eitaa logo
حجت الاسلام رضا کریمی
331 دنبال‌کننده
118 عکس
35 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی حجت الاسلام رضا کریمی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از هیأت زوارالزهراء(س)
⚫️ مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۱ 🔸 حجت الاسلام رضا کریمی 🔹 حاج ابوذر بیوکافی 🔹 حاج وحید گلستانی 🕕 از شنبه ۹ شهریورماه به مدت ۱۱ شب، ساعت ۲۰:۳۰ 🔺 همراه با حسینیه کودک 🏴 هیات زوارالزهرا سلام الله علیها ▪️ @ZovvaralZahra
هدایت شده از هیأت زوارالزهراء(س)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ مراسم عزاداری دهه اول محرم الحرام ۱۴۴۱ 🔸 حجت الاسلام رضا کریمی 🔹 حاج ابوذر بیوکافی 🔹 حاج وحید گلستانی 🕕 از شنبه ۹ شهریورماه به مدت ۱۱ شب، ساعت ۲۰:۳۰ 🔺 همراه با حسینیه کودک 🏴 هیات زوارالزهرا سلام الله علیها ▪️ @ZovvaralZahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔊 💯 🎵 سلسله جلسات 🔶 مبحث آداب حضور در هیأت | قسمت 4️⃣ 🔰 عالم صاحب خدای حکیم است و هر اتفاقی در عالم از جانب خدا برای ما یک پیغام ویژه دارد 🔰 با نگاه توحیدی ، اگر هیات محفلی است که به محضر امام می رسیم ، سخنرانی هیات برای تک تک افراد پیغام ویژه خودشان را دارد 🔰 با این نگاه ، جایگاه سخنران و سخنرانی در هیات ، جایگاه دریافت پیام خدا از زبان منبر است 🎤 حجت الاسلام رضا نشر به مناسبت نزدیکی به ایام سوگواری ابا عبد الله الحسین (ع) 💠 @rezakarimi_ir 💠 @heiattamadonsaz 💠 @zovvaralzahra
هدایت شده از هیات تمدن ساز
گریه_سیاسی_بخش_دو.mp3
9.11M
✅ گریه بیداری و جامعه سازی 🔷 چه نوع گریه ای بر ابی عبدالله موجب بخشش گناهان می شود؟ ‼️ گریه هایش سیاسی است. و گریه ها باید موجب و شود. 👌پیشنهاد ویژه 🏴 باز نشر به مناسبت نزدیکی به ایام سوگواری ابا عبدالله حسین ع @rezakarimi_ir @heiattamadonsaz
هدایت شده از هیات تمدن ساز
گریه سیاسی.mp3
8.25M
✅ گریه یا 🔷 جنس گریه ما برای ابی عبدالله ع ،چه جور گریه ای است؟ ‼️ مستمعینش را اهل گریه نصرت وار تربیت می کند 🏴 @rezakarimi_ir @heiattamadonsaz @zovvaralzahra
هدایت شده از هیأت زوارالزهراء(س)
☑️سلسله جلسات 🏴 محرم ۹۸ 🔻شب اول 🎙 حجت الاسلام رضا کریمی ⚫️یکی از بهترین زمان ها برای سلوک و تقرب به خدای متعال ماه محرم است. ▪️در عالم دو نوع حزن داریم: ۱- غم و اندوه دنیا که به شدت نهی شده است. ۲-حزنی که انسان برای معنویات دارد که این حزن نوع دوم افسردگی نمی آورد بلکه نشاط معنوی را به همراه دارد و پیامبران اولوالعظم نیز مفتخر به آنند. این حزن رشد دهنده و باعث تقرب به خداست. ❓اما چرا حزن محرم از نوع دوم است؟ گاهی خدای متعال درجه ای از بهشت را برای بنده اش در نظر میگیرد ولی اعمال آن شخص در حد آن جایگاه نیست پس دچار بلا می شود تا با ریختن گناهانش لایق آن جایگاه شود. گاهی نیز می شود فردی با متحمل شدن بلایی یک قوم را نجات دهد. همانند امام حسین (ع). ✅امام حسین (ع) خون قلبشان را در راه خدا بخشیدند تا عباد الله از جهالت در بیایند. به طور کلی ارتباط با غم و اندوه ابی عبدالله آثار ویژه ای دارد که باعث رفع موانع سلوکی می شد. این اثرات به دلیل اهمیت قیام امام حسین (ع) است. بزرگان و عالمان درباره ی هدف امام حسین (ع) از قیام چند نظر متفاوت دارند مانند اینکه هدف حضرت تنها حکومت یا شهادت بود اما حضرت آقا تحلیل قوی تری نسبت به بقیه ارائه داده اند. هدف امام حسین (ع) از این قیام انجام تکلیف و عمل به وظیفه بود ، هدف عبد خدا شدن بود. یعنی امام چیزی جز خدا نمیبیند و هرآنچه خدا میخواهد انجام میدهد و اینکه نتیجه شهادت است یا حکومت برایشان فرقی ندارد و آناده هردو بودند. ♦️نکته دوم قیام حسین بن علی (ع) در این است که دین اسلام دینی است که اگر بخواهد اجرا شود باید حکومت کند. اگر مردم یک جامعه اهل گناه بودند اما حاکم اسلامی جامعه را قبول کردند ضربه ی سختی به آنها وارد نخواهد شد؛ اما اگر حاکم یک جامعه فاسق بود و ساختار فاسد شد و مردم رضایت به این حکومت دادند تمام جامعه عذاب خواهند شد ولو اگر تمام مردمش اهل نیکی باشند. لذا وظیفه امام ایجاد انقلاب در انقلاب عظیم پیامبر ص بود واحبی که تنها از حسین بن علی (ع) برآمد. ✳️ از خصوصیات مهم دیگر قیام امام حسین (ع) ایجاد بیداری عمومی در جامعه بود.و این قیام جوری مدیریت شد که هرکس اندک فطرتی در درونش زنده باشد قیام آقا را تایید میکند. دیگر مشخصه این قیام نیز این بود که قوائد این قیام تا ظهور امام زمان (عج) بر عالم حاکم است چرا که تقابل عریان حق و باطل بود . از وصایای امام حسین (ع) به امام سجاد (ع): ولله خون من از جوش و خروش نمی افتد تا خدا مهدی (عج)را بیاورد ❇️این باعث می شود بتوانیم قواعد زندگی افرادی که عاشق حسین بن علی ع بودند اما سبک زندگیشان قاتل حسین (ع) شد را بررسی کنیم. 🏴 هیات زوارالزهرا سلام الله علیها 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
☑️سلسله جلسات 🏴محرم ۹۸ 🔻شب دوم 🎙 حجت الاسلام رضا کریمی ⚫️ در جلسه قبل چهار ویژگی منحصر به فرد و اصلی از قیام امام حسین (ع ) بیان شد که عبارت بودند از: ۱. برخاسته از روح عبودیت ۲. احیاگر تمام زحمات جبهه حق در طول تاریخ ۳. مبتنی بر فطرت است در نتیجه جاودانه خواهد بود. ۴. ملاک و قاعده برای تمام تاریخ و مبارزان جبهه حق و باطل 🔹در زمان آن حضرت مردم به سه دسته تقسیم می شدند: ۱. یاران ۲.دشمنان ۳. ساکتین اکثر کسانی که در مقابل حسین بن علی (ع ) ایستادند و یا یاریش نکردند به او داشتند و او بودند اما "امام" شدند. معیار در یاری فقط عاشق بودن نیست بلکه و امام است. 🔸رویه ی رفتاری امام حسین (ع) زمانیکه تحت لوای امام حسن (ع) بودنداطاعت محض از امام خویش بود و از ایشان هیچ گونه بروز و ظهوری و تعینی در برابر امام دیده نمی شد. گویا سرباز در برابر فرمانده بودند که این ویژگی در یاران کربلا نیز قابل مشاهده است. 🔹افرادی که امام را یاری نکردند از این نکته کلیدی برخوردار نبودند.اطاعت محض یعنی پا جای پای ولی گذاشتن و افرادی که جلوتر از امام حرکت میکنند معنای قیام و امامت را نفهمیده اند. ❇️قیام امام حسین (ع) آخرین فصل از قیام امام حسن (ع) است و فهم قیام ابا عبدالله (ع) را از صلح امام حسن (ع) باید دنبال کرد چر اکه حسین بن علی (ع) آخرین سرباز قیام پنهان امام حسن (ع( بود و به حق به ایشان فرمود: ✅امام حسن (ع) وقتی دیدند به علت دنیاطلبی، مردم قیام ظاهری دیگر کار ساز نیست تغییر تاکتیک دادند و صلح تبدیل به یک مبارزه ی جدید و مبارزه ی ظاهری تبدیل به مبارزه ی باطنی شد. لذا ایشان دوکار اصلی را با صلح خود انجام دادندکه عبارت است از: ۱. شبکه سازی و تشکیلات سازی شیعیان ۲.تبدیل مبارزه ی آشکار به پنهانی به وصیت امام علی ع تا شیعه فرصت بازسازی و قیام ظاهری پیدا کند. 🔰پس از شهادت امام حسن (ع) رفته رفته رویکرد مبارزاتی امام حسین (ع) تیز تر شد و رگه هایی از قیام ایشان از یک یا دو سال قبل از به درک واصل شدن معاویه نمایان شده بود به نحوی که اگر معاویه از دنیا نمی رفت این قیام در زمان او انجام می گرفت . پس از به درک واصل شدن معاویه امام (ع)قیام باطنی را تبدیل به قیام ظاهری میکنند.در آن زمان به دلیل تغییر حاکم جامعه، اتمام صلح نامه ، شخصیت فاسق یرید،به ثمر نشستن تلاشهای 20 ساله امام (ع)فضا را برای قیام آماده می دیدند. ❓اما چرا امام از مدینه خارج شد؟ نقشه ترور حضرت در مدینه و مکه ریخته شده بود و این امر در نامه ابن عباس به یزید لعنت الله علیه کاملا مشهود است اما مقصد ار ابتدا کربلا نبود و این امر بعد از نامه نگاری امام (ع) با بصره و کوفه و یمن و مدینه و مکه انجام گرفت و این کوفیان بودند که اعلام آمادگی کردند. ℹ️حضرت در قیام یک نیاز اصلی داشت و آن بود که برای آن اقدامات موثری انجام دادند اما یک مانع اصلی داشتند آن هم اینکه شده بودند که آقا در خطبه ای در منا دو سال قبل از به درک واصل شدن معاویه به شدت به آنها و دنیا پرستیشان انتقاد میکنند. کسانی بودند که چشم تمام مردم در احقاق حق و قیام به آنها بود ولی اصلی ترین جریانی که در برابر امام(ع) ایستادند همان بودند. 🛑در جریان قیام ابا عبدالله الحسین (ع) ۵ دسته و جریان به ثمر نشستن ظاهری انقلاب حضرت شدند و سبک زندگی و تصمیماتشان باعث به مسلخ رفتن حسین بن علی (ع) شد عبارتند از : ۱.منافقان و خواص طالب دنیای حرام ۲.خواص بی تفاوت و اهل مسامحه ۳.خواص طالب دنیای حلال ۴.خواص و یاران قاعد امام ۵.فرهنگ دنیا طلبی و سبک زندگی دنیا زده مردم 🏴 هیات زوارالزهرا سلام الله علیها 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
☑️سلسله جلسات 🏴محرم ۹۸ 🔻شب سوم 🎙 حجت الاسلام رضا کریمی ⚫️در جلسه ی گذشته با بررسی قیام امام حسن (ع) به این نتیجه رسیدیم که قیام حضرت آخرین فصل از قیام امام حسن (ع) بود. اصلی ترین نیاز برای قیام و اصلی ترین برای بیداری عمومی میل شدید به بود. لذا عرض شد برای شناسایی کسانی که حضرت را به مسلخ کربلا کشاندند باید ۵ دسته را جریان شناسی کنیم که جریان اول جریان و است که این گروه اصلی ترین گروهی بودند که امام را به مسلخ کربلا کشاندند و اصلی ترین برنامه ی جبهه باطل برای به مسلخ کشاندن اهل بیت به خصوص ۵ تن آل عبا همین جریان شبکه ای نفاق بود. 🔘منافقین و جریان نفاق به دو دسته تقسیم میشوند: ۱. جریان اول انسان های که جریان نفاقشان در قالب حزب و سیستم تعریف می شد و حول یک هدف مشترک حزب تشکیل میدادند. ۲. آدم هایی که به حزب و جریانهای سیاسی متصل نبودند اما انسانهای مریض دلی بودند که به راحتی در اختیار دنیای باطل قرار میگرفتند . 🔹بسیاری از تحلیلگران قائلند که جریان نفاق از مدینه و پس از تشکیل شکل گرفت و اصلی ترین علت و ریشه ی نفاق را می دانند چرا که اسلام در مدینه به شکوه و رسیده بود ؛ درحالیکه ریشه های جریان سیستمی نفاق در جامعه اسلامی را میتوان در ۲۰۰ سال قبل از اسلام دنبال کرد. 🔸علامه طباطبایی میفرمایند:شکل گیری جریان نفاق لزوما از روی ترس نیست بلکه نفاق می تواند بر اساس شکل بگیرد. این طمع ممکن است ایثارهایی در زمینه مالی و جانی و... هم در پی داشته باشداما هدف از آن آماده سازی جامعه برای به دست گرفتن قدرت است. شواهد متعددی وجود دارد که در صدر اسلام در مکه عده ای بنا به طمع قدرت وارد اسلام شده اند .جالب این است که پس از پیامبر(ص) جریان نفاق در جامعه دیده نمی شود و آن به این علت است که این جریان به قدرت خواهد رسید. ⬛️ در زمان صدر اسلام 4 حزب شاخص نفاق وجود دارد: ۱.حزب سلطه گر و قدرت طلب که بلا استثنا دنبال خلافت و قدرت بودند؛ که امکان به قدرت رسیدنشان قبل از اسلام در قریش صفر بود. اصلی ترین مانع جریان حزب سلطه گر احادیث پیامبر(ص) در مورد خلافت می باشد . پس برای رفع این مانع اصلی ترین تاکتیک از بین بردن حجیت قول پیامبر (ص) در جامعه است که این تاکتیک در جامعه امروز توسط جریان قدرت طلب هم در مقابل امام و رهبری دیده میشود. ♦️ تاکتیک دوم تثبیت این شعار در جامعه است که نبوت و خلافت در بنی هاشم باهم جمع نمی شوند و کم کم شعار و معنویت از حکومت را در بستر جامعه فراهم کردند. ۲.جریان نفاق در جامعه ، نفاق اهل کتاب بود که اینها در خیلی از موادر خود را بی تفاوت نست به اسلام نشان می دادند و گویا اصلا با اسلام مشکلی ندارند در صورتی که سنگین ترین برنامه های جبهه باطل توسط اینها برنامه ریزی می شد. 🔵یهودیت اطلاع کامل و دقیق از وجود پیامبرص داشتند و لذا ازدویست سال قبل یهودیان با این عنوان که پیامبر آخر الزمان از یهود است و در منطقه ای نزدیک عیر و احد ظهور می کند به آنجا کوچ کردند و در ، ، تیماء و احد و اطراف مکه مستقر شدند هر چند خواص آنها مطلع بودند که پیامبر ص از قومآنها نیست لذا اقداماتی را برای از،بین بردن ایشان از قبیل ترور نسلی پیامبرص، به شهادت رساندن ایشان و درنهایت پروژه نفوذ در جامعه داشتند که این نفوذ اصلی ترین کار کرد جریان نفاق اهل کتاب است. 🔺برای این نفوذ حکام جامعه باید به سمتی بروند که فقط ظاهر حکومت اسلامی باشد پس بهترین جریان، جریان قدرت طلب هاست لذا ارتباطات خود را با جریان قدرت طلب حفظ کردند تا دوران گذار از اسلام به از بین برود و در نهایت همین جریان قدرت طلب را توسط بنی امیه از بین بردند. 🔻پروژه ی دوم جریان نفاق اهل کتاب ورود علمایی مانند و به جریان قدرت است که پشتوانه ی فکری جریان نفوذ رو دنبال کنند. ❗️به عنوان حلقه ی مشاوره وارد جریان نفوذ می شدند تا عقایدی رو به وجود بیاورند که مردم جامعه با آن تفکر هدایت شوند و این امر در دوران منع حدیث بشدت در راستای طهارت جریان نفاق و محو فضائل اهل بیت ع کارساز بود هرچند مبارزات ائمه هدی (ع) مانع اصلی آنها بود. که در جامعه ی امروزی مصداق آن را می توان در پروژه های دنبال کرد حال آنکه سالیان سال است مرجع رسمی تشخیص این امر جامعه محترم مدرسین است ولی سالها است ک جریان غرب در خارج و داخل دنبال ایجاد مرجعیت عده ای برای نفوذ هستند. 🏴 هیات زوارالزهرا سلام الله علیها 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
📌 خواص دنیا پرست مهم ترین مانع قیام امام (ع) سلسله جلسات 🔹هیأت زوارالزهرا سلام الله علیها 🔻محرم 98 / شب سوم 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
📌 قیام حسین (ع) فصل آخر قیام امام حسن‌ (ع) سلسله جلسات 🔹هیأت زوارالزهرا سلام الله علیها 🔻محرم 98 / شب سوم 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
☑️سلسله جلسات 🏴محرم ۹۸ 🔻شب چهارم 🎙 حجت الاسلام رضا کریمی ⚫️در جلسه قبل به بررسی اولین دسته از جریاناتی که مقابل امام ایستادند پرداختیم که جریان نفاق و بودند. بررسی جریان نفاق سلطه طلب در جلسه قبل به اتمام رسید و نشان داده شد این جریان به خاطر که داشتند بازیچه ای برای جریان نفاق اهل کتاب شدند تابرای به قدرت رسیدن واسطه شوند. 🔺دسته دوم از، منافقین اهل کتاب بخصوص بودند که غالبا ایمان واقعی به اسلام نیاوردند. این جریان نفاق جبهه باطل و شاه کلید فهم شبکه ای جریانات نفاق می باشد. 🔹دو برنامه عمده در دستور کار این جریان قرار داده شده بود : ۱. استفاده از جریان قدرت طلب برای گذار از دوران پیامبر (ص) به بنی امیه، که درنهایت نقشه ترور قتل ۳ خلیفه اول را نیز به عهده داشتند. ۲. تاکتیک جریان نفوذ در بین مسئولین حکومتی جامعه و ایجاد یک نقشه فرهنگی - سیاسی- اقتصادی که بتوانند باطل بر علیه جریان حق را انجام بدهند. 🔸کار اصلی در جریان نفوذ فرهنگی راه اندازی در بود که برای جعل حدیث بیشتر از علمایی که تفکر یهودی داشتند استفاده می شد و سعی می شد با این جعل احادیث، تفکر یهودی را بر جامعه حاکم کنند. 🔹از دیگر کارهای یهودیان و و یاران امام بود، قصه گویی به عنوان یک ابزار تبلیغاتی و رواج و ورود عقاید دینی که توجیه کننده اعمال حکام بود از اقدامات فرهنگی این جریان است و در نهایت ورود ساختارمند فساد اخلاقی در بین مسئولان و ابراز علنی آن در جامعه برای شکستن قبح آن از جمله برنامه های فرهنگی این جریان است که متاسفانه نمونه هایی از این برنامه ها در جامعه امروز نیز با وضوح انجام می گیرد. ✅جریان نفاق یهود یک برنامه ریزی دقیق برای در سازمانهای سیاسی و فرهنگی حکومتی داشت و پشتیبانی برای نفوذ را افرادی بر عهده گرفتند که هر کدام در آینده اسلام نقش بسزایی داشتند از ورود کعب الاحبار، ولید بن خالد، طلحه بن عبیدالله، معاویه، عبدالرحمن بن عوف و افراد خطرناک دیگر. ❇️در جامعه ی اسلامی به طور واضح گفته نمی شود دین را کنار بگذارید بلکه از دریچه نفوذ وارد میشوند. در نهایت با یک برنامه اقتصادی از به وسیله حزب سلطه تا آخرین حلقه برای نظام طبقاتی و فشار بر عموم جامعه را انجام دادند. 💠سومین جریان نفاق، بودند که مخالفت علنی میکردند، این افراد، منافقان مدینه بودند به سرکردگی عبیدالله ابن ابی که قبل از اسلام برای پادشاهی او در مدینه اقداماتی از جانب قومش شده بود. این جریان ارتباط موثری با ابوسفیان و حزب بنی امیه و داشتند. مثال امروزی این بوق چی ها جریانهای سیاسی اند که در روزنامه های زنجیره ای خود مخالفت علنی از ولایت فقیه تا تصمیمات مختلف نظام اسلامی را بر عهده دارند اینها از حمایت یهودیان برخوردار بودند و عملا از آنها نیز حمایت می کردند. ✴️چهارمین حزب بنی امیه بودند که را می خواستند. اسلام به اندازه ی بنی امیه ساختار مستحکم و پیچیده به خود ندیده بود. نکته مهم این است که بنی امیه هیچ گونه نسبت فامیلی با بنی هاشم ندارند و امیه اصالتا یک غلام رومی بوده که طهارت در نسلهای آینده اش وجود ندارد. اگر یهود می توانست بنی امیه را به قدرت برساند کار اسلام تمام بود چرا که نگاه بنی امیه بنا بر صریح حرفهای معاویه بن ابوسفیان بود. 🔰ارتباط ساختارمند این حزب (بنی امیه) با قوم یهود و حزب سلطه و حزب منافقان مدینه با شواهد مسلم تاریخی نمایان است. یهودیان و بنی امیه برای حفظ و حراست از همدیگر، موضع واحدی نسبت به نابودی اسلام داشتند و این نقطه عطف شبکه ای بودن این جریان است. ‼️ یهود دارای دو بازو اجرایی بود: حزب سلطه گر بازوی چپ و بنی امیه بازوی دست راست این جریانات بودند که چند اقدام مهم انجام دادند از جمله: ۱.عزل ولی شرعی از حکومت۲. از بین بردن احادیث پیامبر و ورود جعلیات، خرافات و.... ۳. تغییر ساختارهای اقتصادی و شروع اختلاف طبقاتی،۴. نژادپرستی و قبیله پرستی ۵. غالب حکومت پس از عثمان به دست بنی امیه افتاد. زمان بنی امیه حکومت به حکومت پادشاهی تبدیل شد. اصلی ترین کار جریان نفاق پس از ۵۰ سال تغییر شبکه ی مردم‌،نظام فرهنگی مردم و دنیا پرستی شدید بین اینها بوده است. 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
📌 بوقچی های تبلیغاتی سلسله جلسات 🔹هیأت زوارالزهرا سلام الله علیها 🔻محرم 98 / شب چهارم 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
☑️سلسله جلسات 🏴محرم ۹۸ 🔻شب چهارم 🎙 حجت الاسلام رضا کریمی ⚫️در جلسه قبل به بررسی اولین دسته از جریاناتی که مقابل امام ایستادند پرداختیم که جریان نفاق و بودند. بررسی جریان نفاق سلطه طلب در جلسه قبل به اتمام رسید و نشان داده شد این جریان به خاطر که داشتند بازیچه ای برای جریان نفاق اهل کتاب شدند تابرای به قدرت رسیدن واسطه شوند. 🔺دسته دوم از، منافقین اهل کتاب بخصوص بودند که غالبا ایمان واقعی به اسلام نیاوردند. این جریان نفاق جبهه باطل و شاه کلید فهم شبکه ای جریانات نفاق می باشد. 🔹دو برنامه عمده در دستور کار این جریان قرار داده شده بود : ۱. استفاده از جریان قدرت طلب برای گذار از دوران پیامبر (ص) به بنی امیه، که درنهایت نقشه ترور قتل ۳ خلیفه اول را نیز به عهده داشتند. ۲. تاکتیک جریان نفوذ در بین مسئولین حکومتی جامعه و ایجاد یک نقشه فرهنگی - سیاسی- اقتصادی که بتوانند باطل بر علیه جریان حق را انجام بدهند. 🔸کار اصلی در جریان نفوذ فرهنگی راه اندازی در بود که برای جعل حدیث بیشتر از علمایی که تفکر یهودی داشتند استفاده می شد و سعی می شد با این جعل احادیث، تفکر یهودی را بر جامعه حاکم کنند. 🔹از دیگر کارهای یهودیان و و یاران امام بود، قصه گویی به عنوان یک ابزار تبلیغاتی و رواج و ورود عقاید دینی که توجیه کننده اعمال حکام بود از اقدامات فرهنگی این جریان است و در نهایت ورود ساختارمند فساد اخلاقی در بین مسئولان و ابراز علنی آن در جامعه برای شکستن قبح آن از جمله برنامه های فرهنگی این جریان است که متاسفانه نمونه هایی از این برنامه ها در جامعه امروز نیز با وضوح انجام می گیرد. ✅جریان نفاق یهود یک برنامه ریزی دقیق برای در سازمانهای سیاسی و فرهنگی حکومتی داشت و پشتیبانی برای نفوذ را افرادی بر عهده گرفتند که هر کدام در آینده اسلام نقش بسزایی داشتند از ورود کعب الاحبار، ولید بن خالد، طلحه بن عبیدالله، معاویه، عبدالرحمن بن عوف و افراد خطرناک دیگر. ❇️در جامعه ی اسلامی به طور واضح گفته نمی شود دین را کنار بگذارید بلکه از دریچه نفوذ وارد میشوند. در نهایت با یک برنامه اقتصادی از به وسیله حزب سلطه تا آخرین حلقه برای نظام طبقاتی و فشار بر عموم جامعه را انجام دادند. 💠سومین جریان نفاق، بودند که مخالفت علنی میکردند، این افراد، منافقان مدینه بودند به سرکردگی عبیدالله ابن ابی که قبل از اسلام برای پادشاهی او در مدینه اقداماتی از جانب قومش شده بود. این جریان ارتباط موثری با ابوسفیان و حزب بنی امیه و داشتند. مثال امروزی این بوق چی ها جریانهای سیاسی اند که در روزنامه های زنجیره ای خود مخالفت علنی از ولایت فقیه تا تصمیمات مختلف نظام اسلامی را بر عهده دارند اینها از حمایت یهودیان برخوردار بودند و عملا از آنها نیز حمایت می کردند. ✴️چهارمین حزب بنی امیه بودند که را می خواستند. اسلام به اندازه ی بنی امیه ساختار مستحکم و پیچیده به خود ندیده بود. نکته مهم این است که بنی امیه هیچ گونه نسبت فامیلی با بنی هاشم ندارند و امیه اصالتا یک غلام رومی بوده که طهارت در نسلهای آینده اش وجود ندارد. اگر یهود می توانست بنی امیه را به قدرت برساند کار اسلام تمام بود چرا که نگاه بنی امیه بنا بر صریح حرفهای معاویه بن ابوسفیان بود. 🔰ارتباط ساختارمند این حزب (بنی امیه) با قوم یهود و حزب سلطه و حزب منافقان مدینه با شواهد مسلم تاریخی نمایان است. یهودیان و بنی امیه برای حفظ و حراست از همدیگر، موضع واحدی نسبت به نابودی اسلام داشتند و این نقطه عطف شبکه ای بودن این جریان است. ‼️ یهود دارای دو بازو اجرایی بود: حزب سلطه گر بازوی چپ و بنی امیه بازوی دست راست این جریانات بودند که چند اقدام مهم انجام دادند از جمله: ۱.عزل ولی شرعی از حکومت۲. از بین بردن احادیث پیامبر و ورود جعلیات، خرافات و.... ۳. تغییر ساختارهای اقتصادی و شروع اختلاف طبقاتی،۴. نژادپرستی و قبیله پرستی ۵. غالب حکومت پس از عثمان به دست بنی امیه افتاد. زمان بنی امیه حکومت به حکومت پادشاکهی تبدیل شد. اصلی ترین کار جریان نفاق پس از ۵۰ سال تغییر شبکه ی مردم‌،نظام فرهنگی مردم و دنیا پرستی شدید بین اینها بوده است. 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
☑️سلسله جلسات 🏴محرم ۹۸ 🔻شب پنجم 🎙 حجت الاسلام رضا کریمی ⚫️در جلسات گذشته جریانی را به عنوان اولین و خطرناکترین دسته که جلوی امام حسین ع ایستادند بررسی کردیم. رد این احزاب به وضوح در چهار لعنی که در زیارت عاشورا آمده است دیده می شود که به نظر می رسد ترتیب لعن ها وسلام ها در زیارت عاشورا تمام از روی حکمت است. اولین لعن، لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسَّسَتْ اَساسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَیْکُمْ اَهْلَ الْبَیْتِ در مورد حزب نفاق است. دومین لعن، لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ و َاَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتی رَتَّبَکُمُ اللَّهُ فیها را میتوانیم بر حزب منافقان و حزب امیه تطبیق دهیم. سومین لعن، و َلَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً قَتَلَتْکُمْ را به امتی که به قتل ظاهری ایستادند و آخرین لعن را، ولَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدینَ لَهُمْ بِالتَّمْکینِ مِنْ قِتالِکُمْ را به جریانی که بستر را برای قتل امام حسین (ع) آماده کردند میتوان تطبیق داد. 🔷مهم ترین اثر جریان شبکه ای نفاق، مادی گرا و دنیا پرست کردن جامعه بود. تمام اساس مقابله جریان حق و باطل بر سر مادیت و معنویت است. اگر سبک زندگی مردم جامعه بر مبنای دنیا و مادیات بنا شود و از ذکر و دعا و معنویت و خارج شد باعث به رفتن امام میشود. جامعه ای که مردمانش دنیا گرا باشند در آن مکان امام (ع) به وقوع نمی پیوندد، چون جان حضرت به خطر می افتد. 🔺دلیل اینکه با وجود تعداد زیاد قشر مذهبی و هیئتی آقا ظهور نمی کنند شاید دنیا پرستانه بودن آنهاست. به نظر می رسد ما باید خطبه منای امام را در مواجهه با خواص یک بار برای خودمان بخوانیم که آیا تا به حال برای احیای امر امام (ع) یک سیلی خورده ایم ؟ آیا وقتی دیدیم حق امام در جامعه خورده شد فریاد زدیم؟ یا ساعتها برای احقاق فردی خود و خانوادمان وقت گذاشتیم؟ ♦️اگر کسی هیئت برود و نکند هیئت رفتنش به هیچ دردی نمی خورد. در جامعه ای که مردم به سمت دنیا پرستی می روند یک وجود دارد برای تغییر جامعه و از بین بردن دنیا پرستی و آن هم اینکه جامعه دارای باشند تا مردم را به مبارزه و دعوت کند نه اینکه آنها را وارد کنند. دنیا پرستی اجازه حرکت به انسان ها نمی دهد. حضرت آقا می فرمایند: انقلاب اسلامی با ارزش های پیامبر (ص)ظهور کرد. اما اگر روحیه در مردم پیدا شود کمتر از ۵۰ سال کار انقلاب تمام میشود و روح انقلاب در جامعه گوشه نشین و فرزند انقلاب منزوی میشود. 🔸مبنا در برابر جریان کفر استقامت است. لذا به نظر باید تاریخ را دانست زیرا از بعد عاشورا شروع تغییرات اجتماعی و فردی به سمت حق و اضمحلال باطل است . 🔹اما غیر از نفاق جریانی افراد دنیاپرست و طالب دنیای حرام دیگری هم بودند که صفات آنها می تواند برای زندگی ما فوق العاده مهم باشد که چطور سبک زندگی آنها امام را به مسلخ کربلا برد با آنکه بعض از آن ها حسین بن علی (ع) را دوست داشتند. جالب است که بلااستثنا تمام افرادی که در مقابل آقا بودند یا ترس از دست دادن دنیا را داشتند یا حب قدرت طلبی که هر دو اینها باعث ایجاد نفاق در قلب می شود. ادامه 👇👇👇
ادامه 👆👆👆 ✅ در سبک زندگی ربعی دو شاخصه کلیدی به چشم می خورد. ۱.به شدت دچار (دو گانگی)شخصیت است. ۲. . افرادی که دچار دوگانگی شخصیتی اند به دو دسته تقسیم میشوند؛ ۱. روز خورها که فقط به دنبال منافع خودشونن مثل بحار ابن ابحر. ۲. دارند که منجر به عمل های گوناگون می شود. آدمهایی که همراه ضعف ایمان حب شهرت هم دارند بدبخترین آدمها هستندگ و نزدیکترین شخصیت را به شیث پیدا خواهند کرد. 🛑 ، که دو خصوصیت اخلاقی بد بود 1.قدرت طلبی 2. و بی_ادبی روحیه بی حیایی و بی ادبی او در شب عاشورا در مکالمه با امام هویدا است و همچنین در دستوراتی که در کربلا می دهد، بی حیایی درونش نهادینه شده است و شواهد متعدد در زندگی او دال بر قدرت طلب بودن وجود دارد که طبق احادیث هر دوی اینها ایجاد کننده نفاق در دل است . ⭕️چهارمین شخصیت ابوموسی اشعری که یک شخصیت کاملا دنیا طلب و زیرک است و دنیاپرستی در ذاتش موج میزند. اما نقطه کلیدی شخصیت او روحیه و دنیاپرستی او می باشد. امیرالمونین ( ع) او را امت خود لقب میدهد و در قنوت نمازش لعنش می کند و می فرمایند تنها تفاوتش این است که به جای اینکه بگوید به من دست نزنید(لا مساس) می گوید سازش کنید (لا قتال ) و با همین سازش گفتن ها و سیاست تنش زدایی بخاطر میل به دنیا چند جنگ در جامعه به پا کرد. ❗️پنجمین شخصیت است که کلیدی ترین ویژگی او از دست دادن دنیا بود و همین باعث شد در حساس ترن نقطه که می شد مسیر تاریخ برگردد به خاطر ترس از دنیا کار حسین (ع) به کربلا برسد . 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
☑️سلسله جلسات 🏴محرم ۹۸ 🔻 شب ششم 🎙 حجت الاسلام رضا کریمی ⚫️در جلسات گذشته به بررسی جریانات منافقان سلطه گر، منافقان فردی و خواص طالب دنیای حرام پرداختیم. اما جریان و دسته دومی که در برابر اباعبدالله(ع) ایستادند و سبک زندگی این جریان باعث شهادت امام (ع) شد جریان تفاوت های مقدس مآب و افراد اهل اند. خطرناکترین نتیجه دنیا طلبی برای یک جامعه دچار شدن به نسبت به جامعه و حق است تا آنجا که رسول اکرم (ص) می فرماید: اگر کسی نسبت به امور مسلمین بی تفاوت باشد اصلا مسلمان نیست. لذا اولین فریادی که حضرت زهرا (س) در مسئله ی بر سر خواص میزند این است که : ای کسانی که سابقه مجاهدت دارید و ای بازوان دین! این چه سستی و بی تفاوتی است که شما به حق من دارید انجام میدهید؟ 🔺ظاهر بی تفاوتی، بی اهمیتی به امور اطراف است اما باطن بی تفاوتها اوج حرص و طمع به دنیا است لذا بی تفاوتها حریص ترین آدمها نسبت به دنیا هستند. بزرگترین رنجی که امام حسین (ع) در قیام کربلا میبرند رنج از همین انسانهای بی تفاوت است. و به وضوح می توان این مطلب را از خطبه منا، خطبه در کربلا و نامه های حضرت (ع) دید که در همه آنها یک مفهوم مشترک است که که شما می بینید حق ناحق شده است! چرا ساکتید؟ و بی تفاوت نشسته اید؟ لذا اصلی ترین هدف اباعبدالله (ع) ایجاد که نقطه مقابل بی تفاوتی است می شود. به همین دلیل قیام ابا عبدالله(ع) قیام بر علیه بی تفاوت ها و بی تفاوتی بود چرا که اگر جامعه ا ی اهل امر به معروف و نهی از منکر شدند جامعه خودکار به سمت حق میرود و اگر نه، این جامعه خودکار قاتل امامشان می شوند و برای اینکه مردم امام بکشند نیاز ندارند از شام لشگر بیاروند کافی است شما مردم را بی تفاوت کنید تا خود اینها امام را به قتل برسانند. ❇️امیرالمونین ع می فرمایند: همه ی اعمال خیر در برابر امر به معروف و نهی از منکر اندازه یک آب دهان به یک دریای پهناور ارزش ندارد چرا که به این است که مردم بیدار باشند. اگر در جامعه ای نباشد خودکار به سمت انحراف می روند و این نکته ایست که آقا و امام بر آن تاکید دارند و اصراردارند مردم در جامعه بیدار و اهل نظر باشند. 🔷اما جایگاه آدم های بی تفاوت در ماجرای کربلا کجاست؟ انسانهایی که می گفتند نه با حسین (ع) می جنگیم نه کمک یزید می کنیم! اینها احساس می کردند همین که با یزید نباشند کافیست. غافل از اینکه، همینکه در لشگر حق نبودند تحت تربیت باطل هستند. جایگاه آدم های بی تفاوت جایگاه دشمنان ائمه است چرا که ما دسته وسط نداریم و یا با امام هستیم یا اگر با امام نبودیم با عدم نصرت امام عملا جبهه باطل را نصرت کرده ایم. بزرگترین گناه انسانهای بی تفاوت این بود که با بی تفاوتیشان حسین (ع) را تنها گذاشتند و البته همه اینها فکر می کردند کار امام به اینجا نمی کشد. این را از کلام جناب حر در روز عاشورا می توان فهمید که هنگام توبه گفت فکر نمی کردم کار تو با یزید به اینجا بکشد وگرنه از اول کمکت می کردم. ♦️اولین عده ای که اطراف امام را خالی کردند همان هایی بودند که نامه نوشتند و وقتی تغییر عبیدالله را دیدند و اینکه ممکن بود دنیایشان و سهمشان از بیت المال قطع بشود با این جملات که حالا بقیه هستند، من زن و بچه دارم، حالا چه کاری از من بر می آید، من که نمی توانم جلوی همه رو بگیرم، فساد همه جا را گرفته، کاری از من بر نمی آید و استدلال های مشابه، همیشه از زیر بار مسئولیت شانه خالی می کنند و هجده هزار نفر به راحتی مسلم را تنها می گذارند. 🔹دومین جریان از آدم های بی تفاوت آدم هایی اند که پیشه می کنند به اسم اینکه می خواهیم به دینمان برسیم به دنیا کاری نداریم. مانند عبدلله ابن عمر که طبق نقل اهل سنت تمام عبادت های پیامبر (ص) را سعی می کرد به همین کیفیت و در همان مشخصات انجام دهد. اما دائما بازیچه ی جریان های سیاسی شد و این فرد جزء افرادی است که به شدت اصرار دارد ابا عبدالله (ع) صلح کند با اینکه حق است چرا که از فتنه و جنگ بین مسلمین امام را بر حذر می دارد و می گوید: شما در مدینه بمانید و به امور خود برسید! نمونه این آدم ها را در فتنه ۸۸ میتوان مشاهده کرد. که به اسم اینکه ما با امور سیاسی کاری نداریم، ما نمی دانیم کی حق است؟ خود را به بی تفاوتی زدند و خسارت ها را به بار آوردند. ادامه👇👇👇
ادامه 👆👆👆 🔸نمونه دیگر این سبک انسانهای بی تفاوت یعنی انسانهای معنویت گرای بی تفاوت که عملا در اختیار دنیای باطل اند خواجه ربیع هست که جزء زهاد هشتگانه است اما وقتی خبر شهادت حسین (ع) را شنید و استرجاع گفت تا آخر عمر استغفار می کرد که چرا حرف دنیا زده است !!! معنویت بدون امام میشود خوارج، می شود خواجه ربیع. لذا هرکس گفت: مبارزه بدون معنویت یا معنویت بدون مبارزه حرف شیطان را می زند. ✴️نفر بعدی در این جریان احنف ابن قیس است که در جوابی به امام در برابر درخواست کمک می دهد که شاخصه ی رفتار او مشخص میشود: بزار به زندگیمون برسیم! در جایی دیگری در قضیه عثمان که باید به کمک امیر المومنین (ع) می رفت گفت : نه من سر پیازم نه ته پیاز !!!! 🔰آدم های بی تفاوت در مرز بین حق و باطل نمی مانند بلکه حتما به باطل می پیوندند مانند عبیدالله حر جعفی که به امام گفت: من تماما از کوفه فرار کردم که نه با تو باشم نه با یزید لذا دعوت امام را نپذیرفت، با این استدلال که حالا من در راه شما شهید بشوم نفعی برای شما ندارد اجازه بدید من به زندگی ام برسم و لی در انتها تغییرات این آدم را ببینید همه اینها می شوند. اگر این انسانهای بی تفاوت نبودند دسته ی اول هرگز نمی توانستند نقشه هایشان را جلو ببرند و دسته اول در بستر انسانهای بی تفاوت نقشه های خود را عملی می کردند.لذا مهمترین پاتک در برابر جریان نفاق و انسانهای بی تفاوت است. 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
📌 محورهای شخصیتی عمربن سعد سلسله جلسات 🔹هیأت زوارالزهرا سلام الله علیها 🔻محرم 98 / شب پنجم 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
☑️سلسله جلسات 🏴محرم ۹۸ 🔻 شب هفتم ⚫️علت شروع بحث سلسه وار عاشقان حسین (ع) قاتلان امام این بود که این نوع سبک زندگی را بر سبک زندگی خودمان و جامعه تطبیق دهیم تا بفهمیم که آیا در بستر جامعه امکان ظهور وجود دارد؟ آیا ما به پای حضرت بلند میشویم و می ایستیم؟ یانوع سبک زندگیمان در نهایت منجر به قتل امامان میشود؟ دنیا پرستی مردم باعث شد که امام حسین (ع) به مسلخ کربلا بروند. انواع مختلف دارد برای یک نفر دنیای حرام است، برای دیگری دنیای نفاق است، برای یک نفر دنیا حلال و واجب است. 🔰عرض شد ۵ دسته در مقابل امام ایستادگی کردند. دسته اول که خطرناکترین دسته بودند و ماجرای قتل حضرت را مدیریت میکردند، جریان نفاق و خواص طالب دنیای حرام بودند که آنها را مورد بررسی و بر شرایط روز تطبیق دادیم. دومین دسته، دسته ی بی تفاوتهای مقدس مآب و اهل مسامحه بودند که به لحاظ مدیریتی خطرناکتر از دسته ی اول نبودند اما هیزم آتش و باعث قدرت جریان باطل بودند. اما در برابر جریان بی تفاوتی چه باید کرد؟ تنها راه حل ایجاد ، پرسش گری و احیای روحیه امر به معروف است و در این راستا نباید منتظر بود تا همه جمع بشوند، بلکه تک تک یا دو نفر دو نفر باید در راه خدا قیام کرد قرآن کریم میفرماید: قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى. امام خمینی (ره) نامه ای در ذیل همین آیه در سال ۶۳ به روحانیون، دین دارها و هرکس که حس میکند ذره ای دغدغه نسبت به دین دارد نوشته اند؛ که این نامه شباهت زیادی به خطبه ی امام حسین (ع) در منا دارد. امام (ره) در نامه می فرمایند: خدای تعالی در این کلام از سرشت تاریک طبیعت تا اوج روشنایی انسان را توصیف کرده است. خودخواهی و ترک قیام ما را به اینجا رسانده و بیچاره کرده است. 🔻هیچ گاه نباید صبر کرد مسئولین خوب شوند تا مردم خوب شوند. تا مردم پای علی (ع) نیایند، علی (ع) خانه نشین میشود. این مردم هستند که مشخص میکنند چه کسی سردمدار جامعه باشد. جامعه ی اهل مسامحه افراد اهل مسامحه را برای اداره ی جامعه انتخاب میکند. وضعیت جامعه گاهی آنقدر بد میشود که ولی جامعه مجبور میشود از خودش هزینه کند اگر این بی تفاوتی زیاد باشد باید خود را شهید کند و اگر در اوج بی تفاوتی باشند حسین بن علی ها باید خانواده خود را به اسارات بفرستند تا بلکه این جامعه تکانی بخورد. اصلی ترین مشکل مردم این است که منتظر یکدیگر می نشینند. امام (ره) در ادامه ی نامه ی خود می فرمایند: ای دین دار ها! اگر مجال را از دست بدهید و برای خدا قیام نکنید ، فرداست که مشتی هرزه بر شما حواله شود. روحیه ی انقلابی گری تنها راه برون رفت از قضیه ی بی تفاوتی است و این را باید از محیط پیرامون خود شروع کنیم و باور کنیم که با یک گل هم بهار می شود، نه اینکه مانند کوفیان به هم نگاه کنیم و بنشینیم. 🔸دسته ی سومی که در برابر حضرت ایستادند؛ خواص طالب دنیای حلال بودند که حتی برنامه ریزی برای یاری حضرت هم داشتند ولی دنیای حلال را بدون امام تصویر کردند و اینطور شد . در روایات دنیا به دو صورت و تعریف شده می شود. هر تعاملی که انسان با دنیای بیرون دارد از امور ظاهریه ملکیه تا امور باطنیه ملکوتیه عمل دنیایی است اما بعضی دنیای خوب و بعضی دنیای بد هستند. دنیای بد و خوب در درون ما تعریف میشود نه اینکه بعضی از اعمال را بگوییم خوب است و بعضی را بگوییم بد است و نظام ارزشی آن تغییر نکند . هر تعاملی که ما با دنیا داشته باشیم اگر برای رضایت خدا و انجام تکلیف الهی بود، می شود دنیای خوب یا ممدوح اما اگر برای انجام تکالیف خدا نبود، می شود دنیای مذموم یا بد. ❓معیار برای تکلیف الهی چیست؟ تکلیف ما در بندگی با امام مشخص می شود. معیار بندگی خدا است. حق جاییست که امام باشد و دنیای ممدوح دنیایی است که حول محور امام تعریف شود. یک سری تعاملات به صورت طبیعی در انسان وجود دارد که اگر نیاز امام روی آنها بیاید نظام ارزشی آنها تغییر می کند. ممکن است امر مستحب و واجبی را تبدیل به مکروه کند. این دسته سوم آدم هایی بودند که امام را تنها گذاشتند ولی نمی خواستند اما پایشان در همینجا لغزید. 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra ادامه👇👇👇
ادامه☝️☝️☝️ 💢شخصیت اول از چهره های معروف و مورد اعتماد امام علی (ع) است این فرد در طرفداری از ائمه (ع) زبانزد است و در مقابل معاویه و جریان کفر هم بشدت می ایستد او در منطقه عذیب که امام را می بیند و می رود که آذوقه خانواده را که تهیه کرده بود بدهد و برگردد و واقعا قصد برگشت داشت اما وقتی برگشت امام شهید شده بودند. یعنی اولویتش حول دنیای حلالش بود. متاسفانه این دنیای حلال و واجب بدون امام بود، او باید همانجا کار را رها می کرد و به امام می پیوست. در نقطه ی مقابل او و زمانیکه نامه ی امام مبنی بر یاری را دریافت می کنند حتی به خانه هم باز نمی گردند و مستقیما به یاری ایشان می شتابند. شخصیت دوم از شعرای به نام اهل بیت است. اولین نفری که به امام خبر می دهد قلوبهم معک سیوفهم علیک فرزدق است. اما برای انجام حج امام را تنها می گذارد. شخصیت سوم هرثمه ابن ابی مسلم که از یاران امام علی (ع) بود و در نقل قولی روز عاشورا در لشگر باطل ایستاده بود که که یاد امام علی (ع) پس از جنگ صفین که به کربلا می رسند می افتد و به سمت امام حسین (ع) حرکت می کند اما به خاطر دخترانش و غیرت بیجا امام را یاری نمی کند و امام به او می فرمایند جایی برو که مرا نشنوی. ❗️تعلق به دنیا را باید در محوریت امام تعریف کرد. دنیای حلال و واجب تا وقتی اهمیت دارند و باید بدان پرداخت که هم راستا با فرمان و نیاز ولی جامعه باشد، اگر نیاز ولی به امری تعلق گرفت که دنیای واجب با آن همسو نبود، آن دنیا دیگر دنیای واجب نیست بلکه دنیای مذموم است و ذره ای تو را به خدا نزدیک نخواهد کرد. دنیا و مافیهای آن را باید حول محور امام و ولی جامعه تصویر کرد. 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
☑️سلسله جلسات 🏴محرم ۹۸ 🔻 شب هشتم 🎙 حجت الاسلام رضا کریمی ⚫️در جلسات گذشته بیان کردیم که چند جریان باعث شدند امام حسین (ع) به بروند، که ویژگی بارز و مشترک در تمام آنها بود و تشخیص دنیا خواهی هر کدام سخت تر از دسته های قبلی می شد تا آنجا که دنیا خواهی واجب هم مانع یاری امام می شد. 🔸تصویری که از دوگانگی بین امام و دنیای حلال در اذهان ما وجود دارد اشتباه است و همه چیز باید رنگ واحد به خود بگیرد. نباید نگاهمان به دنیای اطراف بریده از امام باشد و الا این اوج مآبانه است که در زندگی رواج داده ایم. باید همه چیز را حول محور امام تعریف کرد تا سر بزنگاه گیرنکنیم. به میزانی که زندگی افراد حول محور امام گردید موفق شدند در کربلا حضور داشته باشند یا حضور نداشته باشند. 🔺 دسته ی چهارمی که سبک زندگی آن ها عملا باعث به مسلخ رفتن امام شد خواص و بودند که تشخیص دنیا خواهی این دسته از سایر دنیا خواهی ها پیچیده تر است و شاید اگر اینها به موقع عمل می کردند وضعیت کربلا بگونه ای دیگر رقم می خورد. 🔹اولین شخصیتی که می توان در این گروه بررسی کرد است که از شیعیان بزرگ در کوفه و معروف به شیخ الشیوخ بود. مرجعیت فکری و دینی مردم را بر عهده داشت است. او را در تاریخ به فضلیت، شرافت، زهد، تقوا، فتوا و مرجع دینی می شناسند. جزء شیعیان خاص امیرالمومنین (ع) بود و زمانی که ماجرای حکمیت پیش می آید با صورت زخمی به سمت امیر المومنین (ع) می آید و حضرت خطاب به او می گوید: تو از جمله کسانی هستی که در انتظار شهادتی و عهد خودت را ابدا دگرگون نمی کنی. بعد از امیرالمومنین (ع) سلیمان با امام حسن (ع) بیعت می کند و تا آخر پای ایشان می ماند. در ماجرای دعوت ابا عبدالله (ع) هم ایشان پرچمدار دعوت می شود. اما جناب سلیمان در نهایت جز شهدای کربلا نیست.و این واقعا جای سوال است که فردی با این همه سابقه جهاد و ارادت چرا در زمره شهدا نیست ؟ ✅در نقلی می گویند ایشان و بزرگان شیعه در زندان بودند که به دلیل آزادی حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه و نبودن این نقل در کتب تاریخی کهن، این قول مخدوش است. دلیل دوم برای عدم حضور ایشان در کربلا، تحت کنترل شدید بودن راه های رسیدن به کربلا و حکومت نظامی شدید است اما ما نقل تاریخی نداریم که جناب سلیمان در شرایط فرار بوده باشد و افراد متعددی توانسته اند به هر نحو از کوفه بگریزند و ظاهرا باید دنبال دلیل دیگری گشت. خوش گمانی برای پایان ماجرا به سمت صلح نیز از دیگر ادله است که در صورت پذیرفتن این قول اشکالات جدی به این شخصیت وارد می شود و این دلیل موجه بر نبودنشان نیست. ❗️برای فهم درست ماجرا باید به یک سری نقاط منفی که در زندگی جناب سلیمان وجود دارد توجه کرد. طبق بعضی از نقل ها جناب سلیمان در جنگ جمل هم در کنار امیرالمومنین (ع) نایستاد و دچار تردید شد و حضرت امیر المومنین (ع) بخاطر این تردیدش او را توبیخ می کند. در جایی دیگر نامه ای والی کوفه در زمان جنگ صفین به او می دهد که بررسی محتوای این نامه پرده از تردید مجدد جناب سلیمان دارد. 🔵شخصیت سلیمان همیشه در مواقع حساس تردید داشت حتی در مواجهه با مسلم بن عقیل هم داشت و زمانیکه جناب مسلم دستور به جهاد علنی در کوفه می دهد در مقابلش تردید می کند و حتی در برابر او می ایستد و میگوید تو فقیهی من هم فقیهم و اگر فتوای حرام بودن این جهاد را ندهم فتوای مکروه بودن آن را سر خواهم داد. ♦️شخصیت سلیمان دو شاه کلید داشت: ۱. در برابر ولی خدا برای خود قائل به شخصیت بود ۲. نشناختن زمانه و نداشتن بصیرت 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
☑️سلسله جلسات 🏴محرم ۹۸ 🔻 شب نهم 🎙 حجت الاسلام رضا کریمی ⚫️در جلسه ی گذشته بحث به جریان چهارمی که امام حسین (ع) را یاری نکردند رسید که یکی از شخصیت های مهم این جریان یعنی سلیمان بن صرد خزاعی را مورد بررسی قرار دادیم که دو شاکله ی شخصیتی او تعین داشتن در برابر امام و زمانه نشناسی و بی بصیرتی بود. در این جلسه به بررسی سبک زندگی و شخصیت ۳ نفر از یاران خاص امام که در کربلا حضور نداشتند خواهیم پرداخت. 🔹اولین شخصیت شوهر حضرت زینب (س) است که در تاریخ به عنوان انسانی زیرک، نکته سنج، خوش خلق، پاکدامن و بخشنده معروف بود که بخشندگی ایشان در حدی بود که او را بحرالجود خطاب می کردند. موضع گیری هایش برای اهل بیت ع زبان زد بود و مورد اعتماد امیرالمومنین ع و همچنین موضع گیری های تندی در برابر معاویه داشت. ایشان چند کار انجام داده اند که همراهی ایشان با قیام در مقام نظر مشخص میشود. ۱.همسر و فرزندانش را به کربلا فرستاد. ۲. پس از بازگشت کاروان به مدینه وقتی غلامش نسبت به امام حسین (ع) جسارت می کند از شدت خشم نعلینش را به سمت او پرت می کند و او را نفرین می کند. ۳.نامه ای به امام دارد که اوج نگاهش به امام را در آن مشخص می کندتعابیری مانند تو روح هدایتی ، تو امیر مومنانی و ...دال بر اوج نگاه او به امام است. از علل عدم حضور ایشان در کربلا نقل بر نابینایی و سالخوردگی بوده که نقل نابینایی زیاد معتبر نیست و نقل سالخوردگی هم پذیرفته نیست زیرا تقریبا هم سن حبیب بوده اند. آخرین نقل هم این است که ایشان از جانب امام ماموریت به ماندن در مدینه داشتند. اما سند محکمی برای این قضیه نداریم. 🔺شخصیت دومی که عدم حضور ایشان در کربلا جای سوال دارد است. از خصوصیات بارز ایشان می توان به عالم، پارسا و شجاع بودن اشاره کرد. او پرچمدار امیرالمومنین (ع) در اکثر جنگ ها و مورد اعتماد ایشان است. حضرت علی (ع) بسیار به او علاقه دارد. علل عدم حضور ایشان در کربلا عبارتند از:۱. بیماری ایشان که نقلی وجود ندارد مبنی بر بیمار بودن ایشان قبل از واقعه ی کربلا. ۲. نماینده ی امام بوده است که یک مکالمه وجود دارد دال بر این مطلب که از فضای سخن اینگونه بر می آید امام وقتی دیدند ایشان خیلی همراه نیستند چنین چیزی را به او فرمودند. ۳. روایاتی وجود دارد که تعداد شهدای کربلا ازلا و ابدا مشخص بوده است. اما اگر این را بخواهیم به عنوان دلیل بپذیریم پس برای بقیه هم دلالت خواهد داشت مضافا اینکه این مانع تکلیف ظاهری نیست. 🔰 شخصیت بعدی بوده است که در ماجرای قبول حکومت از جانب امیرالمومنین (ع) دلهره ی عدم قبولی ایشان را داشته است. جزء سرلشگران و نماینده ی امام بوده است حتی امام در ماجرای حکمیت او را برای نمایندگی اعلام می کند که کوفیان نمی پذیرند. اولین نفری که به ابوموسی اشعری طعنه می زند اوست و برای بیعت با امام حسن (ع) بسیار تلاش می کند. از علل عدم حضور ایشان در کربلا نیز نابینایی نام برده می شود. ❓اما باز هم سوال این است که چرا این ۳ شخصیت بزرگوار با این همه سابقه در کربلا حضور نداشتند؟ اولین ویژگی ای که در این ۳ بزرگوار مشترک است بر حذر داشتن امام از قیام بخاطر خطرات آن می باشد. این افراد به علت خطر این قیام تصمیم به منصرف کردن امام داشتند و اساسا جو غالب همین بود. اما نکته ای که وجود دارد این است که آیا امکان دارد که اینها متوجه تصمیم قطعی امام بر قیام و هدفشان از آن نشده باشند؟ به نظر می رسد خیر چرا که امام به طور کامل در مکالمات واضحش هدف خود را از قیام مشخص کرده بود. تمام کسانی که در مدینه بودند متوجه تصمیم قطعی امام برای قیام بودند این نکته در وداع حضرت با قبر پیامبر (ص)، در نامه اش به محمد حنفیه، در خطبه مکه و در تمام صحبتها و نامه ها به وضوح یافت می شود تا آنجا که امام می فرماید: هرکس میخواهد خون قلبش را در راه اهل بیت بدهد و آماده ی لقاء الله است با ما بلند شود. پس چرا این بزرگان اینقدر اصرار بر خطر داشتند؟ ❗️در شخصیت این بزرگان چند حفره به نظر می رسد که در نهایت کار دستشان می دهد: ۱. آنها در حد افق فکری امام نبود. ۲. ترس از مبارزه با کل _سلطه را داشتند. ۳.با عذر تراشی های شرعی مانع از قیام برای امام می شدند. ۴. در آنها کم رنگ شده بود ۵. نداشتن در برابر امام و فانی او نبودن اصلی ترین مشکل این جریان است. 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
☑️سلسله جلسات 🏴محرم ۹۸ 🔻 شب دهم 🎙 حجت الاسلام رضا کریمی ♦️پنجمین دسته و آخرین جریان که باعث به مسلخ رفتن امام حسین (ع) شد فرهنگ عمومی جامعه و مردم بود. اگر فرهنگ جامعه ای مسموم باشد، افراد مسمومی را تربیت میکند و حتما فرهنگ مسموم قاتل امام میشود. مردم اصلی ترین قسمت استدلال هایشان را برای انجام یک کار از فرهنگ می گیرند و بدون آنکه متوجه باشند بیشترین دستورات زندگیشان را از جو عمومی جامعه و فرهنگ اخذ می کنند. 🔹فرهنگ در سه لایه باور، گرایش و عمل یک جامعه اثر گذار است. فرهنگ جامعه در زمان امام حسین (ع) هشت مولفه ی کلیدی داشت که اگر در جامعه ما هم وجود داشته باشد، این جامعه حتما قاتل امام می شود. اولین و شایع ترین مولفه ی کلیدی جامعه ی آن روز است. این فرهنگ در آن جامعه نهادینه شده بود. نتیجه ی بی تفاوتی مردم شدن_اشرار بر جامعه می شود. 🔹۲. کم شدن و رواج فساد به حدی که مدینه مرکز فساد شده بود. این اتفاق به دلیل میباشد و نتیجه اش شهادت امام است 🔹۳. افراد جامعه مصلحت های شخصی و قومیشان را نسبت به مصلحت های جامعه اولویت قائل می شدند. 🔹۴. مردم به یک و معنوی رسیده بودند و دین فقط لقلقه ی زبانشان بود و آن را به پول می فروختند. 🔹۵. جامعه پذیرفته بود که مسئولین آن در رده های اجتماعی فساد پذیر باشند. در سیستم حاکم و وجود داشت. نارضایتی عمومی به اسم دین ایجاد می کردند و این فرهنگ را جا انداخته بودند که مشکل دین است که اجازه ی پیشرفت به جامعه را نمی دهد. 🔹۶. مردم جامعه فرهنگ استقامتشان را از دست دادند. استقامت با تطمیع، تهدید و تبلیغ از بین میرود. به راحتی جریان تبلیغاتی کمر مومنین را در کوفه شکاند. 🔹۷. مردم عادت به حرام خوری داشتند. فرهنگ حرام خوری قاتل ابا عبدلله ع است. 🔹۸. مردم و شیعیان اهل کار تشکیلاتی نبودند و علت اینکه هیچ یک از امور حکومتی در دست شیعیان نبود بلد نبودن تشکیلاتی کار کردن بود. 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
📌 عاقبت انسان های بی تفاوت سلسله جلسات 🔹هیأت زوارالزهرا سلام الله علیها 🔻محرم ۹۸ 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra
📌 مبنای ارزش گذاری امور چیست؟ سلسله جلسات 🔹هیأت زوارالزهرا سلام الله علیها 🔻محرم ۹۸ 💠 @rezakarimi_ir 💠 @ZovvaralZahra