فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روش پذیرایی از مهمان در زمان گرانی میوه !!!
هدایت شده از رادار انقلاب
💢امام على عليه السلام:
هنگامى كه چيزى را نوشتى، پيش از مُهرو امضا كردن، آن را مرور كن؛ زيرا بر خرد خويش، مُهر و امضا مى زنى
📚غرر الحكم، ح4167
@mobahelegharn_21
دوستان لطفا کپی مطالب فقط به شکل فوروارد . با ارسال پیام زیر ، ما را به دوستانتان معرفی کنید: 👇👇👇
هدایت شده از کانون فرهنگی ریحانه النبی مسجدالزهرا(س) کهریزسنگ
لطفا مخاطبین گوشی و دوستان خود را که سروش یا ایتا را نصب کرده اند با ارسال پیام زیر به کانال دعوت کنید :
با سلام.کانال ریحانه النبی مسجدالزهرا (س) با مطالب متنوع مذهبی - اخبار - سرگرمی و... در قالب متن - عکس - کلیپ ... مقدم شما را گرامی می دارد . لینک و آدرس کانال جدید ریحانه النبی (مسجدالزهرا (س )) در پیام رسانهای سروش و ایتا به شرح زیر است. لطفا به دوستان خود نیز معرفی کنید :
لینک کانال ریحانه النبی در نرم افزار ایرانی ایتا : https://eitaa.com/reyhanatonnabi
لینک کانال ریحانه النبی در نرم افزار ایرانی سروش : https://sapp.ir/reyhanatonnabi2
به نظرتون پیام هر دوتاشون 👆این نیست ؟ : اگه شیرینی و جذابیت های داخلی چیزی( کسی) بخاطر برداشتن پوشش (حجاب) آن در معرض دید هر کس و ناکسی قرار بگیره موجودات (افراد) موذی و آلوده سراغش میان !!!
هدایت شده از پایگاه خبری کهریزسنگ
شب سردی بود...
زن بيرون ميوهفروشى زُل زده بود به مردمى كه ميوه مىخريدند .
شاگرد ميوهفروش ، تُند تُند پاكتهاى ميوه را داخل ماشين مشترىها مىگذاشت و انعام مىگرفت .
زن با خودش فكر مىكرد چه مىشد او هم مىتوانست ميوه بخرد و ببرد خانه... رفت نزديكتر... چشمش افتاد به جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوههاى خراب و گنديده داخلش بود .
با خودش گفت : «چه خوبه سالمترهاشو ببرم خونه . »
مىتوانست قسمتهاى خراب ميوهها را جدا كند و بقيه را به بچههايش بدهد... هم اسراف نمىشد و هم بچههايش شاد مىشدند .
برق خوشحالى در چشمانش دويد...
ديگر سردش نبود!
زن رفت جلو ، نشست پاى جعبه ميوه . تا دستش را برد داخل جعبه ، شاگرد ميوهفروش گفت : « دست نزن ننه ! بلند شو و برو دنبال كارت ! »
زن زود بلند شد ، خجالت كشيد .
چند تا از مشترىها نگاهش كردند . صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد...
راهش را كشيد و رفت.
چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان ، مادرجان ! »
زن ايستاد ، برگشت و به آن زن نگاه كرد . زن لبخندى زد و به او گفت :
« اينارو براى شما گرفتم . »
سه تا پلاستيك دستش بود ، پُر از ميوه ؛ موز ، پرتقال و انار .
زن گفت : دستت درد نكنه ، اما من مستحق نيستم .
زن گفت :
« اما من مستحقم مادر . من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به همنوع توجه كردن و دوست داشتن همه انسانها و احترام گذاشتن به همه آنها بىهيچ توقعى . اگه اينارو نگيرى ، دلمو شكستى . جون بچههات بگير . »
زن منتظر جواب زن نماند ، ميوهها را داد دست زن و سريع دور شد... زن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مىكرد .
قطره اشكى كه در چشمش جمع شده بود ، غلتيد روى صورتش . دوباره گرمش شده بود... با صدايى لرزان گفت : « پيرشى !... خير ببينى...» هيچ ورزشى براى قلب ، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست
پیشاپیش یلدای مهربانی که نماد
خانواده دوستی و عشق ورزیدن
به هم نوع است را شادباش میگوییم .
🍍🍌🍋🍊🍉🍈🍇🍏🍐
یلدای امسال در هنگام خرید میوه
سهم تنگدستان آبرومند را فراموش نکنیم .
@karsang
─┅─═इई 🌺🌼🌺ईइ═─┅
دوستان سلام. ضمن عذرخواهی بابت تاخیر در عمل کردن به وعده ای که چندی قبل داده بودیم، انشااله به مناسبت ولادت باسعادت امام حسن عسکری علیه السلام یکشنبه شب (شب دوشنبه) بعد از نماز مغرب و عشاء در کانون فرهنگی مسجدالزهرا(س) برنامه دورهمی مخصوص نوجوانان پسر داریم. از همین الان از همه نوجوانان عزیز برای شرکت در این برنامه جشن ومولودی خوانی دعوت می کنیم. منتظر حضور گرم شما هستیم.🌺🌺🌺