✂️ #برشی_از_کتاب (۱)
یادم هست یک شب جمعه وقتی کار بسیج تمام شد هادی گفت: بچه ها حالش رو دارید بریم زیارت؟
گفتیم: کجا؟! وسیله نداریم.
هادی گفت: من میرم ماشین بابام رو میارم. بعد با هم بریم زیارت شاه عبدالعظیم علیه السلام.
گفتیم: باشه، ما هستیم.
هادی رفت و ما منتظر شدیم تا با ماشین پدرش برگردد. بعضی از بچه ها که هادی را نمی شناختند، فکر می کردند یک ماشین مدل بالا و...
چند دقیقه بعد یک پیکان استیشن درب داغون جلوی مسجد ایستاد.
فکر کنم تنها جای سالم این ماشین موتورش بود که کار می کرد و ماشین راه می رفت.
نه بدنه داشت، نه صندلی درست و حسابی و... از همه بدتر اینکه برق نداشت. یعنی لامپ های ماشین کار نمی کرد!
رفقا با دیدن ماشین خیلی خندیدند. هرکسی ماشین را می دید می گفت: اینکه تا سر چهارراه هم نمی تونه بره، چه برسه به شهر ری.
اما با آن شرایط حرکت کردیم. بچه ها چند چراغ قوه آورده بودند. ما در طی مسیر از نور چراغ قوه استفاده می کردیم.
وقتی هم می خواستیم راهنما بزنیم، چراغ قوه را بیرون می گرفتیم و به سمت عقب راهنما می زدیم.
خلاصه اینکه آن شب خیلی خندیدیم. زیارت عجیبی شد و این خاطره برای مدت ها نقل محافل شده بود.
بعضی بچه ها شوخی می کردند و می گفتند: می خواهیم برای شب عروسی، ماشین هادی را بگیریم...
✂️ برشی از کتاب (۲)
در طی مسیر یک باره به مقابل درب دانشگاه رسیدیم. درست در همان موقع جسارت اغتشاشگران به رهبر معظم انقلاب آغاز شد.
هادی وقتی این صحنه را مشاهده کرد دیگر نتوانست تحمل کند! به من گفت: همین جا بمون... سریع پیاده شد و دوید به سمت درب اصلی دانشگاه.
من همین طور داد می زدم: هادی برگرد، تو تنهایی میخوای چی کار کنی؟ هادی.. هادی..
اما انگار حرف های من را نمی شنید. چشمانش را اشک گرفته بود. به اعتقادات او جسارت می شد و نمی توانست تحمل کند.
همین طور که هادی به سمت درب دانشگاه می دوید یک باره آماج سنگ ها قرار گرفت.
من از دور نگاه می کردم. می دانستم که هادی بدن ورزیده ای دارد و از هیچ چیزی هم نمی ترسد. اما آنجا شرایط بسیار پیچیده بود.
همین که به درب دانشگاه نزدیک شد یک پاره آجر محکم به صورت هادی و زیر چشم او اصابت کرد.
من دیدم که هادی یک دفعه سر جای خودش ایستاد. می خواست حرکت کند اما نتوانست!
خواست برگردد اما روی زمین افتاد! دوباره بلند شد و دور خودش چرخید و باز روی زمین افتاد..
✂️ برشی از کتاب (۳)
چند دقیقه ای نگذشت که یک بولدوزر از سمت بیرون روستا به سمت سنگرهای نیروهای مردمی حرکت کرد. بدنه این بولدوزر با ورق های آهن پوشیده شده و حالت ضدگلوله پیدا کرده بود.
به محض اینکه از اولین سنگر عبور کرد نیروها فریاد زدند: انتحاری، انتحاری مواظب باشید...
برخی می خواستند راننده را بزنند اما هیچ کدام ممکن نشد! حتی گلوله آرپی جی روی بدنه آن اثر نداشت.
هرچه تیراندازی کردیم بی فایده بود. فاصله ما با هادی ذوالفقاری و دیگر دوستان زیاد بود. یک باره حدس زدیم که این خودرو به سمت آن ها می رود.
هرچه که داد و فریاد کردیم، صدایمان به گوش آن ها نرسید. صدای بولدوزر و گلوله ها مانع از رسیدن صدای ما می شد.
هادی و دوستان رزمنده ای که در آنجا جمع شده بودند،متوجه صدای ما نشدند.
لحظاتی بعد صدای انفجاری آمد که زمین و زمان را لرزاند!
➖➖➖➖
#پسرک_فلافل_فروش
#شهید_هادی_ذوالفقاری
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۶ بهمنماه ، #سالروز_شهادت #مهندس_شهید #مدافع_حرم #شهید_مصطفی_زالنژاد گرامی باد. 🥀
🌷شهید مصطفی زال نژاد (طه)
🌷تاریخ تولد : 1361/08/22
🌷محل تولد : آمل
🌷تاریخ شهادت : 1395/11/26
🌷محل شهادت : حومه درعا - سوریه
🌷وضعیت تاهل : متاهل با 2 فرزند
🌷محل مزار شهید : امامزاده ابراهیم آمل
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فرازی از #وصیتنامه
#شهید_مصطفی_زالنژاد
امروز بزرگترین جنگ ما مقابله با تهاجمات فرهنگی است. روز مصیبت ما آن زمانی است که چادر از سر زنان و دختران ما کنار برود و ماهواره بر سر در همهی خانهها علم شود. وای بر آن روز که موجب بیحیایی در خانوادهها شود مردم عزیز بدانید بزرگترین نعمت امنیت است برای خانوادهها. ما حاضریم گرسنگی و سختی و تحریم را تحمل کنیم ولی زیر بار زور نرویم. این درس را از سیدالشهدا آموختیم...
همسرم علم مبارزه رابیاموز ودرهرجایی بکارگیر خواه در آنجا با افراد کجاندیش و کوتهنظر، خواه با افراد نادان و جاهل، خواه با کسانیکه میخواهند انقلاب را تضعیف کنند، خواه در فامیل و خانواده باشند.فرزندانم راباقرآن ودین بیشترآشناکن دخترم هرگاه بزرگ شدی هرچندوقت یکباروصیتم رابخوان...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلام_امام
📹 ولادت در خانه کعبه
🔻 رهبر انقلاب:
شخصیت امیرالمؤمنین(ع) از لحظهی ولادت تا هنگام شهادت، در همهی این ادوار، یک شخصیت استثنائی است. ولادت او در جوف کعبه است - که نه قبل از آن حضرت و نه بعد از آن حضرت تا امروز چنین چیزی اتفاق نیفتاده است - شهادت آن بزرگوار هم در مسجد و محراب عبادت است. بین این دو نقطه هم، همهی زندگی امیرالمؤمنین جهاد است و صبر للَّه است و معرفت است و بصیرت است و حرکت در راه رضای الهی است. ۱۳۸۹/۰۴/۰۵
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۷ بهمنماه ، #سالروز_عملیات #والفجر_5 گرامی باد. 🥀
خلاصه گزارش عملیات والفجر 5 :
نام عملیات : والفجر 5
زمان اجرا : 27/11/1362
تلفات دشمن : (کشته، زخمی و اسیر)3770
رمز عملیات : یا زهرا(سلام الله علیه)
مکان اجرا : منطقه کوهستانی چنگوله- جبهه میانی جنگ
ارگان های عمل کننده : نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
اهداف عملیات : آزاد سازی ارتفاعات منطقه چنگوله
منطقه عملیاتی: منطقه ی چنگوله (حدفاصل مهران و دهلران)
تاریخ شروع: ساعت 00/24 - 27/11/1362
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#شرح_عملیات
#عملیات_والفجر_5
عملیات والفجر5 ساعت 24 روز 27 بهمن سال 1362 با رمز یا زهرا (س) در منطقه کوهستانی چنگوله حد فاصل شهرهای مهران و دهلران به اجرا درآمد.
نیروهای عمل کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دو مرحله با هدف آزادسازی بلندی های منطقه چنگوله وارد عمل شدند.
در همان ساعات نخست، بلندی های پیزولی، آزادخان کشته، تنگه چنگوله و دهها کیلومتر مربع از خاک ایران آزاد و جاده بدر - طیب عراق به تسلط نیروهای ایرانی درآمد. همچنین به 4تیپ از گارد مرزی عراق خساراتی وارد شد.
در مرحله دوم مناطق دیگری نیز از خاک ایران و عراق آزاد شد و نیروهای خودی در آن استقرار یافتند که از جمله آن، استقرار نیروهای ایرانی در 35کیلومتری بزرگراه بغداد - بصره است.
در این مرحله نیز 4تیپ کوهستانی عراق به طور 100درصد و تیپ 50 زرهی لشکر 12 بیش از 50 درصد منهدم شد و دشمن با دادن 1770 تن کشته و زخمی و اسیر در طی شش پاتک سنگین عقب نشینی کرد.
در مجموع دو مرحله عملیات، منطقهای به گستردگی110 کیلومتر مربع شامل بلندیهای «پیزولی»، «تنگه چنگوله»، «تونل»، «چغا عسکر»، «عباس عظیم»، پاسگاههای شمالی«عین عبد»، «طارق»، «الرباقی»، شهرکهای «یک سایه»، «آل یاسین» و روستاهای شیخ احمدآزاد گردید و چهل دستگاه تانک و نفربر، مقداری سلاح سبک و نیمه سنگین، دو فروند چرخبال، دهها دستگاه خودروی نظامی و ده انبار مهمات دشمن منهدم و دهها دستگاه تانک و نفربر، شماری خودروی نظامی و انواع سلاحهای سبکو و نیمه سنگین به قنیمت رزمندگان سپاه پاسداران درآمد.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامي عمليات و الفجر5 را با رمزيا زهرا (س) آغاز كرد . عمليات والفجر 5 درمنطقه عملياتي چنگوله حدفاصل مهران و دهلران اجرا شد و هدف ازاجراي اين عمليات آزاد سازي منطقه عملياتي بود، در عمليات والفجر 5 ضمن دستيابي به هدف عمليات شمار زيادي ازافراد دشمن كشته يا اسير شدند و تجهيزات درخور توجهي ازدشمن نيزمنهدم شد.
نتایج عملیات
مناطق آزاد شده:
وسعت منطقه آزاد شده : 110 کیلومتر مربع
ارتفاعات بندپیر علی، تنگه ی چنگوله، تونل، چغاعسکر و عباس عظیم
پاسگاه های شمالی، عین عبد، طارق و الرباغی عراق
شهرک های یک سایه، آل یاسین و روستای شیخ احمر
تسلط بر جاده ی طیب - بدره ی عراق
تجهیزات منهدم شده ی دشمن:
40 دستگاه تانک و نفربر
مقدار زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین
2 فروند هلی کوپتر
دهها دستگاه خودرو نظامی
10 انبار مهمات
ارتفاعات بند پیر علی ، تنگه ی چنگوله ، تونل ، چغا عسکر و عباس عظیم ،پاسگاه های شمالی ، عین عبد، طارق و الرباغی عراق ، شهرک های یک سایه ، آل یاسین و روستای شیخ احمر ، تسلط بر جاده ی طیب - بدره ی عراق
تجهیزات منهدم شده ی دشمن :
40 دستگاه تانک و نفربر
مقدار زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین
2 فروند هلی کوپتر
دهها دستگاه خودرو نظامی
10 انبار مهمات
یگان های منهدم شده ی دشمن:
تیپ باز سازی شده 4 گارد مرزی ، یک واحد کماندویی ، تیپ 4 کوهستانی ، یک گردان تانک از تیپ 50 زرهی لشگر 12
تعداد کشته و زخمی های دشمن : بیش از 3600 نفر
تعداد اسراء : 170 نفر
ارگان عملكننده : نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
#ادامه 👇
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
دستاوردهای #عملیات_والفجر_5 :
آزادسازی 110 كیلومتر مربع ، انهدام 40 تانك ، 2 بالگرد و به هلاكت رساندن بیش از 3600 عراقی و غنیمت گرفتن دهها دستگاه تانك و نفربر و خودرو
عملیات « والفجر5 » ساعت 24 روز27 بهمن ماه 1362 با رمز « یا زهرا (سلام الله علیها ») در منطقه كوهستانی «چنگوله» حدفاصل شهرهای مهران و دهلران به اجرا درآمد. نیروهای عمل كننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دو مرحله با هدف آزادسازی بلندیهای منطقه چنگوله وارد عمل شدند.
در همان ساعات نخست، بلندیهای « پیزولی » ، «آزادخان كشته » ، «تنگه چنگوله» و دهها كیلومتر مربع از خاك ایران آزاد و جاده « بدر – طیب » عراق به تسلط نیروهای ایرانی درآمد . همچنین به4 تیپ از گارد مرزی عراق خساراتی وارد شد. در مرحله دوم مناطق دیگری نیز از خاك ایران و عراق آزادشد و نیروهای خودی در آن استقرار یافتند كه از جمله آن، استقرار نیروهای ایرانی در35 كیلومتری بزرگراه بغداد- بصره است. در این مرحله نیز4 تیپ كوهستانی عراق به طور100 درصد و تیپ50 زرهی لشكر12 بیش از50 درصد منهدم شد و دشمن با دادن 3770 تن كشته و زخمی و اسیر در طی شش پاتك سنگین عقب نشینی كرد.
در مجموع دو مرحله عملیات، منطقهای به گستردگی 110 كیلومتر مربع شامل بلندیهای «پیزولی»، «تنگه چنگوله» ، «تونل» ، «چغا عسكر» ، «عباس عظیم» ، پاسگاه های شمالی «عین عبد» ، «طارق» ، «الرباغی» ، شهرك های «یك سایه» ، «آل یاسین» و روستای شیخ احمد آزاد گردید و 40 دستگاه تانك و نفربر ، مقداری سلاح سبك و نیمه سنگین ، 2 فروند چرخبال ، دهها دستگاه خودروی نظامی و 10 انبار مهمات دشمن منهدم و دهها دستگاه تانك و نفربر ، شماری خودروی نظامی و انواع سلاحهای سبك و نیمه سنگین به غنیمت رزمندگان سپاه پاسداران درآمد.
یگان های منهدم شده ی دشمن:
تیپ بازسازی شده 4 گارد مرزی، یک واحد کماندویی، تیپ 4 کوهستانی
یک گردان تانک از تیپ 50 زرهی لشگر 12
تعداد کشته و زخمی های دشمن: بیش از 3600 نفر
تعداد اسراء: 170 نفر
غنائم:
دهها دستگاه تانک و نفربر
تعدادی خودرو نظامی
مقدار زیادی سلاح سبک و نیمه سنگین
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۷ بهمنماه #سالروز_شهادت #شهید_احمدعلی_نیری گرامی باد . 🥀
او شهیدی است که در نوجوانی با ترک یک گناه و نگاه حرام، به درجه بالای عرفانی رسید و در جوانی به دیدار امام زمانش نائل آمد و در ۱۹ سالگی شهید شد...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#زندگینامه
#شهید_احمدعلی_نیری
شهیداحمدعلی نیّری در 29تیرماه 1345شمسی در روستای آینه ورزان دماوند بدنیا آمد. دبستان را در مدرسه اسلامی کاظمیه با موفقیت پشت سر گذاشت. درس و مشقش خوب بود. برای دوره راهنمایی پدرش او را به مدرسه حافظ فرستاد؛ چرا که در این مدرسه به مسائل اخلاقی و معنوی توجه میشد. در دبیرستان جزو شاگردان ممتاز رشته ریاضی بود ولی به دلایلی از درس خواندن انصراف داد، و به خانواده خود گفت که «دیگر دبیرستان مرا به هدف نمیرساند، از این به بعد میخواهم در درسهای آیتالله حقشناس شرکت کنم». مدتی در چایفروشی یکی از بستگانش مشغول بود؛ احتیاجی به پول نداشت اما چون اهلبیت علیهم السّلام بیکاری را مهمترین خطر برای نوجوانان معرفی کرده بودند، کار میکرد؛ خمس پولی که از کارکردن به دست میآورد را پرداخت میکرد.
احمدعلی مربی فرهنگی مسجد هم بود و خالصانه کار میکرد. او تأکید زیادی در دوری از گناه و ترک معصیت داشت؛
احمدعلی نیّری در 1364/11/27 در عملیات والفجر8 منطقه عملیّاتی اروند، به آرزویش، که شهادت در راه خدا بود، رسید. یکی از دوستانش، که هنگام شهادت با او بود، میگوید: ترکش به پهلویش خورد و به زمین افتاد، از ما خواست که بلندش کنیم، بلند شد و دستش را روی سینه گذاشت و سلام بر اباعبدالله الحسین علیه السّلام داد و به شهادت رسید.
مزار شهیداحمدعلی نیّری در قطعه 24بهشتزهرا، کنار بلوار، پنج ردیف بالاتر از مزار شهید دکتر چمران قرار دارد.
سبک زندگی
احمدعلی نیّری در زندگی ساده، مرتّب و بی آلایش بود؛ چهرهای باآرامش و خندان، و محاسن و موهای کوتاه کرده داشت؛ دنبال مُد نبود، ولی همیشه تمیز بود؛ به پدر و مادرش احترام میگذاشت؛ ادب، مهربانی و اخلاق را از استاد خود آیتالله حقشناس یاد گرفته بود؛ در سلام کردن از همه پیشی میگرفت؛ ساده و عادی، مثل بقیه زندگی میکرد؛ با خدا بود؛ وقتی تصمیم میگرفت باهمّت بلند خود کار را به سرانجام میرساند؛ در نماز جمعه و برگزاری دعای ندبه فعالیت داشت؛ با نظم بود و از مطالعه غافل نمیشد؛ بچه هارا مؤدّبانه صدا میزد و در کنار آنها مانند خودشان میشد(فوتبال هم بازی میکرد)، و با بچه های شلوغ بسیار صبور بود؛ با کسی به خشونت رفتار نمیکرد؛ به تازه واردها احترام میگذاشت، هدیه میداد(که اغلب کتاب بود)؛ اگر کسی موضوع خندهداری تعریف میکرد، با بچهها میخندید؛ در مقابل گناه واکنش نشان میداد(به غیبت بسیار حساس بود و اگر کسی غیبت می کرد سریع میگفت این بحث را ادامه ندهید)؛ در برابر قرآن و اهل بیت ادب میکرد؛ اهل توسل بود و هر روز قرآن را با دقت میخواند؛ برای وقت خودش برنامه داشت؛ سختترین کارها را در مسجد انجام میداد؛ به نماز شب توجّه خاصی داشت، ولی میگفت اگر ببینم مستحبات به واجباتم ضرر میرساند، حتماَ آنرا ترک میکنم؛ میگفت ما در همه مراحل زندگی بعد از توکل بر خدا، به توسل نیاز داریم؛ توسل به اهلبیت علیهمالسّلام خصوصاُ اباعبدالله الحسین علیه السّلام را بهترین وسیله تقرب به پروردگار و محو گناهان میدانست؛ توصیه میکرد گناه را کوچک نشمارید واز انجام کارهای نیک نهراسید، که اگر برای رضای خدا کار کنید چشمه های حکمت الهی به سوی شما باز میشود.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_احمدعلی_نیّری
🔻 بیشترین مطلبی که از احمد آقا میشنیدیم درباره خودسازی بود.
یکبار به همراه چند نفر دور هم نشسته بودیم. احمد آقا گفت: بچهها، کمی به فکر اعمال خودمان باشیم.
بعد گفت: یکی از بین ما شهید خواهد شد. خودسازی داشته باشیم تا شهادت قسمت ما هم بشود...🕊
➖ بعد ادامه داد: حداقل سعی کنید سه روز از گناه پاک باشید. اگر سه روز مراقبه و محاسبه اعمال را انجام دهید حتماً به شما عنایتی میشود...✨🌱
بچهها از احمد آقا سوال کردند:
چه کنیم تا ما هم حسابی به خدا نزدیک شویم؟
📌احمد آقا گفت: چهل روز گناه نکنید. مطمئن باشیدکه گوش و چشم شما باز خواهد شد...💫
این سخن به همان حدیث معروف اشاره دارد که میفرماید: «هر کس چهلروز اعمالش برای خدا خالص باشد خداوند چشمههای حکمت را بر زبان او جاری خواهد کرد🌿».
🎙 راوی: استاد محمدشاهی
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
#شهید_احمدعلی_نیری
آیت الله حق شناس، در مجلسی که بعد از شهادت احمدعلی داشتند بین دونماز، سخنرانیشان را به این شهید بزرگوار اختصاص داده و با آهی از حسرت که در فراق احمد بود، بیان داشتند:
“این شهید را دیشب در عالم رویا دیدم .از احمد پرسیدم چه خبر؟ به من فرمود: تمام مطالبی که (از برزخ و…) می گویند حق است. از شب اول قبر و سوال و…اما من را بی حساب و کتاب بردند.
رفقا! آیت الله بروجردی حساب و کتاب داشتند. اما من نمی دانم این جوان چه کرده بود؟ چه کرد که به اینجا رسید؟!"
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
📚 #معرفی_کتاب_شهدایی
نام کتاب :
# عارفانه
موضوع :
کتاب "عارفانه" دربردارنده زندگینامه و خاطرات عارف شهید "احمدعلی نیری" است. در این کتاب مادر، دوستان، استادان و شاگردان این شهید بزرگوار به خاطره گویی از وی پرداخته و از خصوصیات نیک شهید نیری سخن گفته اند.
شهید احمدعلی نیری یکی از شاگردان خاص مرحوم آیت الله حق شناس بود؛ وقتی مردم دیدند که آیت الله حق شناس در مراسم ترحیم این شهید بزگوار حضور یافت و ابعادی از شخصیت او را برای مردم بیان کرد، تازه فهمیدند که چه گوهری از دست رفته است!
مرحوم آیت الله حق شناس درباره شهید نیری گفت: "در این تهران بگردید. ببینید کسی مانند این احمد آقا پیدا می شود یا نه؟"
این کتاب، کاری از گروه فرهنگی ابراهیم هادی است که از سوی نشر امینان در 152 صفحه و در سال 1392 به چاپ رسیده است.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
برشی از #کتاب_عارفانه :
احمد آقا تا زمانی که زنده بود مانند یک طبیب به دنبال بندگان خدا بود تا دست آنها را بگیرد و راه آسمان را به آنها نشان دهد☀️. خداوند هم شهدا را زنده خطاب کرده . پس او اکنون هم به دنبال هدایت است. اگر کسی در این دوران هم به سراغ او برود يقينا دست خالی برنمی گردد✨. بسیاری از رفقا و شاگردان احمد آقا هرگز فکر نمی کنند که او در بین ما نیست. مثل قبل از او یاد می کنند.❤️ برای بچه ها و دوستان و آشنایان از احمد آقا می گویند و...
من تا روزهای آخر همیشه همراه احمد آقا بودم . به یاد دارم یک روز از مریضی مادرم به احمد آقا شکایت کردم. گفتم: هر کاری کردیم مادرم خوب نشده. دکترها جوابش کردن😢. و بعد گریه ام گرفت😭.
احمد نگاه خاصی به چهره ی من انداخت و گفت:" ناراحت نباش ، مادرت خوب میشه! فردای آن روز مادرم خوب شد😯! مادرم دیگر دچار بیماری نشد تا یک سال بعد. سال بعد و در روزهای آخری که با احمد آقا بودیم دوباره رفتم به سراغ احمد آقا . به خاطر مریضی مادرم ناراحت بودم . لبخندی زد و گفت : خوب میشه ان شاء الله☺️. و بعد به طرز عجیبی مادرم خوب شد!
یک سال از شهادت احمد آقا گذشت🥀. دوباره مریضی مادرم برگشت. حال مادرم بسیار بدتر شده بود . این بار رفتم سر مزار احمد آقا در بالای قبر شهید چمران . گفتم: احمد آقا فدات بشم . این بیماری مادر ما شده یک سال یک سال! شما زنده ای و از همه چیز خبر داری . شما از خدا بخواه که این مریضی مادرم برای همیشه حل بشه.
این را گفتم و برگشتم . احساس می کردم که دوباره احمد آقا لبخندی زده و گفته خوب میشه ان شاء الله!😊
مادرم فردای آن روز خوب شد . همه ی پزشکان از مادرم قطع امید کرده بودند اما به دعای احمد آقا مادرم شفا یافت. مادرم با گذشت سال ها از آن ماجرا دیگر دچار مریضی نشد!🌹🍃
راوی: یکی از دوستان شهید
منبع: کتاب عارفانه🌹
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۷ بهمن ماه ، #سالروز_شهادت بهترین دوست و یار مهربان سردار سلیمانی عزیز یعنی عارف بالله ، مخلص خدا سردار عشق #شهید_محمدحسین_یوسفاللهی گرامی باد. 🥀
شهید محمد حسین یوسف الهی سال ۱۳۴۰ در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد. محیط خانواده کاملا فرهنگی بود و همه فرزندان از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا می شدند.
علاقه زیاد و ارتباط عمیق محمد حسین با نهج البلاغه نیز ریشه در همین دوران دارد. در روزهای انقلاب محمد حسین دبیرستانی بود و حضوری فعال در عرصه سیاست داشت و یکی از عاملان حرکتهای دانش آموزان در شهر کرمان بود.
آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر ۴۱ ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#سیره_شهدا
#شهید_محمدحسین_یوسفاللهی
حرف #شجاعت، #رزمآوری، #اخلاص و... نیست. همه اینها را بیش و کم میشود در همه رزمندگان دفاع مقدس و مدافعان حرم پیدا کرد. تاریخ دفاع مقدس «محمدحسین یوسف اللهی» را بیشتر از خصوصیات رزمندگیاش، با #عرفان_خاص و ویژهاش میشناسد.
حسین، پسر غلامحسین، حتی وقتی به جانشینی فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۴۱ ثارالله هم رسید، هنوز همان جوان #ساده و #عارف سالهای پیش بود، که خدا میداند با #نماز_شبهایش، با #نهج_البلاغهخوانیهایش یا جوری دیگر، راه ۵۰ یا ۶۰ ساله را بهسرعت طی کرده بود، و در جوانی پرده از پیش چشمش کنار رفته و به مرحله #یقین رسیده بود.
دیگران نمیتوانستند، اما او میتوانست پیش از عملیاتی دشوار که با حساب و کتاب نظامی، پیروزی در آن ممکن به نظر نمیرسید به سردار سلیمانی بگوید: نگران نباش... بر عکس تصور شما ما در این عملیات #پیروز میشویم! و روزی که همه با لبخند پیروزی سراغش میآمدند تا راز پیشگوییاش را کشف کنند، حسین لب میدوخت و فقط لبخند میزد.
محمد حسین، مصداق #سالکان و عارفانی است که به فرموده حضرت روح الله رحمت الله علیه، یک شبه ره صد ساله را پیمودند و چشم تمام پیران و کهنسالان طریق عرفان را حسرت زده قطره ای از دریای بی انتهای خود کردند.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمدحسین_یوسفاللهی
🌷خاطره شهید سلیمانی از شهید
محمدحسین یوسف الهی :
🔵یک روز با حسین به سمت آبادان میرفتیم. عملیات بزرگی درپیش داشتیم...
من خیلی ناراحت بودم. به حسین گفتم:
چندتا عملیات انجام دادیم اما هیچ کدام آن طور که باید موفقیتآمیز نبود. این یکی هم مثل بقیه نتیجه نمیدهد.
گفت: برای چی؟
گفتم: چون این عملیات خیلی سخته و بعید میدانم موفق بشویم.
گفت: اتفاقا ما در این کار موفق و پیروز هستیم.
گفتم: حسین دیوانه شدهای. در عملیاتهایی که به آن آسانی بود و هیچ مشکلی نداشتیم نتوانستیم کاری از پیش ببریم آنوقت در این یکی که کلا وضع فرق میکنه واز همه سختتر است. موفق میشویم!
حسین خندهای کرد و با همان تکه کلام همیشگیاش گفت:
حسین پسر غلامحسین به تو میگویم که ما در این عملیات پیروزیم.
میدانستم که او بیحساب حرفی را نمیزند. حتما از طریقی چیزی که میگوید ایمان و اطمینان دارد.گفتم:
یعنی چه از کجا میگویی؟
گفت: بالاخره خبر دارم.
گفتم: خب از کجا خبر داری؟
گفت: به ما گفتند که ما پیروزیم.
پرسیدم: کی به تو گفت؟
جواب داد: حضرت زینب(س).
دوباره سوال کردم در خواب گفت یا در بیداری؟
با خنده جواب داد: تو چهکار داری. فقط بدان بی بی گفت که شما دراین عملیات پیروز خواهید شد و من به همین دلیل میگویم که قطعا موفق میشویم...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
🎥صحبت ها و گریه های حاج قاسم سلیمانی هنگام تشییع جنازه #شهید_محمدحسین_یوسفاللهی
🥀شهیدی که حاج قسم وصیت کرده بود در گلزارشهدای کرمان در کنار او دفن شود...
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
📚#معرفی_کتاب_شهدایی
نام کتاب :
#نخل_سوخته
موضوع :
📕کتاب نخل سوخته سرگذشت تکان دهنده و عبرت آموز #شهید_محمدحسین_یوسفاللهی جانشین واحد اطلاعات عملیات لشکر 41 ثارالله است.
لازم به ذکر است که این کتاب با ویرایشی جدید به نام #حسین_پسر_غلامحسین تجدید چاپ گردیده است.
✍ تقریظ حاج قاسم سلیمانی بر کتاب نخل سوخته:
حسودیم می شود این کتاب را کسی دیگر بخواند و حسین را بیشتر از من دوست داشته باشد. میخواهم او تنها در قلب من باشد، همه سرمایه ام دوستی اوست. حسین عزیز من، عشق حسین فاطمه در قلب من ابدی است، مطمئنم هر عارف وارسته پیر مورد احترامی که این کتاب را بخواند سر به بیابان می گذارد.
▪️برادرتان قاسم سلیمانی
.................................
کتابی از سرگذشتِ کسیکه #سردار_سلیمانی به او #غبطه میخوردند!
این کتاب به بیان زندگی نامه و خاطرات زندگی سردار شهید محمدحسین یوسف اللهی جانشین فرمانده واحد اطلاعات و عملیات لشکر 41 ثارالله می پردازد.
این #شهید بزرگ کسی است که #سردار_دلها وصیت میکند که در کنار او دفنش کنند، که همین هم به وقوع پیوست!
✍نویسنده: مهدی فراهانی
📖تعداد صفحات: ۱۸۲صفحه
▪️ناشر: لشکر۴۱ ثارالله
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
۲۷ بهمنماه مصادف با ۱۶ فوریه ، #سالروز_شهادت دبير كل سابق حزب اللَّه لبنان #روحانی_مبارز #شهید_سیدعباس_موسوی گرامی باد . 🥀
✍️ عالم مجاهد حجت الاسلام و المسلمين سيد عباس موسوي بنيانگذار جنبش حزب اللَّه لبنان، در سال 1952م در شهرك نبيشيت از توابع بعلبك لبنان به دنيا آمد. وي در 15 سالگي براي ادامه تحصيلات به حوزه علميه نجف رفت و از محضر آيت اللَّه سيد ابوالقاسم خويي و شهيد سيد محمدباقر صدر استفاده نمود.
✅ شهيد موسوي همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي، راهي لبنان گرديد و حوزه علميه بعلبك را تأسيس نمود. و در صف مقدم جهاد عليه رژيم صهيونيستي قرار گرفت و با همفكري جمعي از علما و تعدادي از شاگردانش، جنبش انقلابي حزب اللَّه لبنان را تأسيس كرد.
✅ فكر روشن، ديدگاههاي انقلابي، روحيه سرشار از صفا و اخلاص و برخوردهاي واقع بينانه و غيرتصنّعي از خصوصيات بارز سيدعباس موسوي بود. او در طول فعاليت در سمت دبيركلي حزب اللَّه لبنان، ضربات سهمگيني بر رژيم نژاد پرست اسرائيل فرود آورد و زخمهايي كاري بر آن دولت غاصب وارد کرد.
✅ او سرانجام در 16 فوريه 1992م در حالي كه از مراسم بزرگداشت شيخ راغب حرب كه او نيز هشت سال پيش از آن توسط صهيونيستها به شهادت رسيده بود، بازمي گشت، در عملیات ناجوانمردانه مورد يورش هوايي مزدوران اسرائيلي در جنوب لبنان قرار گرفت و به همراه همسر و فرزندش به شهادت رسيد.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ببینید
🎬 #شهید_سیدعباس_موسوی دبیرکل سابق #حزب_الله_لبنان اولین کسی بود که #مقام_معظم_رهبری را با عنوان #امام خطاب کرد و #مقام_معظم_رهبری نیز در سخنرانی فرمودند: بعد از شهادت سیدعباس موسوی کمرم شکست.
🇮🇷 کانال ارائه محتوای روایتگری 👇
@ravianerohani