eitaa logo
کانال محتوای روایتگری راویان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.2هزار ویدیو
443 فایل
✅️ این کانال متعلق به ((موسسه روایت سیره شهدا قم)) می‌باشد. 📌بیان خاطرات شهدا و رزمندگان 📌محتوای روایتگری 📌معرفی کتب شهدا 📌تشریح عملیات ها
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۹ آذر ماه بازگشت پیکر مطهر پس از ۱۱سال اسارت گرامی باد . 🥀 🗓 ولادت :۲۶ خرداد ۱۳۲۹(تهران، محله خانی آباد) 👈 دیپلم در سال ۱۳۴۶ 👈 دانشجوی دوره کارشناسی مهندسی پالایش دانشکده نفت آبادان در سال ۱۳۴۷ 👈 از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشجویان 👈 از مبارزان سیاسی در دوران ستمشاهی پهلوی 👈 دانش آموخته مهندسی پالایش در سال ۱۳۵۱ 👈 خدمت سربازی در پالایشگاه تهران، آبادان و پشتیبانی منطقه ۲ شیراز 👈 ازدواج در شهریور ۱۳۵۲ 👈 دارای ۴ فرزند 👈 دستگیری توسط ساواک در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۲ به علت توزیع اطلاعیه های حضرت امام 👈 آزادی از زندان در آبان ۱۳۵۳ 👈 اشتغال در شرکت بوتان‌گاز 👈 مدیر تولید شرکت پارس توشیبا (پارس خزر) سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ 👈 گذارندن مقطع کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی در مدرسه عالی مدیریت تحت نظارت دانشگاه هاروارد تا ۱۳۵۷ 👈 مدیر شرکت پارس خزر تا آذر ۱۳۵۸ 👈 نماینده قائم‌مقام وزیر نفت در آبادان و تأسیسات نفتی جنوب کشور + عضو اصلی کمیسیون پاکسازی در اداره نفت آبادان 👈 سرپرست شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب از تیر ۱۳۵۹ 👈 وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران در دولت شهید 🗓 اسارت۹ آبان ۱۳۵۹(خوزستان، جاده آبادان-ماهشهر) 🗓 تاریخ شهادت : نامعلوم (احتمالاً سال ۱۳۶۸) (زیر شکنجه در زندان های مخفی عراق) 🗓 شناسایی، انتقال و تشییع ۲۷ آذر ۱۳۷۰ 👈 بیش از ۱۱ سال اسیر و جاویدالاثر 📍 مزار :تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا (سلام الله علیها)، مرقد شهدای هفتم تیر، در جوار مزار شهیدان رجایی و باهنر 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
✍محمدجواد تندگویان در روز ۲۶ خرداد سال ۱۳۲۹ هجری شمسی در خانواده‌ای سنتی در محله خانی‌آباد در جنوب تهران به دنیا آمد. او تنها فرزند خانواده‌اش بود. تحصیل وی در دبیرستان مصادف با واقعه پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ بود. در سال ۱۳۵۴ برای ادامهٔ تحصیل دانشکدهٔ نفت آبادان را برگزید. او ضمن تحصیل، با انجمن اسلامی دانشکده نیز همکاری داشت. 👈پس از فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه و طی دوره آموزش نظام وظیفه، جهت خدمت در پالایشگاه نفت تهران مشغول به کار شد. در این دوران شرکت در فعالیت‌های سیاسی منجر به دستگیری او به وسیلهٔ ساواک گردید. پس از آزادی از پالایشگاه تهران اخراج شد و در شرکت بوتان و سپس در شرکت صنعتی پارس توشیبا (پارس خزر کنونی) مشغول به کار شد. 🔆وی در سال ۱۳۵۷ مدرک کارشناسی ارشد مدیریت را از مرکز مطالعات مدیریت ایران دریافت کرد. مبارزه سیاسی او نیز تا پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ ادامه یافت. 🔆شهيد تندگویان پس از پیروزی انقلاب به وزارت نفت دعوت شد. به دلیل مشکلات فراوان در جنوب و به ویژه در آبادان، وی به عنوان نمایندهٔ وزیر نفت در مناطق جنوب به آبادان اعزام شد. چندی بعد به سمت مدیر شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب منصوب شد. فعالیت در این سمت تا زمان نخست وزیری محمدعلی رجایی ادامه داشت. 🔆اقدامات او در ارتباط با ایجاد آرامش در مراکز صنعتی جنوب، مدیریت فعالیتهای صنعتی، و راه‌اندازی پروژه‌های نفتی باعث شد محمدعلی رجایی، نخست وزیر وقت، در ۱۰ مهر ۱۳۵۹ او را به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی کند. مهندس شهيد تندگویان در نهم آبان ۱۳۵۹ - درحالیکه حدوداً یک ماه از دوره وزارتش گذشته بود- برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان عازم منطقه بود که در جادهٔ ماهشهر-آبادان به همراه معاون و دیگر همراهانش به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث عراق درآمد و به زندان‌های اسیران ایرانی در عراق منتقل شد. به نقل از برخی اسیران، وی تا مدتها زنده بوده و حتی از شکست حصر آبادان (مهر ۱۳۶۰) و آزادسازی خرمشهر (خرداد ۱۳۶۱) آگاهی یافته بود. اما از چگونگی وضعیت اسارت و نحوه درگذشت او در اردوگاه‌های اسرا اطلاعات دقیقی در دست نیست. ☘سرانجام پس از پایان گرفتن جنگ و تبادل اسرا و کشته شدگان میان دو طرف، پیکر محمدجواد تندگویان که در اثر شکنجه در عراق به شهادت رسيده بود، به کشور بازگردانده و در ۲۵ آذر ۱۳۷۰ در ایران به خاک سپرده شد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از خاطرات یک آزاده از زندان صدام: به خاطر آنكه قاب عكس صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه هشتاد و یك پله از زمین فاصله داشت، بردند. آنجا شبیه یك مرغ‌دانی بود. وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، می‌بایست به حالت خمیده در آن قرار می‌گرفتم. آن سلول درست به اندازه ابعاد یك میز تحریر بود. شب فرا رسید و كلیه‌هایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق كه بود، شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شده بود. با پا محكم به در سلول كوبیدم. نگهبان كه فارسی بلد بود، گفت: چیه؟ چرا داد می‌زنی؟ گفتم: یا مرا بكشید یا از اینجا بیرون بیاورید كه كلیه‌ام درد می‌كند. اگر دوایی هست برایم بیاورید! دارم می‌میرم. او در سلول را باز كرد و چند متر جلوتر در یك محوطه بازتر كشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم. در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كرده بود، به چشمانم زل زد. بی‌مقدمه پرسید: ایرانی هستی؟ جوابش را ندادم. دوباره تكرار كرد. گفتم: آره، چه كار داری؟ پرسید: مرا می‌شناسی؟ گفتم: نه از كجا بشناسم؟ گفت: اگر ایرانی باشی، حتما مرا می‌شناسی. گفتم: اتفاقا ایرانی‌ام؛ ولی تو را نمی‌شناسم. پرسید: وزیر نفت ایران كیست؟ گفتم: نمی‌دانم. گفت: نام محمد جواد تندگویان را نشنیده‌ای؟ گفتم: آری، شنیده‌ام. پرسید: كجاست؟ گفتم: احتمالاً شهید شده. سری تكان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و كاش شهید می‌شد. دیگر همه چیز را فهمیدم. بغض گلویم را گرفته بود. فقط نگاهش می‌كردم. نگاه به بدنی كه از بس با اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود...، گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو. گفت: این سیاه چال، طبقه زیرین پادگان هوانیروز الرشید است... گفت: ... پیــــــــــام من مرزداری از وطن است... صبوری من است. نگذارید وطن به دست نااهلان بیفتد. نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند. استقامت، ‌تنها راه نجات ملت ماست. بگذارید كشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد. گفتم: به خدا قسم... پیامت را به ایرانیان می‌رسانم. خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت... ✅منبع : راوی: عیسی عبدی، رجوع کنید به کتاب ساعت به وقت بغداد، ج1، ص89 – 86. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهید محمدحسین علیخانی در هفدهم بهمن ماه سال 1349 مصاف با عید قربان درمحله جوانشیر شهر کرمانشاه متولد شد .زمان جنگ تحمیلی، اوایل نوجوانی ایشان بود که با رضایت پدر و مادرش به جبهه رفت و از همان زمان خودسازی خودشان را شروع کردند. شهید علیخانی برای رفتارش ، خودش را در محضر خدا می دانست و  سعه صدر روز به روز  در ایشان بالاتر می رفت. نقل از مادر شهید : حسین فرزند دوم من بود که در روز عید قربان به دنیا آمد و به همین خاطر اسم او را محمد حسین گذاشتیم . موقع به دنیا آمدنش خواب دیدم که هدیه ای به من داده شد؛ از آقایی که این هدیه را به من داد، پرسیدم  این هدیه از جانب کیست؟ او در پاسخ گفت: از طرف حضرت علی (ع)؛ پرسیدم شما که هستید، فرمود : من امام زمان هستمو این فرزند امانتی است که در آینده از شما پس گرفته خواهد شد؛ این چنین بود که فهمیدم فرزندم روزی شهید خواهد شد، لذا همیشه منتظر شهادتش بودم شهید علیخانی در عملیات یگان های رزمی علیه تکفیری ها شرکت می کرد .او حتی به مردم سوریه که از ترس داعش فرار کرده و در نزدیکی مقر رزمندگان سپاه اسلام پناه می‌گرفتند، به صورت ناشناس کمک می‌کرد و سعی داشت به آن ها مواد غذایی برساند. و در پانزدهم شهریورماه سال ۱۳۹۵ در عملیات حلب با زبان روزه و درحالی که ذکر یا حسین را بر لب داشتند به شهادت رسیدند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
🌷همسرم می‌گفت دوست دارم ریحانه ولایتی بار بیاید. عبدالمهدی عاشق رهبری بود. هر زمان چهره ایشان را نگاه می‌کرد دست بر سینه می‌گذاشت و می‌گفت:جان ناقابلی دارم، فدای رهبر عزیزم. سفارش کرد که می‌خواهم بچه‌ها را زینب‌وار بزرگ کنید. اِن شاءالله حجابشان زینبی باشد. رفتارشان زهرایی باشد. نمونه باشند.یک بار ریحانه تب کرد یک هفته تمام تب داشت. خوب نمی‌شد. به بیمارستان بردم و دارو دادم، تبش پایین نمی‌آمد. نگران بودم تشنج نکند. نمی‌دانستم چه کار کنم. عبدالمهدی قبل‌تر به من گفته بود که کمک خواستی به حضرت زهرا (س) متوسل شو و من را صدا کن. توسل کردم و زیارت عاشورا خواندم. سلام آخر را که دادم، به حضرت زهرا (س) گفتم: امروز پنج‌شنبه است و من می‌دانم همه شهدا امروز در محضر ارباب جمع هستند. گفتم به عبدالمهدی بگویند اگر برای دخترش اتفاقی بیفتد نگوید که من نتوانستم از بچه‌اش نگهداری کنم. آنها امانت هستند دست من. رفتم بالای سر ریحانه ناگهان بوی عطری در خانه پیچید. عطری که هر لحظه زیاد و زیادتر می‌شد. ناگهان من صدای عبدالمهدی را شنیدم. گفت همسرم بخواب من بالای سر ریحانه هستم. خوابیدم وقتی بلند شدم دیدم ریحانه تبش پایین آمده و از من آب می‌خواهد. حس کردم که عبدالمهدی در کنارم است. حسش می‌کردم. همه حرف‌هایم را با عبدالمهدی زدم. او به قولش عمل کرده بود.آمده بود تا کمکم کند، بحق فرموده‌اند که شهدا عند ربهم یرزقونند. بعد از آن شب تا مدت‌ها هر کسی وارد خانه می‌شد متوجه آن بوی خوش می‌شد.لباس ریحانه بوی این عطر را گرفته بود. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهید خانزاده در کارش خیلی جدی بود اما غیر از آن با همکاران و سربازان  و در خانه خیلی اهل شوخی کردن بود. آن قدر برخوردش خوب بود که در مهمانی های فامیلی اگر کاری برایش پیش می آمد و نمی توانست شرکت کند همه سراغش را می گرفتند و می گفتند: چون اسماعیل نبود خوش نگذشت. وقتی شهید خانزاده بود همه می خندیدند. یادم هست شش ماه قبل از شهادتش منزل یکی از دوستانمان که همکار شوهرم هم بود مهمان بودیم. به آنها با شوخی و خنده سفارش می کرد که بعد از شهادتش چه بکنند. از بس شوخی می کرد دوستانش می گفتند تو شهادتت جدی باشد ما هر کاری بخواهیم می کنیم. می گفت بیایید همه تان با من عکس بیندازید، بعد از شهادتم خواستید بنر بزنید یا در پروفایل  هایتان عکس مشترک با من بگذارید و به همه بگویید با اسماعیل عکس دارم، داشته باشید.  جالب است وقتی تابوت اسماعیل را آوردند خانه، پرچم روی تابوت برعکس زده شده بود و همین موجب خنده دیگران شد. دوستانش می گفتند: اسماعیل تا اینجا هم با ما شوخی می کنی و می خواهی ما را بخندانی.  🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
 در 15 تیر ماه سال 1365 در یک خانواده مذهبی ومحب اهل بیت دیده به جهان گشودند.  یوسفیان در سال 1385 وارد انقلاب اسلامی می شوند. شهید یوسفیان جمعی گردان 104 امام حسین(علیه السلام) و لشکر عملیاتی 14 امام حسین (علیه السلام) هستند.هدف ایشان از ورود به سپاه پاسداران حفظ دستاورد های انقلاب اسلامی می باشد. شهید یوسفیان در سال 1388 ازدواج می کند و در سال 1392 صاحب فرزندی از جانب خداوند می شود که نام او با نام حضرت زینب (سلام الله) اجیل شده است.شهید یوسفیان دارای ایمان قوی و محکمی بودند. و صبر عبدالحسین زبان زد بود. عبدالحسین در تاریخ 17 آبان ماه سال 1394 به سوریه اعزام می شود و سرانجام پس از تلاش های بسیار و مجاهدانه در تاریخ 29آذر ماه سال1394 در حلب سوریه به درجه رفیع نائل آمدند. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 از آخرین صحبت های مدافع حرم شهید عبدالحسین یوسفیان 📝وصایای شهید/ در تاریخ ۲۹ آذر ۹۴ در دفاع از حریم (س) در سوریه به فیض شهادت نائل آمد. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
مسئول سمیلاتور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاریخ تولد : 1365/7/27 محل تولد : تهران وضعیت تاهل : مجرد تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۹/۲۹ (مصادف با شهادت امام حسن عسگری «ع») تاریخ رجعت پیکر :1394/9/30 محل شهادت : سوریه ، حلب محل دفن : قطعه 26 بهشت زهرا شخصیت مورد علاقه : رهبر معظم سید علی خامنه ای شهید مورد علاقه : شهید مدافع حرم تقوی مداح مورد علاقه : حاج حیدر خمسه صفات بارز اخلاقی : مهربان، شوخ طبع، صبور، خنده رو، ماخوذ به حیا، فداکار، مشتاق در انجام کار خیر، صادق و بی ریا علایق : فعالیت ورزشی، مسافرت، حضور در هییت های مذهبی، ... قسمتی از وصیت نامه شهید : پشتیبان ولی فقیه باشید وبمانید چون مملکت اسلامی بدون ولی فقیه ارزشی ندارد داخل قبرم را حسینیه کرده وسیاه پوش کنید وسپس مرا به خاک بسپارید دو بیتی مورد علاقه : علوی می میرم مرتضوی می میرم انتقام حرم زینب و من می گیرم 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
●ولادت : ۶۴/۴/۳۰ - رامسر ●شهادت: ۹۴/۹/۲۹ - خانطومان سوریه ✨ویـژگـے هـاــے شـَﮪـیـد✨ 🔸بچه بسیار شجاعی بود و دوبار هم برای جنگ به عراق رفت. 🔹 علاقه عجیبی به حضرت زینب داشت. بچه ی هیئتی بود خادم مسجد تعریف میکرد وقتی سجاد میخواست سینه بزند چیزی زیر پایش پهن میکردیم که خون بدنش روی فرش نریزد. یعنی اینطور با اخلاص سینه میزد. 🔸 دو هفته روزه نذر کرد تا خدا کمک کند و برود. بعد از دو هفته روزه گرفتن خدا حاجتش را داد و رفت. 🔹 سجاد در اداره مشغول بود و اجازه نمیدادند به سوریه برود برای همین از اداره بیرون آمد و خودش اقدام کرد. سجاد آن زمان در تشکیلات سپاه بود. از سپاه که بیرون آمد دوبار رفت عراق و یک بار سوریه. 🔸 واقعا از دنیا و زن و زندگی دل کنده بود، از دختر چهار ساله اش دل کنده بود که توانست به هدف بزرگش دست یابد و به آن درجه ای که خدا میخواست برسد. 🔹 دوستانی که با سجاد در عراق بودند تعریف میکردند چنان رشادتی در بین رزمنده ها نشان داده بود که خود عراقی ها هم از ایشان حساب میبردند و با اینکه بهعنوان بسیجی رفته بود، ولی شجاعتش در بین رزمنده ها زبانزد بود؛ تا آنجا که وقتی نیروهای جدید می آمدند از قدیمی ها میپرسیدند سجاد کیه؟ به ما معرفی کنید. 📚خبرگزاری دفاع مقدس 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
✨...خدای من! تو شاهدی که بهترین عزیزانم و تمام دنیایم را پس گذاشتم. حالا دستم خالی است؛ این هم دنیای من است. پس قبولم کن خدایا. 🔰...به باور و یقین رسیدم این آخرین سفر و پایان کار است. به آرزویم خواهم رسید البته شهادت آرزوست بلکه هدف دفاع از حریم و ندای لبیک یا زینب" سلام الله علیها"ست؛ شرمنده و شرمسارم که فقط قطره خون ناچیزم را فدای آرمان های انقلاب اسلامی و حضرت امام خامنه ای و شهدای وطنم می‌نمایم. 📖 ...با هزینه شخصی‌ام سه عدد تابلوی بزرگ عین همان تابلویی که در گوشی موبایلم دارم، تهیه و قبل از مراسم هفتم در ابتدای مازندران اول گدوک، اول ورودی جویبار، اول کوچه روستایم بزنید و بنویسید: حاج قاسم سلیمانی، افتخار انقلاب اسلامی و مبارزان جهان اسلام و خار چشم دشمنان است. 🔰وصیتی می‌کنم به سینا و ندا و همسر عزیزم! سفارش کنید کسی حق گریه کردن بر من را ندارد و فقط به جان امام زمان خود و جان حاج قاسم و مبارزان حزب الله و شیعیان پاکستانی و سوری و عراقی و بچه‌های گمنام دعا کنید. 🔔مواظب بچه هایم باشید. دوست دارم سینا در رشته خودش خادم مجاهدان و مبارزان حزب الله باشد. نداجان، دلت برایم تنگ شده است؛ ولی بدان امروز ✨" روز تصمیم و سرنوشت سازی"✨ ست؛ خط و راهی که آمده ام اصلا دست من نبوده و علی رغم تمام سختی ها و خطرها و احساس غیر قابل وصفی که دارم، از روزی که حرکت کردم بی بی جانم از آخر صف دست مرا گرفت و دعوت نامه این مسافر جامانده وخسته از جور زمانه را با دست مبارک خودش امضا کرد؛ شماهم راضی باشید... 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
voice.ogg
3.56M
صحبت های مدافع حرم شهید عباسعلی علیزاده : سینا جان اسلحه من رو زمین نمونه بابا😭 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
شهید حمیدرضا اسداللهی در ۱۵ بهمن 1363 متولد شد. مدیر مدرسه اش می گفت :باید این بچه را با این همه استعداد به مدرسه غیر انتفاعی ببرید. از دوران دبیرستان فعالیت های تقریبا بین المللی را شروع کرده بود . قاری برجسته قرآن ، پژوهشگر قرآنی, جهادگر ، نخبه و فعال بین المللی و کارشناسی ارشد مترجمی زبان عربی بود. دو پسر داشت : محمد ۴ ساله و احمد دوسه ماهه .   به پدر گفت: بابا اجازه بده به سوریه بروم. آنجا به من نیاز دارند. باید بروم". او از وضعیت شغلی مناسبش در وزارتخانه بهداشت استعفا داد و به مدافعین حرم پیوست. شب شهادتش چنان دعای توسلی خواند که همه ی دل ها را منقب کرد و قبل از عملیات غسل شهادت نمود. حین عملیات با شنیدن صدای اذان در فشار سنگین دشمن به کنار آمد تا با تیمم نماز بخواند. در حین تیمم ترکشی به گردنش اصابت کرد و در 29 آذر ۱۳۹۴ در روز شهادت امام حسن عسکری (ع) به شهادت رسید و مصداق شعری شد که همیشه بر لب داشت : "من پای ناموس علی شاهرگم رو میدم" . 💎 فرازی از وصیتنامه: واقعاً این انقلاب جای شکر دارد و شکر این انقلاب یعنی خدمت و حفظ این انقلاب. رهبر عزیزم؛این را فهمیدم که در نظام الهی رفتار در قبال شما، همان رفتار در قبال امام زمان (ع) است و این را فهمیدم که مجوز شفاعت اهل بیت (ع) نسبت به من، در رضایت شما است، آقاجان! اگر رضایت شما نباشد، خدا و امام زمان (ع) هم از من راضی نیستند. لبیک به فرمان شما همان لبیک به رسول الله لبیک یا حسین است. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
وی متولد سال ۱۳۶۹ در شهرستان هشترود می باشد و حدود چند ماهی در سنگر دفاع از حرم بود که در 29 آذرماه 94 به شهادت رسید. اسماعیل اولین شهید مدافع حرم از شهرستان هشترود است که آسمانی شد و به خیل شهدای مدافع حرم پیوست. اسماعیل کریمی‌اصل ۲۵ ساله در سوریه برای دفاع از حرم و حریم ولایت و در مواجهه با تکفیری‌های النصره داعش به شهادت رسید. خاطرات پدر شهید: بنده خودم رضایت‌نامه فرزندم را امضا کرده بودم و موقع رفتن نیز با فرزندم آخرین خداحافظی را کردم و در لحظات آخر گویا به دل اسماعیل افتاده بود که این آخرین دیدار من با خودش است چون فقط از جدایی و شهادت حرف می‌زد. خدایا اسماعیل ما را قبول کن. خاطرات خواهر شهید: مادرمان به رحمت ایزدی رفته و من به جای مادر اسماعیل ه و می‌گویم خدایا اسماعیل ما را قبول کن. وی گفت: برادرم عاشق حرم و زیارت بود و آخر نیز در دفاع از حرم حضرت زینب(س) به شهادت رسید. خاطرات برادر شهید: موقع رفتن من به وی گفتم می‌شود مرا هم با خودت ببری گفت تو باید مواظب پدرمان باشی. برادرم عاشق عزاداری امام حسین (ع) بود و هر وقت ماه محرم می‌رسید نوحه و زمزمه ابوالفضل علمدار را زمزمه می‌کرد و حال من و برادرانم باید ادامه دهندگان راه برادر شهیدمان باشیم. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
دستنوشته 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
📍شهید امیرسیاوشی متولد سال 1367 از جوانان محله چیذر و از میانداران هیئت رایه العباس امام زاده علی اکبر(ع) بود که برای دفاع از حرم آل الله پاییز سال 94 به سوریه رفت و مدتی بعد پس از حضور در میدان های نبرد توسط تکفیری های وهابی به شهادت رسید. حالا مدت هاست محله چیذر همچون اکثر محله های شهر تهران به نام یکی از شهدای مدافع حرم مزین شده است. جوانی که در بهار زندگی و تنها چند روز مانده به مراسم جشن عروسی، جان خود را در راه عشق به اهل بیت (ع) فدا کرد و روز 29 آذرماه به آرزوی خود رسید. 🔆 یکی از همرزمان شهید امیر سیاوشی روایتی از نحوه شهادت این شهید مدافع حرم را بازگو کرده است که در ادامه آن را می خوانید. 💠 در سوریه بودیم و در منطقه درگیری با دشمن قرار داشتیم. ساعت تقریبا پنج و نیم یا شش صبح بود و هوا روشن شده بود. چند کیلومتر پیاده روی کردیم تا به محل درگیری نیروها رسیدیم. ➖ چند تپه کنار هم بود که روی هرکدام از تپه ها خانه ای قرار داشت. اولین تپه و خانه را از دشمن باز پس گرفتیم و به دنبال پاکسازی بقیه خانه ها جلو رفتیم. خواست خدا بود که با آن همه خستگی توانستیم همه منطقه را تحت اختیار خود درآوریم و هفت کیلومتر جلو برویم. ♦️ به «خان طومان» رسیدیم، گروهی از نیروهای عراقی از صبح در محل درگیری حضور داشتند، تعدادی برگشته بودند و تعدادی هم هنوز در شهر می جنگیدند. ما هم حدود 35 نفر بودیم که وارد منطقه شدیم و توانستیم نقاطی را از دشمن باز پس بگیریم. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فرازی از : اينجانب، بنده گناهكار درگاه خداوند از شما امت شهيد پرور تقاضا دارم كه مطيع محض ولايت حضرت امام خامنه ای(مد ظله) نه در حرف، بلكه در عمل، اينگونه نباشيد كه به خاطر حرف اين و آن و و عده ای منحرف، حرف ولی بر زمين بماند يا اگر حرف ولی را مخالف با ميل شخصی ديديم، به آن عمل نكنيم.  حال كه دست بنده از دنيا كوتاه است و زمان ظهور حضرت وليعصر(عج) را نديديم، اگر ايشان را ديديد و زمان ظهور را درك كرديد، سلام بنده را به ايشان برسانيد، در پايان از همه بستگان، دوستان، همسفران و كسانی كه با آنها معاشرت داشتم، طلب حلاليت دارم. 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال تا سالروز شهادت ، روزانه محتواهایی در باب ترویج سردار شهید در اختیار شما راویان ، مبلغان و همه فعالان عرصه جهاد و شهادت خواهد گذاشت . 👇 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani
1_720914821.docx
50K
بخوانید بازخوانی میراث سلیمانی از رهگذر بیانات دامت برکاته : ۱. خنثی کردن همه نقشه های نامشروع آمریکا در غرب آسیا ۲.پرکردن دست فلسطینی ها و دادن جرأت و توان مبارزه به آنها ۳.حمایت از عراق در برابر فتنه امریکایی ها ۴.حفظ و تقویت حزب الله لبنان ۵.شجاعت همراه با تدبیر در لشگر 41 ثار الله ۶.سازماندهی محور مقاومت اسلامی جهانی ۷.شهید سردار سلیمانی، نماد مبارزه با تروریسم جهانی ۸.نقش قاسم سلیمانی در مدیریت بحران سیل خوزستان ۹.هدایت ستاد بازسازی عتبات عالیات و اجرای کارهای بزرگ ۱۰.ابتکار میدانی و فرماندهی نیروهای مدافع حرم و ظرفیت مواکب اربعین 🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇 @ravianerohani