هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
🔅 سبک: #شور تلفیقی روضه ای
شعر. کربلایی رضا نصابی
🎙 #به نفس کربلایی حسین عینی فرد
◼️
🖋 #ام_المصائب_یعنی
رونیزه ها سر دیدن
سر برادر دیدن
غارت معجر دیدن
ام المصائب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادردیدن
شیر خواره بی سر دیدن
ام المصائب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن
ام المصائب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن
کوفه غوغا بود
وسط نامحرما زینب کبری بود
انگاری عیده
یکی داره گوشواره به دخترش میده
ام المصائب یعنی
بزم حرامی دیدن
بی احترامی دیدن
بازار شامی دیدن
ام المصائب یعنی
پژمرده لاله دیدن
گریه و ناله دیدن
مرگ سه ساله دیدن
تو کوچه ها و تو بازار
من و زدن من و زدن من و زدن
کنار نیزه ی علمدار
من و زدن من وزدن من و زدن
ام المصائب یعنی
کتک به هر جا دیدن
تازیونه ها دیدن
ضربه های پا دیدن
لگد بر در خورد
در شکسته به هستیه حیدر خور د
زدن ناموسش و به غرورش برخورد
ام المصائب یعنی
غصه و غم ها دیدن
رد قدم ها دیدن
دست قلم ها دیدن
ام المصائب یعنی
غرقه به خون تن دیدن
غارت پیرهن دیدن
غرقه به خون تن دیدن
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_6003376364315479974.mp3
4.76M
#لطمه_زنی
#شور_روضه_ای
شعررضا نصابی. حسین ریاحی
به نفس کربلایی مهدی گلپور
بند اول
السلام علیک
ایهاالعریان
ایهاالعطشان
ای حسین جان
السلام علیک
ناطق قران
سوره ی رحمان
ای حسین جان
هم پیرهن تو هم جوشن تو کل تن تو
رفته به غارت
هم به سره تو به خواهره تو. به پیکره تو
گشته جسارت
از خونت تنت تر گشته ثارالله وبن ثاره
اسبت بی صاحب بر گشته ثارالله وبن ثاره
" بی کفن اباعبدالله "
پاره تن اباعبدالله
بند دوم
روی خاک بیابان
با لبه عطشان
با تنه عریان
افتادی تو
پیشه چشمای زهرا
روخاک صحرا
زدی دست و پا
جون دادی تو
در بینه گودال رفتی. تو از حال. ای وای لگد مال
شد پیکره تو
لحظه ی اخر. شمر ستمگر می زد با خنجر
رو حنجره تو
روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده
به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده
" بی کفن اباعبدالله "
پاره تن اباعبدالله
بند سوم
افتادی رو زمین و
به روی پیکر
نداری تو سر
ای برادر
بعد تو چی میادش
به روزه خواهر
بین این لشگر
ای برادر
میرم با ازار در کوچه بازار. در بین انظار
بی تو برادر
بزم حرامی بی احترامی. خنده ی شامی
می بینه خواهر
روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده
به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده
" بی کفن اباعبدالله "
پاره تن اباعبدالله
به قلم:
رضا نصابی
حسین ریاحی.😭😭😭😭😭
@rezanesabi
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_6005628164129164567.mp3
6.58M
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور یا زمینه یا زمزمه مقتل
از اقا امام زمان عج معذرت می خوام
شعر و سبک رضا نصابی
به نفس برادر عزیزم. کربلایی مهدی گلپور
دیگه توونی نداری
به تنت جوونی نداری
خواهر تو از غم تو دل خون شده
می بینم پر پر زدنت
نیزه ای رو تو دهنت
قاری قران دهنت پر خون شده
شرر تو به جانش نزن
چکمه به دندانش نزن
بس کن دیگه شمر انقدر زجرش نده
سر به سر سرش نزار
خنجر رو حنجرش نزار
ببین که زهرا مادر من اومده
لا اقل تیزش کن
خنجر کند که سرو نمی بره
لا اقل تیزش کن
بزار راحت این گلو رو ببره
پا تو بر دار نامرد
بو سیده اون سینه رو که مصطفی
پاتو بر دار نامرد
بزار راحت بزنه که دست و پا
وااا. حسین. حسین. حسین
از من نکرد حیا نشست
روی سینت با پا نشست
به پهلوت نیزه می کنه فرو حسین
سر تو از تن می بره
از پشت گردن می بره
چی کار کنه خواهر تو بگو حسین
چقد گیسوت ریخته به هم
وضع گلوت ریخته به هم
سر تو رو نیزه زدن مقابلم
بگو باید چی کار کنم
بمونم یا فرار کنم
حالا که تنها میونه اراذلم
دلم و بد جوری
غم و غصه ی تو سوزونده حسین
ته گودال تنها
پیکر عریانه تو مونده حسین
بعد تو من باید
تو کوچه بازارا دربه در بشم
بعد تو من باید
با شمر و حرمله همسفر بشم
رضا نصابی
@rezanesabi
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
هدیه به امام رضا صلوات
زمینه مقتل امام حسین
شعرو سبک رضا نصابی
به نفس کربلایی محمود عیدانیان
یابن الشبیب یابن الشبیب
گریه کن از غم و غربت حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
که شدش شکسته حرمت حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
تشنه لب سر از تنش بریده شد
یابن الشبیب یابن الشبیب
زیر نعل ها بدنش کشیده شد
هر چی بود دور و برش غارت رفت
عبا و انگشترش غارت رفت
روی نیزه ها سرش غارت رفت
روسریه دخترش غارت رفت
امون ای اوای امون از غربت
یابن الشبیب یابن الشبیب
جدم و تو کربلا سر بریدن
یابن الشبیب یابن الشبیب
تنش و به روی خاکا کشیدن
یابن الشبیب یابن الشبیب
زینت دوش نبی کفن نداشت
یابن الشبیب یابن الشبیب
یه جای سالمی در بدن نداشت
غارت رفت پیروهنه جده من
روی خاک موند بدنه جده من
پر خون شد دهنه جده من
بوریا شد کفنه جده من
امون ای وای امون از غربت
یابن الشبیب یابن الشبیب
خنجر کندو به حنجرش کشید
یابن الشبیب یابن الشبیب
سرش و از پشت گردن می برید
یابن الشبیب یابن الشبیب
عمه مو با تازیونه ها زدن
یابن الشبیب یابن الشبیب
عمه مو میونه کوچه ها زدن
زینب با غم برادر موندش
زینب با یک تنه بی سر موندش
زینب با یه دشت پر پر موندش
زینب با غارت معجر موندش
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
هدیه به ارباب صلوات
زمینه یا شور روضه ای
بند اول
نوشته در لهوف در میونه صفوف
افتادی تو
نوشته در لهوف زیر تیغ و سیوف
جون دادی تو
نوشته مقتل
ته گودال
شدی بی هوش شدی بی حال
نوشته مقتل
ته گودال
تنه پاکت شدش پامال
بند دوم
نوشته که سرت جلوی خواهرت
جدا می شه
نوشته که حسین روخاکا پیکرت
رها می شه
نوشته مقتل
پیش مادر
رسید از راه کشید خنجر
نوشته مقتل
با چشم تر
می دید زینب بریدش سر
بند سوم
والشمر و جالس و می بینه مادرش
خیر النسا
والشمر و جالس و می خونه خواهرش
وا احمدا
نوشته مقتل
پیشه زهرا
یکی می زد تورو با پا
نوشته مقتل.
پیشه زینب
تنت افتاد زیر مرکب
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5911428055175280358.mp3
4.39M
هدیه به حضرت. زهرا. و حضرت زینب. حضرت. ام اکلثوم. حضرت ام البنین. و حضرت. رقیه. صلوات
اللهم. صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قلبم می کشه تیر
آخر تو شدی گوشه ی گودال زمینگیر
قلبم می کشه تبر
گیسوی تو با پنجه ی قاتل شده در گیر
قلبم. می کشه تیر
جسم تو شده زخمیه از نیزه و شمشیر
قلبم. می کشه تیر
نیش. نیزه از دو سو
به پهلوهات می ره فرو
غوغاییه روبه رو
ای وای. ای وای. حسین.
ناتوونی تو حسین
نیمه جوونی تو حسین
غرق خونی توحسین
ای وای. ای وای. ای وای. حسین
اندوهه تو گودال
نور چشای مصطفی. مجروحه تو گودال
اندوهه تو گودال
زهرا داره میخونه براش نوحه تو گودال
اندوهه تو گودال
افتاده زمین انگاری بی روحه تو گودال
دور مقتل ولوله
جمعشونم کامله
شمر و زجرو حرمله...
ای. وای. ای وای. حسین
جوری که اون شمر پست
با پا رو سینه نشست
دنده های شاه شکست
ای. وای. ای وای. حسین.
افتادی. تو گودال.
از بس. زدنت. پیش. چشام رفتی تو از حال
افتادی. تو گودال
زیر پا میشه پیکره پاک تو لگد مال
افتادی تو گودال
از منبر. سینت داره بالا میره دجال
افتادی. تو گودال
در میاره خنجرو
می کشه رو خنجرو
می بره نامرد سرو
ای وای. ای وای. حسین.
داره میاد بوی. سیب.
ناله ی امن یجیب
مادری میگه غریب
ای. وای. ای وای. حسین
شعرو سبک.
رضا نصابی. خادم الرقبه
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
هدیه به حضرت زینب
شور تلفیقی حضرت زینب
چی دیده زینب
کوچه و بازارو طعنه و ازارو مجلس اغیار و. ای وای ای وای
دبده های تارو بدن تب دارو پای زخم از خارو ای وای. ای وای
خنده ی اشرار و. ریزش الوارو. شرم تو بازارو. ای وای. ای وای
_المصائب_یعنی
رونیزه ها سر دیدن
سر برادر دیدن
غارت معجر دیدن
ام المصائب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادردیدن
شیر خواره بی سر دیدن
ام المصائب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن
چی دیده زینب
غرق خون حنجرو بدن بی سرو. زیر پا پیکرو ای وای. ای وای
گریه مادرو. و تیر سه. پرو. گلوی اصغر و. ای وای. ای وای
گلای پر پرو روی نیلوفر وسه ساله مضطر و ای وای ای وای
ام المصائب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن
ام المصائب یعنی
بزم حرامی دیدن
بی احترامی دیدن
بازار شامی دیدن
ام المصائب یعنی
پژمرده لاله دیدن
گریه و ناله دیدن
مرگ سه ساله دیدن
چی دیده زینب
دست و پا زدن و. غرق خون دهن وتن بی کفن و ای وای ای وای
بی هوا زدن و. ضربه ها زدن و از قفا زدن و. ای وای ای
قلبه شعله ور و دیده های ترو. دستای قمرو ای وای ای وای
ام المصائب یعنی
غصه و غم ها دیدن
رد قدم ها دیدن
دست قلم ها دیدن
ام المصائب یعنی
غرقه به خون تن دیدن
غارت پیرهن دیدن
غرقه به خون تن دیدن
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5841645870386261553.mp3
3.05M
@rezanesabi
هدیه به حضرت زینب
شور تلفیقی حضرت زینب
چی دیده زینب
کوچه و بازارو طعنه و ازارو مجلس اغیار و. ای وای ای وای
دبده های تارو بدن تب دارو پای زخم از خارو ای وای. ای وای
خنده ی اشرار و. ریزش الوارو. شرم تو بازارو. ای وای. ای وای
_المصائب_یعنی
رونیزه ها سر دیدن
سر برادر دیدن
غارت معجر دیدن
ام المصائب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادردیدن
شیر خواره بی سر دیدن
ام المصائب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن
چی دیده زینب
غرق خون حنجرو بدن بی سرو. زیر پا پیکرو ای وای. ای وای
گریه مادرو. و تیر سه. پرو. گلوی اصغر و. ای وای. ای وای
گلای پر پرو روی نیلوفر وسه ساله مضطر و ای وای ای وای
ام المصائب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن
ام المصائب یعنی
بزم حرامی دیدن
بی احترامی دیدن
بازار شامی دیدن
ام المصائب یعنی
پژمرده لاله دیدن
گریه و ناله دیدن
مرگ سه ساله دیدن
چی دیده زینب
دست و پا زدن و. غرق خون دهن وتن بی کفن و ای وای ای وای
بی هوا زدن و. ضربه ها زدن و از قفا زدن و. ای وای ای
قلبه شعله ور و دیده های ترو. دستای قمرو ای وای ای وای
ام المصائب یعنی
غصه و غم ها دیدن
رد قدم ها دیدن
دست قلم ها دیدن
ام المصائب یعنی
غرقه به خون تن دیدن
غارت پیرهن دیدن
غرقه به خون تن دیدن
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_6021794627189739319.mp3
6.73M
هدیه به حضرت زینب صلوات.
زمینه. روضه. امام حسین
شعرو سبک.
رضا نصابی. خادم. الرقیه
به نفس حاج مهدی اکبری
می خونم روضه با چشمای تر
می خونم. روضه من امشب از سر
تو ی مقتل اومده که قاتل
خنجر کندو گذاشت رو حنجر
توی مقتل اومده میشینه
بی حیا با چکمه روی سینه
وقتی می بره سرو واویلا
خواهرش از روی تل میبینه
توی مقتل اومده نامردا تورو کشتن اما با زجر آقا
توی مقتل اومده تو گودال. تورو کشتن اما باصبر آقا
غریب آقام. غریب آقام. آقام.
چه غروبیه چقدر دلگیره
بدنت بین اراذل گیره
موهایی که شونه میزد زهرا
حالا توی دست قاتل گیره
رو تو برگردوند نشست رو پشتت
با دوازده ضرب خنجر کشتت
هرکی هرچی که میخواست غارت کرد
یکی سر رو برد یکی انگشتت
مرکب های تازشون تو راهن تا که زیر و رو کنن پیکر تو
صدای شکستن استخونات داره از حال می بره خواهر تو
غریب آقا م. غریب. آقا م. آقام
همه جای حنجرت زخمی بود
از نوک پا تا سرت زخمی بود
بیشترازنهصدوپنجاه تا زخم
یعنی کل پیکرت زخمی بود
سه شبانه روز توو صحرا موندی
زیر آفتاب و توو گرما موندی
بدن پاک تو روی خاک بود
بی کفن ، غریب و تنها موندی
توو مسیر کوفه روی نیزه سر تو منزل به منزل میره
خواهرت با دست بسته،ای وای داره همراه اراذل میره
شعررضا نصابی. خادم الرقیه
یه نفس. حاج مهدی. اکبری
https://eitaa.com/rezanesabi
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدیه به حضرت زینب صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل لولیک فرج
زمینه. مقتل عاشورا
می خونه روضه من امشب از سر
شعر و سبک رضا نصابی خادم الرقیه
به نفس. حاج مهدی. اکبری
https://eitaa.com/rezanesabi
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5992499192134633034.mp3
6.61M
هدیه به حضرت زینب صلوات
زمزمه مقتل عاشورا
شعررضا نصابی
به نفس حاج مهدی کمانی
ظهره دهم رسید شد غرقه خون حسین
از پشت مرکبش شد سرنگون حسین
ظهره دهم رسید زینب نگاه می کرد
از روی تل نگاه به قتلگاه می کرد
ظهره دهم رسید شد محشری به پا
ریختن سره حسین گرگای بی حیا
ظهره دهم رسید از سینه اه کشید
وقتی که فاطمه در قتلگاه رسید
ظهر دهم رسید سه ساعته تمام
در زیره تیغ و تیر زجرکش شده امام
ظهر دهم رسید با دشنه می زدن
بر پیکره حسین بی وقفه می زدن
ظهر دهم رسید نیزه فرو می کرد
نیزه اش رو داشت سنان توی گلو می کرد
ظهر دهم رسید داشت دست و پا می زد
زهرا و نیمه جان ارباب صدا می زد
ظهر دهم رسید شمر پلیدو پست
روسینه ی حسین با چکمه می نشست
ظهر دهم رسید پنجه به مو کشید
زینب نگاه می کرد رگ هارو می برید
ظهر دهم رسید پا بر دهن می زد
گرگی رسید و چنگ بر پیروهن می زد
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5834817422141426801.mp3
14.38M
#واحدیازمزمه_شب_نهم_محرم_تاسوعا
#سبک_امون_ازغریبی
#فدای_دل_تو
✅بنداول
فدای دل تو که در اضطرابه
میسوزی ازین که حرم قحط آبه
🌷
محاله تواین دشت بارونی بباره
ببین اصغرم رو که نایی نداره
🌷
ببین که رقیه دلش زاره زاره
ببین که ربابه چشاش خون می باره
بروسمت دریا ولی زودی برگرد
ببین که رقیه واست بیقراره
🌷
برادراباالفضل )ع)برادر اباالفضل (ع)
✅بنددوم
من از توی میدون شنیدم صداتو
شنید نوای اخایا اخا تو
🌷
فدای قدتو که خم شد اباالفضل (ع)
بمیرم که دستات قلم شد اباالفضل (ع)
🌷
چراجای اشک از چشات خون می باره
چرامشک آبت شده پاره پاره
بلندشو اباالفضل. علمدار وسقا
پاشو بی توکاره حرم زاره زاره
🌷
اباالفضل اباالفضل اباالفضل اباالفضل (ع)
✅بندسوم
دیدم مادرت رو کنارم نشسته
باقدکمون با پهلویی شکسته
🌷
تواین لحظه های نفس گیرآخر
خون دیده هاموپاک کن ای برادر
🌷
شکسته سرمن بریده دو دستم
من از بچه های توشرمنده هستم
میکشم خجالت من از اهل خیمه
نبرمن رو خیمه تاکه زنده هستم
🌷
برادر حسینم برادر حسینم
💠💠💠⭕️ 359 ❌💠💠💠
____
#کاری_مشترک_ازشعرای_اهل_بیت_ع
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
#به_نفس_استاد _نریمان _پناهی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_6041950221515097514.mp3
8.28M
به روی بستر افتاده به احتضار
به روی بستر نداره تاب و قرار
به روی بستر شده چشماش تاره تار
به روی بستر
زده زهر کین شعله به بال و پرش
زده زهر کین شراره به جیگرش
تداعی میشه روضه های پدرش
تداعی میشه
راویه روضه های کربلاس
رو بدنش پر از نشونه هاس
هنوز تنش پر از کبودیه
این یادگار شام پر بلاس
☑️بنددوم
شروع شد تازه روضه های کربلا
که دائم فرمود صبح و ظهرو هر مسا
امام سجاد امون از شام بلا
شروع شد تازه
.....
امون از شام و از غل و سلسله ها
امون از شام و مردمان بی حیا
امون از شام و سنگ از پشت بوما
امون از شام و
.....
امون ازون محله ی یهود
محله ی پر از آتیش و دود
از اثر ضربه ی تازیون
کل تن بچهها شد بود
السلام علی سیدساجدین زین العابدین«ع»
شبیه عمه محنت و بلا دیدی
مثل رقیه روی خارا دویدی
مثل سکینه زجر و دردا کشیدی
شبیه عمه
تو دیدی نامرد توی قتلگاه رسید
تو دیدی نامرد خنجر کندُ کشید .
تو دیدی نامرد سر بابا تو برید
تو دیدی نامرد
دیدی تنی افتاده زیر پا
سری که می بریدن از قفا
دیدی دم اخری می زنه
مادرش و تو قتگاه صدا
السلام علی سیدالشهدا«ع»
☑️بندچهارم
عذابم می داد غمه حنجر بابام
عذابم می داد تنه بی سر بابام
عذابم می دادچشمای تر بابام
عذابم می داد
عذابم میداد کوچه و بازاره شام
عذابم میداد شلوغی و ازدحام
عذابم میداد من و خنده ی عوام
من بودم و مردای بد دهن
من بودم همراهم یه عده زن
یادم نمیره توی بازارا
خارجی مارو صدا می زدن
السلام علی سیدالشهدا«ع»
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
# به نفس _کربلایی_رضا _غیاثی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
34.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا ابا عبدالله
شور مقتلی
همنوا با خواهرت
بسمت گودال می رم اقا
هم قدم با مادرت
بسمت گودال می رم اقا
موسوی
شاعر:اقای نصابی عزیز
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5776112718218003977.mp3
1.93M
#زمزمه_اسارت_اهلبیت_ع
#بردنم_من_و
🔘🔘916🔘🔘
☑️بنداول
بردنم من و داداش تو بازار
بردنم به ضرب و زور با ازار
غیرتیه من میبینی جمعن
دور خواهرت یک قومه اشرار
.....
ازار دیدم برادر
بازار دیدم برادر
توپای بچه های
تو خار دیدم
برادر
ای
سر روی نی
می بینی زینب
نداره دیگه
توون داداش
ای
سر روی نی
تو بازار می دن
مارو با انگشت
نشون داداش
ازار دیدم برادر
بازار دیدم برادر
تو پای بچه های
تو خار دیدم
برادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بند دوم
حال مو نفهمیدن این مردم
هی به من می خندیدن این مردم
هلهله ها می کردن کنیزا
دور من می رقصیدن این مردم
دیدم من اشک اب و
دیدم حاله رباب و
تو رفتی و من اخر
دیدم بزم
شراب و
ای
سر روی نی
می بینی زینب
نداره دیگه
توون داداش
ای
سر روی نی
تو بازار می دن
مارو با انگشت
نشون داداش
ازار دیدم برادر
بازار دیدم برادر
توپای بچه های
تو خار دیدم
برادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بند سوم
یادمه شکافه ابروت برادر
نیزه ها میخورد به پهلوت برادر
یادمه به زیر تیغ و نیزه ها
تیکه تیکه های بازوت برادر
قاتل رسید می دیدم
خنجر کشید می دیدم
از پشت سر برادر
سرو برید
می دیدم
ای
سر روی نی
می بینی زینب
نداره دیگه
توون داداش
ای
سر روی نی
تو بازار می دن
مارو با انگشت
نشون داداش
ای حسین مظلوم برادر
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجید_مرادزاده
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5807877647799158729.mp3
797.9K
#زمینه_اسارت_اهلبیت_ع
#سبک_ریان_بن_الشبیب
#چشمت_روشن
🔘🔘9⃣2⃣4⃣🔘🔘
☑️بنداول
چشمت روشن حسین دادن به من حسین«ع»
اینجا دشنام
چشمت روشن حسین من و بردن حسین «ع»
تو اون ازدحام
به هم ریختم به هم ریختم به هم ریختم
نبودی تو شام
به هم ریختم به هم ریختم به هم ریختم
سنگ از روی بام
سرم ریختن سرم ریختن سرم ریختن
غریب مادر عزیزخواهر
•┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•
☑️بنددوم
شد حال من خراب مثل حاله رباب
با قلبی خون
قران خوندی و داد با خیزرون جواب
پست ملعون
حال دلم رو نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن
به اشک چشمام
می خندیدن می خندین می خندیدن
کنار رأست
می رقصیدن می رقصیدن می رقصیدن
غریب مادر عزیزخواهر
•┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•
☑️بندسوم
سخت تر از کربلا بودش شام بلا
ای وای ای وای
دادن مارو عذاب دور از چشمت بابا
ای وای ای وای
قومه بی فرجام
مارو بردن مارو بردن مارو بردن
تو ملا عام
مارو بردن مارو بردن مارو بردن
تو بازار شام
مارو بردن ماروبردن مارو بردن
غریب مادر عزیزخواهر
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5927073976789503619.mp3
3.75M
هدیه به حضرت عباس. و حضرت ام البنین حضرت آمنه حضرت عبدالله صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شعررضا نصابی
به نفس. برادر عزیزم کربلایی مهدی گلپور
فدای سرت اگه نمیاد
اگر نمی باره بارون
فدای سرت اگه اب ریخت
اگه مشکت شده گریون
پناه حرم پاشو داداش
نزاری من و تنها تو
علمدارم
سپهدارم
دلم شده از داغت خون
یل ام البنین
نکش پارو زمین
تموم لشگرم ابوالفضل
پرت خونی شده
سرت خونی شده
امید خواهرم ابوالفضل
بند دوم
زدن به چشم تو.با تیر
زدن با نیزه به پهلوت
زدن با گرز و افتاده
شکافی بین دو ابروت
می بینم هر جارو هستش
نشونی از تنت عباس
فتاده یک
طرف مشکو
فتاده یک طرف بازوت
دیدی که این لشگر
غمت رو برادر
روی دلم میزارن عباس
دورت کردن داداش
تو رو زدن داداش
رحمی اینا ندارن عباس
واکن چشمای خونت رو
ببین کی اومده. اینجا
به جای مادرت اومد
کنارت مادرم زهرا
از اربا اربا هم دیگه
گذشته این تنه پرخون
چقدر تیرو و چقدر نیزه
شده توی تن تو جا
ای ماه من عباس
پناه من عباس
چی اومده داداش سره تو
شبیه اکبرم
شدی برادرم
چی کار کنم با پیکره تو
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5927073976789503618.mp3
7.35M
هدیه به حضرت زینب. صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
زمزمه و زمینه و روضه مقتل
شعررضا نصابی
به نفس. برادر عزیزم. کربلایی مهدی گلپور
داری تو نفس نفس می زنی ته گودالی وو تنها
تنه تورو پشت و رو می کنه عزیزه قلب مصطفی
با پا میشینه روی سینت جلوی چشمای مادر
با خنجر لب پرش میزنه به حنجرت از پشت سر
دست و پا می زنی
داری جون می کنی
همه کسم مقابله من
بگو چیکار کنم
کجا فرار کنم
امون امون از این دله من
امون از غریبی. امون از غریبی امون از این غربت زینب
بگو چه کنه بگو چه کنه با غصه ی تو خواهرت
جلوی چشام فتادی زمین. توون نداره پیکرت
چه بد می بره چه بد می بره سر تورو در پیش روم
چه ریخته به هم. عزیزه دلم. وضع رگای حنجرت
چه وضع و اوضاعی
زیر دست و پایی
عزیز ه. زهرا بی سری تو
دارم دق. می کنم
من هق هق می کنم
به روی خاکا بی سری. تو
امون. از غریبی. امون از غریبی. امون از این غربت زینب
اسباشون و نعل تازه زدن که رد بشن از رو تنت
تشنه بودی و کناره دو نحر مقابل من کشتنت
بالای. سرت رسیده حسین خمیده حسین زینبت
یکی یکی نیزه ها رو داره بیرون میکشه ازتنت
تو گودالی. حسین
لگد مالی حسین
پیروهنی به تن ندا
ری
تنت مثله شده
زیر سم له شده
سری روی بدن نداری
امون از غریبی. امون از غریبی. امون امون از دله زینب
شعررضانصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_6001148371505516788.mp3
6.14M
📻#گزارش_صوتی
📆 دوشنبه ۱۰ مرداد ماه
🚩 #شب_چهارم
ام المصایب یعنی
شعر رضا نصابی
🎙 حاج محمد فراهانی
🕌 هیئت عاشقان حسینی (ثارالله
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5990230976955942564.mp3
7.26M
هدیه به ارباب صلوات
زمینه یا شور روضه ای مقتل
شعر رضا نصابی
به نفس کربلایی علی پور کاوه
بند اول
نوشته در لهوف در میونه صفوف
افتادی تو
نوشته در لهوف زیر تیغ و سیوف
جون دادی تو
نوشته مقتل
ته گودال
شدی بی هوش شدی بی حال
نوشته مقتل
ته گودال
تنه پاکت شدش پامال
بند دوم
نوشته که سرت جلوی خواهرت
جدا می شه
نوشته که حسین روخاکا پیکرت
رها می شه
نوشته مقتل
پیش مادر
رسید از راه کشید خنجر
نوشته مقتل
با چشم تر
می دید زینب بریدش سر
بند سوم
والشمر و جالس و می بینه مادرش
خیر النسا
والشمر و جالس و می خونه خواهرش
وا احمدا
نوشته مقتل
پیشه زهرا
یکی می زد تورو با پا
نوشته مقتل.
پیشه زینب
تنت افتاد زیر مرکب
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_6026066925648348014.mp3
7.54M
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور روضه ای حضرت زینب
حسین
بعد تو چی کشیده زینب
زدنیا دل بریده زینب
دیگه قدش خمیده زینب
داداش حسین ۳
زینب و غم شاه خوبان
زینب و قد از غم کمان
زینب و بزم نامحرمان
ای وای ای وای ای وای
سرتو در نی
خواهرت از پی
چهل منزل شد طی
با دست بسته
زینب و بردن
تو مجلسی از می
یا حسین یا حسین. یاحسین
داداش
چی بگم از مردای شامی
از بازارو بی احترامی
از نگاه یه مشت حرامی
داداش حسین ۳
به چشم کنیز مارو دیدن
دورو بر ما میرقصیدن
به اشکای ما میخندیدن
ای وای ای وای ای وای
سرتو در نی
خواهرت در پی
چهل منزل شد طی
با دست بسته
زینب و بردن
تو مجلسی از می
یا حسین یا حسین
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5987886878295079180.mp3
2.28M
هدیه به حضرت زینب صلوات
شور روضه ای حضرت زینب
شعررضا نصابی
به نفس برادر عزیزم خواننده ارزشی کشور
کربلایی حمید قلیچ پور
ام المصائب یعنی
رونیزه ها سر دیدن
سر برادر دیدن
غارت معجر دیدن
ام المصائب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادردیدن
شیر خواره بی سر دیدن
ام المصائب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن
ام المصائب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن
ام المصائب یعنی
بزم حرامی دیدن
بی احترامی دیدن
بازار شامی دیدن
ام المصائب یعنی
پژمرده لاله دیدن
گریه و ناله دیدن
مرگ سه ساله دیدن
ام المصائب یعنی
کتک به هر جا دیدن
تازیانه ها دیدن
ضربه های پا دیدن
ام المصائب یعنی
غصه و غم ها دیدن
رد قدم ها دیدن
دست قلم ها دیدن
ام المصائب یعنی
غرقه به خون تن دیدن
غارت پیرهن دیدن
غرقه به خون تن دیدن
رضا نصابی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_435175178876486018.mp3
6.12M
هدیه به امام حسین صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شعررضا نصابی
به نفس کربلایی احسان صفری
چی به روز
تو اوردن و
تنها تورو
تو قتلگاه
گیر اوردن و
میدیم من
دوره کردنت
ازروی مرکب
تورو
به زیر اوردن و
نیزه دارو دیدم
به جسم تو نیزه رو میزد
نیزه رو میچر خوند
درش می اورد باز فرو میکرد
غریب مادر. غریب مادر
ازراه اومدو
خنجری به دست
دیدم به روی
سینه ی
حسین مینشست
نامرد بردار
چکمه هاتو که
زیر فشار پا
دیگه
سینه اش شکست
لگد نکرد نامرد
اونجارو جدم بو سیده
اون سینه ای رو که
بوی پیغمبرو میده
غریب مادر. غریب مادر
میدیدم من
قتلگاه و که
روی خاکا
میزدی تو
دست و پا حسین
خنجری کشید
ضربه میزد
تا جدا کنه
سرت رو
از قفا حسین
نفس نفس میزد
ضربه هارو که میزدش
ازراه دور زهرا
مادر من میومدش
غریب مادر غریب مادر
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_459388512274219327.mp3
6.27M
📚شاعر : رضانصابی
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
اجرا شده توسط :
🎤کربلایی سید رضی ذاکر (شور)
🌴🔹🌴🔹🌴🔹🌴🔹🌴
وفات حضرت زینب (س)
هیئت شهدای گمنام مراغه
🔹🌴🔹🌴🔹🌴🔹🌴🔹
انه حب زینب هیج اجنونی .....
امنلمهد مجنون لاتلومونی.......
هیه حیاتی......
کل امنیاتی.... ...
بنت الصمیده حیدره علی...
بیهه انه مفتون ....
الطم العیون......
والحچی عنی بلحچی شلی
#########
بارونیه چشام
بغض دارم تو صدام
بی تو زندگی رو
لحظه ای نمیخام
برادر من. ای یاور من
بعد تو چشم من دیگه نخوابه
باور ندارم. نیستی کنارم
بعد تولحظه هام همش عذابه
خستم ازدنیام. کابوس شبهام
دیدن بزم و مجلس شرابه
سالار زینب
#######
دست به خنجر اومد
سمت حنجر اومد
میشنیدم صدای
پای مادر اومد
اومد نیزه دار مانند مسمار
به پهلوت نیزرو میکرد فرو
رفتی ازحالو توی گودالو
پشت رو کرد باپا تن تورو
به دلم غم کاشت دیدم که انداخت
وقتی که پنجه شو میون مو
سالار زینب
##########
گریه هامو ندید
خنجرش رو کشید
ازقفا سرتو
بی حیا میبرید
این غم منو کشت وقتی که ازپشت
دیدم که میبره سر تورو
ازقفا میزد ضربه ها میزد
جداکنه تاحنجر تور
دیگه بریدم وقتی که دیدم
به زیر مرکب پیکر تورو
✔رفقا وسادات منوببخشید بابت فرستادن این شور روضه ای
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5935761948305002658.mp3
4.15M
هدیه به حضرت زینب صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور روضه.
تا که افتادی توی گودال
شعرو سبک.
رضا نصابی. یوسف. اسماعیلی
به نفس برادر عزیزم. کربلایی. مسعود گلپور
مراسم ظهر عاشورا
هدیه به حضرت زینب حضرت زهرا. امیر المومنین. حضرت محمد صلوات. اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
شور یا زمینه مقتل
بند اول.
تا که افتادی توی گودال
شد زینب تو خیلی بدحال
افتاد تن تو زیر پاوو
با سنگ اومدن به استقبال
خدایا زهرا با قامته تا
تماشا می کرد
دهانت رو با نوک سر نیزه
سنان وا می کرد
تنت رو باپا. میکرد پشت و رو
جلوی زینب
گرفتنش قاتل به پنجش گیسو
جلوی زینب
غریب مادر. غریب. مادر. حسین وا ویلا
بند دوم
گودال ازدحامه واویلا
دورش می کنن هی نامردا
تشنه پیکرش غرقابه خون
بی حال افتاده روی خاکا
اومد با خنجر. به سمت حنجر
نشست رو سینه
توی گودال و خدایا زینب
داره می بینه
دوازده ضربه. زدو با خنجر
برید حنجر رو
گرفت به سمته نگاه زینب
خدایا سر رو
غریب مادر. غریب. مادر. حسین واویلا
بند سوم
شال کمرت رو دزدیدن
خودو سپرت رو دزدیدن
عریان تن تو روی خاک و
رو نیزه سرتُ رو دزدیدن
کنار دریا لب تشنه شمر
تورو بد کشتت
اومد ساربون. واسه انگشتر
برید انگشتت
شروع شد بعد از. علمدار تو
جسارت ها که
شروع شد دیگه. برای زینب
اسارت ها که
به قلم اقایان
رضا نصابی. یوسف اسماعیلی
به نفس. کربلایی. مسعود گلپور
https://eitaa.com/rezanesabi
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_459388512274219288.mp3
10.01M
واحد روضه ای حضرت زینب
شعر وسبک :رضا نصابی
با نفس :حاج مرتضی معیری
قلبم تو سینه داشت حسین کنده میشد
وقتی که خنجرو کشید
وقتی که خنجرو کشید
جلوی چشمای تر خواهر تو
عدو سرتو میبرید
عدو سرتو میبرید
دیدم حسین
وقتی که میکردی نگام
دیدم حسین
پر پر زدی پیشه چشام
دیدم حسین
میونه پنجه ی عدو
سری رو که
تکیه میداد به شونه هام
الهی زینب بمیره ۳
بی حرمتی کردن بی اندازه داداش
ناسزا بر زبون اومد
ناسزا بر زبون اومد
به اسباشون زدن نعل تازه داداش
صدای استخون اومد
صدای استخون اومد
رحمی نبود
حسین به قلبه دشمنت
با اسباشون
رفتن به روی بدنت
هرکی اومد
یه ضربه ای به تو میزد
نموند دیگه
یه جای سالم به تنت
الهی زینب بمیره ۳
توسر نداری من سر رفتن ندارم
ماندی به روی خاک عالم کربلا شد
بند دلم بودی و هر بند تن تو
انگار جای گندم ری اسیا شد
یک بار بوسیدم گلویت را چگونه
جای همان بوسه دوازده ضربه جا شد
زینب زمین خرده ولی تو سنگ خردی
این زخم ها از ضربه های بی هوا شد
اتش میان خیمه ی عباس افتاد
دستی کنار معجر من بی حیا شد
رضا. نصابی