پویش پهلوانان آزادی
(کمک به آزادی زندانیان جرایم غیر عمد و نیازمند)
🔹همزمان با برگزاری مسابقات کشتی آزاد قهرمانی بزرگسالان کشور
🔸با خرید بلیط مسابقات به آزادی زندانیان سهیم باشیم
🗓زمان ۱۲ الی ۱۴ دیماه ۱۴۰۳ سالن امام خمینی(ره) گرگان
👈خرید بلیط از طریق سایت
http://www.eventick.ir
فیلم «آبستن» به کارگردانی مصطفی و محمد تنابنده، در جشنواره چهل و سوم فیلم فجر با روایت ملتهب و تکنیک پلان-سکانس مورد توجه قرار گرفت. داستان درباره چند جوان است که در تلاش برای عبور غیرقانونی از مرز، با گذشته و تصمیمات خود مواجه میشوند. فیلم فضایی پرتنش دارد و بازی عباس غزالی و توماج دانش بهزادی مورد تحسین قرار گرفته است. هرچند برخی نقدها به نریشنهای اضافی و ریتم کند اشاره کردهاند، اما در مجموع «آبستن» اثری متفاوت و چالشبرانگیز در سینمای ایران محسوب میشود.
حمید بهادرزاده
خبرنگار و مدیر باشگاه فیلم سازان جوان
رسانه جوان
تحلیل فیلم شمال از جنوب غربی
فیلم شمال از جنوب غربی به کارگردانی حمید زرگرنژاد، یک تریلر سیاسی-جنگی است که تلاش میکند تلفیقی از هیجان، تعلیق و درامی واقعگرایانه را ارائه دهد.
داستان درباره یک کامیون حامل مواد منفجره است که قرار است برای بمبگذاری وارد ایران شود، اما در مسیر گم میشود. حالا گروهی از نیروهای امنیتی تلاش میکنند آن را پیدا کنند، درحالیکه دشمنان نیز بیکار نیستند.
نقطه قوت داستان ایده جذاب و تنشزای آن است. مفهوم یک کامیون سرگردان که هرلحظه ممکن است فاجعهای به بار بیاورد، خودبهخود تعلیق ایجاد میکند. اما روایت فیلم در نیمه دوم دچار افت ریتم میشود. برخی سکانسها بیش از حد کشدار شدهاند و دیالوگها گاهی بیش از حد توضیحیاند.
یکی از چالشهای فیلم این است که به شخصیتها عمق کافی نمیدهد. ما بیشتر شاهد ماجرا هستیم تا اینکه درگیر احساسات شخصیتها شویم. اگر شخصیتها بهتر پرداخته میشدند، فیلم تأثیرگذاری بیشتری داشت.
حمید زرگرنژاد در کارگردانی بهخوبی از لوکیشنهای طبیعی استفاده کرده و فیلم فضای واقعگرایانهای دارد. اما کارگردانی در برخی صحنهها بیش از حد کلاسیک و بدون خلاقیت است. برخی تعقیبوگریزها میتوانستند با تدوین سریعتر و دکوپاژ پویاتر، هیجان بیشتری ایجاد کنند.
یکی از نکات مثبت فیلم، پرهیز از شعارزدگی است. برخلاف برخی فیلمهای جنگی-سیاسی ایرانی که در دام کلیشهها میافتند، این فیلم تلاش کرده داستانی ملتهب و پرتنش را بدون اضافهگویی روایت کند.
اما نقطه ضعف، عدم تنوع بصری در برخی صحنههاست. درحالیکه فیلم میتوانست با استفاده بهتر از نور و زوایای دوربین، احساس تعلیق را افزایش دهد.
بازیگران عملکرد قابل قبولی دارند، اما برخی از آنها نمیتوانند از پس ایجاد حس تعلیق برآیند. لحظاتی وجود دارد که احساس خطر واقعی منتقل نمیشود و تماشاگر درگیر بحران نمیشود.
برخی از دیالوگها تصنعی به نظر میرسند. در ژانر تریلر، دیالوگهای کوتاه و پرکشش اهمیت زیادی دارند، اما در این فیلم، بعضی صحنهها بیش از حد مکالمهمحور هستند.
تدوین فیلم میتوانست کمی سریعتر باشد. برخی سکانسها، بهویژه در نیمه دوم، طولانی شدهاند و ریتم را کند کردهاند.
موسیقی در بعضی صحنهها بیشازحد استفاده شده است. درحالیکه گاهی سکوت میتوانست تعلیق بیشتری ایجاد کند، موسیقی زیادی روی حس تعلیق تأکید دارد و گاهی تأثیر عکس میگذارد.
شمال از جنوب غربی فیلمی است که ایدهای جذاب و تنشزا دارد و در ژانر خود فیلمی متفاوت و تماشایی محسوب میشود.
اما مشکلاتی مثل افت ریتم، عدم عمق شخصیتها و برخی ضعفهای فنی در تدوین و میزانسن باعث شده که فیلم به یک اثر درخشان و فراموشنشدنی تبدیل نشود.
اگر به فیلمهای جاسوسی، امنیتی و تعقیبوگریز محور علاقه دارید، این فیلم ارزش دیدن دارد. اما اگر انتظار یک تریلر بینقص و کاملاً پرکشش را دارید، شاید در برخی لحظات ناامید شوید.
سفر استاندار خراسان شمالی به بام و صفیآباد؛ افتتاح ۵۲ پروژه و بررسی مشکلات منطقه
استاندار خراسان شمالی به همراه نماینده مردم اسفراین و بام و صفیآباد، طی سفری یکروزه از پروژههای عمرانی و خدماتی این منطقه بازدید و ۵۲ طرح را با اعتباری بیش از ۱۴۴ میلیارد تومان افتتاح کرد.
در این سفر، وی با خانوادههای شهید سیدرضا غلامزاده و شهید حمید صفری دیدار و از ایثارگریهای آنان تجلیل کرد. همچنین از مخزن آب ۲ هزار مترمکعبی صفیآباد و یک گاوداری صنعتی بازدید شد. کلنگ ساخت پایگاه اورژانس جادهای در روستای الست نیز به زمین زده شد.
در حوزه سلامت، از مرکز درمانی دکتر قوامی و پایگاه اورژانس شهری صفیآباد بازدید و مشکلات کارکنان بررسی شد. همچنین زمین چمن مصنوعی افتتاح شد و از اماکن تاریخی مانند آبانبار قدیمی صفیآباد و آستان مقدس امامزاده حسین(ع) بابا قدرت بازدید به عمل آمد.
استاندار در ادامه سفر خود با حضور در نمایشگاه کتاب، بر اهمیت توسعه فرهنگی و حمایت از فعالیتهای فرهنگی و ورزشی تأکید کرد.
حمید بهادرزاده
فیلم "آنتیک" در جشنواره فیلم فجر، یک درام اجتماعی-طنز است که در عین روایت داستانی سرگرمکننده و پر از موقعیتهای کمدی، به بررسی روابط انسانی، تاریخ و آثار سیاسی گذشته میپردازد. داستان فیلم حول یک کتیبه قدیمی میچرخد که در دوران انقلاب از خانه یکی از نظامیان قبل از انقلاب پیدا میشود.
این کتیبه که در ابتدا به نظر میرسد فقط یک شیء تاریخی باشد، به تدریج به یکی از عوامل مهم و نمادین در داستان تبدیل میشود.
داستان فیلم با موقعیتهای طنز و غیرمنتظرهای همراه است که همزمان با بررسی موضوعات جدی، بیننده را میخنداند.
طنز در آنتیک به شکلی هوشمندانه استفاده شده تا به جای تقلیل ارزشهای دراماتیک داستان، به آن عمق ببخشد. بهطور مثال، شخصیتهای فیلم که هرکدام در تلاشند تا کتیبه را مخفی نگه دارند و از آن برای اهداف خود بهرهبرداری کنند، وارد موقعیتهای مضحک و پیچیدهای میشوند که بیشتر از هر چیزی به روابط انسانی و تغییرات اجتماعی پس از انقلاب اشاره دارد.
قبر حاج ولی که به نوعی محل دفن کتیبه میشود، تبدیل به یک نقطه کانونی برای داستان میشود و در عین حال در دل طنز فیلم، پیامهای اجتماعی و فرهنگی عمیقی را منتقل میکند.
در نهایت، آنتیک فیلمی است که به شکلی جذاب و سرگرمکننده به تاریخ، انقلاب و تغییرات اجتماعی نگاه میکند و در عین حال با استفاده از طنز، مخاطب را به تفکر وادار میکند. این ترکیب از کمدی و درام باعث میشود که فیلم هم سرگرمکننده و هم معنای عمیقی داشته باشد.
حمید بهادرزاده
مدیر باشگاه فیلم سازان جوان
فیلم بچه مردم یک فانتزی اجتماعی است که به جای تمرکز صرف بر پیامهای اجتماعی، داستانگویی و شخصیتپردازی را در اولویت قرار میدهد.
این فیلم تلاش دارد دغدغههای اجتماعی را از طریق روایت جذاب و کاراکترهای ملموس بیان کند، بدون اینکه به دام مضامین گلدرشت بیفتد. وجه تمایز فیلم از سایر آثار اجتماعی این سالها در این است که داستان و شخصیتها فراتر از شعارهای اجتماعی قرار دارند و بهطور طبیعی در جریان فیلم حضور دارند.
برگ برنده بچه مردم کارگردانی محمود کریمی است. او در نخستین تجربه فیلمسازی بلند خود توانسته است به خوبی از تکنیکهای رایج فیلمسازی اجتناب کند و فیلمنامهای را ارائه دهد که فراز و فرودهای جذاب دارد و تماشاگر را با خود همراه میکند. کریمی در این فیلم، توازن را به خوبی رعایت کرده و از شلنگتخته انداختنهای مرسوم پرهیز کرده است.
با این حال، پاشنه آشیل فیلم، پایان آن است. در یک سوم یا یک چهارم انتهایی فیلم، فیلمساز سعی میکند مفاهیم فرهنگی مانند شهادت و تحول در جبهه را به شکلی شعاری و تکراری به تماشاگر منتقل کند که این بخش از فیلم کمی کشدار و از جذابیت میافتد.
حمید بهادرزاده
رسانه جوان
فیلم "بازی را بکش" به کارگردانی محمد ابراهیم عزیزی و با بازی محسن کیانی، در جشنواره چهل و سوم فیلم فجر به نمایش درآمد و توانست با داستان جنجالی و پردهبرداری از پشتپردههای فوتبال و دنیای شرطبندیها، توجه زیادی را به خود جلب کند.
فیلم داستان یک حادثه تلخ و مرگبار در دنیای فوتبال را روایت میکند. در این فیلم، یک خطای فاحش در جریان یک مسابقه فوتبال به وقوع میپیوندد که در نهایت منجر به قتل یکی از بازیکنان میشود. این اتفاق نه تنها بهعنوان یک فاجعه ورزشی دیده میشود، بلکه بهطور عمیقتری به کشف پشتپردههای دنیای فوتبال و درگیر شدن آن با دنیای تاریک شرطبندیها، فساد و تهدیدات اجتماعی میپردازد.
"بازی را بکش" فیلمی است که بهطور جامع فساد اجتماعی، اخلاقی و روانشناختی شخصیتهای درگیر در دنیای فوتبال و ورزش را به تصویر میکشد. این فیلم با ترکیب داستانی هیجانانگیز و پیچیده، توانسته توجه بسیاری از مخاطبان را جلب کند و پیامهای عمیق اجتماعی و اخلاقی خود را بهشکلی مؤثر منتقل کند.
فیلم "بازی را بکش" داستانی درباره تبانی و شرطبندی در فوتبال است که بهخوبی نمیتواند از پتانسیل موضوع خود استفاده کند. فیلم از همان ابتدا پیشبینیپذیر است و تا انتها هیجان خاصی ندارد. تنها نکته مثبت، بازی محسن کیایی است که در نقشی جدی و متفاوت ظاهر شده و خوب عمل کرده. اما در کل، فیلم فاقد عمق در شخصیتها و داستان است و نتواسته چیزی جدید به موضوع تبانی و فساد در فوتبال اضافه کند. فضای شمال کشور هم جذابیت خاصی ندارد و فیلم در اجرا بسیار ساده و بیروح است.
فیلم "بازی را بکش" داستانی درباره تبانی و شرطبندی در فوتبال است که بهخوبی نمیتواند از پتانسیل موضوع خود استفاده کند. فیلم از همان ابتدا پیشبینیپذیر است و تا انتها هیجان خاصی ندارد. تنها نکته مثبت، بازی محسن کیایی است که در نقشی جدی و متفاوت ظاهر شده و خوب عمل کرده. اما در کل، فیلم فاقد عمق در شخصیتها و داستان است و نتواسته چیزی جدید به موضوع تبانی و فساد در فوتبال اضافه کند. فضای شمال کشور هم جذابیت خاصی ندارد و فیلم در اجرا بسیار ساده و بیروح است.
حمید بهادرزاده
مدیر باشگاه فیلم سازان جوان
فیلم اسفند با روایتی آرام و تدریجی به نقش شهید علی هاشمی در عملیات خیبر میپردازد. این فیلم برخلاف بسیاری از آثار دفاع مقدس، سعی دارد از اغراقهای رایج فاصله بگیرد و تصویری واقعیتر ارائه دهد. یکی از نقاط قوت آن، بازی رضا مسعودی و توجه به قومیت عرب خوزستان است که به هویتپردازی فیلم کمک کرده است. در عین حال، جسارت فیلمساز در بازگویی برخی نکات پشتپرده جنگ قابل توجه است. با این حال، مشخص نیست که این شیوه روایت بتواند مخاطبان گستردهای را جذب کند یا نه، چرا که همچنان در چارچوب کلیشههای رایج این ژانر حرکت میکند.
بازی رضا مسعودی او در نقش شهید علی هاشمی حضوری باورپذیر دارد و توانسته با اجرای کنترلشده و دور از اغراق، شخصیت را زنده کند. استفاده از لهجه و زبان محلی در برخی صحنهها به طبیعیتر شدن بازی او کمک کرده است.
کارگردانی دانش اقباشاوی او سعی کرده با پرهیز از کلیشههای رایج، روایتی تدریجی و واقعگرایانه ارائه دهد. فیلمساز در کنار بازسازی فضای جنگ، به شخصیتپردازی دقیق توجه کرده و از نمایش صرف صحنههای اکشن دوری کرده است. همچنین، جسارت او در نمایش برخی لحظات پشت پرده جنگ، فیلم را از آثار مشابه متمایز میکند.
"پیشمرگ" یک فیلم دفاع مقدسی با داستانی واقعی است که به زندگی شهید سعید قهاری سعید میپردازد. مانند بسیاری از فیلمهای مشابه در این ژانر، شخصیت اصلی کاملاً قهرمانگونه و بدون ضعف به تصویر کشیده شده، که ممکن است برای برخی تماشاگران تکراری به نظر برسد.
با این حال، فیلم از لحاظ فنی و اجرایی قابل قبول است. بازیگران توانمندی در آن حضور دارند و کارگردانی آن هم استانداردهای لازم را رعایت کرده است. الناز ملک یکی از چهرههایی است که میتواند به جذب مخاطب کمک کند.
در مجموع، "پیشمرگ" فیلمی ارزشمند برای علاقهمندان به سینمای دفاع مقدس است. هرچند از نظر روایت، چیز جدیدی ارائه نمیدهد، اما همچنان اثری تأثیرگذار در این ژانر محسوب میشود و احتمالاً با استقبال خوبی مواجه خواهد شد.
حمید بهادرزاده
مدیر باشگاه فیلم سازان جوان