#خاطرات_اسارت
عطر_شهید
در زندان «الرشيد» بغداد، يكي از برادران رزمنده كه از ناحيه ي پا به وسيله ي نارنجك مجروح شده بود، حالش وخيم شد و از محل آسيب ديدگي، چرك و خون بيرون مي آمد. ايشان پس از 21 روز اسارت، بعد از اقامه ي نماز صبح به درجه ي رفيع شهادت نايل شد.
با شهادت وي، رايحه ي عطري دل انگيز در فضاي آسايشگاه پيچيد. با استشمام بوي عطر، همه شروع كرديم به صلوات فرستادن. نگهبانان اردوگاه با شنيدن صداي صلوات سراسيمه وارد شدند. آن ها فكر مي كردند يكي از برادران، شيشه ي عطر به داخل آسايشگاه آورده است، به همين خاطر تمام آن جا را بازرسي كردند.
وقتي چيزي پيدا نكردند، پرسيدند: «اين بو از كجاست؟» و ما به آن ها گفتيم كه از وجود آن برادر شهيد است! به جز يكي از نگهبانان، كسي حرف ما را باور نكرد. آن نگهبان بعدها به بچه ها گفته بود كه من مي دانم منشأ آن رايحه ي دل انگيز از كجا بود و به حقانيت راه شما نيز ايمان دارم.
راوي : حميدرضا رضايي
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شهدای_عراقی #عملیات_کربلای_5!
تصویری که این روزها در فضای مجازی عراق مورد توجه قرار گرفته است:
شهدای عراقی #تیپ_حمزه ۹ بدر که در عملیات کربلای ۵ در کنار برادران ایرانی خودشان به شهادت رسیدند...
قابل ذکر است که هزاران عراقی مقیم ایران که با #رژیم_صدام مشکل داشتند در سالهای #دفاع_مقدس در کنار بسیج و #سپاه و #ارتش بر علیه رژیم صدام جنگیدند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🇮🇷 #سیره_شهدا 🇮🇷
#نماز_و_شهید_شیرودی
شیرودی در کنار هلیکوپتر جنگی اش ایستاده بود و خبرنگاران هر کدام به نوبت از او سؤال می کردند.
خبرنگارى از کشور یمن آمده بود، پرسید: شما تا چه هنکام حاضرید بجنگید؟
شهید خندید و گفت : ما براى خاک نمی جنگیم ، ما براى اسلام می جنگیم تا هر وقت اسلام در خطر باشد.
این را که گفت به راه افتاد، خبرنگاران حیران ایستادند.
شهید آستین هایش را بالا زد، چند نفر به زبان هاى مختلف پرسیدند: کجا؟ گفت:
#نماز! دارند اذان میگویند.
#شهید_علی_اکبر_شیرودی🌷
تولد : ۱۳۳۴/۱/۲۰ - شیرود
شهادت : ۱۳۶۰/۲/۸ - سر پل ذهاب
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🌺 #خستگی_مانع_محبت_نشود !
✍ شب اومد خونه چشماش از بیخوابی شدید، #سرخ بود. رفتم سفره بیارم ولی نذاشت. گفت: امشب نوبت منه، امشب باید از #خجالتت در بیام. گفتم:تو بعد از این همه وقت خسته و کوفته اومدی... نذاشت حرفم تموم بشه بلند شد و غذا رو آورد. بعد غذای #مهدی رو با #حوصله بهش داد و سفره رو جمع کرد. بعد چایی ریخت و گفت: «بفرما».
#شهید_محمدابراهیم_همت
#عاشقانه_شهدایی
📙به مجنون گفتم زنده بمان، ص۲
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
1_1391802.pdf
453.5K
#پیشنهاد_دانلود
🔹فایل PDF پنجاه خاطره انقلابی از #دکتر_سعید_جلیلی تحت عنوان
"و این شدنی است"
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
🌷ناراحتی کتف،بخاطر مجروحیت،مزاحمی دائمی برای آقامهدی بود.روی این حساب نمی توانست بارهای سنگین بلند کند.یک روز تصمیم میگیرد برای سرکشی از انبار بازدید کند.مسئول انبار،حاج امراله بود.پيرمردی با لباس سفید و چهره ای گشاده.
🌷وقتی آقامهدی میرسد حاج امراله و هشت بسیجی در حال خالی کردن بار کامیون بودند که تازه از راه رسیده و اذوقه آورده بود.حاج امراله که مهدی را از روی قیافه نمیشناخت،وقتی میبیند ایشان در کناری ایستاده،داد میزند:جوان! چرا همینطور کناری ایستاده ای و بِرو بِر ما را نگاه میکنی؟!بیابابا بیا این گونیها را تا انبار ببر.آمده ای اینجا که کار کنی.یادت باشد.از حالا تا هر وقت که من بگویم باید پا به پاى این هشت نفر اين بارها را خالی کنی فهمیدی؟!
🌷آقامهدی بامعصومیتی صمیمی پاسخ مىدهد:بله چشم.با آنكه حمل گونیها روی کتف مجروح بسیار مشکل بود، اقامهدی بدون اینکه حتی ناله ای کند،گونیها را خالی میکند.نزدیکیهای ظهر،طیّب برای دادن آمار به حاج امراله به آنجا میآيد.بعد از سلام و احوالپرسى حاج امراله میگوید:یک بسیجی پُر کار امروز به ما کمک میکند.نمیدانم از کدام قسمت است.می خواهم بروم و از پرسنلى بخواهم که او را به قسمت ما منتقل کند.طیب مىپرسد:کدام بسیجی؟و حاج امراله اقامهدی را نشان میدهد.
🌷طیب متعجب میشودو به سرعت به طرف آقامهدی میدود و گونی را از روی شانه های او بر میدارد وبعد با ناراحتی به حاج امراله میگوید:هیچ میدانی این شخص کیست؟این آقا #مهدی_باکری فرمانده لشکرمان است.حاج امراله و هشت بسیجی دیگر با تعجبی بغض آلود جلو می آیند
آقامهدی صورتشان را میبوسد و میگوید:
#من_یک_بسیجیم
@ravianerohani
در عالم رازے است ڪه جز بہ بهاے خون فاش نمےشود . 🌷 #شهید_آوینے 🌷
✍ شاید خون بهاے اصلاح فضاے مجازے را طلبہ شهید مصطفے قاسمے پرداختہ باشد و قطعاً رد پاے سهل انگاران و مسامحہ ڪاران در برابر بحران فضاے مجازے در این خون دیده مےشود .
#طلبہ_شهید
#سهل_انگارے
#سلبریتے
#مسئولین
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
📜 پیامبر اسلام، حضرت #محمد مصطفی ﷺ میفرمایند:
اللّهُمَّ اغْفِر لِلمُعَلِّمینَ و أطِل أعمارَهُم و بارِک لَهُم فی کَسبِهِم
خدایا ! آموزگاران را بیامرز ؛ عمرشان را دراز و کسبشان را با برکت کن
📚 تاریخ بغداد ، ج ۳، ص ۶۴
💐 یاد و خاطره استاد #شهید_مرتضی _مطهری و هفته بزرگداشت مقام #معلم گرامی باد.💐
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
✨﷽✨
#فرازےازوصیتـــــنامہ 🔻#معلـــــم_بسیجی🔻
✍ شهادت تفسیر بردار نیست، آی آنانی که در زندان تن اسیرید به تفسیر شهادت ننشینید که از درک کلمهی شهادت عاجزید، فقط شهید میتواند شهادت را درک کند. شهید کسی نیست که ناگهان در خون بغلطد و نام شهید بر خود گیرد.
🍃شهید در این دنیا قبل از اینکه به خون بغلطد شهید است و شما همچنان که شهیدان را در این دنیا نمیتوانید بشناسید و بفهمید بعد از وصلشان نیز هرگز نمیتوانید درکشان کنید، شهید را شهید درک میکند.
🍃اگر با شهید باشید شهید را میشناسید.
#شهیــد_حاجعبـــــاس_نجفـــــی🌷
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
همیشه میگفت من به عنوان معلم الگوی دانشآموزانم هستم☝️. میگفت من به عنوان یک معلم وقتی به دانشآموزانم درس میدهم، وقتی از دوران #دفاع_مقدس صحبت میکنم، اگر بچهها از من بپرسند تو از دفاع مقدس و #انقلاب حرف میزنی، چرا الان خودت به آن عمل نمیکنی چه جوابی دارم بدهم⁉️
من اگر زمان جنگ سن وسالی نداشتم و از دفاع مقدس خودمان جا ماندم، اینجا که میتوانم حضور داشته باشم.✌️
شهید #معلم مدافع حرم
#مجیـد_عسکری 🌺
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani