فرار نمیکنیم دیگر نیاز نداریم به آدم ها "پناه" ببریم. حالا رابطه هایمان رنگ و بوی نیاز و خواهش ندارد. طعم "ترس از دست دادن" ندارد و قرار نیست آدم ها شبیه توقع ها و آرزوهای ما شوند‌. _تکه هایی از یک کل منسجم

تولد‌تون مبارک آقا آرمان؛🤍:)

نه فقط شاه نجف؛شاه جهان است علی!

لبخند بزن.

یک عمر گذشت و تازه فهمیدم از دل نرود برون هر آنکه از دیده برفت.

حال دل پرسیدی و گفتم که خوبم بارها خوبم اما خوب ویرانم؛ نفهمیدی مرا.