eitaa logo
ریحانه ی بهشتی
172 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
2.4هزار ویدیو
29 فایل
مقصد ما خداست با ما همسفر شو💫 💞اینجا محفلی است با محتوای معنوی و دینی و هنری و مسائل شرعی و اعتقادی و...💞 💐با ریحانه ی بهشتی، بهشتی شو💐 🌱کانال دیگمون: @tahavvol_yaftegan_behshti 🌾کپی مطالب کانال ریحانه ی بهشتی با ذکر منبع مجاز است.🌾
مشاهده در ایتا
دانلود
ریحانه🌺 👩🏻من دختری هستم با وقار و متین🙂 😇من با افتخار اعلام می کنم که چادری هستم🧕🏻 😍و عاشق چادرم هستم... چادریم...🖤 🦋چون لبخند مهدی فاطمه برایم ارزشمند تر از✨ 😈لبخند های هوس آلود است. •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈• @reyhaneye_behshti •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ریحانه🌺 🖤چادرانه دوست دارم چادرت را دخترِ زیبای شهر😍 🧕🏻با همین چادر که سر کردی معما میشوی آن قدر وصف توگفتند با چادر که من😇 😌دست و پا گم میکنم از بس که زیبا میشوی 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🔍منبع تصویر: سایت خبر گزاری ایمنا •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈• @reyhaneye_behshti •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍🏻خانم ها و آقایان توجه کنید: 🤵🏻آقای محترم! 👩🏻‍💼خانم محترم! 😈اگر برای گناه کردن توجیه و دلیل خودتون رو دارید! 🤔مطمئنید توجیه تون برای خدا قابل قبوله؟ 👱🏻‍♀خانمی که به دلیل گرما حجاب کامل نداری. 👨🏻آقایی که به دلیل اینکه اذیت میشی توی کوچه سرت پایین باشه خانم های نامحرم رو می بینی. 🧕🏻خانم 🧔🏻و آقا. 🤨حواست هست! 😔همین یک لحظه گناه چقدر دل مهدی فاطمه (ع) را می شکند. 🧐حواست هست به اطرافت. ✨به خدایی که از رگ گردن به تو نزدیک تر است. 🙄از کی خودت را پنهان میکنی؟ 👨‍👩‍👧‍👦از مادر و پدر و خواهر و برادرت. 💫از خدا که نمیتوانی پنهان شوی. 😨اگر به خیال خودت کسی تو را نمی بیند و گناه پنهانی می کنی بدان. 🤗که خدایی در همین نزدیکی هاست که تو را می بیند هر کجا که بروی. 👇🏻پس بنده ی خدا 🦋به احترامِ روح‌ خدا 😌که درونت دمیده شده ❌گناه نڪن! 👌مروج حیا باشیم نه مروج بی حیایی ✅گامی در جهت امر به معروف و نهی از منکر برداریم. 💝با فوروارد این پست به دیگران در ترویج امر به معروف و نهی از منکر سهیم باشیم. •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈• #ی  @reyhaneye_behshti •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به وقت دلتنگی💔 📽آخرین مراحل انتظار. 😔یابن الحسن! من را با بدی هایم بپذیر. ▶️پیشنهاد دانلود بسیار زیبا👌 💖ویژه جمعه 🗣حجت الاسلام پناهیان •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈• @reyhaneye_behshti •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم همانگونه که شریعت مقدس اسلام، کاملترین شریعت الهی میباشد، کتاب و صحیفه ی این شریعت الهی نیز کاملترین کتاب است . چنانچه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ، صاحب این شریعت، خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام را ثقل جداناپذیر حضرت قرآن دانسته اند؛ فلذا تفسیر و تبیین کامل آیات شریفه که همان راه و روش تکامل همه ی خلائق است، در حیات و کلام و سیره ی پیامبر اکرم و ائمه اطهار علیهم السلام می باشد . یکی از مهمترین موضوعات مطرح شده در سیره و سنت اهل بیت (علیهم السلام)، تبیین مقام و ارزش زن و حفظ حریم اوست. در کلام حضرت امیر المومنین علیه السلام، که امیر کلام هستند، چه زیبا لطافت زن تبیین شده است. حضرت میفرمایند : ( زن مانند گل ظریف است، نه قهرمان) 📔نهج البلاغه ص ۴۰۵ اکنون چنین وجودی که به آن ریحانه اطلاق شده است؛ و در شان او چنین عبارتی ذکر شده است، چگونه باید حریم خود را حفظ کند و خود را از آسیب ها محفوظ بدارد؟! ✅ان شاءالله در روزهای آینده، به این‌ مبحث‌ خواهیم پرداخت . •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈• @reyhaneye_behshti •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈•
🧕🏻💚 5⃣قسمت پنجم 👩🏻‍💼نقش زنان در سیاست 😇اسلام، زنانی در دامن خود پرورش داده است که نه تنها صحنه سیاسی رو ترک نکردند. 👩‍✈️بلکه همیشه به حمایت از اسلام بلند شدند و در مقابل دستگاه ستمگر ایستادگی کردند. 🕵‍♀حضور زنان در صحنه سیاسی با پرهیزکاری، زمینه ساز حکومت جهانی امام (عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف) هست. 👩‍⚕از جمله حضور آنان در صحنه های انقلاب اسلامی که خود، زمینه ساز حکومت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده و مکمل قیام امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می باشد. 🙂حضور زنان در صحنه های مختلف، هم چون: ✊🏻تظاهرات علیه استکبار، 🗳حضور در انتخابات، 👤تأیید رهبری و مسئولین، 🧕🏻امر به معروف و نهی از منکر، 👮‍♀آمادگی های دفاعی و ... 👩🏻از مصادیق حضور آنها در صحنه سیاست به شمار می رود. 👩🏻‍🎓حضور زنان، در میان یاوران بیان گر توان فکری، سیاسی، علمی و عملی ایشان می باشد. 📚با بررسی دقیق تر تاریخ به نقش آفرینی زنان در سیاست پی می‌ بریم. 🦋از جمله می‌توان به حضور به موقع و با رعایت عفت حضرت زهرا (س)، حضرت زینب (س) و... در عرصه های سیاسی اشاره کرد. 🔍منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈• @reyhaneye_behshti •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ریحانه ی بهشتی
📖#رمان_راز_درخت_کاج🌲 1⃣3⃣قسمت سی و یکم ♋️فصل پنجم 📒(داستان واقعی)💐 بعد از عروسی با جعفر، آرزو دا
📖🌲 2⃣3⃣قسمت سی و دوم ♐️فصل ششم 📑(جنگ)💙 هنوز در حال و هوای انقلاب بودیم که ناغافل، جنگ بر سرمان خراب شد. خانه ی ما به پالایشگاه نزدیک بود. هر روز هواپیما های عراقی برای بمباران پالایشگاه می آمدند. دود سیاهی که از سوختن تانک فازم بلند شده بود، همه آبادان را پوشانده بود. با شروع جنگ همه جا به هم ریخته بود. بعضی از مردم، همان اول خانه و زندگی و شهر را ول کردند و رفتند. برای اینکه نگران مادر نباشم، او را به خانه خودمان آوردیم. مهرداد چند ماه پیش از شروع جنگ به خدمت سربازی رفته بود. او در مهر سال 59 در شلمچه خدمت می کرد. مهران هم به عنوان نیروی مردمی با بچه های مسجد فعالیت می کرد. مهری و مینا هم هر روز صبح برای کمک به مسجد پیروز می رفتند و هر وقت کارشان تمام می شد، خسته و گرسنه بر می گشتند. زینب و شهلا هم به مسجد قدس و جامعه معلمان می رفتند و هر کاری از دستشان بر می آمد انجام می دادند. برق شهر قطع بود. شب ها فانوس روشن می کردیم. من و مادرم و شهرام در خانه بودیم و دعا می کردیم. صدای هواپیما و خمپاره هم از صبح تا شب شنیده می شد. یکی از روزهای مهر ماه، یکی از بچه های مسجد قدس به خانه ی ما آمد و گفت: تعدادی از سرباز ها را به مسجد آورده اند و گرسنه اند، ما هم چیزی نداریم به آن ها بدهیم. من هر چیزی در خانه داشتیم، اعم از تخم مرغ و گوجه و سیب زمینی، همه را جمع کردم و به آن ها دادم. بنی صدر که مثلا رئیس جمهور بود اصلا کاری نمی کرد. هر روز که می گذشت وضع بد تر می شد و خمپاره و توپ بیشتری روی آبادان می ریختند. طوری که ما صدای خراب شدن بعضی از ساختمان های اطراف مان را می شنیدیم. اما من راضی بودم که همه ی خطر ها را تحمل کنم و در آبادان بمانم. دخترها هم بی آبی و بی برقی و خطر را تحمل می کردند و حاضر نبودند از آبادان فرار کنند. مهری و مینا برای کمک به مسجد پیروز (مهدی موعود) در ایستگاه 12 می رفتند. در آنجا تعدادی از زن ها به سر پرستی خانم کریمی (مادر میمنت کریمی) برای رزمندگان غذا درست می کردند. گاو هایی که در اطراف آبادان زخمی می شدند را در مسجد سر می بریدند و زن ها گوشت های آن ها را تکه می کردند و آبگوشت درست می کردند و گوشت کوبیده آن را ساندویچ می کردند و به خرمشهر می فرستادند. مینا بارها در دلش از خدا خواسته بود که مهرداد هم از آن گوشت بخورد. اتفاقا یک بار که مهرداد از جبهه به خانه آمد از ماجرای گرسنگی چند روزه در جبهه و گوشتی که خورده بود تعریف کرد ما فهمیدیم مهرداد همان ساندویچ های گوشت دست ساخته ی دختر ها را خورده است. مهران و مهرداد اصرار داشتند که ما همگی از شهر خارج شویم. همه دختر ها مخالف رفتن بودند. زینب عاشق آبادان بود و تحمل دوری از آبادان را نداشت. اصلا ما جایی را نداشتیم که برویم. در همه ی این سال ها بچه ها حتی برای سفر هم از آبادان خارج نشده بودند. بین مهران و مهرداد و دختر ها سر ماندن و رفتن از آبادان، دعوا سر گرفت. مهرداد هر چند روز یک بار از خرمشهر می آمد و وقتی می دید که ما هنوز توی شهر هستیم عصبانی می شد، می خواست خودش را بکشد. اواسط مهر ماه خیلی از خانواده ها از شهر خارج شده بودند. ✍🏻نویسنده: معصومه رامهرمزی 📝ادامه دارد.... •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈• #ی  @reyhaneye_behshti •┈┈••✾❀🌺🍃🌸✿❁••┈┈•