مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
این سیزده آبانیها🇮🇷
از دیشب با خودم کلنجار میروم که بروم یا نه! هوا چند روز است که آلوده است و کلی کار عقب مانده دارم. در نهایت آلودگی هوا و کارهای عقب مانده قانعم نمیکنند. تصمیمم را میگیرم و مثل سالهای گذشته میروم راهپیمایی ۱۳ آبان. خودم را به ابتدای مسیر میرسانم.
در یکی از غرفهها پلاکارد پخش میکنند. خانم میانسالی پلاکارد به دست سمت دانشآموزانش که چند قدم جلوتر منتظرند میرود. یکی از بچهها با هیجان میگوید خانم یک مرگ بر اسرائیل بدهید به من! از حالت گفتنش خندهام میگیرد. دنبالشان میروم. هیچکدام چادری نیستند. در عوض یا زلفی از جلوی مقنعه انداختهاند یا گیسویی از پشتِ سر یا هردو.
با معلمشان خوشوبش میکنم. مدیر دبیرستان است. همان دبیرستانی که من آنجا درس خواندهام. ذوقزده میشوم. سراغ مدیر و معلمهایم را میگیرم که مطمئنم همگی بازنشسته شدهاند. معلم پرورشیشان هم آمده، سن و سالش مثل معلم پرورشی قدیم خودمان است فقط کمی خستهتر.
از بچهها میپرسم خودتان خواستید بیایید یا چون مدیر و معلم گفتند آمدید؟ میگویند هیچ اجباری نبود. کمی اخم میکنند. انگار از سوالم خوششان نمیآید.
به شروع مسیر میرسیم. هم دانشآموزان و معلمان هستند هم خانوادهها. از مادری که با کالسکه بچه آمده تا پیرمرد خمیدهای که عکس حاج قاسم را گرفته است. تمام مدت ترانه و سرود از بلندگو پخش میشود. مشغول صحبت با بچهها هستم که پخش آهنگ جدید فضا را زیر و رو میکند. آهنگ بندری با موضوع مقاومت! چند دقیقهای از ۱۳ آبان خارج میشویم و میرویم توی شب یلدا و جشن پایان سال. بیشترِ بچهها پسر و دختر شروع به حرکات موزون میکنند. همه جوره! یکی این طرف شانه میلرزاند و آن طرف یکی قِر کمر میرود، یکی کِل میکشد و آن یکی رقص گردن میکند. سعی میکنم خودم را متعجب نشان ندهم. نمیدانم بخندم یا تأسف بخورم! بعضی معلمهای دماغ عملی از پشت دولایه گریم لبخند میزنند. چندنفر از معلمهای قدیمی و مذهبی تذکر میدهند! جواب میشنوند خانم همه دارند میرقصند.
بندری که تمام میشود بچهها برایم توضیح میدهند به غزه و لبنان کمک کردهاند. نورا پساندازش را داده، مبینا هم میخواسته طلا بدهد اما خانوادهاش قبول نمیکنند. راهپیمایی شروع میشود. باران همان دختری که دنبال پلاکارد مرگ بر اسرائیل بود با یک دست پلاکارد گرفته و با دست دیگر پرچم فلسطین.
همچنان صدای آهنگ و ترانه و سرود میآید. هربار شعاری گفته میشود بچهها پرچمها را بالاتر میگیرند و با صدای بلند شعار را تکرار میکنند. مشتاق شنیدن شعار هستند. ظاهراً در این مورد ذائقهها چندان تغییری نکرده است. بیست سال پیش ما هم مشتاق شعاردادن بودیم. آنقدر که وقتی گویندهی شعار ساکت میشد یکی از میان جمعیت دم میگرفت و بقیه با او تکرار میکردند.
به جایگاه میرسیم. گروههای سرود دانشآموزی یکی پس از دیگری بالا میروند. بچهها بعضی از سرودها را همخوانی میکنند. همخوانیشان را دوست دارم. یکی دو سرود را به ذهن میسپارم تا بعد دانلود کنم. بچهها عکس یادگاری میگیرند و به نشانه پیروزی دستشان را بلند میکنند.
جمعیت کمکم متفرق میشوند. بچهها هم خداحافظی میکنند. برای چند لحظه بین دو زمان گم میشوم. اتوبوس مدرسه منتظر ماست. ما که هم بچه بسیجیهای مدرسه هستیم و هم توی فضولی و شلنگ تخته انداختن از بقیه جلوتریم مثل همیشه دیر به اتوبوس میرسیم.
✍️🏻زینب حزباوی
#روز_دانشآموز
#فلسطین
🆔 @resanebidari_ir
هدایت شده از انتشارات راه یار
🔴درخشش انتشارات «راه یار» در سومین جایزه کتاب «روایت پیشرفت»
⭕️«عملیات احیا»؛ به قلم محمد حکمآبادی؛ اثر برگزیده در بخش حکمرانی و مدیریت
⭕️«آبی نفتی»؛ به قلم مهدی نورمحمدزاده و تحقیق مرتضی اسدزاده؛ اثر برگزیده در بخش علموفناوری
⭕️«مادر ایران»؛ به نویسندگی نورالهدی ماهپری و با تحقیق سیدمحمد آلعمران و نرگس اسکندری، اثر برگزیده در بخش خانواده، کودکونوجوان
⭕️«قهرمان به شکل خودم»؛ به قلم کلر ژوبرت؛ اثر شایسته تقدیر در بخش خانواده، کودکونوجوان
➕اختتامیه سومین دوره جایزه کتاب «روایت پیشرفت», عصر امروز با معرفی برگزیدگان در کوشک باغ هنر تهران برگزار شد.
ibna.ir/x6sQY
💠 انتشارات «راه یار»: ناشر فرهنگ، تجربه و اندیشه انقلاب اسلامی
✅ rahyarpub.ir
✅ @Rahyarpub
🔰️«مادر ایران»؛
اثر برگزیده در بخش خانواده، کودکونوجوان در سومین جایزه کتاب 《روایتپیشرفت》
🔹️کتاب مادر ایران، روایتی داستانی از زندگی پرفراز و نشیب عصمت احمدیان، مادر شهیدان ابراهیم و اسماعیل فرجوانی است.
مادر ایران، نوشته نورالهدی ماه پری و تحقیق محمدآلعمران و نرگس اسکندری است که در انتشارات راه یار به چاپ رسیده است.
🔸️خانم احمدیان که از جمله بانوان فعال در ستاد پشتیبانی دفاع مقدس اهواز بود، پس از جنگ، به صورت جدی وارد فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی میشود، به طوری که او امروز یکی از بانوان تأثیرگذار و الگو در اهواز است که علاوه بر امور خیریه، با پیگیریهای فراوان، به دنبال کارآفرینی و ایجاد شغل برای مردم است.
➕اختتامیه سومین دوره جایزه کتاب «روایت پیشرفت», عصر دوشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۳ با معرفی برگزیدگان در کوشک باغ هنر تهران برگزار شد.
#مادر_ایران
#عصمت_احمدیان
#شهیدان_فرجوانی
#رسانه_بیداری
🆔 @resanebidari_ir
🔰#روایت| مادرایران
📌️نورالهدی ماهپری، نویسنده کتاب مادر ایران:
« وقتی کتاب به پایان رسید، من فکر میکردم ممکن است این فعالیتها دیگر تمام شده باشد، هنگامی که با ایشان تماس گرفتم، کتاب به چاپخانه رفته بود. ایشان گفتند من الان در یک بیابان هستم و دنبال زمین برای پرورش شتر میگردم. من به ایشان گفتم، خدا شما را حفظ کند، منتهی من از نوشتن این همه فعالیت عاجز هستم و اگر بنا بود زندگی شما را بنویسیم، باید بهصورت لحظهشمار مینوشتیم.»📚
#مادر_ایران
#عصمت_احمدیان
#شهیدان_فرجوانی
#رسانه_بیداری
🆔 @resanebidari_ir
#بازتاب_خبری| "مادر ایران" اثر برگزیده در بخش خانواده، کودک و نوجوان در سومین جایزه کتاب روایت پیشرفت📚
https://www.ibna.ir/news/523079/مادر-ایران-برگزیده-روایت-پیشرفت-شد
#مادر_ایران
#عصمت_احمدیان
#شهیدان_فرجوانی
#رسانه_بیداری
🆔 @resanebidari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 تیزر
💚شب خاطره
بزرگداشت شهید مدافع حرم، مدیر انقلابی سردار حاجعلیمحمد قربانی
و آیین رونمایی از دو کتاب:
🔺سرو گلستان من (روایت زندگی بتول چگله، همسر شهید حاج علیمحمد قربانی)
▫️پژوهش و تدوین: سمانه نیکدل
▫️ناشر: مرز و بوم
🔺اینجا مرکز دنیاست (خاطرات مدیریتی شهید حاج علیمحمد قربانی)
▫️تدوین: نسرین تتر
▫️ناشر: راهیار
✨همزمان با میلاد باسعادت حضرت زینب سلام الله علیها و سالروز تولد شهید.
📆جمعه ۱۸آبان۱۴۰۳ ساعت ۱۹
📍اهواز، تالار شهید جمالپور، جنب فرمانداری
▫️شهرداری اهواز
▫️مؤسسهٔ فرهنگی شهید حاج علیمحمد قربانی
مؤسسهٔ فرهنگیهنری شهید جواد زیوداری
ایتا، بله، تلگرام، روبیکا و اینستاگرام
@shahre_zarfiyatha
💢"آن را که صبر نیست، محبّت نه کار اوست!"
صدای گریه و نقنق قطع نمیشد. برای بار چندم ضبط گوشی را متوقف کردم تا بتواند به دختر کوچکش سر بزند. از چشمان خواهر بزرگش کلافگی میبارید و برادر، هر سری برایش یک اسباببازی جدید رو میکرد؛ اما باز هم میخواست پیش مادرش باشد. مادر رفت و صداها قطع شد. سکوت موقت حلما، نشان میداد که بالاخره به چیزی که دلش میخواست رسید. خودم را با دیدن در و دیوار مشغول کردم و شربت زعفران مقابلم را هم زدم. چشمم به عکس پدر خانواده افتاد. زن برگشت و کنارم نشست. گفت زمانی که همسرم نبود، حلما هر بار عکس پدرش را میدید گریه میکرد. گاهی بچهها که از سر شیطنت میخواستند واکنش حلما را ببینند، گوشی را به تلویزیون وصل میکردند تا عکس پدرشان روی صفحه بیفتد. گریهی حلما و بیقراریاش بعد از چند ثانیه حتمی بود. دخترک خیلی وابستهی پدرش بود و این کار را برای مادر سخت کرده بود. محال بود ساعاتی از روز «بابا، دَدَ» نکند و با زبان بیزبانی، سراغ او را نگیرد. صدای شاکی حلما از اتاق آمد و زن را مجبور به رفتن کرد. شربت را مزه کردم. یخها آب شده بود؛ ولی هنوز شیرینی از جانش نرفته بود. به زن فکر کردم که هربار با صبر و خوشرویی از نقنق کودکش استقبال میکرد. انگار بلد شده بود که شرایط را مدیریت کند.
مدام تلاشش را میکرد که کم نیاورد و نمیآورد. داشتن سه بچه در سه مقطع سنی، چالشهای فراوانی داشت. حالا دستتنها، اوضاع پیچیدهتر شده بود.
زمانی که همسرش برای دفاع از حرم خانه را ترک کرده بود، میرفت و خانه پدری اتراق میکرد. با مادر صحبت میکرد و دلش وا میشد. شنیدهشدن خیلی مهم است. به خصوص وقتهایی که فکر و خیال، دست از سر دلت برنمیدارد و هی توی دلت رخت میشورد. باید حرف بزنی تا نگرانیها را نشخوار نکنی. تا کسی بگوید بس کن و کمتر فکر کن. اما این بار، رفتن به خانهی پدری و صحبت با مادر ممکن نبود. مادر چهار سال پیش و پدر هم چند ماه بعدتر آسمانی شدهبود و حالا زن، «سرو» شدن را ترجیح میداد، «تنها و مقاوم».
به هیچکس نگفت: «همسرم به لبنان رفته.»
نه اهل این بود که فخر بفروشد و نه حوصله و طاقتی برایش باقی مانده بود تا حرفهای تکراری بشنود. قبلتر به او میگفتند که:«برای پول فرستادیش سوریه؟» و حالا مطمئن بود بدتر از اینها را میشنود. از لحظهای که همسرش رفت، با خودش عهد کرد از هیچکس کمک نگیرد و موفق هم شد. در بیماری و بیطاقتی پسرش، در بیسرویسِ مدرسه ماندن دخترش، در بیخوابیهای شیرخوارش و در استرسها و دلآشوبههایش تنها ماند.
میگفت از همان اول حاجآقا به من گفت:«من آدم معمولی نیستم.» و من هم سعی کردم معمولی نباشم.
اما دلتنگی همیشه راهش را پیدا میکند. سبک زندگیاش بدون همسر تغییر میکرد و هیچ لذتی در هیچ چیز نمیدید. حتی آب و غذا مزهشان عوض میشد. نمیتوانست به خودش برسد. درکش میکردم. حضور خیلی مهم است. همینکه زیر یک سقف مشترک نفس بکشید، خیال آدم را راحت میکند. همینکه با جزئیات کوچک و گاهی ساختگی، مثل باز کردن در شیشهی مربا و ترشی، «بودنش» را به رخ خودت بکشی، کفایت میکند.
به نظرم کار سخت او آنجایی بود که باید پیش بچهها وانمود میکرد که اتفاقی نیفتاده و همهچیز مثل قبل است؛ اما مطمئن بود که اینطور نیست. دختر نوجوانش زرنگ بود. هر بار میخواست کانالهای خبری را چک کند تا ببیند کجای لبنان را منفجر کردند، باید خوب حواسش را جمع میکرد تا دور و برش خلوت باشد. شب که میشد، مادر بچهها را بعد از سوالهاشان در مورد نبود پدر و دادن جوابهای تکراری میخواباند و غرق میشد در فکر و خیالهای بیانتها. خیلی خسته بود؛ اما این معامله با خدا را دوست داشت. مانند همسرش «آرمان» داشت و این سختیها را به جان میخرید. چشمانش را میبست و آنقدر ذکر میگفت تا خدا خواب را به چشمهایش بیاورد.
دوباره صدای گریه آمد و زن به سمت اتاق دوید. خودم را جمع و جور کردم. حلما بعد از چرت کوتاهش سرحال شده بود؛ اما میدانستم این هم موقتی است. دلم نمیآمد اذیتش کنم. پیشنهاد وسوسهانگیز چای دارچین را رد و خداحافظی کردم. منتظر آسانسور نماندم و چهار طبقه پله را پایین آمدم. خاطرات زن مدام در ذهنم بالا و پایین میشد. از ساختمان که خارج شدم، به این پشتیبانیهای گمشده در تاریخ فکر میکردم. انگار جبههی مقاومت، خیلی بیشتر از این حرفها، سرباز دارد.
✍️🏻روایت شقایق حیدری کاهکش از گفتگو با منا نعیمی(همسر میلاد امینی موحد مستندساز اعزامی به لبنان)
#مقاومت
#لبنان
🆔 @resanebidari_ir
هدایت شده از فیلمِ ما
#فراخوان | *طنزواره لانه عنکبوت*
📌درگفتمان رهبر معظم انقلاب طنز یک ابزاری برای جهاد تبیین شمرده میشود. در خصوص اهمیت پرداختن به مقوله طنز میتوان به فرمایش معظم له اشاره کرد که میفرمایند: «طنز فاخر و برجسته، یک هنر است. طنز، هنر خیلی بزرگی است…»
📌«فیلم ما» پانزدهمین جشنواره فیلم عمار با توجه به حوادث اخیر از بعد از طوفان الاقصی و … و شکست هیمنه پوشالی استکبار در جبهههای مختلف مقاومت درصدد است جشنواره امسال «فیلم ما» را با موضوع «طنز و هجو استکبار و غرب زدگان» برگزار نماید
📆مهلت ارسال آثار: 30 آذر
🔹راههای ارتباطی و ارسال آثار:
ویدئوی خودتون را در قالب فیلم کوتاه موبایلی در پیام رسانهای شاد، روبیکا، ایتا و بله به شناسه filmma15@ ارسال فرمایید
📞شماره تماس: 09199890515
🔻مطالعه کامل فراخوان:
🔗https://ammarfilm.ir/?p=35512
جشنواره مردمی فیلم عمار
@filmema_fest
هدایت شده از فیلمِ ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فراخوان | طنزواره لانه عنکبوت
📌«فیلم ما» پانزدهمین جشنواره فیلم عمار با توجه به حوادث اخیر پس از طوفانالاقصی و … و شکست هیمنه پوشالی استکبار در جبهههای مختلف مقاومت درصدد است جشنواره امسال «فیلم ما» را با موضوع «طنز و هجو استکبار و غرب زدگان» برگزار نماید.
📆مهلت ارسال آثار: ۳۰ آذر ماه ۱۴۰۳
🔹راههای ارتباطی و ارسال آثار:
ویدئوی خودتون را در قالب فیلم کوتاه موبایلی در پیام رسانهای شاد، روبیکا، ایتا و بله به شناسه @filmma15 ارسال فرمایید
📞شماره تماس: 09199890515
🔻مطالعه کامل فراخوان:
🔗https://ammarfilm.ir/?p=35512
جشنواره مردمی فیلم عمار
@filmema_fest
هدایت شده از فیلمِ ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید| آنچه در دبیرخانه "فیلمما" میگذرد.🎬
📌کلیپی از فعالیتهای دبیرخانه "فیلمما"
پاسخگویی اعضا به تماس و سوالات شما، ارتباط با همکاران شهرستانها و انتقال اطلاعات، ارزیابی آثار ارسالی و دستهبندی آنها، پیگیری تولیدات رسانهای و...
📎خوزستان
اهواز
دبیرخانه جشنواره فیلم ما
ما از اینجا با شما در ارتباط هستیم.
راههای ارتباطی با دبیرخانه:
📱پیامرسانهای شاد، روبیکا، ایتا و بله به شناسه @filmma15
📞شماره تماس: 09199890515
#فیلم_ما
#فراخوان_لانه_عنکبوت
#پانزدهمین_جشنواره_مردمی_فیلم_عمار
@filmema_fest
هدایت شده از فیلمِ ما
🔻پوستر فراخوان لانهعنکبوت رو دیدی، ایده داری ولی نمیدونی چطور فیلم رو تهیه کنی؟
🔺️ میخوای بدونی فیلمی که داری تهیه میکنی، چه کادری داشته باشه بهتره؟
🔻میخوای کلیپت رو با صدا و تصویر مناسب ارسال کنی؟
پس اگه میخوای هرچه سریعتر ایدهت رو به محتوا تبدیل کنی و کلیپ رو برای دبیرخانه "فیلمما" بفرستی، میتونی توی کارگاه آموزشی رایگانمون شرکت کنی.
📎چطور میشه این کارگاه رو شرکت کرد؟
برای هماهنگی برگزاری این دوره در مدرسه، مسجد، دانشگاه و... از طریق راههای ارتباطی زیر با ما همراه باشید.
📱پیامرسانهای شاد، روبیکا، ایتا و بله به شناسه @filmma15
📞شماره تماس: 09199890515
#فیلم_ما
#کارگاه_آموزشی
#فراخوان_لانه_عنکبوت
#پانزدهمین_جشنواره_مردمی_فیلم_عمار
@filmema_fest
هدایت شده از فیلمِ ما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*📣 تا حالا به این فکر کردین که آدما چرا میخندن؟!*
💡 طنزنویسی صرفا نوشتن یک لطیفه و متن خندهدار نیست. نویسنده باید با یک اصول و چارچوب مشخص، متنی طنز برای مخاطبان خود نوشته تا آنها از شنیدن و خواندن آن لذت برده و در عین حال پیام آن متن را نیز درک کنند.
*⭕️ در دوره آموزشی #طنزینو با #امین_شفیعی همراه میشیم تا بفهمیم «چگونه خنده بسازیم؟!»
🔻 برخی از سرفصلهای این دوره:*
🔸 طنز و تئوریهای طنز چیست؟
🔹 انواع شوخیها و تفاوت هجو، هزل و فکاهه با طنز
🔸 روانشناسی خنده و اصل غافلگیری حرف نو
🔹 منطق جهان طنز و راهها برای خلق یک اثر
🔸 نحوه نگارش و ساختارهای اصولی یک متن استنداپ کمدی
و...
📎برای ثبتنام و شرکت به صورت رایگان در این دوره مجازی از طریق راههای ارتباطی زیر با ما همراه باشید.
📱پیامرسانهای شاد، روبیکا، ایتا و بله به شناسه @filmma15
📞شماره تماس: 09199890515
#لانه_عنکبوت
#کارگاه_آموزشی
#فیلم_ما #طنز
#پانزدهمین_جشنواره_مردمی_فیلم_عمار
🌐@filmema_fest
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 تیزر آئین باشکوه اختتامیه سومین سوگواره ملی پایتخت موکب ها
🔻مراسم اختتامیه
🔸️شنبه ۱۰ آذر ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۹:۳۰
🔸️اهواز، گیت بوستان، سالن همایش گیت بوستان
منتظر دیدارتان هستیم
@mokebha_ir