eitaa logo
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
615 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
292 ویدیو
11 فایل
مرکز تولید،توزیع و ترویج کتاب و محصولات جبهه فرهنگی و انقلاب اسلامی در استان خوزستان 🚩پادادشهر خ۱۷غربی پ۱۳۶ حسینیه هنر ارتباط با ادمین: @Elnaz_Hbi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰حاشیه نگاری رصدتیپ 🔹️نمیدانم چه حکمتی است، دقیقا روزی که هوا داغ میشود گذر من به تیپ زرهی می افتد. فکر اینکه از دژبانی یکی دو کیلومتر تا مقر گردان مالک پیاده بروم اذیتم میکرد.ولی هر چه باشد از تابستان پارسال بهتر است. 🔹️روزهایی که برای مصاحبه با بچه های مدافع حرم تیپ میرفتم باید چندتا مجوز میگرفتم. صحبت با فرماندهی و گرفتن امضایش را به کمک یک دوست قدیمی انجام دادم. سختی کار گرفتن مجوزهای بعدش بود. 6 ماه تمام وجب به وجب تیپ را متر کردم. وقتی 1 کیلومتر از فرماندهی تا ایمنی میرفتم، همین فاصله را تا حفاظت، مقر گردان کربلا و فرهنگی و... باید طی میکردم . بدترین لحظه وقتی بود که اتاق فرهنگی درش قفل بود و مسئولش نبود. گوشی ام را دژبان گرفته بود و تنها راهی که داشتم این بود که کل مسیر را برگردم تا ایمنی، شاید کسی تماس بگیرد و مسئولش را پیدا کند. گاهی مسیر را گم میکردم و باید دنبال جنبده ای میگشتم تا راهم را پیدا کنم. 🔹️حالا فکرش را بکن تمام این کارها را انجام بدهی و تازه بفهمی نامه ات اصلا به مسئول فرهنگی نرسیده! باید برمیگشتم. به کجا؟ پیش کی؟ نمیدانستم! بالأخره نامه را بین پوشه های کمد دوم اتاق مسئول حفاظت پیدا کردم. 🔹️خیس و خاکی و خسته رسیدم به مقر گردان مالک اشتر. صدای غرش تانک ها و جولان دادنشان جگرم را حال آورد. نزدیک تر که شدم تمام خستگی ها فراموشم شد. پاسدار و سرباز کنار هم مشغول کار کردن روی تانک و نفربر بودند. شلنگ بزرگ آب کنار محوطه دست به دست میشد. هر کسی سرتا پایش را خیس میکرد و میرفت تا با گرما و غول های 40 تنی دست و پنجه نرم کند. 🔹️ با دیدنشان خجالت کشیدم. به خاطر همین تا امروز از سختی رصد تیپ با هیچ کس حرفی نزدم. خاطراتی که اینجا لا به لای تانک ها هر روز آب دیده تر میشود به تمام خستگی هایش می ارزید. امروز باید به دفتر فرماندهی بروم. پیش یکی از بچه هایی که به عنوان مترجم به سوریه اعزام شده بود. مترجمی هم موضوعی است که باز هم خاص خوزستان است. بچه های خوزستان اینجا هم گل کاشته اند و باز از همیشه گمنام ترند. 🖋 مصطفی شالباف 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
"نهمین جلسه هیئت بانوان بشری ویژه مجموعه ها و فعالین فرهنگی و اجتماعی" ✳️ سخنران: استاد ارجمند سرکار خانم اخلاقی ✳️ مداح: سرکار خانم فنجانی پور همراه با: ❇️ معرفی مجموعه های مردمی ❇️ حلقه های هم اندیشی و بازخوانی هویت زن انقلاب اسلامی با محوریت کتاب" زنان جبهه جنوبی" ❇️ با حضور نویسنده کتاب: سرکار خانم نرگس اسکندری 🔴 زمان: ۲۱خرداد ماه۱۴۰۲ یک شنبه بعدازظهر ساعت ۱۷ الی ۱۹:۳۰ 🔴 مکان: یادمان شهید هاشمی،جنب گلزار شهدا اهواز https://b2n.ir/s27503
28.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتم:خیلی خب،این موشه نمی دونه مادر تو کیه....😀 📖 مادر ایران: روایت زندگی بانو عصمت احمدیان ( مادر ) 🔅 از حضور در جبهه و پشتیبانی جنگ تا کارآفرینی در روستاها 🔅 📚راه های تهیه کتاب مادر ایران آدرس: بلوار بهبهانی جنب حوزه علمیه امام خمینی ره کتابفروشی رسانه‌بیداری 📣 و سریع به سراسر کشور 🔸️جهت سفارش تلفنی: ☎️ 061-35530798 🔹️جهت سفارش پیامکی: 📱 09305619565 ------------------‐----------------------------------------- 📚شبکه توزیع کتاب و محصولات فرهنگی رسانه‌بیداری
📱 الو اینجا حاشیه نیست! غلام همت آنم... 🔹️ در بامدژ هستیم یا همان بامدز که اهالی می‌گویند. همان بامدژی که درسیل ۹۸ زیر آب رفت و حاج قاسم در میان مردم سیل‌زده‌اش حاضر شد. حاج محسن به چند خانواده سر زد. در راه پسر جوانی به اصرار حاجی را برای ناهار دعوت می‌کند. حاجی می‌پذیرد بعد از سرکشی روستاهای اطراف و اتمام کارهایش به خانه آنها برود. 🔹️ ساعت تقریبا ۵ بعدازظهر است. واردمنزل نیمه خرابه‌ای می‌شویم. یک اتاق، یک آشپزخانه و حیاطی که بخشی از آن تخریب شده. دو دخترجوان به استقبالمان می‌آیند: -"هَلَه بیلحجی هَلَه." سفره وسط حیاط منتظر ماست. ماهی و گوجه سرخ کرده با مخلفات. همه چیز بسیار لذیذ است. چند دقیقه بعد پسر خانواده همراه با دختر کوچکش وارد خانه می‌شود. ظاهرا مدتی است که مستقل شده. حاجی جویای احوال مادر خانواده است. پدرچندسالی است فوت کرده ومادر از صید ماهی امورات خانه را می‌گذراند. دختران از درد پایی میگویند که مادر را بی‌خواب کرده و هنوز پول عملش جور نشده‌است. -"اُمّی کِلّش مِتلَوعَه(مادرم خیلی اذیته)" و از سختی زندگی درآشپزخانه! ازشدت تعجب تصور می‌کنم جمله را اشتباه شنیدم. -"تَعای شوفی المطبخ(بیاآشپزخونه رو ببین)" آشپزخانه را نشانم می‌دهند تا با چشم خودم ببینم به خاطر کوچک بودن خانه، مادر مدت‌هاست آنجا زندگی می‌کند. گروه جهادی قصد ساخت اتاقی در گوشه حیاط را داشتند که دچار مشکل می‌شوند. اتاق ساخته نمی‌شود و حیاط نیمه‌خرابه باقی می‌ماند. حاجی قول می‌دهد اتاق را تکمیل کنند.
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
📱 الو اینجا حاشیه نیست! غلام همت آنم... 🔹️ در بامدژ هستیم یا همان بامدز که اهالی می‌گویند. هم
🔹️ دختران خانواده یکی وسواس تمیزی دارد و آن یکی بخاطر آب لوله‌کشی آلوده بیماری روده. این مدت که به الهایی رفت و آمد می‌کنم، رنگ و بوی ناسالم آب را دیده‌ام. احتمالا توقع از چنین خانواده‌ای این است با این همه مشکل کمی افسرده باشند اما فضا کاملا معمولی است. آنقدر با حاج محسن شوخی می‌کنند که صدای خنده فضای خانه را پُر می‌کند. 🔹️ نزدیک غروب از خانه خارج می‌شویم تا به قرارگاه برگردیم. مادر تازه از راه می رسد. مادرِ صیادی که با پای بیمار در آشپزخانه زندگی می‌کند اما حاضر نیست دست نیاز جلوی این و آن دراز کند. ✍️ زینب حزباوی 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
🔰نشست شورای فرهنگ عمومی استان خوزستان 🔸️نشست شورای فرهنگ عمومی استان صبح امروز یکشنبه ۲۱ خرداد۱۴۰۲ در دفتر امام جمعه اهواز تشکیل شد. 🔹️این جلسه با حضور نماینده ولی فقیه و دیگر اعضای شورای استان برگزار شد. 🔸️اعضای دفتر تاریخ شفاهی اهواز_ مرکز فرهنگی رسانه بیداری در این جلسه به ارائه آخرین اقدامات و کتب منتشر شده خود دراین مرکز پرداختند.
⚜️ فرهنگیِ بی ریا 🔸️لشکر قدس اهواز آماده قیام است در تمام مدتی که در مسجد کار فرهنگی می‌کردم، بچه‌ها و نوجوانان برایم علامت سوال بودند. چگونه می‌توان آن‌ها را طوری تربیت کرد که نمک‌گیر اسلام و انقلاب شوند. در اوایل انقلاب مردم چگونه کار فرهنگی می‌کردند؟ چرا کودکی که قدش از ژ3 هم کوچک‌تر بود برای رفتن به جبهه داد و بیداد می‌کرد و سر و دست می‌شکست. زنگ در به صدا درآمد. -کی بود؟ -کتاب‌های سید جبار رو آوردن. 🔹️چندتا از کتاب‌هایش را روی میز چیده بودند، یکی را برداشتم و شروع کردم به خواندن. نتوانستم کتاب را زمین بگذارم. کتاب که تمام شد تازه شروع کردم به نگاه کردن جلد و اسمش، خریدارانه نگاه می‌کردم. پیک سحر، اسم و جلدش را دوست داشتم. شاید واقعا سید جبار ماه بود و بچه‌هایش ستاره‌های اطرافش. بچه‌هایی که برای تربیت و آینده‌شان نه تنها چیزی کم نگذاشت بلکه هرچه در توان داشت وسط گذاشت. در دوره‌ای که هیچ کس کودکان و نوجوانان را جدی نمی‌گرفت و راه رفتن با آنان را کسر شان می‌دانست، او اولویتش حتی در راهپیمایی‌ها و جشن‌ها، هم‌قدم شدن با این بچه‌ها بود. 🔸️او به بچه‌ها ایمان داشت، همانند رهبر انقلاب که فرمود امید من به شما دبستانی‌هاست. لشکر قدس نوجوانان اهواز را با شعار« اسرائیل، اسرائیل، این آخرین پیام است/ لشکر قدس اهواز، آماده قیام است.» برپا کرد. کسی جدی‌اش نمی‌گرفت تا اینکه دیدند نه، انگار سیدجبار کلام و کارش حق است، جاذبه دارد. در این لشکر نه تنها نوجوانان اهواز بلکه بچه‌های بعلبک لبنان نیز عضو بودند و همگی عاشق اسلام و انقلاب.
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
⚜️ فرهنگیِ بی ریا 🔸️لشکر قدس اهواز آماده قیام است در تمام مدتی که در مسجد کار فرهنگی می‌کردم، بچه‌
🔹️او بچه‌های نوزده‌ را بیست نمی‌کرد، بلکه کار فرهنگی اش از ارازل کف خیابان شروع می‌شد و به آن‌ها بیشتر از همه محبت می‌کرد، او فهمیده بود که نوجوانان و بچه‌های کف خیابان بیشتر از هر چیز و هر کس توجه می‌خواهند، سیرآبشان کنی درست را به خوبی فرا می‌گیرند. راز جذب همین بود، توجه، محبت و قضاوت نکردن از روی ظاهر. 🔸️پیک سحر، پیکی است حامل خوراک فرهنگی درست، تا مربیان فرهنگی یاد بگیرند تنها به گزارش کار و مستند کردن آن‌ها اکتفا نکنند چرا که فرزندان هر مرز و بوم، امید و آینده آن سرزمین هستند 🔹️برشی از متن کتاب: سید خودش بچۀ کف خیابان بود. توی همین محله‌ها بزرگ شد. توی همین کوچه‌های خاکی کشتی گرفت و فوتبال بازی ‌کرد. بچه‌های خیابان را می‌فهمید؛ برای همین اغلب دنبال بچه‌های نماز خوان انقلابی نمی‌رفت. دلش می‌خواست بچه‌های خیابان را متحول کند. می‌گفت: « گلچین نکنین. همۀ بچه‌ها را دوست داشته باشین. بینشون فرق نذارین. همون‌هایی رو بیارین مسجد که فکر می‌کنین اصلا توی فضا نیستن. من دنبال همین بچه‌هام. با این‌ها دوست و رفیقم.» ✍️ سحر همه کسی 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
🔹️نهمین جلسه هیئت بانوان بشری ویژه مجموعه ها و فعالین فرهنگی و اجتماعی امروز ۲۱خرداد۱۴۰۲ در یادمان شهید علی هاشمی برگزارشد. 🔸️در این نشست به  بازخوانی هویت زن انقلاب اسلامی با محوریت کتاب" زنان جبهه جنوبی"با سخنرانی نرگس اسکندری نویسنده این کتاب پرداخته شد. 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
🔰 آیین رونمایی کتاب |مصدق خمینی| 📚 باحضور: 🔹️ دکتر مجید بذرافکن (استاد دانشگاه و معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) 🔸 رزمندگان، خانواده شهدا و ایثارگرانزمان:پنجشنبه ۲۵ خرداد- ساعت۱۸ 📌اهواز-یادمان شهید علی هاشمی --------------------------------------------------------- "مرکز فرهنگی رسانه‌بیداری" 🆔 @resanebidari_ir
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
🔰 آیین رونمایی کتاب |مصدق خمینی| 📚 باحضور: 🔹️ دکتر مجید بذرافکن (استاد دانشگاه و مع
🔰📚 آغاز برنامه رونمایی کتاب مصدق خمینی در یادمان شهیدعلی هاشمی پس از قرائت آیاتی از کلام‌الله مجید و سرود ملی، با پخش ویدیوی معرفی کتاب ( مصدق طاهری ) برنامه رونمایی کتاب مصدق طاهری آغاز شد. 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
شهید مصدق طاهری کسی است که با کار فرهنگی می‌تواند عقبه دشمن را به آتش بکشاند. 🔹🔸️دکتر مجید بذرافکن معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه کشور: ما از این شهید نتیجه می‌گیریم قدرت فرهنگی تشکیلات و جهاددانشگاهی را به بار می‌آورد. جلسات ما هم باید اینطور باشد. برادران و خواهرانی که کار فرهنگی می‌کنید اگر آن کار فرهنگی مشکلی از مردم حل نمی‌کند یک برنامه دیگری داشته باشید. کار شما مقابله با تحریف دفاع مقدس و روایت فصل جدیدی از دفاع مقدس است که گویای این است که هر رزمنده می‌تواند یک حرکت جدید راه‌اندازی کند و دقیقا چنین کتاب‌هایی این راه را برای ما باز می‌کند. تحریف پیچیده‌تر شده و از دوستان فعال در این عرصه و مستندسازان تقاضا میکنم انگیزه‌ها و منویات خودشان را به شهدا تحمیل نکنند تا به نوعی تحریف ناخواسته دفاع مقدس صورت نگیرد. مسئله، مسئله‌ی عقبه دشمن و عناصر فاسد، فاسق و فاجر آن است. پشت تمام این حرکت‌ها فکر و فرهنگ نهفته است. این را در اغذیه و البسه خاص هم به ما القا می‌کنند. تحول فرهنگی در کشور در آستانه موفقیت های خیره کننده ایست به شرط آنکه ما بتوانیم عقبه دشمن را به ویرانی بکشانیم. "مرکز فرهنگی رسانه‌بیداری" 🆔 @resanebidari_ir
🖋📚 علی بخشی پور نویسنده کتاب مصدق خمینی: 🔻کتاب مصدق خمینی پیش از اینکه بخواهد از یک دلاور یا یک‌مرد اهل تفکر یا یک عاشق شیدای ذات الهی صحبت کند راوی اتفاقاتی درباره مهجور ماندن فرزندان خمینی است. افرادی که رستم دستان زمانه خود بودند و چون فردوسی نبود تا این ها را روایت کند فراموش شدند. یکی از نکاتی که مهجور مانده رستم‌های خوزستان است. کسانی که دهه ها از حضور فیزیکی آنها میگذرد و کسی آنها را روایت نکرده است. 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
📚 در پایان ضمن تشکر از زحمات نویسنده و محقق کتاب آقایان محمد علی بخشی پور و هادی سلامات، از کتاب مصدق خمینی رونمایی شد. --------------------------------------------------------- "مرکز فرهنگی رسانه‌بیداری" 🆔 @resanebidari_ir
نمایشگاه عکس📷 " همه باهم جهاد " نشست های تخصصی نمایشگاه: 🔸️روز اول:نقش زنان در جهاد سازندگی 🔸️روز دوم:نقش جهاد سازندگی در آبادانی و توسعه کشاورزی 🔸️روز سوم:احیای جهاد سازنگی؛ضرورت ها وچالش ها زمان : 🗓 ۲۷خرداد۱۴۰۲ لغایت ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ از ساعت ۱۸ الی ۲۱ مکان : پاداد شهر،خیابان ۱۷ غربی،پلاک ۱۱۸،حسینیه هنر
نمایشگاه عکس📷 | همه با هم جهاد| 🔺️کنسل و برنامه به زمانی دیگری موکول شد🔻
✳️ پیش به سوی روستا 🔸️گاهی شهرنشین‌ها دلشان لک می‌زند تا تعطیلاتی گیر بیاورند و از هیاهوی شهرها فرار کنند و مقیم روستا شوند. وقتی اسم روستا را می‌شنوید چه چیزی در ذهنتان نقش می‌بندد؟ احتمالا کشاورزی، هوای پاک، احشام، شیر، دوغ، پنیر، کره محلی، سرسبزی، مردمی صاف و صادق و احیانا فقر. 🔹️در دوران شاهنشاهی ایران، روستاها از دور‌افتاده‌ترین و عقب‌مانده‌ترین مراکز کشور محسوب می‌شدند. لابد می‌پرسید کدام شاهنشاهی؟ باید بگویم تا همین اندکی قبل‌تر یعنی همین شاه آخری، خیلی از روستاها روحشان هم از پیشرفت تکنولوژی و آمدن وسایل جدید خبر نداشت. تلویزیون که چه عرض کنم! رادیو دیگر چیست؟! 🔸️ روستا تحت اختیار خان‌ بود و خان هم خدای روستا. مردم روستایی حتی جرئت مهاجرت به شهر را  که حداقل خبری از خان نبود هم نداشتند. همه امکانات روستا و مال و اموال اهالی روستا در اختیار خان بود. هر کس ظلمی از خان می‌دید حتی جرئت شکایت هم نداشت و بعضا اگر هم داشت به کجا باید شکایت می کرد؟ به کسی که خودش خان را گماشته بود؟ 🔹️بلافاصله پس از پیروزی انقلاب مردم به کمک روستاها شتافتند. خیلی از روستائیان باور به رفتن شاه نداشتند. بعضی‌ها از ماشین می‌ترسیدند و فرار می‌کردند. همه می‌دانستند روستاها چه وضع فلاکت‌باری دارند. به این ترتیب اولین حرکت جمهوری اسلامی جهاد در روستاها بود. عده‌ای هفته ها و ماه ها در روستاها اردو می‌رفتند و از کشاورزی و حفر چاه بگیر تا خانه‌سازی و مسجد و درمانگاه و جاده و پل و ... را انجام می‌دادند.
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
✳️ پیش به سوی روستا 🔸️گاهی شهرنشین‌ها دلشان لک می‌زند تا تعطیلاتی گیر بیاورند و از هیاهوی شهرها فرا
🔸️چهارماه بعد از انقلاب که این کارهای اولیه در روستاها توسط انقلابیان شکل گرفته بود؛ جهاد سازندگی به فرمان رهبر این انقلاب تشکیل شد. پس از این فرمان، افراد سازماندهی شدند و حضورشان در روستا پررنگ‌تر. تعطیلات آخر هفته بعضی از مردم شده‌بود کار در روستا. از کمک به کاشت و برداشت محصول روستائیان بگیر تا درمان بیمارانشان تا تدریس به فرزندانشان و هر کار ریز و درشتی که از پسشان بر می‌آمد. 🔹️جهاد سازندگی در روستاها کولاک کرد و فاصله طبقاتی روستا را به شهرها نزدیک و نزدیک‌تر. بچه‌های جهاد از کله سحر تا پاسی از شب در روستاها بودند و خانواده‌شان را نمی‌دیدند. یک جنگ تمام عیار برای رفع محرومیت شدید روستائیان آغاز شد. روستاهایی که فراموش شده‌بودند و حتی خیلی‌ها روی نقشه ایران هم جایی نداشتند؛ کم‌کم دارای امکانات اولیه جاده و پل و آب لوله‌کشی و برق و مدرسه و مسجد و درمانگاه شدند. خانه مسقف جای کپر را گرفت، کتاب های درسی تالیف جهاد جای بی‌سوادی را گرفت، برق جای فانوس را گرفت، لوله جای کوزه را گرفت و... 🔸️جنگ که فرا رسید هل جزاء الإحسان إلّا الإحسان پدیدار شد. حال روستاییانی که نیکوکاری جهاد سازندگی را دیده بودند به یاری جهاد در جنگ شتافتند. چه پایگاه‌های پخت نان و کلوچه و مربا و ساخت ترشی و لبنیات و دوخت لباسی که در روستاها تاسیس نشد و چه ماشین هایی از جهاد برای جمع آوری کمک در روستاها نچرخید و دست خالی برنگشت و چه رزمندگانی که در جنگ عضو جهاد شدند و چه شهدایی که از روستاها تقدیم انقلاب شد. 🔹️شاید شهری‌ها در روزمرگی امروزشان جهاد سازندگی را فراموش کرده‌باشند اما یک روستایی تا نسل‌ها بعد هرگز جهاد سازندگی را فراموش نخواهد‌کرد. حالا مجدد به همان جهاد سازندگی روستاها با همان روحیه جهادی نیازمندیم که شاید از هیچ گروه و ارگان دیگری جز همان جهاد سازندگی برنیاید. ✍️ علی هاجری 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
📚 کتابشهر ایران به اهواز رسید! 🎁آئین افتتاح کتابشهر ایران در اهواز 📙همراه با رونمایی از کتاب زنان جبهه جنوبی ✅با حضور حبیب احمدزاده نویسنده و کارگردان ‌سید محمد مهدی شفیعی شاعر نرگس اسکندری نویسنده کتاب 🕕دوشنبه 29 خرداد ساعت 20 🌉اهواز امانیه میدان مولوی کتابشهر ایران @ketabshahr_ahvaz
💠 نیروهای خمینی 🎙راوی: حجت الاسلام دکترعبدالرضا دغاغله 🔻 کاهو و کلم‌هایش چشم‌مان را گرفت، به راننده گفتیم بلیزر را نگه دارد تا برای بچه‌ها کلم و کاهو بگیریم، بلکه بتوانیم در خورد و خوراکشان تنوع ایجاد کنیم و از نان و خشک و کره کمی به سمت سبزیجات رو بیاوریم. 🔻دکتر از صندلی جلو پیاده شد تا بتوانم از ماشین پیاده شوم. کمی از جاده دور شدم و به وسط زمین کشاورزی رسیدم. کشاورز پس از اینکه چشمش به ماشین وسط جاده افتاد، شناخت و احوالپرسی کرد‌. می‌دانست در بخش بهداشت و درمان روستای شاوور مشغول بودم. نمی‌خواست در ازای خرید سبزی‌ها پولی از ما بگیرد، خودش را مدیون می‌دانست. در حال تعارف و چانه‌زنی بودیم که صدای جیغ‌ زنی را شنیدم. با جیغ دوم مطمئن شدم صدای پزشکیار خانم تیم‌مان بود. 🔻سریع خودم را به ماشین رساندم. مردی با کلاه و پالتوی بلند که خود را شبیه غربی‌ها در آورده بود، دکتر، راننده و پزشکیار خانم را پیاده کرده و کنار ماشین با کلت بالای سرشان ایستاده بود. تا من را دید که به سمتش می‌آیم داد زد: -جلوتر نیاین وگرنه همتونو خلاص می‌کنم. +بگو چی می‌خوای؟ پول؟ -نه می‌خوام بکشمتون، شما نیروهای خمینی هستید. +یعنی چی؟ مگه چیکار کردیم؟ -شما آمدید برای تجسس! کی گفته بیایید؟ فهمیدم عرب است، شروع کردم به عربی با او حرف زدن. +أنت من أین؟(تو کجایی هستی؟) -انا مِن ... +ببین درسته این پلاک سفیده، ولی مال جهاده، ما کار به سپاه و کمیته نداریم. گوش می‌داد ولی اسلحه را همچنان به سمتم کشیده بود. +بیا این جعبه‌های پزشکی را توی ماشین ببین، إحنا جایین نخدم للقرا(ما اومدیم به روستاها خدمت کنیم.)
مرکز فرهنگی رسانه بیداری🇵🇸
💠 نیروهای خمینی 🎙راوی: حجت الاسلام دکترعبدالرضا دغاغله 🔻 کاهو و کلم‌هایش چشم‌مان را گرفت، به راننده
-زین، أنت من أین؟ +أنا دغاغله. - من دغاغله‌هارو میشناسم، تو برو، اشکال نداره، ولی این سه تارو می‌کشم. اونا دو برادر و پدرم رو اعدام کردن، می‌خوام انتقام خونشون رو بگیرم، با پای خودشون اومدن به منطقه من. همان‌جا مطمئن شدم منافق است: +اینا با من‌اند، برای کمک به مردم اومدن، اگر بخوای اونارو بکشی اول باید منو خلاص کنی، انت تدری طایفتی بعد ما تعوفک(تو میدونی بعدش دیگه طایفه م رهات نمیکنن.) -امشو، بعد ما اشوفکم(برید، دیگه نبینمتون.) 🔻سوار ماشین شدیم و راهی اهواز، اما ترس در جان دکتر و پزشکیار خانم رخنه کرده بود. آن‌ها عادت نداشتند، برعکس من و راننده که بچه خوزستان بودیم و آبدیده. اسمش رویش بود دیگر! جهاد، جهاد سازندگی زمستان ۵۸ ✍️سحر همه‌کسی 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
32.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 روایت تصویری رونمایی از کتاب "مصدق خمینی" 📚📜 دفتر تاریخ شفاهی اهواز 🔎 محقق: هادی سلامات ✍️ نویسنده: محمد علی بخشی پور 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz
🔳 در سحرگاه پانزدهم خرداد سال 1342 که مصادف با ماه محرم بود رژیم ستم شاهی به خانه امام خمینی یورش برده و ایشان را دستگیر کردند. بازداشت این مرجع عالی قدر شیعه و سایر علما از جمله حضرت آیت اله محلاتی، آقای قمی و جناب آقای فلسفی موجب نگرانی عموم شد. مردم در سراسر شهرها در اعتراض به این حرکت به خیابان‌ها ریخته و قیام کردند. در اهواز هم صدای نفرت و اعتراض‌ برای آزادی امام برخاست. 🔳 خفقان دستگیری امام باعث شد عده‌ای این فریاد را به سمت شاه مبنی بر آزادی امام مکتوب کنند. از قبل، متن نامه‌ را آماده و در مراسم‌های‌ دعای ندبه و زیارت عاشورای‌شان امضاهایش را جمع می‌کردند. هم‌دیگر را در جریان کار می‌گذاشتند. 🔳 در بین علما و روحانیون نیز جلسات هماهنگی و توجیهات لازم صورت گرفت. آیت الله بهبهانی به نمایندگی از طرف آن‌ها اعلامیه‌ای به صورت تلگراف به شاه نوشت. جامعه وعاظ از مدرسه علمیه انصاری محمودی ، کسبه و صنف قصابان و نانوایان اهواز و همچنین روحانیون بهبهان و شهرستان‌های خرم‌آباد- اهواز- رفسنجان - بهبهان جمعی از اهالی شوشتر نیز تلگرافی با عنوان آزادی امام به شاه فرستادند. 🆔 @resanebidari_ir 🆔 @ammarkhz