خرمشهر را خدا آزاد کرد،
اما این جمله از حضرت امام خمینی نیست!
با فتح خرمشهر، هم مردم و هم امامامت بسیار خوشحال شدند. حضرت امام خمینی آن را به معجزه تشبیه کرده (صحیفه امام، ج ۱۶، ص ۲۷۰) و حاصل رحمت، نعمت و توفیق و عنایت الهی خواند (همان، ص ۳۱۵ ـ ۳۱۶) که در صدر اسلام هم نظیرش بوده و خداوند درون دلهای دشمنان اسلام آنچنان رعب و وحشتی افکنده است که با همهی تجهیزات، در برابر غریو الله اکبر مسلمانان تسلیم شدهاند. (همان، ج ۱۷، ص ۲۹۴ ـ ۲۹۵)
ایشان ضمن پیامی به مناسبت فتح خرمشهر، این پیروزی را «نصر عظیم» و افتخاری ابدی برای اسلام خواند و رزمندگان اسلام را مفتخر به نشان «ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی» و مورد قدردانی امام زمان شمرد. (همان، ج ۱۶، ص ۲۵۷) همچنین در دیدار با مردم و برخی کارگزاران دولت، از عظمت فتح خرمشهر یاد کرد و سفارش کرد مردم این حادثه را از یاد نبرند.
حضرت امام، ۸ خرداد ۱۳۶۱ نیز در دیدار با ستاد بسیج اقتصادی، آزادی خرمشهر را فوق طبیعت و از امدادهای الهی بهسان پیروزی رزمندگان صدر اسلام خواند (همان ، ص ۲۷۰) و با آزادشدن خرمشهر از آن به نام خرمشهر و شهر خرم یاد کرد. (همان، ج ۱۶، ص ۲۵۷) پس از چندین ماه از آزادی خرمشهر (۱۹ بهمن ۱۳۶۱) در دیدار با همافران نیروی هوایی از امدادهای غیبی در به تسلیم واداشتن نیروهای بعثی در خرمشهر یاد کرد. (همان، ج ۱۷، ص ۲۹۴)
حضرت امام خمینی بعدها نیز به مناسبتهای گوناگون، بهویژه در سالروز آزادی خرمشهر آن پیروزی شگفتانگیز منسوب به امداد غیبی و الهی کرده و یاد آن را زنده نگهمیداشت؛ اما جملهی معروف «خرمشهر را خدا آزاد کرد» را ایشان نفرمودهاند.
البته خرمشهر اواخر جنگ نیز مورد تهدید قرار گرفت و روزهای اول تا سوم خرداد ۱۳۶۷، عراق یک بار دیگر در محور شلمچه به طرف خرمشهر یورش برد و توانست تا نزدیکی شهر پیشروی کند که با مقاومت و عقبراندن ارتش بعثی، جنگ پایان گرفت.
خلاصه اینکه، با توجه به بیشتر بیانات و پیامهای حضرت امام دربارهی آزادسازی خرمشهر و نگاه الهی ایشان به همهی پیروزیها و موفقیتها، بهویژه نسبت به آزادسازی خرمشهر میتوان گفت که جملهی فوق برگرفته از محتوای کلام امام خمینی بوده است که برخی روزنامهها با برداشت خودشان آن را تیتر کرده و بعدها بر سر زبانها افتاد. لذا درست است که ایشان عین این کلام را بیان نکردهاند، اما مضمون و فحوای کلام ایشان همین بوده است.
روایتگر
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الله اکبر!!!
علم ۱۰۰۰ سال پیش ایران این بوده!!!
الان غالب علوم در واقع علم نیستن، شبه علم هستن.
ببینید و به دانشمندان مسلمان و اعجوبه خودتون افتخار کنید.
برج طغرل در شهرری و نزدیک تهرانه،
این برج یه ساعته هوشمنده.
۲۴ تا ستون داره و سازوکارش اینجوریه که اگه مثلاً ساعت ۱۰ صبح بهش نگاه کنی، روی ۱۰ تا از ستونهاش نور خورشید افتاده و بقیه ستونهاش کاملاً توی سایه است.
وقتی دنیا داشت یه قل ۲قل بازی میکرد، در دوران سلجوقیان در سده دوازدهم میلادی برج طغرل توسط اسدالله مراغهای ساخته شد که ساعت و تقویم مردم اون زمان بود،
این برج در نزدیکی آرامگاه حضرت ابنبابویه(مرحوم شیخ صدوق رحمةالله علیه) که از علمای بزرگ شیعه هستش قرار داره.
ایران زیبای خودرابیشتربشناسیم.😍
eitaa.com/revaayatgar
چرا #سردارشهیدحاج_احمدمتوسلیان فاتح(اصلی) #خرمشهر است؟
سردار کوثری: «تیپ محمدرسول الله به فرماندهی حاج احمد متوسلیان به کمره ی نیروهای بعثی زدند و وسط را بستند و راه ارتباط دشمن در داخل خرمشهر با عراق کاملاً قطع شد،
مثل اینکه شما سر یک کیسه را ببندید و همه داخلش بمانند.
حاج احمد آن منطقه را بست و به اروند رسید.
بعد از این اقدام حاج احمد و نیروهایش، تیپ ۱۴ امام حسین و تیپ ۸ نجف اشرف و چند تیپ دیگر به راحتی وارد پل نو و خرمشهر شدند و بعثی ها هم دیگر مقاومتی نکردند و تسلیم شدند.»
#سوم_خرداد
eitaa.com/revaayatgar
آشنایی با تنها بانوی حاضر در عملیات الیبیتالمقدس
eitaa.com/revaayatgar
روایتگـــــــر
آشنایی با تنها بانوی حاضر در عملیات الیبیتالمقدس eitaa.com/revaayatgar
آشنایی با تنها بانوی حاضر در عملیات الیبیتالمقدس
فاطمهسادات نوابصفوی، فرزند شهید سیدمجتبی نوابصفوی از مبارزان جمعیت فدائیان اسلام است که در عملیات آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۶۱ به عنوان تنها بانوی رزمنده، دوشادوش مردان به مبارزه پرداخت.
او در زمان شهادت پدر ۵ سال داشت و به علت مخالفت پدر با رژیم شاه تا این زمان شناسنامه هم نداشت.
سالها بعد مادرش «منیره سادات» با نام خانوادگی «میرلوحی» برای وی شناسنامه گرفت و او توانست به مدرسه برود.
فاطمهسادات پس از اخذ مدرک دیپلم با پسرعمهی مادرش «سید ابوالحسن فاضل رضوی» ازدواج کرد. و به دلیل مخالفت همسرش با رژیم شاه بود که در همان سالهای اول زندگی متأهلی به روستای «بافتان» از توابع شهرستان زاهدان تبعید شد.
آنها بعد از ۷ سال زندگی در روستا و آموزش به کودکان روستایی، بر اثر بیماری فاطمهسادات به مالاریا به مشهد آمدند و پس از بهبود به یکی از روستاهای «جهرم» از توابع استان فارس رفتند.
فاطمه بعد از پایان دوران تبعید، همراه با همسرش به تهران آمد و پس از چندی به دلیل مخالفت رژیم شاه با ورود آنها به دانشگاه، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت نمودند و فاطمه مدرک مهندسی کامپیوتر و سید ابوالحسن نیز مدرک مهندسی ماشین آلات صنعتی را اخذ کردد.
آنها در سال ۱۳۵۷ همراه با «امهانی» دختر کوچکشان به ایران بازگشتند، اما مجدداً برای کمک به مردم لبنان به شهید دکتر مصطفی چمران پیوستند و فاطمه در کنار شهید چمران در مبارزات چریکی زیادی شرکت کرد.
۲ سال بعد همسر وی در منطقه کردستان به شهادت رسید و فاطمه با روحیهی مبارزهطلبی که داشت در کنار رزمندگان انقلاب به مبارزه با رژیم غاصب بعثی پرداخت و در عملیات آزادسازی خرمشهر(الیبیتالمقدس) شرکت کرد.
در خاطراتی که از جانباز جنگ تحمیلی، آقای ایرانخواه منتشر شده است در مورد حضور فاطمهسادات در این عملیات چنین آمده است: «خانم فاطمه نواب صفوی، فرزند شهید نواب صفوی، به عنوان دیدهبان به طرف بهمنشیر رفته بود. او با اطلاعات مؤثر و مفیدی که از موقعیت دشمن میداد، در موفقیت عملیات نقش تعیین کنندهای را ایفا کرد. در آخرین دیدار، او را در حالی دیدم که پیکر شهیدی را با خود حمل میکرد. معلوم شد که از یک عملیات موفق چریکی باز میگردد.»
عکس این بانوی رزمنده در هشتمین جلد از مجموعه کتابهای جنگ تحمیلی که مشتمل بر ۲۸۷ قطعه عکس از روزهای مقاومت و دورهی اشغال خرمشهر و طی برگزاری عملیات الیبیتالمقدس و آزادسازی شهر و تأثیرات ناشی از حضور دشمن در ایام اشغال، ثبت شده و
در کنار دیگران رزمندگان مرد این عملیات قرار گرفته است.
🕊شادی روح شهدا، بالاخص پدر و همسر شهید این بانوی گرامی حمد و سوره و صلواتی قرائت کنیم.
eitaa.com/revaayatgar