«یادگاران ۲۸» سهراب عيسي‌پور چاپ سوم ۱۳۹۸ صفحات:۱۱۲ قیمت: ۲۰۰۰۰ تومان خرید از revayatfath.ir ‌این کتاب شامل یکصد خاطره کوتاه درباره شهید سهراب (یاسر) عیسی‌پور از دوران کودکی تا زمان شهادت است. در این کتاب به ابعاد مختلف شخصیت شهید عیسی‌‌پور نظیر بعد ورزشکار بودن و یک استاد رزمی کار و در عین حال یک بسیجی و رزمنده فعال در هشت سال دفاع مقدس، پرداخته است. 📘برشی از کتاب: استاد عیسی پور که سال‌های نوجوانی و جوانی خود را زیر نظر اساتید شاخص این رشته در ایران گذرانده بود و مدارج بالایی را طی نموده بود، این ورزش را با فرهنگ ارزشی ایرانی و اسلامی آمیخته نمود و توانست جوانان زیادی را تربیت و آموزش دهد تا بدان جا که تعدادی زیادی از این شاگردان از کلاس‌های رزمی ایشان به جبهه‌های حق علیه باطل اعزام و عده‌ای نیز به شهادت رسیدند. بعد از انقلاب و با آغاز جنگ، سهراب به سربازی رفت و در سال ۶۱ در منطقه شلمچه دچار عارضه ناشی از بمباران شیمیایی شد. عیسی‌‌پور در طی هشت سال دفاع مقدس به دفعات مجروح شد. وی سرانجام پس از ۱۴ روز کما، در ۲۰ دی ماه سال ۱۳۷۷ در بیمارستان ایران مهر به دلیل مجروحیت شیمیایی به درجه رفیع شهادت نائل گردید. ✍🏻 به قلم #احمد_معصومی_نژاد خرید در اینستا @revayatfathonline خرید در روبیکا @revayatfathpub خرید تلفنی: 02166739984 مرکز پخش عمده: 02188853908 @revayatfathpub

«یادگاران ۲۹» مجید پازوکی صفحات: ۱۱۲ قیمت: خرید از revayatfath.ir پس از جنگ تحمیلی به‌صورت خودجوش و بدون امکانات به تفحص شهیدان می‌پردازند و بعد، رفته رفته سازوکار اداری برای آن ترتیب می‌دهند تا بتوان با امکانات بیشتری به تفحص شهیدان پرداخت. به این ترتیب، گروه تفحص لشگر ۲۷ محمد رسول‌الله تشکیل می‌شود. این شهید بزرگوار سال ۱۳۸۰ در جریان تفحص شهدا با انفجار مین به شهادت 📘برشی از کتاب: جنگ که تمام شد همه برگشتند به شهر و دیارشان. زندگی در شهر راحت بود و بی‌دردسر. مجید لذت این زندگی راحت را می‌فهمید. مثل همه مردهای جنگ صدای خنده‌های کودکانش را دوست داشت، وقتی از سر وکولش بالا می‌رفتند. اما او وسط این زندگی آرام، چشم‌های منتظری را دید که بی‌تابش کرد. دل‌های مضطربی را فهمید که دیگر نتوانست پای زندگی و خانه‌اش بنشیند. خیلی‌ها ندیدند و نفهمیدند، سوز جگر مادرانی را که شاید فقط یک نشانه، یک پلاک یا یک تکه استخوان آرام‌شان می‌کرد. مجید چیزهایی دید که دلش را کند و برد به جایی که از جنس همان خاک بود. همان‌جا که‌ تمام نوجوانی و جوانیش را بزرگ شده بود. مرد شده بود. زندگی توی آن بیابان گرم سخت بود. خیلی سخت. خطر همراه همیشگی‌شان بود. میدان‌های مینی که گذر سال‌ها روی‌شان را خروارها خاک پوشانده بود. آن‌قدر لابلای خاک‌ها به دنبال نشانه‌ها گشت تا خودش هم نماند و نشانه‌ای شد برای رفقای گمنامش. ✍🏻 به قلم #افروز_مهدیان خرید در اینستا @revayatfathonline خرید در روبیکا @revayatfathpub خرید تلفنی: 02166739984 مرکز پخش عمده: 02188853908 @revayatfathpub

#چراغ_روشن ✅آیین رونمایی تازه های نشر #روایت_فتح برگزار می شود. 🌿انتشارات روایت فتح به مناسب ایام الله دهه فجر از تازه ترین اثر خود با محوریت شهید مدافع حرم #الیاس_چگینی رونمایی می کند. 🇮🇷 کتاب #لبخند_ماه زندگینامه داستانی شهید الیاس چگینی اولین شهید مدافع حرم استان قزوین است که به قلم محسن نجفی با همت انتشارات روایت فتح منتشر و روانه بازار نشر می شود.📚 🍃به گزارش روابط عمومی انتشارات روایت فتح؛ آیین رونمایی کتاب لبخند ماه روز #دوشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ از ساعت ۱۸ الی ۲۰ با حضور خانواده معظم شهدا و مسئولین استانی در سالن اجتماعات شهید حاج قاسم سلیمانی سازمان تبلیغات اسلامی شهر #قزوین برگزار می گردد. @revayatfathpub

✅ دعوتید به میهمانی شهدا شهیدی از پایتخت خوشنویسی ایران #شهر_قزوین

«یادگاران ۳۰» علی محمودوند صفحات: ۱۱۲ قیمت: خرید از revayatfath.ir 📘برشی از کتاب: سال ۷۸، خیابان مولوی، دربه‌ در دنبال یک جگرکی قدیمی می‌گشت. همه چیز عوض شده بود. از مغازه‌ها پرس وجو کرد. چند روزی رفت و آمد تا بالاخره پیدایش کرد. در خانه‌شان را زد. پیرمرد جگر فروش آمد بیرون. علی خودش را معرفی کرد و پرسید «چهار سیخ جگر چقدر می‌شود؟» پیرمرد همین‌طور نگاهش می‌کرد. علی ادامه داد «بچه بودم، ابتدایی. شاید هم کمتر. آمدم جگرکی شما. چندسیخ جگر خوردم. پولش را ندادم و فرار کردم.» پیرمرد بهتش زده بود. گفت «خب.» علی کیف پولش را گرفت جلوی پیرمرد. سرش را انداخت پایین و گفت «حلال کنید. هرچقدر می‌خواهید بردارید.» پیرمرد یک دویست تومنی برداشت و گفت «نوش جانت پسرم. این را برمی‌دارم فقط برای یادگاری، تا یادم نرود حق دیگران را ضایع نکنم.» پول را گذاشت زیر شیشه میزش و زیر لب گفت «هنوز هم باورم نمی‌شود این همه دنبالم گشتی فقط برای همین؟». ✍🏻 به قلم #افروز_مهدیان خرید در اینستا @revayatfathonline خرید در روبیکا @revayatfathpub خرید تلفنی: 02166739984 مرکز پخش عمده: 02188853908 @revayatfathpub

📚🖊بیانیه انتشارات روایت فتح در اهانت به #کامل‌ترین_کتاب_هدایت مگر نه آنکه کلمه‌کلمه‌اش رسید از جانب پروردگار به زمین؛ به قلبِ محمد امین! و مگر نه آنکه گفت محمدبن‌عبدالله "کتاب‌الله" و "عترتی" ؛ دو امانتی که از هم جدا نمی‌شوند. جدا نشده‌اند... و نمی‌گذاریم که جدا شوند. بر سر و چشمان‌مان نهاده‌ایم و برنخواهیم تافت خمِ ابروی ناطق، قاصد و کاتبانش را. 🔸️🔸️🔸️ بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ما، جمعی از نویسندگان، ویراستاران، محققان، کارکنان و خدمتگزاران حوزه ادبیات پایداری و مقاومت در خانواده بزرگ انتشارات روایت فتح ضمن ابراز انزجار از اقدام خصمانه جاهلانِ منحطِ عصر معاصر (که مرگ‌شان باد)؛ همان‌ها که در رذالت و جهالت هم‌وزن و در ادامه جاهلان عصر بدوی بوده و هر از چند گاهی در یک اسلام‌هراسی و اسلام‌ستیزی آشکار با بهانه‌های واهی در تنور جهل خود می‌دمند، اعتراض خود را اعلام می‌داریم و این اقدام بی‌شرمانه و غیرقابل قبول را محکوم می‌کنیم و برخورد قاطعانه مسئولان امر را می‌طلبیم و زین پس همه اهداف و آرمان‌های‌مان را در جامعه اسلامی‌ و انقلابی‌مان بیش از پیش با تمسک به #قرآن، #این_معجزه_جاوید پیش خواهیم برد. ⬅️ #جان‌مان_فدای_قرآن ⬅️ #انتشارات_روایت_فتح @revayatfathpub

✅ دعوتید به میهمانی شهدا شهیدی از پایتخت خوشنویسی ایران #شهر_قزوین

گزارشی از رونمایی کتاب «لبخندماه» در قزوین 🔹 کتاب «لبخندماه» که درباره زندگی شهید مدافع حرم «الیاس چگینی» است توسط محسن نجفی نگارش و به همت انتشارات «روایت فتح» به زیورطبع آراسته شده است، این کتاب شب گذشته در قزوین رونمایی شد، در ادامه گزارشی کوتاه از مراسم رونمایی این کتاب را می‌خوانیم. 🔗isna.ir/xdNfPr @revayatfathpub

«یادگاران ۳۱» علی تجلایی صفحات: ۱۱۲ قیمت: خرید از revayatfath.ir 📘برشی از کتاب: «شهید علی تجلایی در سال ۱۳۳۸ متولد و در سال ۱۳۶۳ به شهادت رسید. وی قائم مقام فرمانده قرارگاه ظفر و فرمانده طرح و عملیات قرارگاه خاتم الانبیا(ص) بود. علی را به جسارت و دلاوری می‌شناختند. سخت‌گیر و جدی بود، آن قدر که گاهی فکر می‌کردی اگر سرپیچی کنی، اعدامت می‌کند. گاهی هم جوری می‌زد توی فاز شوخی که کسی باور نمی‌کرد، این همان فرمانده سرسخت چند ساعت پیش است. علی رزمنده بود و رزمنده‌ساز. هر کسی از پس آموزش‌هایش برنمی‌آمد، رزمنده می‌ساخت و هر کدام یلی می‌شدند برای خودشان. یک تنه حریف یک گردان. در بحبوحه پیروزی انقلاب، در صف اول مبارزان بود و از همان اوایل انقلاب برای مبارزه با متجاوزین به افغانستان رفت. چند ماهی جنگید. همین که خبر شروع جنگ را شنید مستقیم به جبهه رفت. دافعه علی در کردستان رعب و وحشتی در دل منافقان انداخته بود و جذبه‌اش در سوسنگرد همه را گرد وجودش جمع کرده بود. سرنوشت بسیاری از عملیات‌ها به تدبیر و هوش علی رقم می‌خورد. فرمانده بود، اما حسرت شرکت در عملیات طاقتش را برده بود. اغلب مجبور بود در مقر بماند و فرماندهی کند، بار آخر اسلحه‌اش را برداشت و گمنام به خط مقدم رفت و در عملیات بدر شرکت کرد، درست مانند یک بسیجی ساده. تیری که به قلبش خورد، علی را به آرزوی دیرینه‌اش رساند.» ✍🏻 به قلم #سمیه_زالی خرید در اینستا @revayatfathonline خرید در روبیکا @revayatfathpub خرید تلفنی: 02166739984 مرکز پخش عمده: 02188853908 @revayatfathpub

«یادگاران ۳۲» داوود دانایی صفحات: ۱۱۲ خرید از revayatfath.ir 📘برشی از کتاب: «نیمه‌های شب حوالی ساعت دوازده. رادیو را برداشتم و رفتم گوشه‌ای نشستم. روشنش کردم. گذاشتمش روی موج رادیو عراق. داشت به زبان عربی به هم وطنان عراقی‌اش تبریک می‌گفت: «بالاخره ارتش نیرومند عراق توانست داوود دانایی، فرمانده ایرانی را از پای در بیاورد.» خبر شهادت هر کدام از بچه‌ها را که می‌شنیدم، ناراحت و گریان می‌شدم. اما خبر شهادت او را که شنیدم خوشحال شدم. گفتم حقش بود. باید می‌رفت.» ✍🏻 به قلم #محسن_نعماء خرید در اینستا @revayatfathonline خرید در روبیکا @revayatfathpub خرید تلفنی: 02166739984 مرکز پخش عمده: 02188853908 @revayatfathpub