هدایت شده از تبلیغات عجایب
شوهرم هر چند وقت یبار شبا خونه نمی‌اومد میگفت سفر کاری هستم
منم تنها میموندم توی شهر غریب اما جاریم با اصرار زیاد دخترشو میفرستاد خونه من میگفت من به تنهایی عادت دارم تو تنها نمون
یه روز که داشتم لباس همسرمو اتو میکردم دختر جاریم گفت زنعمو مامانم .....
https://eitaa.com/joinchat/2160263385C70b5bf0bff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤🍃
🌷 امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) :
🖌 مومن مانند کوه استوار است و توفان‌ها او را تکان نمی‌دهد.
📖 کافی ۱۸۱
هدایت شده از تبلیغات عجایب
من یه کارمند معمولی بودم باحقوق بخور
نمیر ۱۰ ۱۲ تومن با یه زندگی متاهلی و یه
بچه مخارجم خیلی سنگین بود همش تو
فشار و قرض و زنم خیلی غر میزد تا اینکه با
این کانال آشنا شدم و درآمدم چند برابر شد
👇👇👇
https://eitaa.com/rahyafteamstone/213
https://eitaa.com/rahyafteamstone/213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ(۱۳)
✨آن یاری خداوند و پیروزی نزدیک است(۱۳)
📚 سوره مبارکه الفتح
✍آیه ۱۳
روز جهانی قدس گرامی باد ❤️
@Ajaieb_jahan
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
🟣 به فروشگاه #رویایی_لوازم_تحریر و کادو های #فانتزی خوش اومدی🤩
🔥 روی لینک زیر بزنید و عضو کانالمون بشید👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/1135018178C969fb7b33d
لوازم تحریر هایی براتون میارم که هیچ جا پیدا نمیشه!☺️😉
#بزرگترین فانتزی فروشی ایتا فقط همینجاست
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1135018178C969fb7b33d
هدایت شده از تبلیغات عجایب
دنیای #تحریر فانتزی پینترستی کُره‌ای🤩
دنبال یه چیز خاص باکیفیت و ارزونی🧐؟!
میخوای کادو بدی اما نمیدونی چی بدی🤔
این کانالو از دست نده پس
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1135018178C969fb7b33d
13.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از گسترده‌تبلیغاتی‌ترابایت
♨️همه گل های تو گلخونه🪴 پژمرده شده بودن😔
منم عاشق گلممم🤤
نمیدونستم مشکل از کجاست ؟🤔
🔻تا اینکه رفیقم یه کانالی بهم معرفی کرد از وقتی عضو کانال شدم🤩
هرکی گلخونه مو🪴 میبینه چشاش اینطوری👀 میشه
✅اگر تو هم میخای بهترین گل هارو داشته باشی 👌آموزشای این کانال رو از دســـت نده 😍👇:
https://eitaa.com/joinchat/1149239750C30612fe5ff
هدایت شده از تبلیغات عجایب
:
دختری پرورشگاهی بودم
سرشناس ترین فرد شهر من رو به فرزندی قبول کرد
پسرشون هرشب میومد بالای سرم و نگاهم می‌کرد
تا زمانی که شدم 15ساله و هرروز با بدن درد بدی از خواب بیدار میشدم...
یه شب تصمیم گرفتم به پدرش بگم نیمه ای شب بهم سر بزنه چون میترسم....
تا اینکه راز بزرگی برملا شد....
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c