🔴 نگاهی کلی به #عملیات_والفجر_مقدماتی :
♦️عملیات "والفجرمقدماتی" با هدف تصرف پل "غزیله" و سپس پیشروی به سوی شهر "العماره" عراق طرح ریزی شده بود، البته انجام عملیات محرم دسترسی به این مهم را آسان جلوه میداد.
♦️دراین عملیات ۴۸ گردان از سپاه و ۱۶ گردان از ارتش به مصاف ۸۰ گردان از بعثی ها رفتند. در ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه ۱۸ بهمن ماه ۱۳۶۱ رمز عملیات از قرارگاه "خاتم الانبیا (ص)" به گوش رزمندگان مستقر در خطوط "فکه" رسید: "یاالله ...." حمله از سه محور آغازشد و نیروها در تاریکی مطلق شب به منظور شکستن خطوط دفاعی دشمن پیش رفتند.
♦️نکته قابل ملاحظه موانع ایذایی، استحکامات، کانال های عمیق و متعدد و وجود میدان های مین فراوان و گوناگون دشمن در دشت های رملی و خشک بود که رژیم بعث عراق طی چند ماه کوشش آنها را فراهم آورده و چیده بود. این عوامل سبب کندی حرکت یگان های خودی شده و در نتیجه - با وجود شکسته شدن خط دشمن - نیروها به یکدیگر ملحق نشده و همانجا در عمق موانع و خطوط دشمن موضع گرفتند. این موضوع با روشنایی سپیده دم مشکل را دو چندان کرد.
بعثی ها هر آنچه از عملیات رمضان و حمله های مشابه درس گرفته بودند، -از جمله لایه های تو در تو و پیچیده دفاعی- در عملیات والفجرمقدماتی (فکه) به کار بستند. از آنجا که انجام این حمله با روزهای دهه فجر ۱۳۶۱ مقارن شده بود، پیشبینی میشد که در سرنوشت جنگ تاثیرگذار باشد، ولی اینچنین نشد و پسوند "مقدماتی" بر عملیات "والفجر" گذاشته شد.
🌹در آستانه این عملیات "غلام حسین افشردی" معروف به "حسن باقری" فرمانده نیروی زمینی سپاه و چند تن دیگر از جمله "مجید بقایی" به شهادت رسیدند. با صرف تمام هزینه ها و پیشبینی هایی که برای این عملیات صورت گرفته بود، در پایان پاسگاه های ایرانی "سویله"، "صفریه"، "رشیدیه" و "طاوسیه" و پاسگاه های عراقی "وهب"، "کرامه" و "صفریه" آزاد و ۵ فروند هواپیما، ۸۰ دستگاه تانک و نفربر زرهی،۱۲۰ دستگاه خودرو، شماری سلاح سبک و نیمه سنگین دشمن و چندین گردان و تیپ ارتش بعثی عراق منهدم شد. این عملیات، آزادسازی ۳۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران را در پی داشت .
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فکه.mp3
5.16M
✅زیارت با معرفت
#فکه
تقدیم میشود به ارواح آسمانی شهدای #عملیات_والفجر_مقدماتی
#راهیان_نور_مجازی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شرح_عملیات
#عملیات_والفجر_مقدماتی
اين عمليات كه ابتدا با نام «والفجر نهايي» طراحي شده بود ، به دليل عدم هماهنگي نيروهاي عمل كننده و همچنين جاسوسي عاملان رژيم عراق با شكست مواجه شد و نام « والفجر مقدماتي» را به خود گرفت .
جايگاه عمليات در استراتژي نظامي ايران
از ديدگاه فرماندهان نظامي ، بغداد و بصره، دو هدف استراتژيك، به شمار مي رفتند؛ در اين ميان بغداد هدف غايي و بلند مدت و بصره، هدف ميان مدت و قابل دسترس محسوب مي شد.
بر اساس همين نگرش، مناطق مورد نظر براي عمليات والفجر مقدماتي، زمينه ساز تصرف بصره انتخاب شدند. به طور كلي در انجام عمليات ، دستيابي به بصره به طور مستقيم مورد توجه قرار داشت و سعي مي شد اين هدف، با انجام دو يا سه عمليات تأمين شود، اما تصرف بغداد با انجام چند عمليات واسط امكان پذير بود و به زمان بيشتر و رشد سازمان رزم و اصلي شدن جنگ در تمام ابعاد نياز داشت. يكي از مناطقي كه امكان انجام عمليات در آن در راستاي هدف تصرف بغداد وجود داشت، منطقه كوت تا عماره بود كه در نگرشي بلند مدت و كلان، مورد توجه تصميم گيرندگان نظامي بود. در سطح خرد نيز، انهدام دشمن، گشودن جبهه جديد و دست يافتن به زمين هاي مهم، دلايل اصلي در انتخاب منطقه فكه براي عمليات والفجر مقدماتي محسوب گرديد. ضمن آنكه، اين منطقه عملياتي، جناح شمالي هور را نيز در بر مي گرفت، جايي كه در سالهاي بعد (1362 و 1363) عمليات هاي بزرگ خيبر و بدر در آن انجام شد.
دلايل انتخاب منطقه عمليات
در جبهه جنوب غربي، منطقه فكه به دليل وجود ارتفاعات حمرين و جاده ارتباطي بصره - عماره به سمت كوت، از اهميت ويژه اي برخوردار بود؛ به ويژه آن كه مركز فرماندهي سپاه چهارم و يگان هاي تابعه آن در شهر عماره قرار داشتند. اين منطقه، پس از آن كه عمليات محرم انجام شد و طي آن رزمندگان توانستند جبال حمرين را تصرف كنند، به همين دليل بيشتر مورد توجه قرار گرفت.
موقعيت منطقه
منطقه داراي دو ارتفاع اصلي يعني « ارتفاعات حمرين» كه طول مرز ايران و عراق، از جنوب شرقي دهلران تا شمال فكه از يك سو، و از سوي ديگر، ارتفاع جبل فوقي كه در جنوب غربي حمرين و در شمال منطقه عملياتي والفجر مقدماتي نيز« ارتفاع ميشداغ» قرار دارد، كه سه تنگه طبيعي مهم با نام 1- تنگه صعد 2- تنگه ذليجان 3- تنگه رقابيه در آن مشاهده مي شود. ارتفاع شمالي - جنوبي رقابيه، عارضه ديگري است كه از جنوب به تنگه رقابيه و از شمال به تنگه برقازه محدود مي شود. مهمترين رود منطقه ، رودخانه مرزي «دويرج» است كه از كوههاي شمال (جاده عين خوش به دهلران) شروع مي شود و تا منطقه غرب فكه ادامه يافته و به «هورالسناف» مي ريزد.
وضعيت دشمن
عراق به دليل حملات پي در پي و موفق ايران در عمليات هاي دوره نخست جنگ، به طور گسترده اي از نيروي جيش الشعبي استفاده كرد و با تشكيل تيپ هاي سه رقمي، سازمان رزم ارتش را بسيار گسترش داد. اين تيپ ها در آرايش نظامي عراق در منطقه عملياتي والفجر مقدماتي، در خط اول قرار داشتند. اين اقدام از يك سو موجب حفظ نيروهاي اصلي ارتش آن كشور مي شد و از سوي ديگر، توان نيروهاي مهاجم را به شدت كاهش مي داد، به گونه اي كه با توجه به درگيري رزمندگان با نيروهاي در خط و موانع گوناگون، يگان هاي اصلي عراق بهتر مي توانستند به دفاع حمله بپردازند.
سپاه چهارم عراق مسئوليت منطقه عملياتي از چيلات تا هورالعظيم را به عهده داشت و داراي چهار لشكر بود:
1- لشكر 14 پياده شامل سه تيپ 421، 422 و 18 و يك گردان تانك به نام« سيف سعد» كه در محور چزابه و شمال هورالهويزه قرار داشت. از سه تيپ اين يگان ، يك تيپ شامل نيروهاي جيش الشعبي و دو تيپ ديگر از نيروهاي اصلي ارتش عراق بودند.
2- لشكر 1 مكانيزه شامل تيپ 108 گارد مرزي، تيپ 501 پياده ، تيپ 1 مكانيزه كه در محور « دويرج» تا پاسگاه پيچ انگيزه مستقر بود. همچنين ، تيپ هاي 92، 93 و 66 احتياط كلي منطقه فكه تا پاسگاه دويرج بودند. افزون بر اين ، تيپ هاي سازماني 34 زرهي، 27 مكانيزه از لشكر 1 در احتياط منطقه عملياتي والفجر مقدماتي قرار داشتند.
3- لشكر 10 زرهي شامل سه تيپ، كه از محور پيچ انگيزه تا جنوب غربي چيلات (دهلران) آرايش داشت.
4- لشكر 3 زرهي (علاوه بر تيپ هايي كه به لشكر 14 مامور كرده بود) با تيپ هاي 16 ، 12 زرهي، 8 مكانيزه و 53 مختلط، در شرق هورالسناف گسترش داشت و در احتياط بود.
يگان هاي ديگري كه جزو سازمان رزم منطقه عملياتي سپاه چهارم عراق بوده و در احتياط قرار داشتند، عبارت بودند از : تيپ 30 زرهي از لشكر 6 ، تيپ 37از لشكر 12 ، تيپ 16 از لشكر 6، تيپ 101 پياده گارد مرزي ، تيپ 10 زرهي وابسته به ستاد كل ، تيپ 49 زرهي از لشكر 11 ، تيپ 18 پياده ، تيپ 48 پياده از لشكر 11 ، تيپ 25 مكانيزه از لشكر 6 ، تيپ 51 مختلط و تيپ گارد جمهوري.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
تصاویری مرتبط با #عملیات_والفجر_مقدماتی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شرح_عملیات
#عملیات_والفجر_مقدماتی
اين عمليات كه ابتدا با نام «والفجر نهايي» طراحي شده بود ، به دليل عدم هماهنگي نيروهاي عمل كننده و همچنين جاسوسي عاملان رژيم عراق با شكست مواجه شد و نام « والفجر مقدماتي» را به خود گرفت .
جايگاه عمليات در استراتژي نظامي ايران
از ديدگاه فرماندهان نظامي ، بغداد و بصره، دو هدف استراتژيك، به شمار مي رفتند؛ در اين ميان بغداد هدف غايي و بلند مدت و بصره، هدف ميان مدت و قابل دسترس محسوب مي شد.
بر اساس همين نگرش، مناطق مورد نظر براي عمليات والفجر مقدماتي، زمينه ساز تصرف بصره انتخاب شدند. به طور كلي در انجام عمليات ، دستيابي به بصره به طور مستقيم مورد توجه قرار داشت و سعي مي شد اين هدف، با انجام دو يا سه عمليات تأمين شود، اما تصرف بغداد با انجام چند عمليات واسط امكان پذير بود و به زمان بيشتر و رشد سازمان رزم و اصلي شدن جنگ در تمام ابعاد نياز داشت. يكي از مناطقي كه امكان انجام عمليات در آن در راستاي هدف تصرف بغداد وجود داشت، منطقه كوت تا عماره بود كه در نگرشي بلند مدت و كلان، مورد توجه تصميم گيرندگان نظامي بود. در سطح خرد نيز، انهدام دشمن، گشودن جبهه جديد و دست يافتن به زمين هاي مهم، دلايل اصلي در انتخاب منطقه فكه براي عمليات والفجر مقدماتي محسوب گرديد. ضمن آنكه، اين منطقه عملياتي، جناح شمالي هور را نيز در بر مي گرفت، جايي كه در سالهاي بعد (1362 و 1363) عمليات هاي بزرگ خيبر و بدر در آن انجام شد.
دلايل انتخاب منطقه عمليات
در جبهه جنوب غربي، منطقه فكه به دليل وجود ارتفاعات حمرين و جاده ارتباطي بصره - عماره به سمت كوت، از اهميت ويژه اي برخوردار بود؛ به ويژه آن كه مركز فرماندهي سپاه چهارم و يگان هاي تابعه آن در شهر عماره قرار داشتند. اين منطقه، پس از آن كه عمليات محرم انجام شد و طي آن رزمندگان توانستند جبال حمرين را تصرف كنند، به همين دليل بيشتر مورد توجه قرار گرفت.
موقعيت منطقه
منطقه داراي دو ارتفاع اصلي يعني « ارتفاعات حمرين» كه طول مرز ايران و عراق، از جنوب شرقي دهلران تا شمال فكه از يك سو، و از سوي ديگر، ارتفاع جبل فوقي كه در جنوب غربي حمرين و در شمال منطقه عملياتي والفجر مقدماتي نيز« ارتفاع ميشداغ» قرار دارد، كه سه تنگه طبيعي مهم با نام 1- تنگه صعد 2- تنگه ذليجان 3- تنگه رقابيه در آن مشاهده مي شود. ارتفاع شمالي - جنوبي رقابيه، عارضه ديگري است كه از جنوب به تنگه رقابيه و از شمال به تنگه برقازه محدود مي شود. مهمترين رود منطقه ، رودخانه مرزي «دويرج» است كه از كوههاي شمال (جاده عين خوش به دهلران) شروع مي شود و تا منطقه غرب فكه ادامه يافته و به «هورالسناف» مي ريزد.
وضعيت دشمن
عراق به دليل حملات پي در پي و موفق ايران در عمليات هاي دوره نخست جنگ، به طور گسترده اي از نيروي جيش الشعبي استفاده كرد و با تشكيل تيپ هاي سه رقمي، سازمان رزم ارتش را بسيار گسترش داد. اين تيپ ها در آرايش نظامي عراق در منطقه عملياتي والفجر مقدماتي، در خط اول قرار داشتند. اين اقدام از يك سو موجب حفظ نيروهاي اصلي ارتش آن كشور مي شد و از سوي ديگر، توان نيروهاي مهاجم را به شدت كاهش مي داد، به گونه اي كه با توجه به درگيري رزمندگان با نيروهاي در خط و موانع گوناگون، يگان هاي اصلي عراق بهتر مي توانستند به دفاع حمله بپردازند.
سپاه چهارم عراق مسئوليت منطقه عملياتي از چيلات تا هورالعظيم را به عهده داشت و داراي چهار لشكر بود:
1- لشكر 14 پياده شامل سه تيپ 421، 422 و 18 و يك گردان تانك به نام« سيف سعد» كه در محور چزابه و شمال هورالهويزه قرار داشت. از سه تيپ اين يگان ، يك تيپ شامل نيروهاي جيش الشعبي و دو تيپ ديگر از نيروهاي اصلي ارتش عراق بودند.
2- لشكر 1 مكانيزه شامل تيپ 108 گارد مرزي، تيپ 501 پياده ، تيپ 1 مكانيزه كه در محور « دويرج» تا پاسگاه پيچ انگيزه مستقر بود. همچنين ، تيپ هاي 92، 93 و 66 احتياط كلي منطقه فكه تا پاسگاه دويرج بودند. افزون بر اين ، تيپ هاي سازماني 34 زرهي، 27 مكانيزه از لشكر 1 در احتياط منطقه عملياتي والفجر مقدماتي قرار داشتند.
3- لشكر 10 زرهي شامل سه تيپ، كه از محور پيچ انگيزه تا جنوب غربي چيلات (دهلران) آرايش داشت.
4- لشكر 3 زرهي (علاوه بر تيپ هايي كه به لشكر 14 مامور كرده بود) با تيپ هاي 16 ، 12 زرهي، 8 مكانيزه و 53 مختلط، در شرق هورالسناف گسترش داشت و در احتياط بود.
يگان هاي ديگري كه جزو سازمان رزم منطقه عملياتي سپاه چهارم عراق بوده و در احتياط قرار داشتند، عبارت بودند از : تيپ 30 زرهي از لشكر 6 ، تيپ 37از لشكر 12 ، تيپ 16 از لشكر 6، تيپ 101 پياده گارد مرزي ، تيپ 10 زرهي وابسته به ستاد كل ، تيپ 49 زرهي از لشكر 11 ، تيپ 18 پياده ، تيپ 48 پياده از لشكر 11 ، تيپ 25 مكانيزه از لشكر 6 ، تيپ 51 مختلط و تيپ گارد جمهوري.
#ادامه👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani